پاورپوینت کامل رسالت اخلاق در تکامل انسان ۲۸ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رسالت اخلاق در تکامل انسان ۲۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رسالت اخلاق در تکامل انسان ۲۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل رسالت اخلاق در تکامل انسان ۲۸ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ساختار
۲ گزارش محتوا
۳ وضعیت کتاب
۴ پانویس
۵ منابع مقاله

ساختار

کتاب با مقدمه نویسنده آغاز شده است. این اثر، شکل بسط یافته مقالات نویسنده درباره اخلاق اسلامى منتشره در مجله مکتب اسلام است که در آن با بهره‌گیرى از آیات و روایات و استفاده از آراى دانشمندان علم اخلاق و روان‌شناسى، مهم‌ترین مباحث اخلاقى را در چهارده فصل به بحث کشیده است. توان‌هاى نهفته در طبیعت بشر، عقل و وجدان، شخصیت و وظیفه‌شناسى، نقش ایمان در آرامش‌بخشى، قدردانى، شکیبایى، عزّت و شرافت‌جویى، اعتماد به نفس، بیم و امید و مباحثى از این دست، محتواى کتاب را تشکیل می‌دهد[۱]

نویسنده یکى از مهم‌ترین عواملى را که در پشت صحنه پیروزى یا شکست‌هاى جوامع نهفته است، عامل اخلاقى مى‌داند که به دلیل برداشت‌ها و مکتب‌هاى متعدد اخلاقى، انسان امروزى را بیش از پیش متحیر و سرگردان نموده است.

موضوعات ارائه‌شده این اثر با سیرى منطقى و طبیعى، نقش اخلاق و اصول اخلاقى را در پیشرفت انسان بررسى مى‌کند. در فصل‌هاى ابتدایى، نویسنده ابتدا به تبیین و کنکاش مفاهیم اخلاق، طبیعت انسان، معناى تکامل بشر و عقل بشرى پرداخته است. در ادامه، با انتخاب سرفصل‌هاى اصول اخلاقى که عناوین فرعى متعددى را نیز در خود جاى داده‌اند، چگونگى رشد و تعالى انسان، با محوریت این سرفصل‌ها، مورد بررسى قرار گرفته است.

گزارش محتوا

در مقدمه، به اهمیت و جایگاه اخلاق اشاره شده است. نویسنده، معتقد است مهم‌ترین ضامن اجراى اصول انسانى و بزرگ‌ترین پشتوانه فضایل اخلاقى، ایمان مذهبى مى‌باشد که در صحنه مبارزه با احساسات و غرایز، انسان را بیمه مى‌کند[۲]

در فصل اول، طبیعت و انرژى‌هاى بشر مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. نویسنده در ابتداى بحث، به اثبات این نکته پرداخته که انسان به‌سوى کمال مى‌رود. به اعتقاد وى، انسان، تحت هر شرایط فردى و اجتماعى که قرار گیرد، به حکم فطرت و به مقتضاى عقل، کمال خود را خواهان است و رنج‌ها و سختى‌ها را به آروزى آینده روشن‌ترى بر خود هموار مى‌سازد و از نقطه آغازین نقص، به‌سوى کمال پیش رفته و هر گام که فراتر مى‌گذارد، کامل‌تر مى‌گردد و به علت داشتن ابعاد اندیشه و روح، آن چنان تکاملش ریشه‌دار، نیرومند و سریع است که تا ابدیت پیشروى مى‌کند[۳]

تزکیه نفس عامل تکامل است، بررسى علل جنایت، ارزنده‌ترین وظیفه انسان، آیا جانى بالفطره وجود دارد، فطرت پاک و بى‌آلایش، قید و آزادى، عادت و نقش مخرب یا سازنده آن، روشى که اسلام در پیش گرفت و عادت کودکى، عناوینى هستند که در این فصل، مورد بحث و بررسى قرار گرفته‌اند[۴]

در فصل دوم، عقل و وجدان، دو سرمایه سعادت‌بخش آدمى، دانسته شده‌اند. نویسنده معتقد است همیشه در میدان پهناور درون انسان، نبرد و پیکار سختى بین هوس‌ها و عقل و خرد درگیر است و دائما این دو نیروى متضاد، براى مغلوب کردن یکدیگر، کوشش و فعالیت مى‌کنند. به باور وى، براى اینکه از منافع نیروهاى درونى خود بهره‌بردارى کرده و از زیان آن‌ها در امان بمانیم، باید زمام تمایلات را به دست عقل بسپاریم و سایر غرایز و نیروها را به اطاعت کامل از آن واداریم. به عقیده او، این سرمایه گران‌بها، خطرات را به‌طور واقعى به ما مى‌شناساند و با آموختن طرز استفاده صحیح از نیروهاى درونى، به زندگى نظم و انضباط مى‌بخشد[۵]

بزرگ‌ترین امتیاز بشر، ظرفیت عقل، آیا وجدان همان تمایلات سرکوفته است، قلمرو فعالیت وجدان، قرآن و نداى فطرت، تکیه‌گاه عقل و وجدان و سفسطه‌بازى و دلیل‌تراشى، مباحث این فصل مى‌باشند[۶]

در فصل سوم، پرورش و تکامل شخصیت، مورد کنکاش قرار گرفته است. آنچه که افراد بشر را از یکدیگر متمایز مى‌سازد و مى‌توان به‌وسیله آن به ارزش ذاتى و مقام حقیقى هرکس پى برد، «شخصیت» است؛ با آنکه اشخاص از لحاظ صفات نوعى و واکنش‌هایى که میان مردم مشترک است و از جنبه عمومى حیات اجتماعى، به یکدیگر شبیه‌اند، درعین‌حال، از نظر خصایص طبیعى و تربیتى، هرکس داراى ویژگى‌هاى اختصاصى و صاحب صفات معینى است که وى را از سایر همنوعانش جدا مى‌سازد[۷]

به عقیده نویسنده، بحث از شخصیت، بحث از برخى ویژگى‌هاى فرد نیست، بلکه آنچه به مفهوم شخصیت مربوط مى‌شود، کل فرد است، با تمام اوصافى که دارد و در این مفهوم، هویت فرد؛ یعنى تمایز یک شخص از شخص دیگر نهفته است و مجموعه صفات متنوع و ان