فایل ورد کامل وقتی علم نورولوژی با معماری تماس پیدا‌ می‌کند: از حس لمسی تا عملکرد متعالی مغز انسان

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

این مقاله، ترجمه شده یک مقاله مرجع و معتبر انگلیسی می باشد که به صورت بسیار عالی توسط متخصصین این رشته ترجمه شده است و به صورت فایل ورد (microsoft word) ارائه می گردد

متن داخلی مقاله بسیار عالی، پر محتوا و قابل درک می باشد و شما از استفاده ی آن بسیار لذت خواهید برد. ما عالی بودن این مقاله را تضمین می کنیم

فایل ورد این مقاله بسیار خوب تایپ شده و قابل کپی و ویرایش می باشد و تنظیمات آن نیز به صورت عالی انجام شده است؛ به همراه فایل ورد این مقاله یک فایل پاور پوینت نیز به شما ارئه خواهد شد که دارای یک قالب بسیار زیبا و تنظیمات نمایشی متعدد می باشد

توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل وقتی علم نورولوژی با معماری تماس پیدا‌ می‌کند: از حس لمسی تا عملکرد متعالی مغز انسان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

تعداد صفحات این فایل: ۲۴ صفحه

در دهه گذشته، رشد سریع روش‌های تصویر برداری مغز عملکردی به نورولوژیست‌های شناختی اجازه می‌دهد تا به سوالات صحیحی در فلسفه و علوم اجتماعی اشاره کنند. در همان زمان، بینش جدید از تحقیقات مغز و اعصاب شناختی برای تاثیر گذاری بر روی قوانین مختلف آغاز شد، که به نوبه خود منجر به شناخت و احساسات در زمینه برنامه ریزی و طراحی معماری شد. از سال ۲۰۰۳، آکادمی نورولوژی برای معماری از معماری-اعصاب به عنوان راهی برای تماس با علم نورولوژی و مطالعه پاسخ‌های رفتاری به محیط ساخته شده، حمایت کرد. بین عناوین بسیار مرتبط با یکپارچگی ادراکی چند منظوره و تجسم آن، مفهوم حس لمسی به تازگی معرفی شده است، که نقش محوری در ادراک لمسی و تصاویر حسی در ارزیابی معماری دارد. در نتیجه بحث‌هایی به نفع وجود پایه‌های شناختی مشترک بین حس لمسی و معماری عملکردی متعالی مغز انسان مطرح شد. دقیقا، متعالی بودن، به ویژگی عملکردی مناطق تعریف شده مغز برای ارزیابی و ارائه محتوی اطلاعات خاص در یک روش دقیق تر اشاره می‌کند که از حالت حسی انتقال آن به مغز مستقل است. در این جا، ما برخی مشترکات و تفاوت‌ها بین مفهوم حس لمسی و متعالی بودن بر اساس دیدگاه‌های متمایز معماری و نورولوژی شناختی، پرداخته ایم. این مقایسه و ارتباط بین این دو رویکرد متفاوت ممکن است منجر به مشاهدات جدید در ارتباط با روابط مردم-محیط زیست شود و حتی یافته‌هایی تجربی برای یک تئوری طراحی مبتنی شواهد جدید ارائه کند.

کلمات کلیدی: نورولوژی | معماری و طراحی | ادراک حسی | بینایی | حس لمسی | متعالی بودن | مرور

عنوان انگلیسی:

When Neuroscience ‘Touches’ Architecture: From Hapticity to a Supramodal Functioning of the Human Brain

~~en~~ writers :

Paolo Papale, Leonardo Chiesi, Alessandra C: Rampinini, Pietro Pietrini and Emiliano Ricciardi

In the last decades, the rapid growth of functional brain imaging methodologies allowed
cognitive neuroscience to address open questions in philosophy and social sciences.
At the same time, novel insights from cognitive neuroscience research have begun
to influence various disciplines, leading to a turn to cognition and emotion in the fields
of planning and architectural design. Since 2003, the Academy of Neuroscience
for Architecture has been supporting ‘neuro-architecture’ as a way to connect
neuroscience and the study of behavioral responses to the built environment. Among
the many topics related to multisensory perceptual integration and embodiment,
the concept of hapticity was recently introduced, suggesting a pivotal role of tactile
perception and haptic imagery in architectural appraisal. Arguments have thus
risen in favor of the existence of shared cognitive foundations between hapticity
and the supramodal functional architecture of the human brain. Precisely, supramodality
refers to the functional feature of defined brain regions to process and represent specific
information content in a more abstract way, independently of the sensory modality
conveying such information to the brain. Here, we highlight some commonalities
and differences between the concepts of hapticity and supramodality according to the
distinctive perspectives of architecture and cognitive neuroscience. This comparison
and connection between these two different approaches may lead to novel observations
in regard to people–environment relationships, and even provide empirical foundations
for a renewed evidence-based design theory.

Keywords: neuroscience | architecture and design | sensory perception | vision | touch | hapticity | supramodality | review

$$en!!