پاورپوینت کامل تمهید الاصول فی علم الکلام ۴۹ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تمهید الاصول فی علم الکلام ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تمهید الاصول فی علم الکلام ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل تمهید الاصول فی علم الکلام ۴۹ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ساختار
۲ گزارش محتوا
۳ وضعیت کتاب
۴ پانویس
۵ منابع مقاله

ساختار

آغازگر کتاب مقدمه مصصح، متن رساله جمل از سید مرتضی علم الهدی و مقدمه شارح در انگیزه تصنیف کتاب می‎باشد. متن اصلی در چهار جزء ارائه شده که هر یک از جزءها در چند فصل ارائه شده است: جزء اول در بیست و شش فصل، جزء دوم در دوازده فصل، جزء سوم در پنج فصل، جزء چهارم در سه فصل.

گزارش محتوا

در ابتداى کتاب، مقدمه مفصلى از مصحح آمده که به بیان خصوصیات کتاب و روش کار شیخ طوسى در آن، پرداخته شده است.[۱]

شیخ طوسى نام این کتاب را در فهرست کتب خویش، «شرح جمل العلم و العمل» ذکر کرده و در اول همین کتاب و در کتاب «الاقتصاد فی ما یجب على العباد» که گاهى به این کتاب ارجاع داده، به همین اسم آن را نام برده است. اما در پشت نسخه قدیمى این کتاب که به شماره ۵۴ مخطوطات در کتابخانه آستان قدس رضوى نگهدارى مى‌شود، نامش «تمهید الأصول» و یک جا، «تمهید فی الأصول» نوشته شده است و پاره‌اى از نویسندگان اخیر نیز به همین اسم آن را عنوان کرده‌اند و معلوم نیست از چه هنگامى این نام بر آن نهاده شده است.[۲]

در اثر حاضر، قسمت عمده‌اى از معارف دقیق و اصول کلى علمى و فلسفى گنجانده شده است و معتقدات شیعه با فرق دیگر مسلمانان و غیر مسلمانان مقایسه گردیده و آنچه بر مبناى اصول تشیع خالص درست به نظر آمده، با ذکر دلیل و سند محکم، به اثبات رسیده است و به اعتراضات مخالفین، پاسخ گفته شده است.[۳]

در تبیین روش شیخ در تنظیم کتاب حاضر، توجه به این نکته ضرورى است که علم کلام در آغاز توسط گروه معتزله به وجود آمد و مسائل اصلى آن در پنج اصل، تنظیم شدند و همه آنان متعهد بر این شدند که همگى متفق بر این پنج اصل باشند و به دیگران هم آن را بقبولانند. این پنج اصل عبارتند از: توحید و بحث صفات؛ عدل؛ وعد و وعید؛ منزلت بین‌المنزلتین و امر به معروف و نهى از منکر[۴]

هدف اصلى آنان از این کار، جلوگیرى از برخوردهاى قولى و عملى و زدوخورد بین فرقه‌هاى مسلمانان بود. به همین ملاحظه در هر موضوعى حد متوسطى از عقاید گوناگون را گرفتند تا همه را بر آن متفق و متحد گردانند و به این وسیله، آشتى و صلح برقرار نمایند[۵]

اما شیخ طوسى که هدفى دقیق‌تر از این داشت، به این مسئله توجه نمود که انسان موجودى متعهد و ملتزم به اداى تکلیف است و باید او را به آنچه پیش خود، تعهد ذاتى و فطرى دارد، متوجه گرداند تا همه مردم به رفتار کردن آنچه بر حسب فطرت بر آن متعهد و ملزم هستند، متفق و متحد باشند[۶]

به همین منظور در اثر حاضر، موضوع علم کلام را تکلیف قرار داد و مسائل مربوط به آن را در این علم، مورد بحث نهاد و مسائل مهمى که علل یا معالیل و آثار و نتایج عمل کردن به تکلیف یا سرپیچى از آن است، در چهار بخش آورد و پنج اصل معتزله را که مسائل مهم علم کلام است، در این چهار بخش کتاب، گنجانید:

بخش اول، در توحید و اثبات صفات خداوند که نتیجه آن، ثابت کردن صفت عدل الهى است؛ بخش دوم، در ماهیت کلام خداوند و تشریع است که راهنمایى به تکلیف است و از صفت عدل، حاصل مى‌شود؛ بخش سوم، وعد و وعید است که از دنباله برانگیختن پیامبران، حاصل مى‌شود و نتیجه عمل کردن به تکلیف یا دست بازداشتن از آن است؛ بخش چهارم، در به‌پاداشتن حکومت دینى و عدل اسلامى براى اجراى شرع و نتایج حاصل از آن است که در بحث امامت ذکر مى‌شود[۷]

بنابراین، تنظیم کتاب در این چهار بخش، منطبق بر چهار رکن اساسى تکلیف است که عوارض ذاتیه و علل و معالیل آن مى‌باشند و بنا بر آنچه ذکر شد، موضوع علم کلام در نظر شیخ، تکلیف است و اینکه موضوع علم کلام را وجود، بماهووجود، یا وجود واجب مى‌دانند، بر خلاف روش شیخ در این کتاب است؛ زیرا شناختن وجود خداوند و صفات کمالیه او بنا بر آنچه شیخ تصریح کرده است، همگى مقدمه براى شناختن تکلیف و عمل کردن به آن است.[۸]

