پاورپوینت کامل نظریه المعرفه ۴۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نظریه المعرفه ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نظریه المعرفه ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل نظریه المعرفه ۴۲ اسلاید در PowerPoint :

نظریه المعرفه

پدیدآوران

مکی عاملی، حسن (مقرر)

سبحانی تبریزی، جعفر (نویسنده)

عنوان‌های دیگر

المدخل الی العلم و الفلسفه و الالهیات

ناشر

مؤسسه الإمام الصادق علیه‌السلام

مکان نشر

قم – ایران

سال نشر

۱۳۸۷ ش یا ۱۴۲۹ ق

چاپ

۱

شابک

‎۹۷۸-۹۶۴-۳۵۷-۳۲۲-۵

موضوع

خدا شناسی

شناخت (فلسفه اسلامی)

زبان

عربی

تعداد جلد

۱

کد کنگره

‏BBR‎‏ ‎‏۵۵‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏۸۵‎‏ ‎‏س‎‏۲

نورلایب

مشاهده

نظریه المعرفه، در موضوع علم به زبان عربى براى تبیین جایگاه معرفت در بین علوم اسلامى و همین طور نظر اسلام در مورد معرفت در سال ۱۴۱۰ قمرى توسط آیت‌اللّه سبحانى تدریس شده که جناب آقاى شیخ حسن مکّى عاملى به رشت تحریر درآمده است.

بحث معرفت از مسائل جدیدى است که اخیرا در جهان غرب بصورت مبسوط بدان پرداخت شده و دانشمندان مختلفى راجع به آن اقدام به نظریه‌پردازى کرده‌اند.

مباحث مطرح شده، در مورد معرفت در غرب تا جایى پیش رفته که تقریبا مى‌شود، گفت به صورت رشت خاص و مدونى درآمده است.

انگیز تألیف

آیت‌اللّه سبحانى در مقدمه کتاب فرموده‌اند، درخواست‌هایى که از ایشان براى تبیین نظر اسلام در این مورد شده، وى را بر آن داشته تا این مطالب را تدوین نمایند که بعد به صورت کتابى توسط شاگرد ارجمندشان درآمده است.

ساختار و گزارش محتوا

کتاب حاضر در دوازده فصل طراحى شده است که در آنها به تعریف معرفت، اقسام معرفت، ادوات معرفت، مراحل معرفت، ملاک معرفت، حدود معرفت، تجرد معرفت و شرائط آن پرداخت شده است.

فصل اول

در اولین فصل که بحث از تعریف معرفت است با توجه به این که معرفت معادل علم گرفته شده است، به همین جهت تعریف علم بیان گردیده است. براى کامل شدن بحث تعاریفى که متکلمین و حکماء از علم داشته‌اند، نیز آورده شده است. تعریف متکلمین به خاطر چهار اشکال عمده مردود شده و همین طور تعریفى که حکماء از علم دارند؛ یعنى همان تعریف مشهور از علم که عبارتست از: حصول صوره الشىء لدى العقل او انطباع صورته فى الذهن سواء أکان الشىء کلّیا ام جزئیا موجودا ام معدوما. داراى اشکالاتى است که در چند جهت بیان شده است:

جهت اول: تعریف شامل علم حضورى نمى‌باشد.

جهت دوم: تعریف شامل معقولات ثانوی منطقى نمى‌باشد.

جهت سوم: تعریف شامل معقولات ثانوی فلسفیه نیز نمى‌باشد.

جهت چهارم: تعریف شامل ممتنعات نیست.

جهت پنجم: تعریف شامل ارقام ریاضى نمى‌باشد.

جهت ششم: لزوم وحدت بین‌بین صورت و مدرک آن.

جهت هفتم: غیر مانع بودن تعریف.

نظر حضرت آیت‌اللّه سبحانى این است که از این لحاظ که انسان شب و روز با مفهوم علم سروکار دارد و علم مفهومى جا افتاده و حل شده براى افراد انسان است، فلذا نیازى به تعریف براى شناساندن آن نمى‌باشد، نهایتا براى این که مفهومش در یک قالب جمع و جور موجود باشد، این تعریف را خودشان عرضه نموده‌اند: ان العلم عباره عن حضور المعلوم لدى العالم اما حضورا بالمباشره او بغیرها.

ایشان مى‌فرمایند، این تعریف شامل هر دو صورت حصولى و حضورى علم مى‌باشد و نسبت به تعاریف دیگر بى‌اشکال‌تر و جامع‌تر است.

