پاورپوینت کامل مجموعه آثار استاد شهید مطهری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مجموعه آثار استاد شهید مطهری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مجموعه آثار استاد شهید مطهری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مجموعه آثار استاد شهید مطهری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
محتویات
۱ ساختار
۲ گزارش محتوا
۳ وضعیت کتاب
۴ منابع مقاله
ساختار
اکثر مجلدات، با مقدمه شوراى نظارت، در بیان محتواى هر جلد آغاز و مطالب در سى جلد ارائه گردیده است.
همه آثار استاد، به حسب موضوع، در نه بخش، تقسیمبندى شدهاند که عبارتند از: بخش اصول عقاید، فلسفه، تاریخ، سیره معصومین(ع)، فقه و حقوق، اخلاق و عرفان، اجتماعى- سیاسى، تفسیر و متفرقات.
«مجموعه آثار»، طرحى است که در مورد آثار نویسندگان پراثر و ارزشمند به اجرا درمىآید و هدف از آن، حفظ آن آثار و سهولت یافتن مطلب مورد نظر در آن است.
آثار شهید مطهّرى، با انقلاب اسلامى پیوندى ناگسستنى داشته و معرّف تفکّر و خطّ مشى این انقلاب الهى مىباشد و از طرفى نیز بارها از سوى امام خمینى(ره) مورد تأیید قرار گرفته و مطالعه آنها توصیه و تأکید شده است؛ این دو ویژگى، لزوم اجراى این طرح در مورد آثار ایشان را افزون کرده است.
این مجموعه، بیشتر، به کار اهل تحقیق و کسانى مىآید که مىخواهند بارها و بارها به این آثار مراجعه کنند.
گزارش محتوا
مجلد اول که جلد اول بخش عقاید مىباشد، شامل سه کتاب زیر است:
«عدل الهى»: کتاب، با مقدمه مؤلف در تعریف موضوع جبر و اختیار آغاز شده و مطالب، در نه بخش ارائه شده است. نویسنده، پس از تعریف مفهوم عدل به راهها و مسالک مختلفى که در حل مشکلات مربوط به مسئله عدل وجود دارد، اشاره کرده و در پایان، چنین نتیجهگیرى نموده است که افرادى که به خدا و آخرت ایمان داشته و اعمالى با انگیزه تقرّب به خدا انجام مىدهند، عمل آنها مقبول درگاه الهى بوده و استحقاق پاداش و بهشت مىیابند، اعمّ از آنکه مسلمان باشند یا غیر مسلمان.
«انسان و سرنوشت»: محصول یکى از بحثهاى عقیدتى استاد در هیئتهاى مؤتلفه اسلامى است که هدف از آن، رفع شبهات مطرح شده در اطراف اسلام و هدایت مبارزه بر اساس مکتب خالص اسلام بوده است.
مسئله قضا و قدر، آزادى و اختیار، تغییرناپذیرى در طبیعت و منطق اختصاصى قرآن از جمله مباحث مطرح شده در این کتاب است.
«علل گرایش به مادىگرى»: در شرایطى نگارش یافته است که سران منافقین، در حال گرایش به مارکسیسم بوده و سرانجام تغییر ایدئولوژى دادند و گرایش به مکاتب مادى، در میان جوانان مشاهده مىشد. استاد، براى جلوگیرى از این انحراف، اقدام به نگارش کتاب نمودند.
مقدمه این کتاب، مقالهاى است تحت عنوان «ماتریالیسم در ایران» که براى برملا ساختن نقشههاى جدید ماتریالیستها در ایران به رشته تحریر درآمده و طىّ آن، توطئه ماتریالیست خواندن برخى عرفاى تاریخ اسلام و از آن مهمتر تفسیر مادى کردن قرآن توسط برخى گروهکها و افراد چپ آشکار و خنثى گردیده است. این مقاله را مىتوان از عوامل مهم ترور و شهادت استاد به شمار آورد.
مجلد دوم، با عنوان «مقدمهاى بر جهانبینى اسلامى»، مشتمل بر شش بخش «انسان و ایمان»، «جهانبینى توحیدى»، «وحى و نبوت»، «انسان در قرآن»، «جامعه و تاریخ» و «زندگى جاوید یا حیات اخروى» است. این کتاب، آخرین اثر قلمى استاد شهید مىباشد و تاریخ نگارش آن به سالهاى دوره نهضت اسلامى بازمىگردد.
