پاورپوینت کامل اسامه بن منقذ ۳۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اسامه بن منقذ ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اسامه بن منقذ ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل اسامه بن منقذ ۳۲ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ولادت
۲ مهارت
۳ وفات
۴ آثار
۵ پانویس
۶ منابع مقاله
۷ وابسته‌ها

ولادت

اسامه در خاندانى جنگ‌آور و نیز اهل علم و ادب در شیزر (یا سیزار در شمال حماه) به دنیا آمد و نسبت شیزرى وى از همین جاست. ابواسامه و ابوالحارث کنیه‌هاى دیگر اوست و به‌جز مجد‌الدین، به مؤید الدوله نیز ملقب بوده است. منقذ نام نیاى بزرگ اوست که برخى منابع نسبش را به یعرب بن قحطان رسانده‌اند.

مهارت

آنچه بیشتر باعث شهرت اسامه شده، جنگ‌آورى و سلحشورى اوست. در روزگار وى سرزمین شام دوران پرآشوبى را مى‌گذراند. از یک‌سو، صلیبیان و رومیان و از سوى دیگر، اسماعیلیان و برخى قبایل شورشى پیوسته به شهرهاى مختلف از جمله زادگاه وى، شیزر حمله می‌کردند.

اسامه که با فنون جنگ‌آورى به‌خوبى آشنا شده بود، در تمام جنگ‌هایى که در دفاع از قلعه شیزر و یا به‌منظور بیرون راندن صلیبیان از دمشق و دیگر شهرها انجام گرفت، در کنار پدر و عمویش بود. به‌خصوص میان سال‌هاى ۵۱۴ – ۵۲۳ق، به‌عنوان سردارى مقتدر در نبردهاى مختلفى شرکت جست و از خود شجاعت و لیاقت بسیار نشان داد. در ۵۲۳ق، اسامه شیزر را به قصد موصل ترک کرد و به سپاه عمادالدین زنگى، اتابک موصل پیوست و نزدیک به ۸ سال در خدمت وى و وزیرش، صلاح‌الدین محمد بن ایوب غسیانى بسر برد.

اسامه پس از وفات پدر در ۵۳۱ق، به شیزر بازگشت و تا سال بعد که یوحنا کمننوس (حک ۵۱۲ – ۵۳۸ق)، امپراتور روم شرقى، شیزر را به منجنیق بست، در آنجا بود، تا اینکه به گفته منابع، شجاعت بیش از حد وى، عمویش، عز‌الدین را بیمناک ساخت و از ترس اینکه مبادا امارت را از چنگ او به‌در آورد، وى را به همراه خانواده‌اش از شیزر اخراج کرد.

اسامه در ۵۳۲ق، به دمشق رفت و مورد احترام و استقبال معین‌الدین انر، وزیر شهاب‌الدین محمود بورى (حک ۵۲۸ – ۵۳۳ق)، حاکم دمشق قرار گرفت و از ملازمان و همرزمان او شد. وى به همراه معین‌الدین در جنگ‌هاى بسیارى شرکت کرد و چون شجاعت و جنگ‌آورى بسیارى از خود نشان داد، شهاب‌الدینهدایاى فراوانى به او بخشید و او را از نزدیک ان خود گردانید، اما سرانجام، روابط وى با معین‌الدین به سردى گرایید و میان آن دو، نامه‌ها و اشعارى سرزنش‌آمیز مبادله شد؛ ازاین‌رو، اسامه به‌ناچار در ۵۳۸ق، به همراه دو برادرش به مصر رفت. اسامه در اشعارى علت تیرگى روابط خود با معین‌الدین را دسیسه دشمنان و حسودان دانسته است. وى در مصر مورد توجه و احترام الحافظ لدین الله (د ۵۴۴ق)، خلیفه فاطمى قرار گفت.

در این روزگار، حکومت مصر دچار بحران‌هاى شدیدى بود. از یک‌سو، حملات صلیبیان و از دیگر سو، اختلافات داخلى میان خلفا و وزرا، خلافت فاطمیان را به ورطه سقوط کشانده بود. چون خلیفه الحافظ لدین الله در ۵۴۴ق، درگذشت و فرزندش، الظافر به‌جاى وى به خلافت رسید، ابوالحسن على بن سلار، حاکم اسکندریه سر به شورش برداشت و با سپاهیانش به قاهره آمد و «دارالوزاره» را گرفت و چون گروهى از امیران و بزرگان قاهره، از جمله اسامه به وى پیوستند، الظافر به‌ناچار وى را به وزارت خویش برگماشت و به او لقب الملک العادل داد. ابن سلار، اسامه را احترام بسیار کرد و او را از خواص خود گردانید و در جنگ با صلیبیان از او بهره فراوان برد؛ چنان‌که در حدود ۵۴۶ق، وى را با سپاهى نزد ملک عادل نور‌الدین زنگى فرستاد تا مانع پیشروى صلیبیان شود.

اسامه در بصرى با نور‌الدین ملاقات کرد و از آنجا روانه عسقلان شد و راه را بر صلیبیان که قصد تصرف شهر را داشتند، بست و آنان را شکست داده، وادار به عقب‌نشینى کرد، آن‌گاه روانه بیت جبریل شد و صلیبیان را از آنجا راند، اما در راه بازگشت در دام آنان افتاد و بسیارى از سپاهیانش را از دست داد، سپس به عسقلان رفت و ۴ ماه در آنجا ماند، تا اینکه به دستور ابن سلار به مصر بازگشت.

اسامه از آن پس در کنار ابن سلار و نور‌الدین زنگى به مبارزه با صلیبیان ادامه داد. در ۵۴۷ق، نور‌الدین با یارى وى دمشق را محاصره کرد و سپس برای مقابله با صلیبیان به داریا رفت. در ۵۴۸ق، ابن سلار ناپسرى خود، عباس بن تمیم و اسامه را برای دفاع از عسقلان روانه ساخت. عباس پس از بازگشت، ابن سلار را به قتل رساند. تقریباً همه مورخان اتفاق نظر دارند که عباس به تحریک اسامه در صدد قتل ابن سلار برآمد، اما اسامه خود بر آن است که نصر بن عباس به اشاره خلیفه الظافر، ابن سلار را به قتل رساند. البته تردیدى نیست که خلیفه از ابن سلار که با زور به وزارت رسیده بود، دل خوشى نداشته است؛ چنان‌که یک بار دیگر نیز در ۵۴۵ق، قصد کشتن او را کرده بود.

هنوز یک سال از ماجراى قتل ابن سلار نگذشته بود که عباس در صدد قتل خلیفه الظافر برآمد و در محرم ۵۴۹، وى را در خانه فرزند خود، نصر بن عباس به ضرب خنجر از پاى درآورد، سپس برادرانش را متهم به قتل وى کرد و همه را کشت و الفائز، فرزند ۵ ساله خلیفه را بر تخت نشاند. مورخان سده ۷ق، در این ماجرا نیز دست اسامه را در کار مى‌بینند و معتقدند که وى عباس را وادار به قتل خلیفه کرده است. به گفته م