پاورپوینت کامل میرزا محمدحسن حسینى شیرازی ۶۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل میرزا محمدحسن حسینى شیرازی ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل میرزا محمدحسن حسینى شیرازی ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل میرزا محمدحسن حسینى شیرازی ۶۳ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ولادت
۲ آغاز تحصیلات
۳ هجرت‌هاى میرزا

۳.۱ هجرت به اصفهان
۳.۲ به سوى عراق
۳.۳ هجرت سوّم

۴ بیانى از علامه سید حسن صدرالدین در بیان اوصاف میرزا
۵ مرجعیت
۶ اقدامات و اصلاحات میرزا
۷ اساتید
۸ شاگردان
۹ وفات
۱۰ آثار
۱۱ وابسته‌ها

ولادت

 در ۱۵ جمادی‌الاول ۱۲۳۰ق/۴ اردیبهشت ۱۱۹۴ش، در شیراز متولد شد. پدر ایشان، میرزا محمود، در زمره عالمان دینى بود و در دستگاه حکومت شیراز به کار نویسندگى اشتغال داشت.

آغاز تحصیلات

محمدحسن در دوران طفولیت پدر خویش را از دست داد و دایى‌اش سید میرزا حسین موسوى معروف به مجد الأشراف عهده‌دار سرپرستى او گردید. از عبارات مکتوبى که از مجد الأشراف بجاى مانده معلوم مى‌شود که «میرزا محمدحسن» زمانی که فقط ۴ سال از عمرش می‌گذشته شروع به تحصیل نموده است و ظرف مدت دو سال از قرائت و کتابت فارسى فارغ شده و شروع به آموزش علوم عربى نموده است.

میرزا در ۸ سالگى مقدمات را به پایان برد و به سفارش مجد الأشراف، نزد بزرگترین خطیب شیراز بنام میرزا ابراهیم به خواندن و حفظ کتاب ابواب الجنان قزوینى مشغول گشت. میرزا پس از آن به خواندن کتب متعارف فقه و اصول اشتغال ورزید. در ۱۲ سالگى در درس شرح لمع مرحوم شیخ محمدتقى شرکت مى‌جست. و در پانزده سالگى به تدریس لمعه پرداخت.

هجرت‌هاى میرزا

هجرت به اصفهان

میرزا بنا به توصی استاد، در ۱۷ صفر المظفر ۱۲۴۸ به اصفهان شتافت و در مدرس صدر حجره‌اى گرفت.

اولین استاد میرزا در اصفهان شیخ محمدتقى صاحب حاشیه بود. بعد از فوت شیخ محمدتقى، میرزا به محضر درس سید محقق میر سید حسن بیدآبادى، معروف به مدرس حاضر شد و قبل از ۲۰ سالگى به کسب اجازه از او نائل آمد.

میرزا، علاوه بر درس سید حسن، نزد علامه حاج محمد ابراهیم کلباسى (کرباسى) نیز به کسب علوم مى‌پرداخت.

به سوى عراق

میرزا پس از ده سال تعلیم و تعلّم در اصفهان، عزم سفر به عتبات عالیات نمود و در سال ۱۲۵۹ هجرى عازم کربلا و نجف شد.

میرزا در نجف، در درس علماء و استادانى همچون شیخ محمدحسن نجفى صاحب جواهر و شیخ حسن آل کاشف‌الغطاء، صاحب أنوار الفقاهه حاضر شده و در درس سید ابراهیم، صاحب ضوابط نیز، در کربلا شرکت مى‌کرد.

بعد از رحلت مرحوم کاشف‌الغطاء، میرزا تصمیم بر بازگشت به وطن گرفت اما قبل از عزیمت، به پیشنهاد یکى از دوستانش در مجلس درس شیخ مرتضى انصارى شرکت کرد و شیفت افکار عالى او شده و از بازگشت به وطن منصرف گشت و به جهت درس شیخ انصارى قصد اقامت نجف کرد و با نهایت جدّیت و پشتکار در مطالب شیخ به غور و تفحّص پرداخت.

شیخ انصارى نیز به این استعداد و توانمندى فوق العاد علمى میرزا پى برده و بارها گفته بود: من درس را براى ۳ نفر میگویم، میرزا محمدحسن، میرزا حبیب‌الله (رشتى) و آقا حسن تهرانى (آقا حسن نجم‌آبادى تهرانى).

میرزا در درس شیخ انصارى کم سخن مى‌گفت و هنگام سخن گفتن صدایش به اندازه‌اى آرام بود که شیخ براى فهم آن، ناچار بدنش را بطرف او متمایل مى‌کرد. هرگاه میرزا اراد تکلم داشت، شیخ انصارى مجلس را ساکت کرده و مى‌فرمود: «جناب میرزا سخن مى‌گوید» و پس از پایان کلام میرزا، رو به دیگران نموده و مطالب او را براى سایرین بازگو مى‌کرد.