از آنجا که استاد، انحرافات زیادى در برخى نشریات و آثار بعضى روشنفکران مسلمان در جهانبینى اسلامى مىدیدند، اقدام به نگارش این کتاب نموده و در آن بسیارى از لغزشگاههاى فکرى روشنفکران مسلمان را نشان دادهاند.
از نکات جالب توجه کتاب، این است که استاد، در بخش «جامعه و تاریخ» به ضرس قاطع پیشبینى کرده است که رژیمهاى سوسیالیستى، همانند رژیمهاى سرمایهدارى، سرنگون خواهند شد و اصولا این بخش، خصوصا فصل «اسلام و مادّیّت تاریخى» را مىتوان از شاهکارهاى ایشان به شمار آورد.
بیان کتاب، تا حدّ امکان ساده و روان بوده و همین امر موجب شده است تا برخى به سوى این پندار سوق پیدا کنند که این اثر مختصّ سطوح متوسط است؛ حال آنکه غوامضى از مسائل اعتقادى، در آن، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است که برخى از آنها نیاز به توضیحات اساتید فن دارد.
مجلد سوم و چهارم که جلدهاى آخر از بخش عقاید مىباشند، به بررسى برخى مباحث عقیدتى اختصاص یافتهاند، از جمله:
جهانبینى الهى و مادّى: به گفته نویسنده، مقدمهاى بر این دو جهانبینى بوده و در ضمن بیان مباحث این دو نوع نگرش، به سه منبع جهانبینى که عبارتند از علم، فلسفه و دین، اشاره شده و هر یک مفصلا توضیح داده شده است.
کلام: جزء کتاب «کلیات علوم اسلامى» بوده و در ضمن هشت درس، این علم را توضیح داده است.
استدلال قرآن به مسئله حیات بر توحید: به بررسى استدلالات قرآن پیرامون تشبیه رستاخیز به زنده شدن طبیعت، پرداخته است.
دستگاه ادراکى بشر: بحثهاى مربوط به خودشناسى را مطرح کرده است.
ایمان به غیب: به بررسى مسئله ایمان به غیب و اینکه ایمان، موضوعى است که مربوط به روح آدمى است، نه بدن او، پرداخته است.
ختم نبوت، پیامبر امى، ولاءها و ولایتها، مدیریت و رهبرى در اسلام، امدادهاى غیبى در زندگى بشر، درسهایى که از فصل بهار باید آموخت، نبرد حق و باطل، معاد، امامت و رهبرى و اصل عدل در اسلام، از جمله مباحث مطرح شده در این دو جلد است.
برخى از این مباحث، مربوط به کتاب «بیست گفتار» مىباشند.
مجلد پنجم که جلد اول از بخش فلسفه مىباشد، مشتمل بر چهار بخش زیر است:
مقاله کوتاهى است تحت عنوان «سیر فلسفه در اسلام» که نظر به اهمیتى که استاد براى سیر تاریخى مسائل فلسفى و تأثیر آن در فهم بهتر این مسائل قائل بودند، مدخل بخش فلسفه قرار گرفته است.
«کلیات منطق» و «کلیات فلسفه» را تشکیل مىدهد که این دو بخش، در اصل، جلد اول کتاب «آشنایى با علوم اسلامى» مىباشند.
این کتاب، جزوه درسى دانشجویان بوده و در نوع خود کمنظیر و ابتکارى است و در عین برخوردارى از نکات مهم و دقیق، از بیانى شیوا و روان برخوردار است؛ بهطورى که خوانندهاى را که هیچگونه آشنایى با منطق و فلسفه ندارد، گام به گام در این وادى پیش برده و شاید اولین بار باشد که یک استاد مسلّم فلسفه، کتابى به این سبک به رشته تحریر درآورده است.
شامل کتاب «شرح منظومه» مىباشد که قبلا در دو مجلّد منتشر شده است. این بخش، نیز در اصل، از جزوات درسى استاد بوده و از نظر سلاست بیان و غناى محتوا، در نوع خود کمنظیر است. در بخش «اتحاد عاقل و معقول»، از یادداشتهاى استاد نیز استفاده شده و به همین جهت برخى قسمتهاى این مبحث، نسبت به سایر مباحث این کتاب، از سطح بالاترى برخوردار است.
مجلد ششم، جلد دوم از بخش فلسفه بوده و شامل کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» مىباشد که در پنج جلد منتشر شده است.