شیخ در بیشتر جاهاى کتاب، ریشه و پایه استدلال‌ها را حسن و قبح عقلى و تعهد ذاتى و درونى انسان را به عمل کردن شایسته‌ها و دست بازداشتن از ناشایسته‌ها، قرار مى‌دهد[۹]

علاوه بر آن، شیخ گفتگو از تکلیف ذاتى را چند جا مستقلا عنوان کرده است: یکى در اول کتاب که کسب معارف را براى پى بردن به تکالیف ذاتى بیان مى‌کند و دیگرى در فصل معارف لازمه است و در جاى دیگر، مستقلا و به‌تفصیل، همین گفتگو را عنوان مى‌نماید و باز در فصل نبوت و امامت، مطالبى را که نام برده شد، با شرح زیاد روشن مى‌گرداند و در چند جاى کتاب، ثابت مى‌کند که اگر کسى در مناطق غیر مسکون، پرورش یابد و از هیچ‌کس چیزى نیاموزد و متدین به هیچ دینى و فرمان‌بر هیچ قانونى نباشد، خود را ترسان مى‌بیند که مبادا کارى ناشایست از او سر بزند؛ پس خود را متعهد و پیش خود مسئول مى‌یابد که باید کارهایى را انجام بدهد و از انجام دادن کارهایى دست باز دارد؛ هرچند خود آن کارها، برایش مبهم و از یکدیگر مشخص نیست و فطرتا در صدد جستجو است که به شناسایى خوب و بد پى ببرد و خوب و بد همان شایسته و ناشایسته است.[۱۰]

بنا به گفته شیخ در اول کتاب، نخستین وظیفه انسان، اندیشیدن است براى شناختن کسى که شایستگى آموزندگى و راهنمایى او را داشته باشد و براى شناختن او در آغاز باید از دقت کردن در طبیعت و علوم طبیعى کمک گرفت[۱۱]

شیخ علاوه بر صفحات اول کتاب، در صفحات ۴۳۸ تا ۴۴۲ متذکر مى‌شود که آنچه را انسان پیش خود متذکر مى‌شود، که باید آن‌ها را بداند تا آموزنده اصلى را بشناسد، سه بخش است که در سه مرحله باید آموخته شود و در هریک از دوره‌ها کوتاهى کند، براى رسیدن به مرحله سوم که شناختن آموزنده است، فرصتى را از دست داده است.[۱۲]

شیخ در صفحه ۴۳۷ متذکر گردیده که اگر کسى زمان‌هایى را که باید در آن دانستنى‌هاى مقدماتى همگانى و متوسط را که رشد فکرى از آن حاصل مى‌شود و به دانش نهایى که شناختن آموزنده اصلى است مى‌کشاند، بیهوده از دست داده باشد و اکنون که باید از عهده تکالیف عملى خود برآید، آموزنده اصلى را نشناخته باشد، تا راه از عهده برآمدن تکالیف را از او بگیرد، در این وقت کم، چه باید بکند[۱۳]

در صفحه ۶۸۴ مى‌گوید پیامبران که تعالیم خدایى را از راه مهربانى کردن به مردن برایشان مى‌آورند و از سوى خداوند به آنان مى‌آموزند، همان چیزهایى را براى مردم توضیح مى‌دهند که خود مردم از آن آگاه هستند و در صفحه ۶۸۶ آمده است که پیامبران آنچه را خود مردم مى‌دانسته‌اند که باید انجام بدهند، به آن‌ها یادآورى مى‌کنند[۱۴]

از جمله ویژگى‌هاى کتاب، روش شیخ در عنوان کردن مطالب و نیز خصایص استدلالى او در این اثر است که مى‌توان آن را در موارد زیر، خلاصه نمود:

الف)- شیخ در آغاز هر فصل، خلاصه مطالبى را که در آن عنوان مى‌کند، فهرست‌مانند مى‌آورد و مشخص مى‌نماید که چه چیزهایى ذکر خواهد کرد[۱۵]

ب)- هنگام شروع به مطلب، نخست قضیه مورد بحث را عنوان مى‌کند و پس از تعریف موضوع و کلیات مربوط به آن، دلیل اثبات قضیه را مى‌آورد، پس از آن نظر دیگران و قضایاى فرعى و ابهاماتى که شاید پیش بیاید یا پیش آمده باشد، به‌طورى‌که در مصاحبه‌هاى حضورى مطرح مى‌شود، در قالب سؤال و جواب مى‌آورد و چنان مجسم مى‌کند که گویى دو نفر روبه‌رو نشسته‌اند، یکى چیزى مى‌پرسد و دیگرى به او پاسخ مى‌دهد و این روش تا آن زمان کمتر به کار مى‌رفت[۱۶]

ج)- شیخ براى تحقیق در ا