پاورپوینت کامل الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه ۶۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه ۶۷ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ سبک تفسیر
۲ شاخص‌هاى ویژه تفسیر
۳ شاخص‌هاى مشترک تفسیر
۴ دیدگاه‌هاى کلى مصنف
۵ پانویس
۶ منابع مقاله
۷ وابسته‌ها

سبک تفسیر

عنوان تفسیر چنین مى‌نماید که مفسر از دو سبک تفسیر قرآن با قرآن و تفسیر قرآن با سنت، سود برده است؛ اما در مقدمه تفسیر اظهار مى‌دارد که بایسته‌ترین روش تفسیرى، شیوه تفسیر قرآن با قرآن است. وى مى‌نویسد: «همه شیوه‌هاى تفسیرى نادرست است، جز شیوه تفسیر قرآن با قرآن و این همان شیوه تفسیرى پیامبر(ص) و امامان(ع) است. بر مفسران لازم است که این روش تفسیرى را از معلمان معصوم فرا گیرند و در تفسیر آیات به کار بندند».

در مجالى دیگر مى‌نویسد: «روش‌هاى تفسیرى از دو حالت بیرون نیستند: یا تفسیر قرآن با قرآن هستند و یا تفسیر قرآن با رأى».

مفسر در تحلیل و تأیید این شیوه پیشنهادى، به آیه‌هایى استدلال مى‌کند که قرآن را نور و برهان و بیان و هدایت معرفى مى‌کند و مى‌گوید: «چیزى که خود، بیان و هدایت است و مرجع و تکیاه غیر خود بشمار مى‌آید، پیش از اینکه روشنگر غیر باشد، باید خود مبین و روشنگر خود باشد».

مفسر بر این باور است که برآیند تفسیر قرآن به قرآن، دستیابى به نخستین مفاهیم و معارف قرآنى است؛ مرتبه‌اى از معنا که در چارچوب دلالت تطابقى آیه قرار دارد؛ درحالى‌که روایات تفسیرى در صدد نشان دادن نمونه‌ها و معانى پنهان آیات است و چنان‌که خود مى‌گوید، نگاه روایات تفسیرى به معانى ژرف‌تر کلام وحى است؛ با این ویژگى که مفاهیم ژرف، ریشه در معانى و منطوق دارد و در پرتو آن شکل مى‌گیرد؛ به‌گونه‌اى که درستى و نادرستى آن‌ها در گرو برابرى و نابرابرى با منطوق آیات است؛ چه، به مقتضاى محوریت قرآن در ارزشیابى روایات و درستى و نادرستى آنها، منطوق آیات، معیار سازگارى و ناسازگارى روایات با قرآن است و در نتیجه تفسیر مأثور چیزى جدا از آیه نیست، بلکه برخى از مراتب معنایى آن است که در پرتو سطح ظاهر آیه با یارى جستن از آیات دیگر به دست آمده است؛ بنابراین، تفسیر قرآن با سنت، گونه‌اى از تفسیر قرآن با قرآن است.

مؤلف، در مقدمه تفسیر مى‌نویسد: «کمترین چیزى که باید نسبت به آن اقدام کرد، فهم عبارت است که همان معناى مطابقى و ظاهر آیه مى‌باشد. پس این معناى مطابقى، پایه و اساس کشف زوایاى دیگر از معنا قرار مى‌گیرد؛ چه اینکه تفسیر داراى چهار مرتبه است: تفسیر عبارت، تفسیر اشارت، تفسیر لطافت و تفسیر حقایق؛ پس همین معناى ظاهر، معیار عرضه حدیث بر قرآن است».

نمونه‌هاى عملى تفسیر نیز گویاى همین واقعیت است که مفسر در پذیرش تفسیر مأثور، بیش از هر چیز به سازگارى آن با مراتب مختلف معنایى آیه مى‌اندیشد و دستیابى به هر معناى تازه را در پرتو مفهوم ظاهر آیه و سازگارى با آن جستجو مى‌کند.

به این ترتیب، شیوه مفسر در حقیقت همان شیوه پیشنهادى تفسیر قرآن با قرآن است؛ هرچند از سنت نیز بهره برده است. از جهتى نیز مى‌توان گفت تفسیر ایشان در ردیف تفاسیر تحلیلى، اجتهادى، تربیتى و اجتماعى محسوب مى‌گردد.