این کتاب، از شاهکارهاى علامه سید محمدحسین طباطبایى و استاد مطهرى به شمار رفته و از نظر پرداختن به مسائل بدیع فلسفه و ابتکارات فلسفى، شیوایى و سادگى بیان، پرداختن به شبهات روز، آشکار کردن بىاساسى فلسفه مادى و نیز از نظر روشن ساختن ارزش و منزلت حکمت متعالیه یا فلسفه صدر المتألّهین شیرازى، از مقامى رفیع و پرارج برخوردار است.
همچنین است تأثیر اجتماعى و سیاسى این کتاب در زمان انتشار اولیه آن که تبلیغات حزب توده جوّ مسمومى ایجاد کرده بود و مىرفت که پایه اعتقادات مذهبى بسیارى از جوانان را سست نماید. با این احوال، این اثر هنوز منزلت درخور خویش را در جامعه ما نیافته است.
این کتاب، مشتمل بر یک دوره مختصر فلسفه است؛ مهمات مسائل فلسفه را بیان مىکند و نویسنده سعى کرده است مطالب، ساده و قابل فهم براى عموم باشد تا کسانى که ذوق فلسفى دارند، با داشتن اطلاعات مختصرى، به فراخور حال خود استفاده کنند و لذا از ذکر دلایل و براهین متعدد در هر مورد خوددارى شده و نویسنده، براى اثبات هر مدعا، سادهترین راهها و بسیطترین براهین را انتخاب کرده است.
ایشان، در عین اینکه از تحقیقات گرانبهاى هزار ساله فلاسفه اسلامى استفاده کرده، به آراء و تحقیقات دانشمندان بزرگ اروپا نیز توجه کامل داشته است.
وى، هم مسائلى را که در فلسفه قدیم نقش عمده دارد و هم مسائلى را که در فلسفه جدید حائز اهمیت مىباشد، مطرح کرده است.
در ضمن مباحث کتاب، قسمتهایى وجود دارد که در فلسفه اسلامى و اروپایى بىسابقه مىباشد، مانند معظم مسائلى که در مقاله پنجم حل شده و آنچه در مقاله ششم بیان شده است.
در مقاله ششم، با طرز بىسابقهاى به نقّادى دستگاه ادراکى و تمیز و تفکیک ادراکات حقیقى از ادراکات اعتبارى پرداخته شده است. در این مقاله، هویت و موقعیت «ادراکات اعتبارى» نشان داده شده و فلسفه از آمیزش با آنها برکنار داشته مىشود و همین آمیزش نابهجاست که بسیارى از فلاسفه را از پا درآورده است.
در این اثر، در عین اینکه فلسفه حریم خود را حفظ کرده و با علوم مختلط نمىشود، رابطه فلسفه و علم محفوظ مانده است، ولى رابطه فلسفه با طبیعیات و فلکیات قدیم بهکلى قطع شده و در برخى موارد، از نظریات علمى جدید نیز استفاده شده است.
جلد چهارم کتاب، پس از شهادت استاد منتشر شده است؛ بدین ترتیب که متن این جلد(شامل مقالات دهم تا سیزدهم) به قلم علامه طباطبائى(ره) مقارن با نگارش سایر مقالات، نگارش یافته بود، ولى پاورقىهاى استاد به اتمام نرسیده بود و پس از شهادت ایشان همان مقدارى که نگارش یافته بود، همراه با متن کتاب و نیز همراه با یادداشتهاى استاد بر مقالات مذکور به چاپ رسید که البته چون در طرح «مجموعه آثار» مجلداتى براى یادداشتهاى استاد در نظر گرفته شده است، یادداشتهاى مذکور در این مجلد از مجموعه آثار آورده نشده است.
برخى از نقل قولهاى کتاب، نقل به مضمون بوده و عین کلام گوینده نیست؛ گر چه اکثر قریب به اتفاق آنها با متن اصلى مطابقت داده شده است.
مجلد هفتم، که جلد سوم از بخش فلسفه و جلد اوّل از «فلسفه ابن سینا» مىباشد، مشتمل است بر درسهاى استاد از برخى آثار فلسفى ابن سینا، از جمله درسهایى از کتابهاى «اشارات»، «نجات» و «الهیات شفا».
مطالب بخش اوّل و قسمتى از بخش سوم(ترجمه و تعلیقات دو فصل اوّل از مقاله اوّل الهیات شفا)، توسط استاد به رشته تحریر درآمده است. مباحث مقالات چهارم و پنجم و ششم الهیات شفا تقریرات خصوصى دکتر قندى از بیانات استاد بوده است که از اتقان بیان خود استاد برخوردار نیست. سایر مطالب کتاب، مباحثى است که پس از استخراج از نوار تنظیم شده است.
