پاورپوینت کامل کلیات شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی متخلص بعراقی ۳۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل کلیات شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی متخلص بعراقی ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کلیات شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی متخلص بعراقی ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل کلیات شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی متخلص بعراقی ۳۲ اسلاید در PowerPoint :

‏کلیات شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی متخلص بعراقی

پدیدآوران

نفیسی، سعید (مصحح)

عراقی، ابراهیم بن بزرگمهر (نویسنده)

عنوان‌های دیگر

دیوان عراقی

کلیات عراقی

شامل مقدمه دیوان – قصاید – مقطعات – ترکیبات – ترجیعات – غزلیات…

ناشر

سنایی

مکان نشر

تهران – ایران

سال نشر

۱۳۶۳ ش

چاپ

۴

زبان

فارسی

تعداد جلد

۱

نورلایب

مشاهده

کلیات عراقى، حاوى مجموعه آثار فارسى فخرالدین عراقى است که با تحقیق و تصحیح استاد سعید نفیسى به چاپ رسیده است.

ساختار

مجموع آثار عراقى که در این کتاب گرد آمده، شامل«دیوان عراقى»، «عشاق‌نامه یا ده نامه»، «کتاب لمعات» و «من اصطلاحات فخرالدین عراقى علیه الرحمه» است.

گزارش محتوا

۱. دیوان عراقى: این بخش، مشتمل است بر قصاید، مقطعات، مثلث، ترکیبات، ترجیعات، غزلیات و رباعیات.

موضوع قصاید، مدح و ستایش برخى از بزرگان، مدح و ستایش کعبه، نعت و… است.

حبذا صفه بهشت‌مثال

برترین آسمانش صف نعال

مجلس نور و جلوه‌گاه سرور

روضه انس و بارگاه وصال

بیت معمور او مقر شرف

سقف مرفوع او سپهر جلال

غرفش خوش‌تر از ریاض بهشت

شرفش خوش‌تر از شکوه کمال

ابیاتى از قصیده وى در نعت پیامبر(ص):

عاشقان چون بر در دل حلقه سودا زنند

آتش سوداى جانان در دل شیدا زنند

تا به چنگ آرند دردش دل به دست غم دهند

ور به دست آید وصالش جان به پشت پا زنند

رحمت عالم رسول‌الله آن کو قدسیان

بر درش لبیک اوحى الله ما اوحى زنند

موضوع مقطعات، پند و اندرز، شکوه از فراق و جدایى، یاد از ایام خوش گذشته و… است.

ابیاتى از برخى مقطعات وى:

فرزند عزیز، قره العین کبیر

بادات خدا در همه احوال نصیر

بپذیر به یادگار این نسخه ز من

مى‌کن نظرى درو، ولى یاد بگیر

مى‌خواست پدر که با تو باشد همه عمر

اما چه توان کرد؟ چنین بد تقدیر

مثلث وى، در عشق و شوریدگى و دم را غنیمت شمردن است و یکى از بندهاى آن چنین مى‌باشد:

در میکده چون اوباش، مى‌خواره شو و قلاش

مى مى‌خور و خوش مى‌باش، مخروش و دلم مخراش

جان همچو عراقى پاش

گر طالب جانانى

سه ترکیب‌بند وى، در موضوعات عرفانى و مرثیه است و ابیاتى که به‌عنوان بند در هر کدام از ترکیب‌ها واقع شده، عبارت است از:

بندهاى ترکیب‌بند اول:

آن بحر محیط بى‌کرانه

و آن نور بسیط جاودانه

تا هر نفسى به دیده حق

بینند همه جمال مطلق

بندهاى ترکیب‌بند دوم:

ساقى مدار چشم امیدم در انتظار

صافى و درد، هر چه بود جرعه‌اى بیار

ساقى بیار دانه مرغان لامکان

در پیش مرغ همت من دانه‌اى فشان

اى بى‌خبر ز حالت مستان باخبر

بارى نظاره کن به خرابات برگذر

افکند بحر عشق صدف چون به هر طرف

گوهرشناس بهر گهر نشکند صدف

توحید لایزال نیاید چو در مقال

روشن کنم ضمیر به توحید ذو الجلال

اى بى‌خبر ز نفخه گل‌زار بوى او

آخر بنال زار سحرگه به کوى او

بخشاى بر عراقى مسکینت اى کریم

از لطف شاد کن دل غمگینش اى رحیم

بندهاى ترکیب‌بند سوم:

دلم از من بسى خراب‌تر است

خاطرم از جگرم کباب‌تر است

و روان کرده سوى رضوان انس

ما ز شوقش تپان چون روح القدس

پس در آن بارگاه عزت و ناز

عرضه داریم از زبان نیاز

چه عجب گر به گوش جان همه

آید از سر غیب این کلمه

آن که او را میان جان جوییم

چون نیابیم، ذکر او گوییم

گر چه سهل است این ثنا بنیوش

مهرى از لطف، عیب ذره بپوش

چهار ترجیع‌بند وى، در موضوع عشق و عرفان است و ابیات ترجیع آنها به ترتیب چنین است:

که به غیر از تو در جهان، کس نیست

جز تو موجود جاودان، کس نیست

که همه اوست هر چه هست یقین

جان و جانان و دلبر و دل و دین

مى‌بین رخ جان‌فزاى ساقى

در جام جهان‌نماى ساقى

در میکده مى‌کشم سبویى

باشد که بیابم از تو بویى

عراقى، غزل عارفانه را بسیار لطیف و طرب‌انگیز و سوزناک سروده است و غزلیات او وجد و شور خاصى دارد و در منتها درجه‌ى زیبایى است.

یکى از غزلیات معروف وى چنین است:

ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایى

چه کنم که هست اینها گل خیر آشنایى

همه شب نهاده‌ام سر، چو سگان بر آستانت

که رقیب در نیاید به بهانه گدایى

مژه‌ها و چشم یارم به نظر چنان نماید

که میان سنبلستان چرد آهوى ختایى

در گلستان چشمم ز چه رو همیشه بازاست

به امید آنکه شاید تو به چشم من درآیى

سر برگ گل ندارم به چه رو روم به گلشن

که شنیده‌ام ز گل‌ها همه بوى بى‌وفایى

به کدام مذهب است این، به کدام ملت است این

که کشند عاشقى راکه تو عاشقم چرایى؟

به طواف کعبه رفتم، به حرم رهم ندادند

که برو