پاورپوینت کامل المرتقی إلی الفقه الأرقی: کتاب الحج ۲۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل المرتقی إلی الفقه الأرقی: کتاب الحج ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل المرتقی إلی الفقه الأرقی: کتاب الحج ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل المرتقی إلی الفقه الأرقی: کتاب الحج ۲۶ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ساختار
۲ گزارش محتوا

۲.۱ مقدمه اول
۲.۲ مقدمه دوم
۲.۳ مقدمه سوم
۲.۴ مقدمه چهارم

۲.۴.۱ مسئله اول
۲.۴.۲ مسئله دوم
۲.۴.۳ افعال حج
۲.۴.۴ احرام با مسائل مربوطه
۲.۴.۵ خاتمه بحث
۲.۴.۶ مهم‌ترین ارکان حج

۳ پانویس

ساختار

جلد اول کتاب در بر گیرنده معنى حج، شرایط و اقسام آن مى‌باشد. در جلد دوم نیز راجع به مواقیت حج و احرام و وقوف به عرفات، وقوف به مشعر، نزول به منى و مناسک دیگر منى و طواف سخن گفته شده است.

گزارش محتوا

مقدمه اول

مقدمه اول درباره معنى حج است؛ حج اگر چه در لغت به معنى قصد مى‌باشد، لکن در شرع اسم است براى مجموع مناسک که در مشاعر مخصوصه انجام مى‌گیرند. این تعریفى است که صاحب شرایع از حج ارائه کرده، لکن مؤلف به اختلافى بودن این معنا در میان فقها تأکید ورزیده است؛ براى مثال صاحب جواهر این چنین تعریف کرده: «انه قصد إلى بیت‌الله تعالى لأداء مناسک خاصه».

مقدمه دوم

این مقدمه در شرایط حج است که ابتدا حجهالاسلام و شرایط وجوب پنج‌گانه آن ذکر شده است که عبارتند از: بلوغ و کمال عقل، حریت، زاد و راحله، داشتن مؤونه کافى و امکان رفتن به مکه.[۱] 

مؤلف پس از ذکر این شرایط، چهار مسئله را به تبع صاحب شرایع مورد تحلیل و بررسى قرار داده است.

مسئله اول این است که اگر حج بر ذمه کسى مستقر شد؛ یعنى برایش واجب شد سپس قبل از موفق شدن به انجام آن از دنیا رفت، ورثه باید مبلغ حج را از اصل ترکه‌اش کم کرده و در اختیار نایب بگذارند تا برایش حج به جا بیاورد و لو اینکه دیون دیگرى هم داشته باشد و از ترکه چیز زیادى براى ورثه باقى نماند.

مسئله بعدى این است که اجیر از چه مکانى باید انتخاب شود؟ چند قول در مسئله هست؛ یکى اینکه نزدیک ‌ترین مکان به مکه کفایت مى‌کند، دیگر اینکه باید از شهر میت باشد و قول سوم اینکه اگر مال وسعت داشته باشد از شهر میت و الا از هر جا که ممکن است. مسئله سوم این است که آن کسى که بر ذمه‌اش حجهالاسلام قرار گرفته نمى‌تواند از طرف دیگرى نایب بشود؛ نه نیابت مستحبى و نه نیابت وجوبى، بلکه اگر با نذر و امثاله، حج بر او واجب شده باشد، نیز نمى‌تواند.

مسئله آخرى که ماتن و شارح هر دو بدان پرداخته‌اند، این است که براى وجوب حج بر زنان، وجود محرم شرط نمى‌باشد، بلکه زن تنها هم اگر بنا بر ظن غالب صحیح و سالم مى‌ماند، باید حجهالاسلام را به جا بیاورد.

مطلب بعدى در این مقدمه، چگونگى واجب شدن با نذر و قسم و عهد است که دو شرط حریت و کمال عقل باید در چنین شخصى موجود باشد.

آخرین مطلب مقدمه دوم، مربوط به بحث نیابت است که هشت مسئله در آن مطرح شده است.

مقدمه سوم

مقدمه سوم در اقسام حج است که عبارت از تمتع و قران و افراد مى‌باشد.

صاحب شرایع صورت هر یک از این اقسام ثلاثه را بیان کرده و در ذیل هر کدام توضیحاتى از سوى شارح بیان شده است؛ براى مثال در ذیل بحث از حج تمتع مى‌فرماید: این بحث از دو جهت مى‌باشد:

۱- آیا حج تمتع بر کسى که از مکه دور مى‌باشد، به عنوان واجب تعیینى است یا واجب تخییرى؛ یعنى بعید اختیار دارد که نوع دیگرى از حج را انتخاب کند.

۲- مقدار مسافتى که براى انجام حج تمتع معتبر مى‌باشد چه میزان است؟…

مقدمه چهارم

مقدمه چهارم کتاب در رابطه با مواقیت مى‌باشد که در قالب بحث از اقسام مواقیت و احکام آنها مورد بررسى قرار گرفته‌اند.

اما اقسام مواقیت، مواقیت نسبت به اهل بلاد گوناگون مختلف مى‌باشند؛ به این صورت که میقات اهل عراق مسجد عتیق، میقات اهل مدینه مسجد شجره، میقات اهل شام جحفه، میقات اهل یمن یلملم و میقات اهل طائف قرن المنازل مى‌باشد.

اما احکام مواقیت، سه حکم از سوى ماتن مطرح شده و شارح به بیان ادله آن پرداخته است.

مسئله اول

مسئله اول این است که اگر کسى قبل از رسیدن به میقات محرم شود احرامش منعقد نخواهد شد.

شارح مى‌فرماید: نصوص کثیره‌اى بر این معنا دلالت دارند؛ براى مثال در روایت ابن اذینه آمده است: قال: ق