پاورپوینت کامل جواب نامه تعزیت ۲۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جواب نامه تعزیت ۲۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جواب نامه تعزیت ۲۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل جواب نامه تعزیت ۲۲ اسلاید در PowerPoint :

چهارده رساله

پدیدآوران

سبزواری، محمدباقر (گردآورنده)

فخر رازی، محمد بن عمر (نویسنده)

ناشر

دانشگاه تهران

مکان نشر

تهران – ایران

سال نشر

۱۳۸۳ ش

چاپ

۲

شابک

‎۹۶۴-۰۳-۴۹۹۲-۵

موضوع

فلسفه اسلامی – مجموعه‌‏ها

کلام – مجموعه‌‏ها

کلام اهل سنت – مجموعه‌‏ها

کلام شیعه – مجموعه‌‏ها

زبان

فارسی

تعداد جلد

۱

کد کنگره

‏BBR‎‏ ‎‏۹‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏۲‎‏چ‎‏۹

نورلایب

مشاهده

جواب نامه تعزیت رسال حاضر جواب تعزیت نامه‌اى است که فخر رازى به مناسبت وفات فرزند سلطان بهاءالدین به رشت تحریر درآورده است.
این رساله به همراه سیزده رساله دیگر در کتابی به نام چهارده رساله به رشته تحریر در آمده و توسط محمدباقرسبزواری گردآوری گردیده است.

گزارش محتوا

رساله حاضر مشتمل بر ده فصل است:

فصل اوّل:

در فصل اوّل در قالب تمثیل موقعیّت روح انسانى را نسبت به بدن بیان مى‌کند که چون روح انسانى را در کشتى بدن نشانند و آن کشتى را در دریاى روزگار انداختند مردم گمان کردند که کشتى تن ساکن است و دریاى روزگار در حرکت و این اشتباه است زیرا که کشتى حیات جسمانى که به واسطه جسد حاصل مى‌شود در حرکت است.

فصل دوّم:

در فصل دوّم به فانى بودن بدن مادّى اشاره مى‌کند که در رهگذر تغییر و تحوّل بودن صلاحیّت بقاء را ندارد.

فصل سوّم:

در فصل سوّم مفصلا بیان مى‌شود که روح انسانى غیر از بدن اوست و دلایل زیادى براى اثبات این مطلب آورده شده است که به مهمّترین آنها اشاره مى‌شود:

هرانسانى باوجدان درمى‌یابد که حقیقت وى از زمان کودکى تا پیرى حقیقت واحدى است وى در هم احوال یک چیز است در حالیکه بدن یک چیز نیست و دائما در حال تغییر و تبدّل است پس روح غیر از بدن است
اگر انسان در حالت بیدارى بخواهد عالم غیب را مطالعه کند نمى‌تواند چون در وقت بیدارى بدن قوّت مى‌گیرد و روح ضعیف مى‌شود و بالعکس آدمى وقتى خواب است به راحتى مى‌تواند به عالم غیب راه یابد زیرا در این موقع روح قوّت مى‌یابد و بدن ضعیف مى‌شود پس روح غیر از بدن است.
هر چیزى که سبب فربه‌اى تن است آن‌چیز موجب نقصان روح است و هرچه سبب سعادت و خوشبختى روح است آن‌چیز موجب نقصان و ضعف تن است پس روح غیر از تن است.
اگر روح همان تن باشد نمى‌شود بیشتر از یک نقش بر لوح وجود او نوشت در حالیکه هزاران لوح بر صفح روح نقش مى‌بندد و این تغایر آنها را مى‌رساند.
انسان وقتى عمرش به چهل مى‌رسد تن او به ضعف و ناتوانى مى‌گراید در حالیکه عقل او به کمال مى‌رسد و این به جهت قوّت روحانى و ضعف جسمانى است که دو حقیقت جداگانه‌اند پس روح غیر از بدن است.
بدن انسان مرکز خون و صفرا و سودا و بلغم است که کثیف‌اند ولى روح انسان محل نورها و پاکیهاست و اختلاف محلّ‌ها ثابت مى‌کند که روح غیر از بدن است.

در این‌جا سؤالى مطرح مى‌شود که اگر روح غیر از بدن است در اینصورت آیا روح جزئى از اجزاى خدایتعالى
محسوب مى‌شود؟در جواب گفته مى‌شود که ابدا چنین نیست چون ذات الهى بسیط بوده و به هیچ وجه جزء و بعض برنمى‌دارد بلکه روح و تن آدمى براساس مراتب وجودى مخلوق حق‌تعالى هستند.

فصل چهارم:

در فصل چهارم به حقیقت مرگ اشاره مى‌شود براهین محکمى ارائه شده که روح انسان در ذات خودش، هیچ‌گونه احتیاجى به بدن و آلت ندارد ولى روح به‌واسطه این آلت کسب کمال نموده و به سعادت ابدى رهنمون مى‌شود ا