شاخص‌هاى ویژه تفسیر

شیوه نگارش: نویسنده با بهره‌گیرى از صناعت تضمین، سجع و با استفاده گسترده از مصدرهاى صناعى، شیوه جدیدى را در پیش گرفته است که در تفاسیر موجود، مانند آن دیده نمى‌شود.
این سبک نو و ناآشنا در آغاز، خواننده را در فهم عبارات و مقصود مفسر دچار مشکل مى‌کند و به نظر مى‌رسد نوعى تکلف و تصنع در تعبیر و بیان، صورت گرفته است، ولى پس از مدتى که ذهن با سبک نوشتارى مؤلف انس گرفت، ظرافت‌ها و دقت‌هایى که مفسر در انتخاب و به‌کارگیرى واژه‌ها و تعبیرات مورد توجه قرار داده است، پدیدار مى‌شود و خواننده را در فهم معانى و مقاصد یارى مى‌دهد؛ بنابراین، استفاده از تفسیر «الفرقان» اندکى بردبارى مى‌طلبد. این سبک بیشتر به سبک نوشتار مطبوعاتى روز لبنان شباهت داشته و متأثر از مدت اقامت مفسر در آن کشور مى‌باشد.
بهره‌گیرى از ظرفیت مفهومى واژه‌ها: از ویژگى‌هاى دیگر این تفسیر، بهره‌گیرى از ظرفیت مفهومى واژه‌هاست. نخستین چیزى که مفسر در تفسیر یک آیه بدان توجه نشان مى‌دهد حدود و گستردگى مفهومى کلمات است. سعى او بر آن است که مفاهیم واژه‌ها را بدون هرگونه محدودیتى و با همان گستردگى طبیعى که در خود کلمه و با توجه به موقعیت کاربردى آن در آیه وجود دارد، به‌عنوان پایه و سرآغاز تفسیر قرار دهد و تا اندازه‌اى که توانایى ذهنى و فکرى مفسر اجازه مى‌دهد، به گستردن مفهوم آیه و شناخت مصداق‌ها و واقعیت‌هاى قابل انطباق در آن بپردازد و هرگونه محدودسازى را تا آنجا که از خود آیه در پرتو آیات دیگر پدید نیامده باشد، به کنار گذارد؛ به‌عنوان نمونه مى‌توان به آیه ۳ سوره نساء (فإن خفتم ألا تعدلوا فواحده) ، اشاره کرد؛ ایشان مى‌نویسد: «این عدالت، تنها عدالت فردى و در زمینه تأمین حقوق همسران نیست، بلکه عدالت اجتماعى را نیز شامل مى‌شود؛ بنابراین، اگر در جامعه شمار زنان و مردان مساوى بود، ازدواج متعدد براى یک مرد جایز نیست؛ زیرا موجب ظلم و رعایت نکردن عدالت مى‌شود».[۱]
امثال این نمونه، به‌روشنى تمایل شدید مفسر را در بهره‌جویى از اطلاق و ملاحظه مفهوم طبیعى کلمات نشان مى‌دهد؛ بلکه مفسر بر این باور است که محدود کردن مفاهیم آیات در محدوده فکرى مردم یک زمان، آیات را متشابه مى‌کند که باید از آن پرهیز کرد.[۲]
به کار بردن واژه‌هاى مشترک در چند معنا: ویژگى دیگر این تفسیر، حمل واژه‌هاى مشترک قرآنى، بر چند معنا و اراده مفاهیم متقابل از یک واژه است. تفاسیر دیگر، در زمینه واژه‌هاى مشترک، یکى از معانى را انتخاب کرده و بقیه را نادیده مى‌گیرند، ولى سبک الفرقان، جز این است؛ هر جا کلمه‌اى از نظر لغوى چند معناى گونون داشته باشد و با دستورهاى ادبى و جایگاه کاربردى آن در آیه سازگار باشد، آن واژه را بر همه آن معانى حمل مى‌کند و همه آنها را جزء تفسیر آیه مى‌داند و در عرض هم مى‌پذیرد.
مى‌نویسد: «اگر آیه‌اى معناهاى چندى را برتابد که همه آنها صحیح باشد و ناسازى بین آنها نباشد، اشکال ندارد که همه آنها مقصود باشد؛ چنان‌که در شیوه ما در این تفسیر دیده مى‌شود».[۳]
درنگ در تعبیرها و دقت در واژه‌ها: مفسر، نسبت به شکل تعبیر و کاربرد کلمات بسیار حساس است؛ شاید بتوان گفت نقطه آغاز تفسیر هر آیه، تأمل در واژه‌ها و کیفیت کاربرد آن در آیه است. مفسر از این راه در کشف زوایاى جدید مفهوم آیه و نشان دادن تصورى نو از محتواى آن بهره زیاد برده است؛ به‌عنوان نمونه،.[۴] «یا أیها الناس اعبدوا ربکم» ، هریک از کلمات «یا أیها» و «الناس» را توضیح مى‌دهد و فلسفه انتخاب آنها را بیان مى‌کند؛ از جمله آنکه کلمه «یا» که براى نداى دور است، ازآن‌رو به کار رفته است که مردم پیش از عبادت خدا، از محضر ربوبى دورند.[۵]