مباحث این مجموعه نیز، خصوصا مباحثى که به قلم استاد بوده است، مانند مباحث مجلّدات قبلى بخش فلسفه، مناسب متن درسى دانشپژوهان مىباشد.
مجلد هشتم، مقاله هشتم و نهم ابن سینا تحت عناوین «شناخت مبدأ اول براى همه وجود و شناخت صفات او» و «در صدور أشیاء از تدبیر اول و معاد به سوى او» مىباشد.
مجلد نهم و دهم که مربوط به بخش فلسفه مىباشند، دربردارنده کتاب «شرح مبسوط منظومه» بوده که در اصل، تقریر درسهاى منظومه حاج ملا هادى سبزوارى توسط استاد مىباشند.
در بین درسها، سؤالاتى از طرف حضار مطرح شده و استاد پاسخ گفتهاند که این پرسش و پاسخها در پاورقى کتاب قرار گرفتهاند و اکثر این سؤالات مفید و راهگشاست.
شرح مبسوط منظومه، خصوصیاتى دارد که از آن جمله است: ظهور برخورد فلسفه اسلامى و فلسفه غرب در برخى موضوعات، بعضى تقریرات نوین و ابتکارى و برخى نظریات ابداعى استاد که براى اولین بار در فلسفه اسلامى مطرح مىشود و نیز شیوه بیان استاد که آسان کننده مسائل معضل و نشان دهنده تسلط ایشان بر فلسفه مىباشد.
مجلد یازدهم که جلد هفتم فلسفه است، به مباحث مربوط به «حرکت»، از درسهاى اسفار استاد اختصاص دارد.
انتخاب این مباحث، طبق ممشاى همیشگى استاد، بر معیار نیاز زمان صورت گرفته و مقصود نهایى مقابله با ادعاهاى مادىگرایانه آن دوران بوده است. در عین حال، این کتاب، به جهت تبیین یکى از مباحث مهم حکمت متعالیه توسط یکى از اساتید مسلّم فن، یک گنجینه غنى به شمار مىآید که همواره مىتواند براى دانشپژوهان و محققین فلسفه اسلامى راهگشا باشد؛ بهویژه آنکه در طىّ این دروس، بهمناسبت، از مباحث منطقى و فلسفى بىشمارى مانند اثبات نفس، اصل تضاد، اصل تناقض، معاد جسمانى، نفس کلى عالم، رابطه مادى و مجرد، خیر و شر، کلى طبیعى، مقولات ارسطویى، کلیات خمس و مانند آن سخن به میان آمده است.
آنچه بر غناى این مباحث افزوده، یکى، توجه خاص استاد به نظرات علامه طباطبایى و دیگرى، اشاره ایشان به نظرات خودشان مانند «تشکیک تبعى ماهیت» است. این خصوصیات به همراه ویژگىهاى دیگر، مانند درجهبندى اهمیت پارهاى از مباحث فلسفى توسط استاد در ضمن برخى جلسات، کتاب را به مجموعهاى ارزشمند مبدل ساخته است.
مجلد دوازدهم نیز مانند مجلد یازدهم، شامل درس اسفار استاد شهید مرتضى مطهرى از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷ش، است.
این جلد حاوى هفتاد جلسه درس (از جلسه چهل و نهم تا جلسه صد و هجدهم) است که مبحث زمان را در بر مىگیرد.
مباحث این کتاب از فصل ۳۰ مرحله ۷ تا فصل ۹ از مرحله ۹، مبحث «قوه و فعل» کتاب اسفار را شامل مىشود.
در جلسات صد و ششم تا صد و هشتم؛ یعنى طى سه جلسه، استاد نگاهى دوباره به بحث حرکت دارند که در آن ضمن اشاره به بىنظمى در ترتیب مباحث کتاب اسفار و ترتیب صحیح مباحث باب حرکت، مطالب این باب را دستهبندى و کلاسه کردهاند.
در پایان کتاب، متن اسفار به همراه توضیحات استاد هنگام تدریس آمده است.
لازم به ذکر است که تنظیم اولیه این جلد از کتاب توسط حجتالاسلام آقاى صدرا هادىزاده (نوه استاد شهید) انجام شده است.
