پاورپوینت کامل المدخل إلی دراسه علم الجرح و التعدیل ۲۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل المدخل إلی دراسه علم الجرح و التعدیل ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل المدخل إلی دراسه علم الجرح و التعدیل ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل المدخل إلی دراسه علم الجرح و التعدیل ۲۶ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ساختار
۲ گزارش محتوا
۳ وضعیت کتاب
۴ پانویس
۵ منابع مقاله

ساختار

کتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب در یک فصل تمهیدى، چهار فصل اصلى و هر فصل در چندین قسم، تنظیم شده است.

نویسنده در ابتدا، به تعریف اسناد و مهم‌ترین مباحث مربوط به علم جرح و تعدیل پرداخته و سپس، برخى عبارات مبهم در این علم را تشریح کرده است. در ادامه، به معرفى ائمه جرح و تعدیل، از قرن دوم هجرى به بعد و مهم‌ترین کتبى که در زمینه جرح و تعدیل به رشته تحریر درآمده، پرداخته است.

گزارش محتوا

در مقدمه، ضمن اشاره به موضوع کتاب و بیان اهمیت مسئله جرح و تعدیل در علم حدیث، به ذکر عناوین فصول کتاب، پرداخته شده است.[۱]

در فصل مقدماتى، به تعریف اسناد و بیان اهمیت آن و نیز توجه محدثین به این امر، پرداخته شده است.[۲]

فصل اول، در پنج قسم زیر، دربردارنده مهم‌ترین مباحث پیرامون علم جرح و تعدیل مى‌باشد:

در قسم اول، ضمن تعریف لغوى و اصطلاحى علم جرح و تعدیل، به بحث از مشروعیت، چگونگى پیدایش این علم و اهمیت آن، پرداخته شده است.[۳]

در بیان مشروعیت این علم، نویسنده به این نکته اشاره نموده است که هدف اصلى از جرح و تعدیل، صیانت از شریعت و جلوگیرى از راه‌یابى خطا و کذب در آن بوده و همان‌گونه‌که جرح در مورد شهود جایز مى‌باشد، در مورد روایات نیز جایز است. وى در اثبات این امر، به دلایلى از قرآن، سنت، اجماع و نوشته‌هاى علما، تمسک جسته است.[۴]

قسم دوم، به طبقه‌بندى علماى علم رجال، اختصاص یافته است. نویسنده این علما را بر طبق میزان دقت یا تساهل در جرح و تعدیل روات، به سه دسته زیر، تقسیم کرده است:

۱. طبقه متشددین: اینان عبارتند از: شعبه بن حجاج، یحیى بن سعید قطان، مالک بن انس، عفان بن مسلم، یحیى بن معین، على بن مدینى، جوزجانى، ابوحاتم رازى، ابن خراش، نسائى، ابن حبان، ازدى، ابن قطان، ابن حزم.[۵]

۲. طبقه متساهلین: اینان عبارتند از: ترمذى، ابن حبان (نویسنده، این شخص را به دلیل افراط در جرح و تفریط در تعدیل، هم در طبقه متشددین ذکر کرده و هم در طبقه متساهلین) و حاکم نیشابورى.[۶]

۳. طبقه معتدلین: اینان عبارتند از: امام احمد بن حنبل، امام بخارى، ابوزرعه، ابن عدى و دارقطنى.[۷]

در قسم سوم، به بیان آداب و شروط جارح و معدِّل پرداخته شده است. از جمله آداب ذکرشده، عبارتند از: استفاده از الفاظى نیکو در جرح و تعدیل، خوددارى کردن از تجریح در حضور بزرگان و شیوخ، رعایت انصاف و اعتدال، دورى از اسراف در تجریح.[۸]

شروطى که نویسنده براى جارح و معدِّل معتبر دانسته است، عبارتند از:

الف)- توانایى علمى کافى؛ یعنى برخوردارى از امورى همچون: حافظه قوى؛ مراقبت؛ تمیز بین اسباب جرح و تعدیل و شناخت اختلافات در آن؛ اطلاع بر اختلافات عقاید؛ دورى کردن از تجریح به‌واسطه ظن؛ عدم اسراف در جرح، استقصاء تام در جرح و تعدیل و.[۹]

ب)- متانت در دین؛ یعنى داشتن امورى همچون: صدق؛ تقوى؛ ورع و…[۱۰]

شروط غیر معتبر در جارح و معدل از جمله مرد و حر بودن آن؛ شروط ناقلین جرح و تعدیل (مانند التزام به ذکر سند در قول منقول و ذکر سبب جرح و تعدیل) و بعضى از امور نفسى مؤثر در جرح و تعدیل، از دیگر مطالب مطرح‌شده در این قسم مى‌باشد.

در قسم چهارم، دو مسئله مهم در جرح و تعدیل مطرح شده است. این دو مسئله عبارتند از: جرح مبهم و تعارض جرح و تعدیل با یکدیگر.[۱۱]

در قسم پنجم، ضمن تعریف عدالت و ضبط و احکام متعلق به این دو، صفاتى که باعث مى‌شود دارنده آن، روایتش قبول یا رد شود، بررسى گردیده است.[۱۲]

در فصل دوم، در سه قسم، به تعریف الفاظ جرح و تعدیل و شرح برخى عبارات مبهم در این علم، پرداخته شده است:

در قسم اول، ابتدا مراتب الفاظ جرح و تعدیل نزد علما و بزرگانى همچون ابن ابى‌حاتم، ابن صلاح، ذهبى، حافظ عراقى، سخاوى و ابن حجر بیان و پس از بررسى آن‌ها، قول مختار نویسنده، ذکر شده است.[۱۳]

در قسم