پاورپوینت کامل ربع قرن مع العلامه الأمینی: شذرات من حیاته الشریفه ۱۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ربع قرن مع العلامه الأمینی: شذرات من حیاته الشریفه ۱۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ربع قرن مع العلامه الأمینی: شذرات من حیاته الشریفه ۱۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ربع قرن مع العلامه الأمینی: شذرات من حیاته الشریفه ۱۹ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ساختار
۲ گزارش محتوا
۳ وضعیت کتاب
۴ پانویس
۵ منابع مقاله
۶ وابسته‌ها

ساختار

کتاب حاضر از مقدمه مختصر نویسنده، زندگی‌نامه علامه امینى و متن اصلى کتاب تشکیل شده است. متن کتاب از فصل‌بندى و نظم خاصى پیروى نمى‌کند و نویسنده کتابش را به روش خاطره‌نویسى با استفاده از حافظه شفاهى و گاه برخى از اسناد تاریخى فراهم آورده است. وى خودش شاهد حوادث بوده است و برخى از مطالب را نیز به منابع استناد داده است.

گزارش محتوا

درباره محتواى این اثر به چند نکته اشاره مى‌شود:

نویسنده با بیان اینکه در سال ۱۳۷۵ق خداوند توفیق داد که براى معالجه بیمارى مؤمنى یارى‌گر باشم و کمک کنم؛ نوشته است: پس از اینکه بهبودى حاصل شد، هدیه‌اى زیبا به عنوان یادبود به من داد و این هدیه تابلویى چوبى بود که بر روى آن آیه قرآن در مورد روزه، کنده‌کارى شده بود: بسم اللّه الرّحمن الرّحیم یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ؛ نویسنده سپس افزوده است: این تابلو بسیار زیبا و باشکوه بود هیچ جایى براى نصب این تابلو در اتاق پذیرایى و سالن داخلى نیافتم غیر از اتاق غذاخورى، لذا آنرا بدون هیچ قصد و غرضى در آنجا قرار دادم و اتفاقاً چند روز تا ماه مبارک رمضان مانده بود، در همان ایام، علّامه امینى مهمان ما شد به هنگام صرف غذا، ناگاه، توجّه او به تابلویى که در مقابلش قرار داشت جلب شد. قبل از اینکه غذا را تناول کند در مورد تابلو سؤال کرد، من هم به سادگى در جواب او گفتم: این تابلو، هدیه است. علّامه به شوخى با تندى گفت: آنرا فورا پایین بیاور! من هم اطاعت امر کردم. سپس به او گفتم: چرا؟ گفت: مى‌خواهى من غذا بخورم در حالیکه این آیه شریفه مرا سفارش به روزه مى‌کند؟! تبسّمی‎کرد من هم خندیدم و آنگاه به معناى پربار کلامش پى بردم[۱]
یکى دیگر از خاطرات جالب نویسنده این است: روزى براى ناهار مهمان علّامه بودم. وى از مراحل تکمیل ساختمان کتابخانه و تدارکو مهیّا نمودن آن سخن مى‌گفت: من هم به دقت به سخنانش گوش مى‌دادم که ناگهان کلامش را قطع کرد و تبسمى زد. من هم توجهم را معطوف کردم او گفت: من این نکته لطیف را برایت تعریف مى‌کنم: روزى وارد خانه شدم، نوه‌هایم را دیدم که در حیاط بازى مى‌کنند. متوجه ورود من نشدند به دست یکى از آنها چراغ برقى خرابى بود که با آن خودنمایى مى‌کرد و به خود مى‌بالید، دیگرى به او گفت: هر گاه پدربزرگ آمد چراغ را از او مخفى کن و نگذار آنرا ببیند! کسى که چراغ در دستش بود پرسید؟ چرا؟ گفت: مى‌ترسم این چراغ را دست تو ببیند، آنرا بگیرد و به کتابخانه ببرد! نویسنده افزوده است: علّامه هیچ چیز گرانقدر و گرانبهایى در خانه نداشت مگر آنکه، آنرا به کتابخانه مى‌برد به طوریکه دیگر بچه‌ها نیز این نکته را فهمیده بودند و به یکدیگر هشدار مى‌دادند![۲]
همچنین نویسنده مطالب متعددى از شخصیت‌هاى علمى و فرهن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.