مجلد سیزدهم که آخرین جلد از بخش فلسفه مىباشد، شامل سه بخش زیر است:
«مقالات فلسفى» که غیر از مقالات «اصالت روح»، «قرآن و مسئله حیات»، «توحید و تکامل» و «پرسشهاى فلسفى ابوریحان از بوعلى»، بقیه پس از شهادت استاد منتشر شده و مقاله «اصل تضاد در فلسفه اسلامى» ترکیبى است از چند سخنرانى و یک مقاله استاد در این زمینه. سایر مقالات، نوشتههایى نسبتا مدوّن از استاد مىباشد که پس از شهادت ایشان از میان یادداشتهایشان انتخاب شده است. البته همه مقالات این بخش، فلسفى محض نیست؛ برخى از آنها جنبههاى دیگر نیز دارد.
«مسئله شناخت»: مجموعه ده سخنرانى استاد درباره «مسئله شناخت» است که در سال ۱۳۵۶ش، ایراد شده و پس از شهادت استاد، تنظیم و منتشر شده است. انتخاب موضوع «شناخت» توسط استاد بىجهت نبوده است؛ در آن زمان، تبلیغات مارکسیستى باعث شده بود که عدهاى از جوانان مسلمان، گرایشات مارکسیستى پیدا کنند و برخى یک مکتب التقاطى پدید آورده بودند که باطن آن مارکسیسم و ظاهر آن اسلام بود و مسئله شناخت، از اولین مسائلى بود که به آن مىپرداختند. از قضا این سخنرانىهاى استاد تأثیر زیادى بر آن جوّ مسموم داشته و تا حد زیادى تبلیغات مذکور را خنثى نمود.
«نقدى بر مارکسیسم» که فراهمآمده از حدود چهل و پنج جلسه بحث درباره فلسفه مارکسیسم مىباشد، در سالهاى ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ش، در شهر قم و در یک جمع خصوصى از طلاب ایراد شده است. این بحثها، شامل دو قسمت است:
الف) سیرى در فلسفه مارکسیسم که بر اساس کتاب «مارکس و مارکسیسم»(نوشته آندره پىیتر)، انجام شده است. در این قسمت، تنها آشنا شدن با دیدگاههاى فلسفه مارکسیسم مورد توجه قرار گرفته است؛ با این حال، گاهى نیز به نقد و بررسى اجمالى نظریات مارکسیسم پرداخته شده است. در این قسمت، سیر بحث، مطابق فصلبندى کتاب «مارکس و مارکسیسم» پیش رفته است و البته همه بخشهاى فصول کتاب مذکور مورد بررسى قرار نگرفته، بلکه بخشهایى انتخاب شده است.
ب) مشتمل بر نقد و بررسى مسائل گوناگون مارکسیسم و بیان اختلاف نظرهاى اسلام و مارکسیسم درباره این مسائل است.
این کتاب، تنظیم شده تقریرات یکى از حاضرین در آن جلسات بوده، لذا در برخى موارد، عین کلام استاد نبوده و نارسا مىباشد؛ با این حال، این بخش، داراى نکات بدیع فراوان و حاکى از دقت نظر و نکتهسنجى استاد در مسائل فلسفى است که مىتوان آن را نوعى فلسفه تطبیقى دانست.
مجلد چهاردهم، اولین جلد از بخش تاریخ است که دربردارنده کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» مىباشد.
به باور نویسنده، ما مسلمانان ایرانى، به اسلام، به حکم اینکه مذهب ماست، ایمان و اعتقاد داریم و به ایران، به حکم اینکه میهن ماست، مهر مىورزیم؛ ازاینرو، سخت علاقهمندیم که مسائلى را که از یک طرف با آنچه به آن ایمان و اعتقاد داریم و از طرف دیگر با آنچه به آن مهر مىورزیم پیوند دارد، روشن درک کنیم و تکلیف خود را در آن مسائل بدانیم. وى، معتقد است که عمده این مسائل، در سه پرسش ذیل خلاصه مىشود:
آیا تضاد و تناقضى میان احساسات مذهبى و ملى ما وجود دارد؟
وقتى اسلام به ایران وارد شد، چه تحولات و دگرگونىهایى در آن به وجود آورد؟ آن دگرگونىها در چه جهت بود؟ از ایران چه گرفت و به ایران چه داد؟ آیا ورود اسلام به ایران براى آن موهبت بود یا فاجعه؟
سهم ایرانیان در راه نشر و بسط تمدن اسلامى چقدر و انگیزه ایرانى در این خدمات چه بوده است؟
کتاب مذکور، مشتمل بر سه بخش زیر است که به ترتیب پاسخگوى سه پرسش فوق، شکل گرفته است:
اسلام و مسئله ملیت؛
خدمات اسلام به ایران؛
خدمات ایران به اسلام.