علامه سید حسن صدرالدین نقل مى‌کند: «… زمانى که میرزا مکاتباتش را با شیخ انصارى به من نشان مى‌داد، گفت: جناب شیخ مرتضى در اواخر حیاتش از من خواست در کتاب «رسائل» او تجدید نظر کرده و آن را تنقیح کنم، با وجودى که ایشان چند بار تکرار کرد، ولى من به لحاظ احترام به استاد، از قبول این امر امتناع ورزیدم.»

هجرت سوّم

پس از دیدن کرامتهاى میرزا در کفالت امر اهل علم و فقرا در قحطى عظیم نجف و سایر شهرهاى عراق در سال ۱۲۸۸، عام مردم در هر مسأل کوچک و بزرگى به او رجوع مى‌نمودند و انتظار انجام هر کارى را از میرزا داشتند. بدین جهت کار بر میرزا سخت شد و با هوشیارى تمام دریافت که بعضى از اعیان نجف در دامن زدن به این فتنه دستى ناپیدا دارند، لذا چاره را جز در خروج از نجف نیافت.

او در سال ۱۲۹۱ به قصد زیارت اول رجب به کربلا رفت و به قصد زیارت نیم شعبان به طرف سامراء حرکت کرد و با استخاره‌اى که در حرم مطهر حضرت امام على النقى و حضرت امام حسن عسکرى علیهما‌السلام نمود، تصمیم قطعى بر اقامت در سامراء گرفت.

شاگردان همراه میرزا نیز همچون آخوند ملا فتحعلى و ثقهالاسلام حاج میرزا حسین نورى و شیخ فضل‌الله نورى در نجف اقامت اختیار کردند.

دیگر شاگردان نیز از سایر نقاط بار سفر به سامراء بستند، به طورى که سامراء خان علم و مرکز اسلام و مرجع مردم در امور دین گردید.

بیانى از علامه سید حسن صدرالدین در بیان اوصاف میرزا

«استاد و سرور و پشتوان ما، امام و زعیم اسلام، نائب امام عصر عجل‌الله‌تعالى‌فرجه، مجدّد احکام، استاد بزرگان دین، آیت خدا بر خلق، پناهگاه اسلام، احیاء کنند شریعت پیامبر اسلام صلى‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم، از بین برند بدعت‌ها، پیشواى مقتدر ملّت و مذهب… کسى که عزت بخشند به دین و زنده کنند آثار ائم اطهار علیهم‌السلام، پرورش دهند مجتهدین و یاور مؤمنین بوده است و دست کفار را از سرزمین اسلام کوتاه کرده، آنکه در سایه‌اش مردم آرمیده و اهل علم در کنف حمایتش در امنیت به سر برده‌اند.»

مرجعیت

بعد از رحلت جناب شیخ مرتضى انصارى در سال ۱۲۸۱ هجرى، مردم براى تعیین تکلیف در امر تقلید، پیوسته به شاگردان شیخ مراجعه می‌کردند. همین امر موجب گشت تا شاگردان برجست شیخ همچون میرزا حبیب‌الله رشتى، میرزا حسن آشتیانى، آقا حسن نجم‌آبادى تهرانى و میرزا عبدالرحیم نهاوندى، در خان جناب میرزا حبیب‌الله گرد هم آمده و به چاره جویى بنشینند.

پس از مقدارى مشاوره، به گفت میرزاى آشتیانى، همگى بر مقدم بودن میرزاى شیرازى اتفاق کردند و با دعوت میرزاى شیرازى به جلسه، گفتگوهاى بسیارى میان آنان انجام شد و بالاخره میرزا در پایان گفتارها، در حالى که سخت مى‌گریست این مهم را پذیرفت.

میرزا در سال ۱۲۸۷، در زمان خلافت شریف عبدالله حسنى به حج مشرف شد و به نقل از دامادشان در این سفر قصد اقامت در مدین منوره را داشت که میسّر نگشت.

اقدامات و اصلاحات میرزا

میرزاى شیرازى، آن مرجع بزرگ عالم تشیع اصلاحات و تلاش‌هاى فراوان اجتماعى، فرهنگى براى آسایش مردم انجام داده که برخى از آنها عبارتند از:

الف) آبادى سامراء:

امنیت و آسایش، بعد از اقامت میرزا در سامراء بر این شهر سایه گسترد. این مطلب را مرحوم جزایرى در الأنوار النعمانیه و محدث میرزا محمدحسین نورى در کشف الأستار با بیان حکایاتى موثق بیان کرده‌اند.

