پاورپوینت کامل زین العابدین رهنما ۳۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زین العابدین رهنما ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زین العابدین رهنما ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل زین العابدین رهنما ۳۲ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ولادت
۲ بازگشت به ایران
۳ فعالیتها
۴ آثار
۵ آثار قرآنى
۶ وفات
۷ منابع مقاله
۸ وابسته‌ها

ولادت

او فرزند شیخ العراقین مازندرانى، در ۱۵ آذر ۱۲۷۳ خورشیدى در کربلا زاده شد.

او برادرزاد حاج شیخ عبدالله حائرى مازندرانى عارف نامى، و نو شیخ زین‌العابدین مازندرانى است که شهر و وطن خود را براى تحصیل فقه و اصول ترک نمود و در نجف نزد صاحب جواهر الکلام این دو رشته علوم عالی اسلامى را تحصیل کرد و اجاز اجتهاد خود را از آنجا گرفت و به کربلا رفت و در آنجا اقامت گزید و مرجعیت شیعه‌هاى کشورهاى مختلف از قبیل ایران، عراق، سوریه، لبنان و هند را به عهده داشت. رساله‌هاى علمى ایشان در هند به چندین چاپ رسید.

بازگشت به ایران

پس از فراگیرى علوم دینى و فلسفه و حکمت و ادبیات، زین‌العابدین رهنما در سن بیست و دو سالگى به همراه برادرش محمدرضا تجدد به تهران نقل مکان کرد و از جامعه روحانیت خارج شد. او با زکی حائرى دختر حاج شیخ عبدالله حائرى مازندرانى ازدواج کرد.

زین‌العابدین رهنما

فعالیتها

کار نویسندگى و روزنامه‌نگارى را نخست در مجل نوبهار به مدیریت ملک الشعراى بهار آغاز کرد.

سپس در بیست و شش سالگى مجل رهنما را منتشر ساخت و از ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۳‌ش روزنام ایران را که یکى از معتبرترین روزنامه‌هاى آن زمان به شمار مى‌رفت.در این زمان به زبانهاى عربى و ترکى و انگلیسى و فرانسه تسلط داشت. در همین سالها نمایند مجلس شوراى ملى نیز بود.

در کتابى به نام او که دربار رضاشاه، از ابتداى ظهورش تا شهریور ۲۰ نوشته است و یک فصل آن در مجل دنیا به چاپ رسیده است، این دوران را شرح مى‌دهد و در چندین فصل به شخصیت مدرس مى‌پردازد و به ایستادگى او در برابر سردار سپه:

«مدرس از پله‌ها بالا آمد.دید من ایستاده‌ام.پهلوى ایستاده.محمد خان ایستاده.صداى جمعیتى را مى‌شنیدم که مى‌گفتند: «مرده باد مدرس!زنده باد سردار سپه!» او ناگهان عبایش را زد زیر بغلش. توى سین جمعیت رفت و گفت: نگویید مرده باد مدرس! اگر مدرس بمیرد به شما پول نمى‌دهند که بیایید این حرفها را بزنید.بگویید زنده باد مدرس که رزق و روزى براى ما مى‌آورد! وقتى در دل جمعیت رفت، جمعیت انگار آتشى به آن افتاده، عقب کشید.آن وقت پایین آمد.به فاصل کمى جلو سردار سپه ایستاد و گفت: لوطى بازى در آورده‌اى؟ تحریک مى‌کنى که بگویند مرده باد مدرس؟…مرده باد صد سردار سپه مثل تو!. این را گفت و به طرف اطاقش رفت.سردار سپه سیاه شد ولى هیچ نگفت.با همه قدرتى که داشت از او مى‌ترسید…».

[کتاب او متأسفانه در بیست سال پیش سوزانده شد و فقط قسمتهایى از آن با صداى نویسنده روى نوار به جاى مانده است].

در سال ۱۳۱۳ در پى اختلافى با رضاخان و مقاله‌هایى که در روزنام ایران مى‌نوشت، چند ماه به زندان افتاد و سپس به لبنان تبعید شد و مدت هفت سال یعنى تا شهریور ۱۳۲۰ در آن سرزمین به سر برد.

آثار

در دوران تبعید کتاب ژاله را نوشت که بعدها در سال ۱۳۲۱ قسمتهایى از کتاب به صورت پاورقى در روزنام ایران منتشر شد. این کتاب که آخرین گفتار او دربار حکومت رضاشاه بود و ستمى که بر دانشگاهیان و سالخوردگان فرهنگى آن زمان مى‌رفت، به صورت جداگانه انتشار نیافته است.در مقدم این کتاب مى‌نویسد:

«از میهن عزیز دور افتاده بودم.عواملى که این دورى اجبارى را برایم فراهم کرده بود، رژیم دیکتاتورى و ستمگرى حکومت وقت بود که در آغاز به گون صداى عدالت و اصلاحات اجتماعى آمیخته به صداى آزادیخواهان ضد سلطنتى در سراسر ایران سر داده شد، ولى رفته رفته هر چه بیشتر پیش رفت صداى آزادیخواهان را بیشتر در حلقومشان خفه کرد، تا روزى که نتیج اعمال و شدتهاى خود را به گون خفت آورى ببیند و از میان برود.این عاقبت هر دیکتاتور و هر ستمگرى است در هر لباس و هر زمانى که باشد…زیرا یک کشور ممکن است با کفر باقى بماند و لیکن ممکن نیست با ظلم باقى بماند. الملک یبقى مع الکفر و لا یبقى مع الظلم».

کتاب پیامبر را نیز در همین دوران تبعید در لبنان نوشت که نخستین بار در دمشق و با مقدم دکتر رضا توفیق انتشار یافت.(۱۳۱۶ ش).کتاب پیامبر سه بار در دمشق منتشر شد.پس از بازگشت نویسنده به ایران (۱۳۲۰) در همین سرزمین انتشار یافت و تا امروز ۲۴ بار تجدید چاپ شده است.کتاب در سه جلد است و به زبانهاى فرانسه (ترجم هانرى ماسه)، انگلیسى(ترجم ال ول ساتن)، عربى، اردو، گجراتى و ایتالیایى نیز ترجمه شده است.

دکتر رضا توفیق دربار کتاب مى‌نویسد: «این کتاب یک اثر حماسى با عظمتى است که به نام پر افتخار محمد(ص)پیامبر تقدیم شده است و نویسنده از بعثت خیره کنند صاحب آن الهام گرفته است…تصورات زنده و بیدار با هیجانهاى روحى که تقریبا تمام وجود و قواى او را مى‌لرزاند واجد است.حتى این حالت هنگام سخن گویى و مذاکره در چیزهایى که مورد علاقه‌اش مى‌باشد دیده مى‌شود.مى‌توانم بگویم که او نقاش خلق شده است».(۱۳۱۴)

خود نویسنده مى‌گوید: «این کتاب را براى علما و فضلا ننوشتم.براى خدمت به علم و ت