در ایران اسلامى، جریاناتى رخ داده که برخى از آنها، دستآویزى براى برخى شده است که آنها را بهعنوان یک مقاومت و عکس العمل مخالف روح ایرانى در برابر اسلام معرفى کنند؛ از قبیل نهضتهاى شعوبى، زبان فارسى، تصوف و حتى تشیع، همچنانکه برخى شخصیتها از قبیل فردوسى و شیخ اشراق، بهعنوان مظهرى از این مقاومت معرفى شده و مىشوند. نویسنده، معتقد است که مباحث این کتاب، مىتواند پاسخگوى مفیدى به همه این مسائل باشد.
مجلد پانزدهم که جلد دوم از بخش تاریخ است، دربردارنده کتاب «فلسفه تاریخ» مىباشد.
این کتاب، تنظیم شده بیش از شصت جلسه درس فلسفه تاریخ است که در سالهاى ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ش، در منزل استاد تشکیل مىشده است.
در آن دوره، مسائل فلسفه تاریخ در میان اهل فکر و دانشجویان و روشنفکران به شدت مطرح بود و عدهاى نیز گرایش مارکسیستى پیدا کرده بودند و جامعه و تاریخ را به شکل ماتریالیستى و مارکسیستى تحلیل میکردند. استاد، این درس را تشکیل دادند و در ابتدا برخى متون مارکسیستى مورد تجزیه و تحلیل قرار مىگرفت و در هر جلسه یکى از حضار مبحثى را بهصورت کنفرانس عرضه مىکرد و استاد اظهار نظر نموده و مطالب لازم را بیان مىفرمودند. پس از آن، فلسفه تاریخ در قرآن مورد تحقیق واقع شده است.
کتاب، از شیوایى بیان- هرچند گفتارى- و غناى محتوا برخوردار است که موضوعات بدیعى در آن مورد بحث قرار گرفته و نظرات قابل توجهى ابراز شده است.
مجلد شانزدهم که جلد اول از بخش سیره معصومین(ع) مىباشد، مشتمل است بر پنج کتاب:
«سیرى در سیره نبوى»: داراى دیباچه، مقدمه و یک ضمیمه مىباشد. دیباچه، شامل دو مقاله است تحت عنوان «دعوتهاى سه بعدى» و «موج اسلامى» که در اصل مقدمههاى جلدهاى اول و دوم کتاب محمد(ص) خاتم پیامبران مىباشد که مجموعه مقالاتى است از چند تن از نویسندگان اسلامى که در سال ۱۳۴۶ش منتشر شده است.
مقدمه، بحثى است کوتاه درباره این فکر که «ما قادر به پیروى از اولیاى دین نیستیم» و استاد، قبل از ورود به بحث، «سیره نبوى» را مطرح کردهاند. عنوان اولیه این بحث، «منابع شناخت از نظر اسلام» بوده است که استاد پس از برشمردن چند منبع، سیره اولیاى دین را بهعنوان یکى از منابع شناخت از نظر اسلام معرفى نموده و از آنجا وارد بحث «سیره نبوى» شدهاند.
ضمیمه را یک سخنرانى و ترجمه صد سخن از پیامبر اسلام(ص) تشکیل مىدهد. این سخنرانى تاریخچهاى است از زندگانى رسول اکرم(ص) و نیز تحلیل سخنانى چند از آن بزرگوار که در سال ۱۳۴۸ش ایراد شده است و آن صد سخن، توضیحى دارد که در همین بخش ذکر شده است.
قسمت اصلى این بخش، مجموع هشت سخنرانى استاد تحت عنوان «سیره نبوى» است که در ایام فاطمیه سال ۱۳۵۴ش ایراد شده است.
«جاذبه و دافعه على(ع)»: مجموعهاى است از چهار سخنرانى که در رمضان سال ۱۳۸۸ش، ایراد شده است. این کتاب، مشتمل است بر یک مقدمه و دو بخش. در مقدمه، کلیاتى درباره جذب و دفع بهطور عموم و جاذبه و دافعه انسانها بهطور خصوص بحث شده است.
در بخش اول، جاذبه على(ع) که همواره دلهایى را بهسوى خود کشیده و مىکشد و فلسفه، فایده و اثر آن، موضوع بحث قرار گرفته است.
در بخش دوم، دافعه نیرومند آن حضرت که چگونه عناصرى را به سختى طرد مىکرد و دور مىانداخت، توضیح و تشریح شده است. نویسنده، معتقد است همانگونه که على(ع) داراى این دو نیرو بوده، هر کس که بخواهد در مکتب او پرورش یابد نیز باید صاحب این دو نیرو باشد.