اعتماد بر ملاک‌ها و اصول خود و محور قرار ندادن آراى تفسیرى مفسران: پدیده دیگر در سبک نویسنده، تکیه بر فهم و برداشت شخصى و بى‌اعتمادى به گفته‌ها و دیدگاه‌هاى دیگران است. مفسر با دقت و درنگ در مفردات و ترکیبات آیه، به‌صورت مستقیم و با استمداد از آیات یا روایات راهگشا، به سراغ تفسیر مى‌رود و از هرگونه درگیر شدن با گفته‌ها و نظریه‌ها خوددارى مى‌کند. البته این بدان معنا نیست که هیچ‌گونه نقل و نقدى نسبت به نظریات ندارد، بلکه مقصود آن است که در فهم آیه و برداشت تفسیرى از آن، بر دیدگاه‌هاى دیگران تکیه ندارد و بر این باور است که تفسیر قرآن بر اساس آراى مفسران، به هر شکل که باشد، گونه‌اى از تفسیر به رأى است. در جایى به‌صراحت بر این واقعیت تأکید دارد که شیوه تفسیر الفرقان، نپرداختن به آرا و نظریه‌هاى تفسیرى دیگران است.[۶]
استفاده گسترده از روایات: سبک تفسیر گرچه تفسیر قرآن به قرآن است و به همین جهت اگر از روایات استفاده نمى‌کرد، برخلاف انتظار نبود، اما ویژگى این تفسیر آن است که همراه با سبک یادشده، از روایات نیز، به‌صورت گسترده بهره برده است؛ به‌گونه‌اى که مى‌توان گفت، افزون بر تفسیر قرآن، یک دوره تفسیر روایى را نیز در بر دارد و کمتر صفحه‌اى را مى‌توان یافت که به‌گونه‌اى استشهاد به روایت و استناد به منبع روایى در آن دیده نشود.
مهم‌ترین محورهایى که استفاده از روایات در آن صورت گرفته است، یکى تأیید تفسیر آیه و دیگرى گسترش ابعاد آیه است؛ گرچه در مواردى دیگر، مانند شأن نزول یا مباحث علمى نیز به روایات استناد شده است (به‌عنوان نمونه، ر.ک: متن کتاب، ج۵، ص۲۷۵؛ ج۳۰، ص۲۱ و ۲۵).
معیار تفسیر و فهم یک آیه خود قرآن است و نقش روایات، تأیید منطوق و مفهوم ظاهر آیه و یا گسترش دادن همان معناست؛ فراتر از آنچه تنها از منطوق آیه استفاده مى‌شود. به این ترتیب جمع بین تفسیر قرآن با قرآن و بهره‌گیرى گسترده از روایات به‌گونه‌اى که در غیر تفسیر روایى مانند آن دیده نمى‌شود، یکى از برجستگى‌هاى تفسیر الفرقان بشمار مى‌آید.
بحث فقهى استدلالى: این تفسیر به فقه الاحکام به‌صورت مبسوط و استدلالى پرداخته است. در تاریخ تفسیر کم نیستند تفاسیرى که به آیات الاحکام و مباحث فقهى روى داشته‌اند، مانند تفسیر قرطبى، اما طرح مباحث فقهى در این تفاسیر بیشتر به‌صورت بیان مسائل و به‌گونه غیر استدلالى بوده است. ویژگى تفسیر الفرقان این است که با حفظ گستردگى بحث، به‌صورت استدلالى و اجتهادى وارد مباحث فقه آیات الاحکام شده است. کنجکاوى در تعبیرات، در نظر داشتن نکته‌هاى ادبى و بلاغى، جرح و تعدیل روایات مطرح‌شده و نقد و ارزیابى آراى فقهى و در همه این احوال تکیه بر محوریت قرآن در تبیین احکام، تفسیر الفرقان را موقعیتى چونان کتب فقهى بخشیده است؛ چه اینکه زمینه فقه قرآنى را به‌گونه گسترده فراهم آورده است.
مفسر خود در مقدمه تفسیر، بر ضرورت بحث و تحلیل آیات الاحکام تأکید کرده و یادآور شده است که اگر آیات الاحکام در تفسیر، مورد بحث قرار نگیرد، از آنجا که در فقه نیز به‌گونه‌اى بایسته از آن بحث نمى‌شود، در نتیجه آیات الاحکام، همیشه تفسیرناشده باقى مى‌ماند و این کار نتایج زیان‌بارى را در فقه به وجود مى‌آورد. به‌هرحال، تلاش‌هاى مفسر در پرداختن به آیات الاحکام به‌صورت کم‌سابقه، یکى از عوامل پیدایش آرا و دیدگاه‌هاى جدید از ناحیه مفسر در فقه است.
گستردگى منابع: مشخصه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.