با مهاجرت میرزا، سامرا اهمیت خود را باز یافت و مرکز مهمى براى تحصیل علم و محل تجمع علماى بزرگ گردید و این امر تا زمان مرگ میرزا هر روز رو به افزایش بود.

ساخت بزرگترین مدرس شیعیان عراق، ساخت پلى روى شط سامراء، حمامهاى متعدد، تعمیرات اساسى و تزیین حرم عسکریین علیهما‌السلام، نصب ساعت بر بالاى باب قبله، ساخت بازارى بزرگ، حسینیه، خانه‌هایى براى فقرا و مجاورین سامراء و مانند اینها از اقدامات ایشان است.

ب) خاموش ساختن فتن سامراء:

میرزاى شیرازى فتنه‌اى را که میان اهالى سامراء و مجاورین، به تحریک عده‌اى جاسوس و دسیسه چین که خواهان جنگ میان مسلمین و ایجاد آشوب و تفرقه بین برادران شیعه و سنّى بودند، ایجاد شده بود با کفایت و تدبیرى خاص فرو نشاند. این عمل میرزا همه را به تحسین و تعظیم بیشتر او واداشت، تا آنجا که علام خبیر سماوى در شائح السراء با بیانى شیوا اشعارى را بر این حادثه و اصلاح بزرگ میرزا سروده است.

ج) تحریم تنباکو:

در سومین سفر ناصرالدین شاه به فرنگ و توقف او در انگلستان (شعبان ۱۳۰۶ هجرى قمرى) پیشنهاد اعطاى امتیاز توتون و تنباکوى ایران به انگلستان مطرح شد. به این منظور دولت انگلیس یکى از اتباع خود به نام «ماژور تالبوت» را به عنوان طرف قرار داد معرفى کرد.

سرانجام در رجب ۱۳۰۷ قمرى، مطابق با مارس ۱۸۹۰ میلادى تالبوت در رأس یک سندیکاى ساختگى به ایران آمده و قرار داد اعطاى امتیاز انحصار تنباکوى ایران را در ۱۵ ماده تنظیم و به امضاى ناصرالدین شاه رساند.

در فضاحت این قرارداد همین بس که رویتر انگلیسى گفت:

«وقتى که متن آن در جهان انتشار یافت معلوم شد که حاوى تسلیم دربست و غیر عادى کلی منابع طبیعى یک کشور پادشاهى به خارجیان است که حتى در عالم خیال هم تصور نمى‌رفت امتیازى حتى به مراتب کمتر از آن در تاریخ واگذار شده باشد.»

خطر عمده‌اى که علاوه بر به یغما رفتن بنی مالى ایران، جامع اسلامى را تهدید مى‌کرد، حضور فرهنگ استعمارى و گسترش فسادى بود که به تبع حضور عینى اجانب و دشمنان قسم خورد اسلام و مسلمین در ایران رخ مى‌نمود.

شیخ محمدرضا زنجانى که از معاصرین واقع تنباکو بود، در کتاب «تحریم تنباکو»، شرح جامعى از گسترش فساد و نفوذ بیگانگان در بازارها و استفاده از دختران فرنگى براى ازدیاد خرید و فروش و همچنین رسمیّت یافتن فاحشگى و ترویج مسیحیت و ایجاد شبک نوکران از افراد سست عنصر بیان داشته و مى‌نویسد:

«بالجمله آن درجه از انحطاط و ضعفى که اسلام و اسلامیان را در این قرن روى داده و آن طرحى که خارجیان براى استثمار ایران پیش روى خود ریخته و بدین وضع پیش آمده بود، هرگاه لطف خداوندى تدارکنفرموده بود و چندى بدین وضع تیره بر ایران گذشته بود، هر آینه عن قریب اسمى از ایران و اسلام بجا نمانده و بالمرّه محو مى‌شد.»

همزمان با آغاز کار کمپانى، نخستین نغمه‌هاى مخالفت شروع شد. میرزاى آشتیانى در تهران و علماى تبریز متفقاً ضمن تلگرافى اشتباهات دولت را در امر انحصار تنباکو متذکر شدند.

میرزاى شیرازى ضمن تلگرافى به شاه، کجروى دولت را بیگانه پرستى دانسته و چنین نوشت: «اجاز مداخل اتباع خارجه در امور داخل مملکت و مخالطه و تردد آنها با مسلمین و اجراى عمل تنباکو و بانک و راه آهن و غیرها، از جهاتى منافى صریح قرآن مجید و نوامیس الهیه و موهن استقلال دولت و مخل

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.