از آنجا که به نظر نویسنده، دو نیرویى بودن به تنهایى کافى نیست که معرّف مکتب على باشد، وى کوشش کرده است تا حد امکان نشان دهد که جاذبه على(ع)، افرادى از چه طراز را جذب مىکرد و دافعه او چه سنخ افرادى را طرد مىنمود. در قسمت دافعه، به بحث درباره خوارج اکتفا شده است.
«سیرى در نهجالبلاغه»: مجموع مقالات متسلسلى است که در سالهاى۱۳۵۱ و ۱۳۵۲ش، در مجله گرامى «مکتب اسلام» منتشر شده است.
کتاب، با مقدمه استاد در بیان نحوه آشنایى ایشان با «نهجالبلاغه» آغاز و مطالب، در هفت بخش، ارائه گردیده است. الهیات و ما وراء الطبیعه، سلوک و عبادت، حکومت و عدالت، اهلبیت(ع) و خلافت، موعظه و حکمت و دنیا و دنیاپرستى، از جمله موضوعات مطرح شده در کتاب مىباشند.
«مشکلات على(ع)»: حاوى تحلیل عمیقى است درباره مشکلات على(ع)، خصوصاً مشکل اساسى آن حضرت؛ یعنى خوارج که حاصل سخنرانى استاد در رمضان ۱۳۹۰ش، مىباشد.
مشکل نفاقى که پس از کشته شدن عثمان به وجود آمد، اولین مشکلى است که نویسنده، به آن اشاره کرده و معتقد است انعطافناپذیرى در اجراى عدالت، مشکل بعدى آن حضرت بوده است. به باور نویسنده، این مشکل، از یکسو مربوط به روش آن حضرت و از طرفى حاصل تغییرى بود که مسلمین پیدا کرده بودند؛ بعد از پیامبر(ص)، سالها بود که جامعه اسلامى عادت کرده بود به امتیاز دادن به افراد متنفّذ و على(ع) مردى بود انعطافناپذیر که حاضر نبود سر مویى از عدالت منحرف شود.
ایشان، صراحت و صداقت در سیاست را مشکل سوم و خوارج را اساسىترین معزل خلافت آن حضرت دانسته و به توضیح آنها پرداخته است. وى، سه خصیصه براى خوارج ذکر کرده است که عبارتند از: شجاعت و فداکارى زیاد، عبادت بسیار(همان چیزى که دیگران را زیاد به شک و شبهه مىانداخت که على(ع) مىفرمود: غیر از من کسى دیگر جرأت نمىکرد اینها را بکشد) و جهالت و نادانى زیاد.
«صلح امام حسن(ع)»: شامل دو سخنرانى تحت همین عنوان مىباشد. این کتاب، در دو بخش ارائه گردیده است:
الف) کلیاتى در مسئله جنگ و صلح از نظر فقه اسلام که پس از تحلیل رابطه پیامبر(ص) و امام على(ع) با موضوع صلح، موارد جهاد در فقه شیعه را مورد بررسى قرار داده است. قتال اهل بغى، صلح در فقه شیعه و صلح حدیبیه، از موضوعات دیگر مطرح شده در این بخش است.
ب) شرایط زمان امام حسن(ع) و تفاوت آن با شرایط زمان امام حسین(ع) که پس از بیان تفاوتها، عوامل دخیل در قیام امام حسین(ع)، بررسى شده و با شرایط زمان امام حسن(ع) مقایسه گردیده است.
نظر به اینکه سیر تاریخى در این مجموعه و مجلدات بعدى بخش «سیره معصومین(ع)» حفظ شده است، این بخش مىتواند گذشته از دارا بودن نکات بدیع و اندیشههاى ناب، تا حدودى تحلیل تاریخ اسلام در دوره معصومین(ع) نیز باشد و از این نظر نیز براى محققین، دانشجویان و همه ارادتمندان پیامبر(ص) و ائمه(ع) مفید واقع شود.
مجلد هفدهم، شامل دو جلد کتاب «حماسه حسینى» مىباشد که در دو بخش سخنرانىها و یادداشتها ارائه شده است. نویسنده، پس از توضیح واژه «حماسه»، از نهضت حسینى با عنوان حماسهاى مقدس و عامل شخصیت یافتن جامعه اسلامى یاد کرده و ضمن اشاره به تحریفهایى که در واقعه تاریخى کربلا صورت گرفته، به تشریح ماهیت قیام حسینى پرداخته است. در ادامه، عنصر تبلیغ و امر به معروف و نهى از منکر در نهضت حسینى مورد تحلیل و بررسى قرار گرفته است.
