پاورپوینت کامل عقاید اسلام در قرآن کریم ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عقاید اسلام در قرآن کریم ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عقاید اسلام در قرآن کریم ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عقاید اسلام در قرآن کریم ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint :
محتویات
۱ انگیزه تألیف
۲ شیوه و چینش مطالب
۳ ساختار
۴ نسخه شناسى
۵ وابستهها
انگیزه تألیف
علامه عسکرى براى رسیدن به چند هدف، به تألیف این کتاب اقدام نموده است، چنانچه خودش میگوید:
از آنجا که دیدم مکاتب گوناگون بشرى با قرآن کریم مخالفت دارند، و قانونگذاران نظام اجتماعى، قوانین جامعه را بر اساس چنین دیدگاهى، در ستیز با احکام قرآنى، بنا مىنهند، و این بنیان بىریشه نسل به نسل مورد اعتماد و استناد و دست مایه آیندگان مىگردد، و این امر، برخى علماى مسلمان را بر آن داشته تا به پا خیزند و با توجیهات گوناگون، بیان خداوند در قرآن کریم در پیدایش خلقت را که زیر بناى وحى در تشریع قوانین اسلام است، با دیدگاه مادّى مخلوقین، یکسان و یکسو جلوه دهند، و این تلاشها، به نابودى بینش صحیح از بیان قرآن کریم درباره پیدایش خلقت و رابطه آن با خداى خالق و پروردگار قانونگذار انجامید؛ اینها همه را که دیدم، به تدوین مباحث این کتاب همت گماشتم، و با تلاشى متواضعانه به استنباط برخى از فرمودههاى قرآن کریم درباره خداى خالق پرورشگر قانونگذار و اسماى حسناى او مبادرت کردم، و درباره چگونگى خلقت و ارتباط آن با خالق از بدو پیدایش تا روز قیامت- به بیان قرآن مراجعه کردم، و بدون آنکه از مسیر این بیان، به چیزى از گفتارآدمیان منحرف گردم، به تحقیق و پژوهش پرداختم.
پس از آنکه در جلد دوم کتاب (قرآن کریم و روایات دو مکتب) برخى روایات مکتب خلفا را مردود دانستم – روایاتى که به پیامبر خدا نسبت داده و گفتهاند: آن حضرت جا به جائى نامهاى خدا در قرآن کریم را اجازه فرمودهاند- به این نتیجه رسیدم که این مبحث چنانکه شاید نیازمند بررسى ویژهاى است تا، با مقایسه و تطبیق بین موارد استعمال دو نام از نامهاى خدا در قرآن کریم و شرح و تفصیل آن، حق مطلب ادا گردد. در بررسى پیرامون دو نام (اله) و (ربّ) که در این کتاب انجام گرفته، نادرستى نسبت این روایات به رسول خدا(ص) و صحابه اثبات، و دور بودن چنین نسبتها از حق و صواب مبرهن و آشکار گردیده است.
پس از تشکیل و استوارى نظام جمهورى اسلامى، چون دیدم همه چشمها متوجه اسلام و شناخت آن شده، و از سرزمینهاى دور و نزدیک، در پى درک و فهم اسلام و دریافت آن هستند، قبل از آن نیز، هجرت گروههاى مسلمان به کشورهاى غربى و قطع رابطه آنان با منابع اسلامى کشورشان را که دیده بودم، بر خود واجب دانستم، دورههائى از کتب آموزشى اسلامى را، در ردههاى مختلف فکرى تهیه و ارائه نمائیم، براى این کار، به یارى خدا، برنامه ویژهاى ترتیب داده و سلسله درسهاى «نقش ائمه در احیاى دین» را تدوین کردیم که بخش اول آن به نام «اصطلاحات اسلامى» مقدمه این کتاب قرار گرفته است.
شیوه و چینش مطالب
اصول و مبانى بحثها- در این کتاب- چنین است:
۱- روش بررسى اصول عقاید اسلامى- در این کتاب- برگرفته از آیات روشن قرآن کریم است. خداى متعال قرآن را به زبان عربى فرستاده، و فرموده: “إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ” ما آن را قرآنى به زبان عربى فرستادیم باشد که شما اندیشه کنید.
چون مقصود خداوند از «زبان عربى روشن»، زبان عصر نزول قرآن است، به خاطر فاصله زمانى عصر ما از عصر نزول، از کاربرد زبان عرب عصر نزول، در مواردى از تفسیر آیات، به کتابهاى لغت عرب مراجعه شده است.
