پاورپوینت کامل عین الیقین الملقب بالانوار و الاسرار ۶۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عین الیقین الملقب بالانوار و الاسرار ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عین الیقین الملقب بالانوار و الاسرار ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عین الیقین الملقب بالانوار و الاسرار ۶۳ اسلاید در PowerPoint :
عین الیقین
پدیدآوران
عبیدی، فالح عبدالرزاق (مقدمه و تصحیح)
فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی (نویسنده)
عنوانهای دیگر
الانوار و الاسرار
ناشر
دار الحوراء
مکان نشر
بیروت – لبنان
سال نشر
۱۴۲۸ ق یا ۲۰۰۷ م
چاپ
۱
موضوع
اصول دین
شیعه – عقاید
فلسفه اسلامی – متون قدیمی تا قرن ۱۴
زبان
عربی
تعداد جلد
۲
کد کنگره
BBR ۱۱۲۷ /ع۹
نورلایب
مشاهده
کتابخوان
مشاهده
عین الیقین، یکى از آثار مهم و فاخر ملامحسن فیض کاشانى(متوفای۱۰۹۱) است که به زبان عربى تألیف نموده است. طبق آنچه خود فیض در مقدمهى کتاب گفته موضوع کتاب آن دسته از عقایدى است که عقل در آنها استقلال داشته و براى ادراکشان نیازى به ادله شرعى نمىباشد[۱]
ساختار و گزارش محتوا
فیض مطالب کتاب را به دو قسم تقسیم کرده است که قسم اول آن در اصول علم و قسم دومش در علم به آسمانها، زمین و آنچه که در مابین آنها است، مىباشد[۲]او مقدمهاى دارد که خود مقدمه پنج بخش دارد، بخش اول اشارهاى است به فضیلت علم توحید و شرافت اهل آن و همین طور چگونگى تحصیل علم توحید. وى شرف علم را به مقدار شرف معلوم مىشمارد و مىگوید رتبهى عالم به حسب رتبهى علم مىباشد. و معلومى بالاتر اجلتر و اعلىتر از خداوند متعال وجود ندارد[۳]
پس علم توحید هم طبیعتاً بالاترین و با شرافتترین علم خواهد بود، کما اینکه اهل این علم نیز افضل علما خواهند بود. وى براى اثبات این سخن حق به چند آیهى قرآنى نیز استشهاد نموده، شرایط تحصیل این علم را که فراقت قلب، صفاى باطن، زهد در دنیا و متابعت شرع مىباشد در کنار تقواى الهى، بیان مىکند ادلهى این سخن را نیز از آیات و روایات آورده[۴]، و بعد وارد قسمت دوم مقدمه که در بیان قلت اهل الله و سختى و غموض این راه است مىگردد[۵]او پنج آیه را در سرآغاز این بخش که دلالت بر قلت عباد الله و کثرت جاهلان و منافقان دارند، آورده بعد ضمن توضیحاتى به چند روایت و آیه دیگر نیز استناد مىجوید. فیض کاشانى در سومین نکته مقدمهى کتابش اهمیت کتمان سرّ توسط اهل الله را یادآورى کرده و از سلمان فارسى به عنوان نمونهاى براى مخزن اسرار الهى نام مىبرد. او روایاتى را از ائمه معصومین(ع) که دعوت به کتمان اسرارشان و تقیّه در مواقع لازم نمودهاند، در ذیل عنوان این بخش یادآورى نموده است.
بیان اصناف مردم چهارمین نکتهى مقدمه است که در واقع توضیحى بر آیهى شریفهى و کنتم ازواجاً ثلاثه مىباشد. مؤلف با استفاده از روایات، جایگاه تشیّع را در میان انسانها تعیین مىنماید. آخرین و پنجمین بخش مقدمه کتاب عینالیقین اختصاص به بیان جایگاه عقل و شرع دارد که فیض در این قسمت به نقل کلماتى از بزرگان اکتفا نموده است. براى مثال این سخن را بدون ذکر گویندهاش مىآورد که عقل هدایت نمىگردد، مگر با شرع و شرع تبیین نمىشود، مگر با عقل.