مجلد هجدهم که جلد سوم از بخش سیره معصومین(ع) است، شامل دو کتاب زیر مىباشد:
«سیرى در سیره ائمه(ع)» که از یک مقدمه و هشت فصل به ترتیب زیر تشکیل شده است:
مقدمه، یادداشتى است از استاد تحت عنوان «مقایسه روش امام حسین(ع) با سایر ائمه(ع)».
فصل اول، بحث کوتاهى است درباره امام چهارم(ع) که استاد در ادامه سخنرانى «خرافه سیزده» که در سال ۱۳۴۹ش، شده است، به تناسب زمان ایراد نمودهاند.
فصل دوم را یک سخنرانى تحت عنوان «امام صادق(ع)» تشکیل مىدهد که در تاریخ ۱۳۸۱ق، ایراد شده است.
فصل سوم، بحثى است با عنوان «امام صادق(ع) و مسئله خلافت» که به تشریح اوضاع سیاسى و اجتماعى آن امام پرداخته است.
فصل چهارم، عبارت است از یک سخنرانى با عنوان «امام موسى بن جعفر(ع)» که پس از بیان آثار زندانى شدن به جرم آزادگى، قانون تضاد و تصادم را مورد بررسى قرار داده است.
فصل پنجم، متن یک سخنرانى تحت عنوان «موجبات شهادت امام موسى کاظم(ع)» که ضمن بررسى تأثیر مقتضیات زمان در شکل مبارزه، علت دستگیرى امام(ع) مورد تحلیل و بررسى قرار گرفته است. در ادامه، جریان بشر حافى و امام(ع) تعریف شده است.
فصل ششم، مشتمل بر بحثى پیرامون «مسئله ولایتعهدى امام رضا(ع)» است که پس از بررسى رفتار عباسیان با علویان، نقلهاى تاریخى مختلف، از جمله نظر شیخ مفید و صدوق پیرامون مسئله ولایتعهدى امام رضا(ع) مورد تحلیل قرار گرفته است.
فصل هفتم، بحثى است با عنوان «سخنى درباره امام حسن عسکری(ع)» که استاد در ادامه یکى از سخنرانىهاى «سیره نبوى»، در سال ۱۳۵۴ش، ایراد فرمودهاند. در این بخش، پس از تعریف عدالت و پاسخ به این سؤال که آیا عدالتخواهى فطرى است یا نه، دیدگاههاى مختلف، از جمله نظر افرادى چون: نیچه، ماکیاولى و برتراند راسل، مورد تحلیل و بررسى قرار گرفته است.
آخرین فصل را دو سخنرانى درباره حضرت مهدى(ع) با عناوین «عدل کلى» و «مهدى موعود» تشکیل مىدهد که در سال۱۳۴۹ش، ایراد شدهاند. مهدویت در قرآن و احادیث نبوى، قیام مختار و اعتقاد به مهدویت، قیام «نفس زکیّه» و اعتقاد به مهدویت، نیرنگ منصور عباسى، اعتقاد به مهدویت در جهان تسنن و ماهیت قیام مهدى موعود(عج) از جمله موضوعات مطرح شده در این بخش مىباشند.
از ابتداى جلد شانزدهم تا پایان این بخش، نظر به اینکه ترتیب تاریخى در آن حفظ شده است، مىتواند بهعنوان تحلیل گوشههایى از تاریخ صدر اسلام مورد مطالعه قرار گیرد؛ گر چه کتاب بعدى نیز در بعضى قسمتها مىتواند این نقش را ایفا کند.
«داستان راستان» که دربردارنده حکایتها و داستانهایى شیرین و حکمتآمیز است، چون شامل سیره معصومین(ع) و سایر راستان و نیکان مىباشد، در این مجلد قرار گرفته است.
این کتاب که در سال ۱۳۴۴ش، از سوى کمیسیون ملى یونسکو در ایران برنده جایزه یونسکو گردید، یکى دیگر از شاهکارهاى استاد به شمار مىرود و نشانى از ذو فنون بودن ایشان در خود دارد. بر خلاف تصور برخى، این کتاب، مخصوص نوجوانان و جوانان نیست، بلکه براى تمامى سنین و اقشار، سودمند و فرحزاست و خواننده را با سیره معصومین(ع) و اولیاى خدا آشنا مىسازد.
مجل
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 