پاورپوینت کامل حقائق التأویل فی متشابه التنزیل ۴۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حقائق التأویل فی متشابه التنزیل ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حقائق التأویل فی متشابه التنزیل ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل حقائق التأویل فی متشابه التنزیل ۴۳ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ساختار
۲ گزارش محتوا
۳ وضعیت کتاب
۴ پانویس
۵ منابع مقاله

ساختار

کتاب با سه مقدمه از مؤسسه نهج‌البلاغه، ناشر و شیخ عبدالحسین حلى در اشاره به بعد علمى و سیاسى کتاب، نحوه طبع و ارزش علمى آن و زندگى‌نامه مؤلف، آغاز شده است.

گویا اصل کتاب، در سى جلد بوده است که تنها جلد پنجم در دست مى‌باشد. این جلد، تفسیر آیات سوره آل عمران، در ۳۱ فصل و ۴۸ آیه از سوره نساء در ۶ فصل را دربردارد که مجموعاً ۳۷ فصل مى‌شود و با اسلوبى بدیع و نظمى دقیق، به رشته تحریر درآمده است.

شیوه بحث نویسنده بدین‌ترتیب است که پس از ذکر آیه متشابه، سؤالاتى مطرح کرده و پاسخ گفته است. اشکالات و انتقاداتى را که بر آن آیه شده، به‌طور دقیق مطرح کرده و در ادامه، اقوال علما را پیرامون آن اشکالات، نقل و در پایان، نظر خود را ذکر کرده است. از این‌رو کتاب، به شکل مجموعه‌اى از پرسش‌هاى گوناگون درآمده و هر پرسمان، داراى استقلال علمى و فایده ویژه‌اى است.

مؤلف براى هر آیه‌اى که متشابه باشد، به‌صورت جداگانه بحث کرده، به‌گونه‌اى که از آیات قبل و بعدش جداست و تنها از جهت همانندى، با سایر آیات اشتراک دارد. بنابراین، کتاب حاضر شامل یک عده از مسائل متنوعه بوده و هر مسأله‌اى از جهت علمى، موضوعى جداگانه است و نکات ویژه‌اى دارد و همچون سایر کتاب‌هاى تفسیرى نیست.

از جمله پایه‌ها و اصولى که تفسیر حاضر بر آن استوار است، مباحث زیباى ادبى و بحث‌هاى جذّاب ادبیات عرب است. بحث‌هاى لغوى و ریشه‌یابى لغات قرآنى، ارتباط یک لغت در یک آیه با همان لغت در آیات دیگر، استشهاد به اشعار جاهلیت براى اثبات و یا ردّ اقوال تفسیرى و استدلال به نکات نحوى و قواعد ادبى براى پاسخگویى به اشکالات مخالفان، از جمله دستمایه‌هاى نویسنده است.

گزارش محتوا

نویسنده آیاتى را تفسیر نموده است که در نظر ابتدایى، ناسازگارى‌هایى با قواعد ادبى یا حکم شرعى یا یکى از اعتقادات اسلامى و یا یکى از مقتضیات عقلى دارد. وى آن‌ها را به عنوان سؤال مطرح مى‌کند و سپس جواب‌هایى که به آن پرسش داده شده است را آورده و سرانجام، پاسخى را که خود مى‌پسندد، بیان مى‌نماید.

از آنجایى که بسیارى معتقدند بیشتر آیات متشابه قرآن از جهت اجمال و متشابه بودن، شبیه یکدیگرند، چه بسا در خلال سى‌وهفت آیه متشابهى که در کتاب آمده، گرهگشایى از صدها آیه متشابه دیگر نیز مى‌شود. علاوه بر این، مؤلف در ضمن بحث پیرامون هر آیه‌اى، به آیات غیرمتشابه نیز استشهاد جسته و در پرتو محکمات قرآن، به روشن‌سازى مفاهیم متشابهات پرداخته است؛ به طورى که در هر موضوعى، با توجه به همه آیات قرآن پیرامون آن موضوع، به تفسیر آیه مورد بحث، همّت گمارده و همین امر است که بر ارزش کتاب مى‌افزاید.

مؤلف پیش از ورود به بحث، با طرح سؤالاتى، خواننده را به اندیشیدن پیرامون آن سؤالات وا مى‌دارد؛ مسئله‌اى که دانشمندان و روان‌شناسان جدید بدان دست پیدا کرده‌اند، هزار سال پیش توسط این اندیشمند متفکر و دانشمند خوش ذوق، به صورتى بدیع و عمیق، در عمل پیاده شده و این نشانگر نبوغ فکرى و علمى مؤلّف است.