براى شناخت بهتر تفسیر آیات، به روایات سیره و حدیث، مراجعه شده است. از این رو، در مباحث کتاب، به سه گونه از انواع تفسیر قرآن کریم، اعتماد شده است:
أ- تفسیر روائى: تفسیر آیات به وسیله روایات، مانند آنچه سیوطى در تفسیر (الدر المنثور) و بحرانى در تفسیر (البرهان) خود آوردهاند، جز آنکه من، تنها به روایاتى که صحّتش را پذیرفتهام اعتماد کردهام، در حالى که سیوطى هر روایتى را که به دستش رسیده، در تفسیر خود، آورده است، آنگونه که برخى از روایات منقوله، برخى دیگر را نقض مىکند، بدین سبب پارهاى از روایاتش را، در این کتاب، نقد و بررسى شده است.
در مراجعه به کتابهاى حدیث، احادیث مورد اعتماد را از همه کتب معتبر مسلمانان، اعم از صحاح و مسانید و سنن و غیره، برگرفته و به اخذ حدیث از مکتب خاصى بسنده نکرده است. گاهى نیز، به بررسى تطبیقى و مقارن بین حدیثى با حدیث دیگر پرداخته، و دیدگاهى را که بر یکى از دو حدیث اعتماد کرده با رأى دیگر مقایسه، و با اشاره به صاحب رأى، برداشت خود را با آوردن دلیل، تقویت و اثبات کردهاست.
در فهم و درایت حدیث، روش بزرگان حدیث تا سده ششم هجرى را برگزیده است.
ب- تفسیر لغوى: تفسیر آیات با اشاره به معناى واژهها و اصطلاحات، بدان گونه که سیوطى در روایاتش از ابن عباس و غیر او آورده است، و چون دانشمندان لغوى گاهى با آوردن معناى حقیقى و مجازى کلمه، بحث را به درازا مىکشند، از این روش دورى شده و آن معنائى را که با سیاق آیه سازگار است، آورده شده است.
ت- تفسیر موضوعى: تفسیر آیات یک موضوع در کنار هم، مانند آنچه فقها در تفسیرشان از آیات احکام آوردهاند.
چون اکثر آیات قرآن مجید، بیش از یک مقصود را در خود دارد، از الفاظ آیات، فقط آن بخشى را که ویژه و مربوط به بحث مىشود، آورده و غیر آن را ترک شده تا جمع بندى مطالب براى دانشجویان آسان گردد. بدین سبب گاهى یک آیه، چندین بار در مباحث پیوسته، به تناسب معانى آن با موضوعات بحثها تکرار مىشود. همچنین گاهى معناى یک لفظ قرآنى، به دلیل فاصله موضوعات و امکان فراموشى، یا تغییر معنى در محل جدید با موضع قبلى، تکرار مىگردد.
در استفاده از روایات نیز، گاهى علاوه بر روایاتى که در تفسیر و توضیح آیات آمده، به روایاتى هم که در بردارنده شرح و بیان بخشى از جوانب بحث مىباشد، مراجعه شده، زیرا، جمعبندى و فراگیرى همه اطراف بحث، چنین ضرورتى را ایجاب مىکرده است.
در برخى از مباحث، به آنچه در تورات و انجیل، در تایید و تصدیق دیدگاه ما آمده، به ویژه در موارد ذیل، استشهاد شده است:
أ- داستان پیامبران؛ زیرا قدیمترین نصّ تاریخى از سیره پیامبران قبل از نبىّ خاتم(ص) در تورات و انجیل است، و خداى متعال در قرآن کریم به آنچه در تورات، درباره تحریم اسرائیل بر خود، آمده، استشهاد کرده و فرموده:
“کُلُّ الطَّعامِ کانَ حِلًّا لِبَنِی إِسْرائِیلَ إِلَّا ما حَرَّمَ إِسْرائِیلُ عَلى نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْراهُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْراهِ فَاتْلُوها إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ”
همه خوردنیها بر بنى اسرائیل روا بود، جز آنچه اسرائیل (- یعقوب) پیش از آمدن تورات بر خود حرام کرد. بگو: تورات را بیاورید و بخوانید اگر راست مىگوئید.
