پاورپوینت کامل الاشارات و التنبیهات (انتزاعی) ۶۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل الاشارات و التنبیهات (انتزاعی) ۶۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل الاشارات و التنبیهات (انتزاعی) ۶۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل الاشارات و التنبیهات (انتزاعی) ۶۸ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ساختار
۲ گزارش محتوا
۳ وضعیت کتاب
۴ وابسته‌ها

ساختار

کتاب، داراى دو جزء است: جزء اول، در منطق و مشتمل بر ده نهج و جزء دوم، در فلسفه و حاوى ده نمط مى‌باشد. مطالب هر نهج و نمط، در ذیل عناوین اشاره و تنبیه مطرح شده است.

گزارش محتوا

ابن سینا، در سرآغاز کتاب، مقدمه‌اى کوتاه دارد که با وجود کوتاهى، از گویایى با ظرافتى برخوردار است. وى، اهمیت و پرمغز بودن کتاب حاضر را گوش‌زد کرده، سپس وارد متن کتاب که ابتداى آن با منطق است، شده و این بخش را به ده نهج تقسیم کرده است که در هر یک از این نهج‌ها، مطلبى را توضیح مى‌دهد.

موضوع نهج اول، غرض منطق است که در واقع تعریف منطق، همراه با توضیح آن است.بعد از آن، اشارات این بخش شروع مى‌شود که توضیحاتى است در مورد الفاظ تعریف و دلالت لفظ بر معنا و تقسیم لفظ به مفرد و مرکب و همین‌طور به جزیى و کلّى و به ذاتى و عرض لازم و مفارق و…

نهج دوم بخش منطق، در الفاظ خمسه مفرده و حد و رسم است. اولین اشاره این نهج، در مورد نوع و جنس است. وى، در این‌جا فرق میان نوع و جنس و طریق تشخیص آنها از هم‌دیگر را یادآورى کرده و در ادامه به ترتیب آنها مى‌پردازد.

اشاره سوم این نهج، در مورد فصل است که در آن فصل مقوّم را از فصل مقسّم باز مى‌شناساند. او مى‌گوید: هر فصلى در قیاس با نوع، مقوم بوده و در قیاس با جنس آن نوع مقسّم خواهد بود. تنبیهى که بوعلى در این‌جا طرح مى‌کند این است که این الفاظ پنج‌گانه؛ یعنى جنس، نوع، فصل، خاصه و عرض عام، همگى در حمل بر جزئیات واقعه در تحتشان، مشترک با اسم و حدّ مى‌باشند.

اما رسم اینها در اشاره، یکى پس از دیگرى مشخص گردیده است. ابن سینا، حد را قولى که دلالت بر ماهیّت شىء دارد مى‌داند و مى‌گوید: شکى نیست که حد، مشتمل بر مقومّاتى مى‌باشد که مرکب از جنس و فصل مى‌باشد. وى، غرض از حدّ را صرف تمییز، نمى‌داند و بعد از رفع توهمى در مورد حدّ، اقدام به تبیین رسم مى‌نماید.

وى، اشاره‌اى دارد به اینکه بعضى از خطاها هستند که در تعریف اشیاء با حد و رسم عارض مى‌گردند که اگر آنها را بشناسى ضمن آنکه به تنهایى سودمند است، در امثال آنها هر اشکالى که باشد نیز معلوم خواهد بود.

در نهج سوم منطق، سخن از ترکیب خبرى مى‌باشد. بوعلى، ابتدا، اصناف قضایا را بیان مى‌کند و مى‌گوید: منظور از ترکیب خبرى، جمله‌اى است که در آن احتمال صدق و کذب باشد، بر خلاف جمله‌هاى استفهام، التماس، تمنّى، ترجّى، و تعجب و… که در آنها صدق و کذب نبوده، مگر بالعرض. ابن سینا، اصناف ترکیب خبر را در سه قسم مى‌داند که عبارتند از: حملى، شرطى منفصل و شرطى متصل، بعد جایگاه ایجاب و سلب را در این ترکیبات مشخص مى‌نماید که مثلاًایجاب حملى کدام است، سلب حملى کدام است، ایجاب متصل کدام است یا ایجاب منفصل به چه صورتى مى‌باشد.

اشاره دیگر نهج سوم، در مورد قضایاى مخصوصه، مهمله و محصوره است. مؤلف، مى‌گوید: اگر قضیه حملیه و موضوعش، شىء جزیى باشد، قضیه مخصوصه خواهد بود، چه سالبه باشد و چه موجبه و اگر موضوعش، کلى باشد، بدون آنکه کمیّت این حکم معلوم شود(کلیّه یا جزئیه بودنش) قضیه مهمله خواهد بود، نهایتا اگر موضوع قضیه حملیه، کلّى باشد و قدر حکم و کمیّت موضوع مبیّن باشد، قضیه محصوره خواهد بود.