وى با طرح این سؤالات، از یک سو حسّ کنجکاوى و حقیقت‌جویى را در خواننده بر مى‌انگیزد و او را وادار به تعقّل و تفحّص پیرامون سؤالات مى‌کند و از دگر سو، او را در جهت درک صحیح سؤال و پاسخ احتمالى خویش، برمى‌انگیزاند و از این راه به خواننده فرصت اندیشیدن مى‌دهد تا سؤال را حلاّجى کرده و مایه علمى خود را محک بزند و احیاناً نظر خودش را در ذهن مجسّم کند و بعد نظر مؤلّف را با نظر خود بسنجد و به داورى بنشیند.

مؤلف پس از موشکافى سؤال و طرح جنبه‌هاى گوناگون مسأله، ادلّه مخالفان و موافقان را در جواب سؤال ذکر مى‌کند و گاه عقایدى را تأیید نموده و گاه درصدد ردّ اقوال، با استدلال به آیات، اشعار و نکات نحوى و لغوى برمى‌آید و در پایان، اگر نظرى غیر از نظر عالمان دیگر داشته، آن را ذکر مى‌کند.

وى در بیشتر بخش‌ها، فصولى را در پایان اقوال مى‌آورد و بحث‌هاى مفیدى را پیرامون موضوعات گوناگون مرتبط با آیه مذکور، به بحث مى‌گذارد و بدین شکل، عرصه را بر اشکالات منتقدان و مخالفان تنگ نموده و جاى هرگونه شک و شبهه را از دل مى‌زداید.

نویسنده معتقد است که باید آیات متشابه را به محکم باز گرداند و با استناد به آیه ۷ سوره آل عمران، منظور خداوند از (امّ الکتاب) را آیات محکمات قرآن مى‌داند که تمام آیات به‌صورت جمعى مى‌توانند در مقام (امّ) کتاب قرار بگیرند، نه فقط برخى از آن‌ها.

وى همچنین در توضیح نظریه خود اضافه مى‌کند که هدف قرآن که عبارت است از بیان معالم دین، از یک آیه یا دو آیه به دست نمى‌آید؛ بلکه در سایه توجّه به تمام آیات قرآن به‌صورت یک جمع منسجم، حاصل می‌شود؛ لذا معناى (امّ) در آیه فوق، اصلى است که بدان تکیه مى‌گردد و این اصل، چیزى غیر از محکمات قرآن نیست. چون آیاتى که محکم و استوارند، اصل هستند براى آیات متشابه که وقتى آن‌ها با یکدیگر سنجیده شوند، آنچه این کتاب مبین در ضمیر دارد، آشکار شده و گنجینه‌هایش، جوشیده و پدید مى‌آید.

مؤلف در بخش اول کتاب، فصلى پیرامون (الراسخون فی العلم و علمهم بتأویل الکتاب) گشوده و اقوال گوناگون را پیرامون این بحث آورده است؛ ولى نظر خودش را پیرامون این مسأله و همچنین محکم و متشابه نیاورده، در صورتى‌که لازم بود ذیل این آیه، به شکلى گسترده، پیرامون تأویل محکم و متشابه از دیدگاه خودش، بحث کند. جواب این اشکال با مراجعه به مباحث بعدى کتاب روشن مى‌شود. وى در بخش ۳۱ مى‌نویسد:

(ما در آغاز این کتاب، به هنگام بحث از (اصول محکم و متشابه)، قاعده‌اى را گفته‌ایم که باید به آن قاعده بازگردیم و آن اینکه، باید آیات متشابه را به آیات محکمات برگردانیم…).

و در ادامه به منظور تأویل آیه (و لایحسبنّ الذین کفروا أنّما نملى لهم خیر لأنفسهم إنّما نملى لهم لیزدادوا إثماً و لهم عذاب مهین) (آل عمران۱۷۸/)، از همین قاعده بهره برده است.

برخى آیه فوق را به گونه‌اى تفسیر کرده‌اند که مخالف با محکمات قرآن است؛ اینان گفته‌اند که (لام) در (لیزدادوا) مانند (لام) در (و ما خلقت الجنّ و الانس إلاّ لیعبدون) (الذاریات۵۶/) است و همان‌طور که خداوند از مردم خواسته تا او را اطاعت کنند، در آیه یادشده نیز پروردگار از کفّار معصیت خواسته است.

نویسنده در ردّ این گفتار، به آیه محکم (و ما خلقت الجن و الانسان إلاّ لیعبدون) استناد کرده است. وى توضیح مى‌دهد که این آیه، بدان جهت از محکمات است و موافق برداشت عقل، چون حرف لام در (لیعبدون) به جاى خود به کار رفته است و آن عبادت جنّ و انس مى‌باشد و آیه نخ