پاورپوینت کامل رضا بن محمدهادی همدانی نجفی ۲۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رضا بن محمدهادی همدانی نجفی ۲۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رضا بن محمدهادی همدانی نجفی ۲۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل رضا بن محمدهادی همدانی نجفی ۲۷ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ تحصیلات
۲ خاندان
۳ ویژگی‌هاى اخلاقى
۴ گفتار بزرگان
۵ برخى نظریات علمى ایشان
۶ اساتید
۷ شاگردان
۸ تألیفات
۹ وفات
۱۰ وابسته‌ها

تحصیلات

از دوران کودکى او اطلاع دقیقى در دست نیست و تا قبل از هجرت به سامرا گمنام و ناشناخته بوده است، اما پس از حضور در درس میرزاى شیرازى معروف (متوفاى ۱۳۱۲ قمرى) و نوشتن تقریرات درس ایشان به تدریج در بین علما و فضلا شهرت پیدا کرده و در زمر اعاظم شاگردان میرزاى شیرازى محسوب مى‌شود.

او در زمان حیات استادش به نجف اشرف برمى‌گردد و در آنجا به تدریس و تألیف و امامت جماعات و دیگر وظایف شرعى مشغول مى‌شود.

اولین کسى که عظمت علمى او را در آن شهر درک مى‌کند، شیخ احمد بن صاحب جواهر بوده که مشهور و معروف به تیزهوشى و زیرکى بوده است. او پس از شناختن مقام علمى این مرد بزرگ به تبلیغ علمى او مى‌پردازد به طورى که آل صاحب جواهر در زمان حیات و پس از حیات شیخ احمد در درس آقا رضا شرکت مى‌کرده‌اند.

شیخ احمد در رابطه با حضور آل صاحب جواهر در درس این چنین مى‌گفته که: «إنّى أراعی آل صاحب جواهر».

او شاگردان بزرگى همچون سید حسن صدر، شیخ احمد کاشف الغطا، شیخ محمد محسن تهرانى، مشهور به آقا بزرگ، صاحب الذریعه إلى تصانیف الشیعه و سید محسن حسینى عاملى، صاحب أعیان الشیعه در محضر این عالم ربانى پرورش پیدا مى‌کنند.

خاندان

آقا رضا همدانى پسرى مؤدب و خوش اخلاق بنام شیخ محمد داشت که تا معالم درس خواند، اما پس از رسیدن به این مرحله از دروس حوزوى به بازار رفته و سرگرم یاد گرفتن حرف صنعتى شد و سپس به همدان رفت و از او اطلاع دقیقى در دست نیست.

آقا رضا همدانى چهار دختر داشت و دامادهاى او، شیخ میرزا نجم‌الدین محمد تهرانى عسکرى، سید مرتضى بن محمدتقى شاه عبدالعظیمى، شیخ حسن على فاضل مقدس همدانى (متوفاى ۱۳۷۰ قمرى) و شیخ على، خواهر زاد او بودند. در رابطه با شیخ على در أعیان الشیعه اینطور آمده است: «کان فاضلاً معتدل السلیقه تقیاً ورعاً من وجوه تلامیذ خاله و لو کان عمّر لکان خلیفته» (أعیان الشیعه ج ۸ ص ۳۶۷)

پس از وفات میرزاى شیرازى در سال ۱۳۱۲ هجرى قمرى، زمانى که آقا رضا در نجف اشرف به تدریس و تعلیم و تحقیق مشغول بود، مردم به او رجوع کرده و عده‌اى از خواص علما نیز از او خواستند که فتاواى خود را در اختیار مقلدین قرار دهد. ایشان به ناچار به کتاب نجاه العباد حاشیه و تعلیقه مى‌زنند، امّا با این حال مسئولیتها و شؤونات ریاست و زعامت را نمى‌پسندید و به دشوارى این مسئولیت را قبول مى‌کند و زمان زیادى طول نمى‌کشد که به بیمارى فراموشى مبتلا مى‌شوند و از فتوا دادن و پذیرش وجوهات خوددارى مى‌کنند و صرفا به تدریس مى‌پردازد.

ویژگی‌هاى اخلاقى

آقا رضا به جاى گفتار با عمل خویش به مردم و شاگردانش درس اخلاق و تعبدبه دستورات دینى را مى‌داد. در تمام زندگیش کسى از او لغزش یا گناه صغیره‌اى را مشاهده نکرد و این تأثیر بسزایى در شاگردانش داشت.

در هیچ مجلسى کسى از او غیبتى نمى‌شنید و اجازه نمى‌داد در مجلس او غیبت شود و با طرح مباحث علمى از غیبت دیگران جلوگیرى مى‌کرد. اگر طلاب از کسى حرفى مى‌زدند تا او وارد مى‌شد سکوت می‌کردند و ادامه نمى‌دادند.

ساده زیستى از خصوصیات بارز او بود. قبل و پس از مرجعیت در روش زندگى و مسکن و خوراک و پوشاک او تغییرى دیده نشد. احتیاجات و مواد مورد نیاز خانه را خودش خریدارى مى‌کرد. او در ابتداى زندگى در نجف اشرف در خان کوچکى در فقر و سختى زندگى مى‌کرد و حتى بعد از مرجعیت، وضع زندگیش تغییرى نکرد و این وجوهات را به مستحقین مى‌داد.

اگر چه در آن زمان مرسوم بود که شبها در جلوى علما و بزرگان چراغى را به حرکت در مى‌آوردند، امّا آقا رضا حاضر به این کار نبود و در شب و روز به تنهایى راه مى‌رفت.

از خصوصیات دیگر او تواضع بیش از حد او بود. با شاگردان و نزدیکانش طورى مى‌نشست که گویا یکى از آنان است. از شهرت و خودنمایى دورى مى‌کرد. در روزهاى عید نمى‌نشست تا به دیدار او بروند.

خیلى زاهدانه لباس مى‌پوشید به طورى که کسى تشخیص نمى‌داد او از مراجع است. هر کس بر او وارد مى‌شد او مى‌ایستاد و حتى در بین تدریس اگر طلبه‌اى وارد مى‌شد مى‌ایستاد در حالى که دیگران نشسته بودند.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.