امّا چگونگى حصول اهمال و حصر در جملات شرطیه، موضوع اشاره دیگرى است که در این نهج بدان پرداخته شده است. بخشى که در ادامه، مطرح است، ترکیب شرطیات از جملات است. بوعلى، مى‌گوید: شرطیات، ابتدا به بسائط منحل نمى‌شوند، بلکه اول به حملیات، بعد به بسائط منحل مى‌گردند.

جمله معدوله و فرق آن با سلبیه نیز موضوع دیگر اشاره این قسمت است. شیخ الرئیس، در مورد قضایاى شرطیه به طور مبسوطى به تألیف آنها و احکام جملات شرطیه متصله و منفصله پرداخته است کما اینکه در مورد قضایاى حملیّه نیز توضیحاتى داده. اشاره‌اى نیز به شروط قضایا دارد و مى‌گوید: در حمل و اتصال و انفصال، باید حال اضافه، وقت، مکان و شرط مراعات گردد، چنان‌که لازم است حال جزء و کل و حال قوه و فعل مراعات شود.

چهارمین نهج منطق اشارات، در مواد قضایا و جهاتشان است. اولین اشاره این نهج، در مواد قضایا است. ماده واجبه، مادّه ممکنه و ماده ممتنعه، مواد قضایا هستند.

اشاره دیگر، به جهات قضایا و فرق بین مطلقه و ضروریه است. ابن سینا، اقسام ضروریه را مطلقه و معلّقه و اقسام مشروطه را شرط دوام وجود ذات و دوام موضوع موصوف و شرط محمول مى‌داند. امکان نیز از نظر مؤلف، به امکان خاص و عام، امکان اخصّ و امکان استقبال تقسیم مى‌شود. این توضیحات و تقسمیات در مورد قضایا و جهات که چند گونه دیگر نیز دارد، دنباله اشارات نهج چهارم را در بر مى‌گیرد.

نهج پنجم، در تناقض قضایا و عکس آنهاست، شیخ الرئیس، تناقض را به اختلاف در قضیه از لحاظ ایجاب و سلب به جهتى که اقتضاى ذاتش را دارد که یکى صادقه و دیگرى کاذبه باشد، به طورى که صدق و کذب از آنها خارج نشود، معنا مى‌کند. وى، سپس، مفهوم تقابل را در سلب و ایجاب بیان مى‌کند و مراعات تقابل را به طورى که هر چه در یکى از آن دو قضیه مراعات شد، در دیگرى نیز مراعات گردد، از شرایط تقابل مى‌داند.

اشاره دیگر، به تناقض واقع در بین مطلقات است. در این‌جا بوعلى، قول مشهور را که قائل است برای مطلقه، نقیضى از مطلقات وجود دارد، وارد مى‌کند و علت را بیان کرده، نقیض مطلقه عامّه را تبیین مى‌نماید. از جمله مطالبى که در این اشاره بدان پرداخته مى‌گردد، نقیض وجودیه و نقیض مطلقه است.

اشاره سوم این نهج، در تناقض سایر ذات الجهت‌ها مى‌باشد که نقیض دائمه، نقیض ضروریه، نقیض ممکنه عامه و نقیض ممکنه خاصه در آن، مورد بحث واقع گردیده است.

عکس مطلقات نیز که عبارتند از: عکس سالبه کلیّه و عکس موجبه کلیه، در اشاره بعدى بررسى شده‌اند. اشاره آخرى نهج پنجم، در عکس ضروریات و عکس ممکنات است که در اولى، عکس سالبه کلیّه، عکس موجبه کلیّه و عکس جزئیه و در دومى، سالبه ممکنه و موجبه ممکنه، محل بحث مى‌باشند.

نهج ششم، در مبادى یا مواد قضیه مى‌باشد. در این نهج، نخست، قضایاى مورد استعمال بین قائسین برشمرده مى‌شوند که چهار طایفه مسلمات، مظنونات، مشبهات و مخیلات را تشکیل مى‌دهند که خود مسلّمات یا معتقداتند یا مأخوذات و خود معتقدات به سه طایفه واجب القبول، مشهورات و وهمیات تقسیم مى‌گردند. در این میان، واجب القبول‌ها نیز عبارتند از: حدسیات، متواترات و قضایا قیاسها معها. شیخ الرئیس، در ادامه، به تعریف هر کدام از اینها پرداخته و میزان مقبولیت و جایگاه هر یک را تبیین مى‌نماید.

از نگاه بوعلى و با تقسیمى که او به آن معتقد است، مشهورات، یا از واجبات هستند یا از تأدیبات صلاحیه که مطابق شرایع الهیه مى‌باشد یا خلقیاتند یا انفعالیات یا استقرائیات؛ همین‌طور مأخوذات که به مقبولات و تقریریات، تقسیم مى‌گردند و خود تقریریات بسته به انکار یا مسامحه، به مصادرات و اصول موضوعه منقسم مى‌شوند و نهایتا مشبهات نیز به دو صورت مشبهات لفظیه و مشبهات مصنوعیه مى‌باشند.