عقل اساس است و شرع بنا، بنا نیز به جز با اساس تثبیت نمىگردد. اساس نیز بدون بنا غنى نمىگردد یا این سخن امیر علیهالسلام را که فرمود العلم علمان، مطبوع و مسموع و لاینفع المسموع اذا لم یکن المطبوع، به عنوان تکملهاى دیگر بر سخنانش مىآورد.
مقصد اول کتاب در اصول علم است. مؤلف در این قسمت ابتدا به تشابهات کتاب و سنت مىپردازد. فیض اشارهاى به صورت و ظاهر داشتن هر سخن در عین قابلیت دارا بودن روح و باطن دارد و در ضمن مطالبى که در ذیل این موضوع بیان مىکند به مثال و صورت روحانى موجودات در عالم ملکوت اشاره کرده و آن را دلیل بر تکلّم انبیا با مردم به قدر عقول آنها مىداند. او مىگوید متشابهات کتاب و سنت همگى به ظاهرشان حمل گردیده و چیزى مستغنى از آن نمىباشد، پس هیچ نیازى به تأویل، تخییل و تمثیل نمىباشد. او به مثالهایى نیز اشاره کرده که جزو متشابهات مىباشند؛ ولى فهم و مفهوم واقعى آنها نیز چندان مشکل نیست.
فیض در ضمن ضوابط مهمّه که به دنباله مطالب مقصد اول آورده، به دنبال اثبات جریان امور از مجراى طبیعتشان که خواست خداوند متعال است، مىباشد وجود و عدم نیز دیگر مطلب مورد توجه مؤلف است که وجود بحت و خالص مختص خداوند بوده و عدم بحث نیز ذاتى ندارد. کیفیت وجود ممکنات و واجب، اصالت وجود، اطلاق وجود و چگونگى عدم و معدوم و ماهیت آن از دیگر مطالبى است که در این بخش از نظر مؤلف گذشته است. علم، جهل و تعریف تبیین حدود و مفهوم واقعى آنها نیز از دیگر نکتههاى مقصد اول مىباشد. حصول صوره الشىء للعالم و ظهوره لدیه مجرّداً عما یلابسه تعریفى است که مرحوم فیض به علم بیان کرده است. وى از این تعریف نتیجه مىگیرد که علم به اجسام بما هى اجسام تعلق نمىگیرد، بلکه آنچه معلوم مىگردد وجودات خارجیه اجسام مىباشند. به عقیدهى فیض اجسام به منزله سایههایى براى موجودات غیبیهى قائم به ذات هستند که نوعى اتحاد بینشان برقرار مىباشد. نکته بعدى مقصد اول نور و ظلمت است. تعریف نور نزد مؤلف عبارتست از الظاهر بنفسه و المظهر لغیره که ظلمت نیز مقابل آن مىباشد.
فیض کاشانى در ادامه مقصد اول، به مطالبى چون حیات و ممات که تعریف حیات عبارتست از حى ما یساوق الفعل و الادراک که ممات مقابل آن است، ایمان و کفر که تعریف لغوىاش عبارتست از تصدیق شىء طبق آنچه که هست که در واقع این راجع به علم خواهد بود که آن نیز نوعى از وجودات و تعریف شرعىاش همان تصدیق خدا و ملائکه و کتب و رسلش مىباشد، خیر و شر که معنا و مفهومشان واضح بوده و نیازى به تعریف ندارند، لذت و ألم که تعریف لذت ادراک الملائم و ألم هو ادراک للمنافى مىباشد، غنى و فقر که اولى استقلال الشىء بذاته و دومى عدم استقلال الشىء بذاته مىباشد، هیات و تعیناتشان، واحد و کثیر، متقدم و متأخر، قدیم و حادث، قوت و مقابلش، سبب و مسبب، جوهر و عرض، ابعاد و جهات و حدودشان، حرکت و سکون، زمان و آن، مکان و حیّز، اصول نشأت و کیفیت و نشأت یافتن آخرت از دنیا و وجوه فرق بین آن دو، مبدأ وجود و توحید خداوند متعال و کیفیت افاضهاش وجود را اشاره دارد.