بدیهى است از داستانهاى این دو کتاب، آنچه که در بردارنده نسبتهاى ناروا به خداوند و رسولان و انبیاى او باشد- و ساحت قدس ربوبى و انبیاى گرامیش پاک و منزه از آنند- و نیز مطالب مخالف علم و عقل آنها، رها شده است.
ب- آنچه از مژده و بشارات درباره بعثت خاتم انبیاء(ص)، در این دو کتاب آمده، چنانکه قرآن کریم، به بشارت عیسى(ع) استشهاد کرده، و فرموده:
“وَ إِذْ قالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یا بَنِی إِسْرائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراهِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ…”
و آنگاه که عیسى بن مریم گفت: اى بنى اسرائیل! من فرستاده خدا به سوى شمایم، و با آمدنم پیش گوئیهاى تورات درباره خودم را اثبات کرده و آمدن پیامبرى به نام احمد را، پس از خود، مژده مىدهم…
در ذکر مطالب، تا حد امکان، از آوردن اصطلاحات علمى دورى جسته، و تعبیرات علمى با عباراتى در خور فهم خواننده عادى، آمده است
در آوردن دیدگاهها و نظرات، در موضوع بحث، به ذکر دیدگاه انتخابى خود نویسنده با دلیل آن، بسنده شده است.
خلاصه آنکه، سلسله عقاید اسلام در این کتاب را، همانگونه که در قرآن کریم آمده، ترتیب داده شده است. مجموعهاى هماهنگ و همگون که، هر بخشى بخش دیگر را تکمیل کرده، و مبحث پیشین راهگشاى موضوع بحث آینده مىگردد. و با این اسلوب است که عقاید اسلام و حکمت آن دانسته مىشود.
ساختار
وقتى براى بررسى عقاید اسلام، به ژرفاى عمیق قرآن کریم نزدیک شویم، میبینیم: قرآن کریم عقاید اسلام را چنان ساده و روان عرضه مىکند که، هر کس زبان عرب را بداند و به سن بلوغ و رشد عقلى رسیده و مخاطب فرموده “یا ایّها الناس” باشد، کلام خدا را پس از این خطاب، به خوبى درک مىکند.
ولى افسوس که، دانشمندان در تفسیر قرآن، به فلسفه فیلسوفان و عرفان صوفیان و کلام متکلمان و روایات اسرائیلى، و دیگر روایات بررسى نشده منسوب به رسول خدا(ص)، اعتماد کرده، و آیات قرآن کریم را به کمک آنها، تأویل و تفسیر نمودهاند. و با این کار، از «عقاید اسلام» طلسم و معمّا و چیستانهائى ساختهاند که غیر از دانایان به روش علمى علما، در فنون بلاغت و منطق و کلام و فلسفه، و مانند آنها، هیچکس را یاراى فهم آن نیست. این روشها باعث گردید تا مسلمانان به تفرقه گرایند، و به گروههاى معتزله و اشاعره و مرجئه و… تقسیم گردند.
ایشان ابتدا خواننده را با تعاریف لغات مصطلح از کتابهاى لغت معتبر آشنا مىسازد و سپس به توضیح و شرح هر یک از لغات و کلمات مورد بحث و مواد اصلى آنها در اصطلاح اسلامى و لغوى مىپردازد تا جهات و اسباب اختلاف در هر یک از دو اصطلاح اسلامى و لغوى را آشکار سازد، و همه این زحمات و تلاشها را از آن رو متحمل مىشود که زمینه بحث را آماده و امکان استنتاج و بهرهگیرى صحیح و اساسى را فراهم نماید.
بدین خاطر، خواننده با مطالعه کتاب احساس مىکند عقاید اسلام را بگونهاى کامل و فراگیر با شیوهاى علمى و جدید و روشن، به دور از پیچیدگى و ابهام، دریافته است؛ و با مطالعه آن خود را از مراجعه به دیگر کتب اعتقادى بىنیاز مىبیند، و این چیزى است که به ندرت در کتابهاى دیگر یافت مىشود، به ویژه در دورههاى اعتقادى که به پیچیدگى و ابهام و تکرار در سطوح علمى اسلامى مشهور شدهاند.