مؤلف در اقسام معرفت قائل است که علم داراى اقسامى است که آن اقسام نیز هر کدام داراى اقسامى هستند؛ اولین تقسیم علم تقسیم آن به تصور و تصدیق است، تصور علمى است که قبول صدق و کذب نمى‌کند، برخلاف تصدیق که قابل صدق و کذب است. تصور به لحاظ نسبت داراى اقسامى است که یا اصلا نسبتى در آن نیست؛ مانند انسان یا نسبت تقییدیه دارد؛ مانند حیوان ناطق یا داراى نسبت انشائیه است؛ مانند: إضرب، یا داراى نسبت خبریّه است که به یکى از طرفینش حکم نمى‌شود؛ مثل زید قائم که هر کدام از زید و قیام و نسبت به تنهایى تصور مى‌شوند، بدون هیچ حکمى.

دومین تقسیمى که از علم شده است، عبارتند از تقسیم علم به ضرورى و اکتسابى، تقسیم سوم: علم خدا و علم انسان، تقسیم چهارم: فعلى و انفعالى، تقسیم پنجم: حصولى و حضورى، تقسیم ششم: کلى و جزئى، تقسیم هفتم: تفصیلى و اجمالى، تقسیم هشتم: علمى و عملى، تقسیم نهم: حقیقى و اعتبارى.

فصل سوم

فصل سوم کتاب راجع به قیمت علم است. انواع برخوردهایى که با علم شده است، در این بخش ذکر شده است. اولین منهج در مورد علم عبارتست از منهج افکار که متعلق به سوفسطائیان مى‌باشد، سوفسطائیان گروهى بودند که در قرن پنجم قبل از میلاد بوجود آمدند و در واقع مفکر بدیهیات و محسوسات بوده و همه چیز را خیالى مى‌پنداشتند که البته خود این منکرین علم نیز چند دسته مى‌باشند: گروهى که واقعیات را به طور مطلق انکار می‌کردند و گروهى که مى‌گفتند ما به واقعیات و حقائق علم نداریم و گروهى قائل بودند ما فقط به ذات و فکر خودمان علم داریم و لا غیر.

دومین منهج در مقابل علم منهج شک است. این دسته منکر واقعیات نبودند، لکن در واقعیت تشکیک می‌کردند. مؤلف در ادامه به شبهات این دسته پرداخته و پاسخ آنها را بیان مى‌نماید.

منهج سوم در مورد علم، منهج یقین است که مبتنى بر دو اصل مى‌باشد: الف- این که وراء ذهن و ذهنیات واقعیات خارجى وجود دارد ب- هر انسانى قادر به درک واقعیات و شناخت صحیح از آنهاست. بعد فلاسفه‌اى که پیرو منهج یقین بودند، را نام برده و نظریات آنها را مورد بررسى قرار مى‌دهد. فلاسف اهل یقین عبارتند از: سقراط، افلاطون، ارسطو، ابى‌قور، فلاسف اسلامى، فلاسف غربى.

فصل چهارم

چهارمین فصل کتاب راجع به ادوات معرفت است، ایشان مى‌فرماید هر انسانى به هنگام تولد خالى از هر گونه معرفتى است، لکن از طریق ادوات خاصّى با واقعیات خارجى ارتباط برقرار کرده و داراى علم و معرفت مى‌گردد، استشهادى که براى این مدّعا دارند آی ۷۸ سور نحل مى‌باشد که مى‌فرمایدو اللّه اخرجکم من بطون امّهاتکم لا تعلمون شیئا و جعل لکم السمع و الابصار و الافئده لعلکم تشکرون.

حسیّون، عقلیون و اشراقیون سه طائفه‌اى هستند که براى معرفت ادوات گوناگونى را قائلند.

حسیّون همان طور که از نامشان پیداست، حس را ادوات معرفت مى‌دانند و به چیزى فراتر از ادوات حسّى قائل نیستند. امّا عقلیون برعکس این طائفه قائلند، هر چیزى را که انسان ادراک مى‌کند با چند عملیات به مرحل بعدى منتقل مى‌شود که آن مراحل عبارتند از: ۱-استنتاج ۲-ادراک مفاهیم کلیّه ۳-تصنیف موجودات به این معنا که اعراض و جواهر را از هم تفکیک کرده، هر کدام را در زیر مجموع خود قرار مى‌دهد. ۴-تجزیه و تحلیل ۵-ترکیب و تلفیق ۶-درک مقام ابداعیه.

تمثیل، استقراء و تجربه نیز سه راه هستند،