دربارهى نشأت، فیض مىگوید عوالم زیادى وجود دارند که تعداد آنها را غیر از خداوند کسى نمىداند، لکن اصول عوالم سه تا مىباشند که عبارتند از: ۱ – عالم عقلیهى روحانیه که عالم غیب و جبروت نام دارد و اصحاب آن همان سابقون مىباشند. ۲ – عالم خیالیهى مثالیه که همان عالم برزخ و ملکوت است و اصحاب آن اصحاب یمین مىباشند. ۳ – عالم حسیّهى جسمانیّه که عالم شهادت و ملک نام دارد و اصحاب آن شمال مىباشند. وى در ادامه به توضیح هر یک از این عوالم سهگانه مىپردازد که شواهدى نیز از کتاب و سنت به همراه دارد. مرحوم فیض مجموع عوالم سهگانه را بمنزلهى حیوان واحدى مىداند که مشابه انسان است و بدان انسان کبیر اطلاق مىشود. او آخرت را که مجموعهاى از بهشت و جهنم است را نیز توضیح داده و چگونگى آنها را مشخص مىنماید. وى در این بخش غالب مطالب را از ابن عربى و استاد خود صدر المتألهین(ره) نقل مىکند. دربارهى مبدأ وجود نیز که در واقع تبیین آیهى شریفه «هو الأول و الآخر و الظاهر و الباطن و هو بکل شىء علیم» است، توضیحاتى راجع به عرش و کرسى و تجلّى اسماء و صفات الهى بیان مى نماید.
همچنانکه اشاره شده، مقصد دوم کتاب در علم به آسمانها و زمین و آنچه در بین آنها مىباشد، است. بخش اول این مقصد در هیئت عالم و اجرام بسیطهى آن مىباشد. فیض ابتدائاً تقسیم اجرام به بسیط و مرکب را یادآورى کرد. مىگوید منظور از بسیط آن اجرامى هستند که طبیعت واحده دارند؛ مانند آب، هوا و افلاک. مرکب نیز جرمى است که طبیعت مرکب دارد یا جمع بین چند طبیعت مختلف است، به اختلاف قوا و طبایع؛ مانند بدن حیوانات. بسیط نیز خود بر دو قسم است کما اینکه اجسام بسیط نیز بر دو قسم مىباشند.
مؤلف توضیحاتى راجع به این اقسام دارد که در قالب چند فصل و وصل مطرح گردیده است. حیات ذاتى داشتن این اجرام مبحثى است که در ضمن این توضیحات به همراه بیان توضیحاتى دیگر راجع به زمین، خورشید، ماه و ستارگان در ادامهى این بخش مطرح گردیده است. کیفیت حرکت افلاک عنوان بخش دیگرى است که دارا بودن هر یک از این افلاک، افلاک جزئىتر را به عنوان سرآغاز این بخش مىباشد که همراه است با توضیحات و ذکر مصادیقى از آنها. جهت حرکت افلاک نیز از دیگر مطالب این بخش است که فیض به نقل از کتب و آثار دانشمندان نجوم بیان کرده است او مطلبى را نیز در مبحث جهت حرکت افلاک از اخوان الصفا نقل مىکند که تقریباً خلاف مشهور مىباشد. مؤلف تعاریفى را هم از نصف النهار، طول جغرافیائى، دائره افق، قطب و… بیان مىنماید که خواص و آثارشان نیز در کنار آن مذکور مىباشد. پایان بخش این قسمت حدیثى است از امیرالمؤمنین على علیهالسلام به نقل از اصبغ بن نباته که سیصد برج براى خورشید نسبت مىدهد که هر کدام از آنها به منزلهى جزیرهاى مىباشند که داراى آثار خاصى نیز مىباشند.
براى محاسبهى مقادیر این جرایم و همین طور ابعاد طرقى از قدیم بین دانشمندان بوده است که به نسبت امکانات و معلومات و زمانى تغییراتى را به خود پذیرفته است. در اینجا هم ملامحسن به برخى از آنها اشاره دارد که در بخش بعدى مقصد دوم عنوان گردیده است. لمّى بودن حرکت افلاک نیز در دیگر بخش از این مقصد مطرح است، در آن جا نفوس ناطقهاى براى افلاک تعریف شده که باعث مىشود آنها داراى ادراکات کلیهاى بشود که حرکاتشان نیز داراى مراد عقلى است نه حسّى در این زمینه مؤلف استدلالى دارد که به دنبال خود بحث از کمالات مبادى عقلیه که مورد
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 