همچنین خواننده، با درک همه جانبه عقاید اسلام در این کتاب، خود را در مقابل تلاش جدیدى براى فهم قرآن و روش تازهاى از تفسیر آن مىبیند، و این همه مرهون شیوه و اسلوب ویژهاى است که علامه عسکرى در برخورد با آیات قرآنى به کار گرفته است. همچنانچه ذکر شد کتاب در سه جلد میباشد که در:
جلد اول
با فهرست مطالب و آنگاه مقدمهاى از مؤلف کتاب شروع میشود، سپس به بحث در مورد میثاق و آیه کریمه “أ لست بربکم” وتفسیر آیه و اینکه انسان مجبور محیط و پدر و مادر نیست، میپردازد. و به مباحثى از از قبیل میپردازد
معناى اله در کتابهاى لغت
معناى اله در محاورات و گفتگوهاى مردم عرب زبان
معناى اله در اصطلاح اسلامى
معناى لا اله الا الله
آیا خداوند دختر و پسر دارد؟
و فشردهاى از بحث گذشته میپردازد.
در ادامه به مباحثى از این قبیل میپردازد:
۱- منظور از:
أ- سماء
ب- السموات
۲- منظور از الأرض
۳- بحث از آفرینش سموات و ارض، جن و شیاطین میپردازد که در این باب مباحثى از از این قبیل بحث میکند:
أ- جن و جان
ب- شیطان
ت- ابلیس
ایشان در ذیل این مباحث از امتحان خدا از مخلوقات، و همچنین حضرت آدم در چه بهشتى بودند و در کجا بود بحث مىکند و بحث از امتحان الهى و دگرگونى احوال و سپس به شرح آیات و تفسیر آن در روایات در این زمینه پرداخته است.
بعد از آن مباحثى در زمینه ربوبیت ربّ، مرحله به مرحله و از حالى به حالى دیگر، به تربیت مربوبش مىپردازد تا وى به درجه کمال برسد. خداى سبحان به مقتضاى ربوبیتش نظامى را براى انسان و متناسب با فطرت او تشریع فرموده و براى این نظام حاملان و حافظانى قرار داده است به نام پیامبران و اوصیاء پیامبران، و فرموده است: “لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّهٌ بَعْدَ الرُّسُلِ”. تا مردمان را پس از (ارسال) پیامبران بر خداوند حجتى نباشد. و امام على(ع) وصى خاتم پیامبران(ص) نیز فرموده است: “لا تخلو الارض من قائم للّه بحجّه، اما ظاهرا مشهورا أو خائفا مغمورا لئلا تبطل حججه و بیناته”. هیچگاه زمین از قیام کننده به حق براى خدا خالى نخواهد ماند، خواه ظاهر و آشکار باشد یا [از بیم دشمنان] پنهان و در خفا، تا دلایل و براهین الهى باطل نگردند.
سپس انواع هدایت رب العالمین براى اصناف خلق پرداخته که
آموزش مستقیم فرشتگان
تسخیر مسخرات
هدایت حیوانات با الهام
آموزش انسان و جن به واسطه پیامبران میباشد.
بخش بعد که درباره دین و اسلام میباشد از موضوعاتى چون
معناى دین
اسلام و مسلمان
مؤمن و منافق
اسلام نامى براى همه شرایع
تحریف شرایع گذشته و تحریف نام آنها
اسلام با فطرت انسان سازگار است، مباحثى مطرح نموده است.
و نیز در مبحث «مبلغان الهى، آموزگاران مردم» به طور فشرده از اخبار ایشان سخن گفته، زیرا شرح مفصل آنها موجب گسستن مباحث از یکدیگر مىگردید و یکپارچگى و انسجام آنها از میان مىرفت و در آن صورت زنجیروار بودن عقاید اسلام از مبدأ تا معاد و اینکه این عقاید چگونه یکى هادى دیگرى و ناظر بر آن است، براى پژوهشگر پنهان مىماند. از این رو، درباره موقعیتهاى استثنایى بنى اسرائیل که به خاطر زمان و مکان، احکام استثنایى را براى ایشان موجب گردیده است، سخن به کوتاهى بیان شده است.
بخش بعد صفات مبلغین الهى، عصمت از گناهان و اینکه ابلیس بر جانشینان خدا در زمین سلطهاى ندارد به همراه شرح کلمات و تأویل آیات و آثار عمل و جاودانگى آن و سرایت برکت و شومى از برخى کارها بر زمان و مکان و عصمت جانشینان خدا از گناه بدان خاطر که آن را مىبینند و همچنین روایات دروغینى که بر نبى خدا، داود(ع)، درباره ازدواج با بیوه اوریا بستند و بر خاتم انبیاء(ص) درباره ازدواج با زینب مطلقه زید نسبت دادند و حکمت این دو ازدواج مطالبى را عنوان نموده است.
