پاورپوینت کامل درج الدرر فی تفسیر القرآن العظیم ۲۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل درج الدرر فی تفسیر القرآن العظیم ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل درج الدرر فی تفسیر القرآن العظیم ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل درج الدرر فی تفسیر القرآن العظیم ۲۶ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ساختار
۲ گزارش محتوا
۳ وضعیت کتاب
۴ پانویس
۵ منابع مقاله

ساختار

مطالب در دو جلد سامان یافته و در ابتداى هر جلد، مقدمه مفصلى از محققان آمده است.

نویسنده از روش تفسیر قرآن به قرآن و قرآن به روایت، استفاده کرده و کتاب سرشار از جنبه‌هاى نحوى، ادبى قرآن کریم مى‌باشد.

گزارش محتوا

در مقدمه جلد اول، ابتدا به زندگى‌نامه نویسنده و کتاب او پرداخته شده و سپس، اقدامات تحقیقى صورت‌گرفته در آن، توضیح داده شده است.[۲]

در مقدمه جلد دوم، ابتدا روش نویسنده توضیح داده شده و سپس نسخ کتاب و روش تحقیق آن بیان گردیده است.[۳]

جرجانى تفسیرش را به‌اختصار رقم زده است؛ جز مواردى بسیار اندک، از جمله ذیل آیه «و ما ننسخ…» ، جرجانى آیه را با نسخ احکام مرتبط مى‌داند. او به آیه ۱۰۱ سوره نمل: «و إذا بدلنا آیه مکان آیه…» و نیز آیه ۳۹ سوره رعد: «یمحو الله ما یشاء و یثبت…» ، استناد مى‌کند؛ اما شگفتا که چونان پیشینیان و همگنانش بر طبل افترا مى‌کوبد و مى‌گوید: «امامیه» از شیعه، همانند یهود، «نسخ» را روا نمى‌دانند و نسخ را مانند «بداء» تلقى مى‌کنند و فرقى بین آن دو قائل نیستند و تردیدى نیست که کذب محض است.[۴]

جرجانى در این تفسیر، بیشتر از هر چیزى به جنبه‌هاى نحوى آیات قرآن پرداخته است. در تفسیر آیات، به‌ویژه تبیین واژه‌ها، از آیات دیگر بهره مى‌گیرد (تفسیر قرآن به قرآن)؛ براى مثال در تفسیر «رب» که آن را به معناى «سید» گرفته است، به آیه‌هاى «اذکرنی عند ربک» [۵]و «ارجع إلى ربک» [۶]استناد مى‌کند و این بهره‌گیرى، در تفسیر و تأویل آیات، حتى در برنمودن جهات ادبى آیات، بسى چشمگیر است.[۷]

در این کتاب، جنبه‌هاى ادبى چیره است. به‌گونه‌اى، کار جرجانى را مى‌توان به کار بیضاوى مانند کرد؛ یعنى او بیشتر مى‌کوشد جنبه‌هاى ادبى آیات را برنمایاند. در این جهت، او به معانى لغوى، جنبه‌هاى نحوى و تحلیل‌هاى ادبى روى مى‌آورد. جرجانى، ادیبى است چیره‌دست و موضع او در مسائل نحوى و ادبى تا حدودى براى دیگران، حجت. او گاه معانى و باریک‌بینى‌هاى معنایى را گزارش مى‌کند، بدون اینکه استشهاد کند و دیگرگاه براى استوارسازى معانى به‌دست‌داده از واژه‌ها، به منابع لغوى، ادبى و نحوى استشهاد مى‌کند؛ براى مثال، در تفسیر «فانفروا» مى‌گوید: «نفر»، خروج و رویارویى با دشمن است. در تفسیر «نقیب» که آن را «ضامن و امین مردم و یا گروهى ویژه مى‌داند»، به کالبدشکافى واژه مى‌پردازد و با توجه به ریشه واژه، دیدگاه برگزیده خود را استوار مى‌کند. جالب است بدانیم جرجانى در جایگاه ادیب و نحوى بزرگى – که در فرهنگ اسلامى از مکانت رفیعى برخوردار است – گاه تعلیل‌هاى نحویان را در تفسیر واژه مى‌آورد و آن‌گاه آن همه را، یکسر واهى دانسته، مى‌گوید: «علت‌ها واهى است و معنى واژه را تنها از طریق سماع مى‌توان دریافت»[۸]

جرجانى گاه به مخالفت با مفسران پرداخته… او در تفسیر حروف مقطعه در آغاز سوره بقره، بر این باور رفته است که: این حروف به‌اختصار نشانگر صفات الهى است و به‌مثل در «الم» گفته است که آن، مختصر «أنا اللطیف المجید» است و براى اثبات این نکته به اشعارى از شاعران عرب استناد کرده است که نشان‌دهنده مختصر آمدن کلمه یا جمله‌اى در ادب عربى و اشاره بدان با حروف عربى شایع بوده است.[۹]

در تفسیر «مالک یوم‌الدین» ، «مالک» را به «قاضى» تفسیر کرده است. این تفسیر در میان مفسران شهره نیست و به‌گونه‌اى جرجانى در این تفسیر یگانه است؛ یعنى این واژه با قرائت‌هاى مختلف «مالک، ملک، ملک» در میان مفسران به معناى «قاضى» نیست؛ گو اینکه خداوند متعال در قیامت قاضى است و درباره رفتار مؤمنان داورى خواهد کرد[۱۰]

این تفسیر از جنبه‌هاى بلاغى، اگرچه خالى نیست، اما این نمود، گسترده نیست و مى‌توان چنین گفت که ابعاد بلاغى کتاب، از اشاراتى لطیف و نکته‌هایى مختصر، فراتر نمى‌رود و به‌واقع این نکته شگفت