در نهج هفتم، سخن از ترکیب دوم برای حجج مى‌باشد. ابتدا اشاره‌اى به قیاس، استقراء و تمثیل دارد. بوعلى، هر یک را تعریف مى‌کند و توضیح مختصرى از آنها ارائه مى‌دهد، بعد به قول خود اشاره خاصى به قیاس و قیاس اقترانى دارد، سپس اصناف اقترانات حملیّه را که اشکال اربعه مى‌باشند با چگونگى منتج و غیر منتج بودنشان، مورد بررسى قرار مى‌دهد.

در نهج هشتم، بحث از قیاسات شرطیه و در توابع قیاس است. اول، اقترانات شرطیات(که به نظر بوعلى قریب به طبع نیستند و استیفاى کامل آنها را در کتاب شفا و غیر آن داشته است) تقسیم‌بندى مى‌شوند که مؤلف از متصلات، مؤلف از حملیه و منفصله، مؤلف از متصّله و حملیّه و مؤلف از متصّلین حاصل آن مى‌باشد.

از دیگر مسائلى که در این قسمت آورده شده است، قیاس مساوات، قیاسات شرطیّه استثنائیه و قیاس خلف مى‌باشد. ابن سینا، مى‌گوید: در نهج نهم، بیان کوتاهى راجع به علوم برهانیه وجود دارد؛ در ابتدا، در این نهج، ترکیب قیاسات برهانیه از مقدمات واجب القبول که اگر ضرورى باشند، ضرورى نتیجه مى‌دهند و اگر ممکنه باشند، ممکنه نتیجه مى‌دهند، بیان شده است و در ادامه به ترکیب قیاسات جدلیه، خطابیه، شعریه و سوفسطائیه نیز پرداخته شده است.

مقدمات علوم و موضوعاتشان مورد اشاره دیگرى در این نهج است. از دید بوعلى سینا، هر علمى داراى مبادیى است و مسائلى که مبادى، همان حدود و مقدماتى هستند که قیاس را تشکیل مى‌دهند و حدود نیز مثل حدودى هستند که بر موضوع صناعت وارد مى‌شوند.

براهین و تناسب علوم که در آن جایگاه علمى نسبت به علم دیگر، تبیین گردیده است و همین‌طور تعریف برهان إنّ و برهان لم، موضوع دیگر اشارات این نهج مى‌باشد. دهمین نهج، در قیاسات مغالطیه است که در آن، اسباب غلط و اصناف مغالطات از نظر مؤلف مشخص گردیده است.

جزء دوم اشارات که بخش فلسفه آن مى‌باشد، علم الطبیعه و ما قبله نام گرفته است. اولین نمط از نمطهاى دانه این بخش، در تجوهر اجسام است. بوعلى، در این‌جا در قالب وهم و تنبیه‌هایى، ترکیب اجسام را مشخص مى‌کند. وى با خارج کردن ترکیبات غیر واقعى و بى‌اساس برای اجسام، ترکیب آنها از هیولى و صورت را به عنوان یکى از ترکیبات مورد بررسى قرار داده و هم‌چنین در مورد نوع، جنس و فصل اشیا مطالبى کوتاه بیان کرده. اشاراتى نیز به حالات مختلف آنها دارد، مثل مفارقت صورت جوهریه از مادّه و عدم امکان قوام شىء به شىء دیگر، به طورى که هر یک از آنها به لحاظ وجود، متقدم بر دیگرى و بر نفس خود باشد. مؤلف، اشاراتى هم به حرکت و جهت دارد که پایان‌بخش نمط اول است.

نمط دوم، در جهات و اجسام آنها مى‌باشد. اشارات این نمط به این ترتیب است: نخست، اشاره‌اى به جهات اربعه که مردم بدان توجه دارند؛ یعنى فوق و تحت و یمین و یسار، سپس تعیین جهت اجسام و تحدیدشان به لحاظ طبیعت، بعد اشاره‌اى به شأن مفارقت اجسام از موضع طبیعى خودشان و اشاره‌اى به وحدت طبیعت جسم بسیط، اشاره دیگرى به اینکه جسم لو خلّى و طبعه، در صورتى که تأثیر غریبى از خارج برایش عارض نگردد، موضع و شکل معین خواهد داشت.

در ادامه تنبیهى به میل حرکت داشتن اجسام برای تحرک و اشاره‌اى نیز به اجسامى که میل ندارند برای حرکت، و اشاره‌اى به اجسام قابل کون و فساد اینکه چنین اجسامى داراى مکان بوده، به خاطر استحقاقى که اجسام به مکان دارند، بیان شده است.

آخرین اشاره این نمط، درباره اجسامى است که میل استداره دارند و ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.