بخش بعدى مربوط به مبارزات انبیا علیهمالسلام برای «توحید الوهیت» است.
در تمام این مباحث و بخشهاى کتاب، هر جا که نیاز بوده است به شرح کلمات و تفسیر آیات و همچنین فشرده و نتیجه بحث اشاره شده است.
جلد دوم کتاب
با فهرست و مقدمهاى شروع و سپس نمودار مباحث این جلد عنوان شده است که به این اجمال میباشد: نسخ در دوره پیامبران صاحب شریعت و وحدت شرایع آدم و نوح و ابراهیم و محمد(ص)، اصطلاح نسخ و آیه و معناى آنها میباشد. در بخش بعدى میگوید که ربّ العالمین انسان را به آثار عمل چند نوع پاداش مىدهد:
أ- پاداش دنیوى
ب- پاداش اخروى
ت- به هنگام مرگ
ث- در قبر
ج- در محشر و قیامت
ح- در بهشت و دوزخ
خ- پاداش صبر
سپس در این بخش از شایستگى شفاعت و در بحث شفاعت مطالبى از این قبیل ذکر مىکند:
أ- تعریف شفاعت
ب- شفاعت در قرآن
ت- شفاعت در روایات، سخن میگوید.
در قسمت بعدى از اسماء و صفات” ربّ العالمین” چون:
أ- معناى اسم
ب- رحمان
ت- رحیم
ث- ذو العرش و ربّ العرش سخن به میان میآورد.
همچنین از معناى: ” و للّه الأسماء الحسنى”، ” مشیّت اللّه”، “ربّ العالمین”، “بداء یا محو و اثبات”، معناى بداء، بداء در اصطلاح علماى عقاید، بداء در قرآن کریم، بداء در روایات مکتب خلفا، بداء در روایات مکتب اهلبیت علیهمالسّلام مطالبى را عنوان مى دارد. سپس از جبر و تفویص و اختیار و معناى آنها میگوید.
در بخش بعد دربارهى قضا و قدر حول دو امر بحث مىکند:
أ- معناى قضا و قدر
ب- روایات امامان اهلبیت علیهمالسّلام درباره قضا و قدر
در فصل آخر این کتاب به راههاى بحث و بررسى در عقاید اسلامى و برترى راه اهلبیت علیهمالسلام میپردازد و اختلافات عقیدتى، ریشه و تاریخ آنها را بیان مى دارد. و سپس اصول و مبانى مکتب اهلبیت علیهمالسلام در بررسى عقاید اسلامى و راه اهلبیت علیهمالسلام که راه قرآن میباشد را توضیح میدهند و جایگاه «عقل» در مکتب اهلبیت علیهمالسلام و اینکه عقل نیازمند وحى است و جایگاه نقل را و همچنین بىاعتبارى خبر واحد در عقاید را اشاره میکنند.
و در طى پیوستى ابتداى آفرینش و برخى صفات آفریدگان در روایات را تبیین مى دارند وکون و هستى یا عالم طبیعت در قرآن کریم را توضیح میدهند که: قرآن کریم که آخرین کتاب آسمانى است، با روشنى هر چه تمامتر، از حقایق اساسى عالم هستى و آفرینش آن پرده برمىدارد و توضیح مىدهد که: هر چه در «کون و هستى» است نشان آفرینش «خداى خالق و ربّ العالمین» است.خداوند، ماه و خورشید و آسمانها و زمین و ما بین آنها راى در اندازه متناسب آفریده است.
قرآن کریم در این باره مىفرماید: “بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ”.
«هستى بخش آسمانها و زمین اوست. و هر گاه فرمان شدن چیزى را صادر کند، تنها مىگوید: موجود باش! و آن چیز، فورى موجود مىشود».
واژه «بدیع» در آیه دلیل آن است که خداوند اشیاء را از نیستى به هستى آورده است.
علّامه راغب اصفهانى در کتاب «مفردات» مىگوید: «واژه «بدع» به معناى آن است که چیزى بدون نیاز به
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 