پاورپوینت کامل داراب نامه ۲۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل داراب نامه ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل داراب نامه ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل داراب نامه ۲۶ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ساختار
۲ گزارش محتوا
۳ وضعیت کتاب
۴ منابع مقاله

ساختار

این نثر پرارزش فارسى، به رغم گستردگى‌اش کامل نیست، بلکه پاره‌اى از داستان دلاویز اصلى به شمار مى‌رود. بارى، آن را سندى مى‌توان شمرد که براى روشن کردن تاریخ داستان‌سرایى در ایران و دگرگونى‌هاى این فن به کار مى‌آید. داستان داراب‌نامه، از دید لغوى، دستورى، تاریخى و مردم شناختى، بسیار سودمند است و به رغم، داستان‌هاى سده‌هاى بعدى، صحنه‌ها را به دقت فراوان توصیف مى‌کند و از رویدادهاى خُرد نیز سخن مى‌گوید؛ چنان‌که با خواندنش از چگونگى لشکر آرایى و میدان دارى و شیوه نواختن کوس جنگ و چند و چون جنگ افزارها و وسایل عیاران و شگفتى آفرینى‌هاى جادویان، آگاهى کاملى مى‌توان به دست آورد.

سازنده داستان‌هاى این کتاب، پیوسته عاطفه خواننده‌اش را برمى‌انگیزد و آن‌گاه که در سراشیبى ناامیدى و اندوه است، او را به اوج امید و شادمانى فرامى‌برد. متن داراب‌نامه، به شش دفتر بخش شده است و پاره‌هاى داستان در این بخش‌ها گنجانده شده‌اند.

گزارش محتوا

درون‌مایه داراب‌نامه، دل‌چسب و دل‌انگیز و از رویدادهاى قهرمانى و جنگى و عشقى پر است. قهرمانان اصلى این رویدادها، داراب و فیروز شاه و فرخ‌زاد از نسل رستم و ده‌ها پهلوان ایرانى دیگر و دسته‌اى از عیاران و جوان‌مردان ایرانند. آنان مردمانى راست‌گو، دادگر، پاک‌نهاد و آزاده و دلاور و بى‌باک و دین‌دار و شکست ناپذیر و فروتن و دشمنانشان، انسه‌گانهایى پست و فریب‌کار و ترسو و ستم‌گرند.

هنگامى که داراب، فرزند بهمن و نوه اسفندیار بر تخت شاهى نشست و به دادگسترى پرداخت، پهلوانى به نام پیل‌زور بن پیل‌تن از فرزندان رستم زال و وزیرانى به نام‌هاى روشنواى و طیطوس داشت. روزى مادر فرزندش هنگام زاییدن مرد و او از این ماجرا غم‌ناک بود و به این پیش‌آمد فال بد زد و فرزند را به دریا انداخت، اما از نداشتن فرزند اندوه‌ناک بود. طیطوس، حکیم یونانى طالع او را نیکو دید و دختر پادشاه بربر (قیدار) را براى داراب به زنى خواست. آن زن براى داراب فرزندى زایید که او را فیروز شاه نامید. فرزند پیل‌زور نیز در همان شب تولد فیروز به دنیا آمد و فرخ‌زاد نام گرفت. این دو هم‌زاد بزرگ شدند تا اینکه شبى فیروز شاه، عین الحیات دختر پادشاه یمن را در خواب دید و عاشق او شد. آن‌گاه با فرخ‌زاد پنهانى بدانجا رفت. پسران پادشاهان مصر، کشمیر، زنگبار، روم و… نیز عاشق این دختر بودند و پادشاه یمن دخترش را به هیچ یک از آنان نمى‌داد و از این رو، برخى از کشورها سپاهیان انبوه و پهلوانان نیرومندشان را به سوى یمن گسیل داشتند تا دختر را به زور بستانند. شاه‌زاده فیروز و فرخ‌زاد نزدیک یمن با آنان روبه‌رو شدند و همه آنان را شکست دادند و هنوز به یمن نرسیده بودند که به سرکوبى شمارى از گردن‌کشان و دشمنان سرسخت شاه یمن پرداختند. فیروز پس از این به نام غلام بازرگانى بدانجا رفت و شاه یمن بر اثر فداکارى‌هایش او را بزرگ داشت.

از سوى دیگر، عین الحیات نیز بر اثر دیدن تصویرهایى که سیاوش نقاش از این شاه‌زاده ایرانى کشیده و آنها را در بستان سراى وى چسبانده بود، دل‌داده فیروز شد، اما نمى‌توانست عشق را به کسى جز دایه‌اش باز گوید. وى دخترى تربیت شده و به هنرهاى نبرد و تیر اندازى و کمند اندازى آشنا بود. بنا بر این، شب هنگام به جایگاه شاه‌زاده ایرانى مى‌رفت و هر بار چند تن از سپاهیان وى را مى‌کشت. آن‌گاه پدرش چند هزار پاسدار گماشت تا این دزد گستاخ ناشناخته را دست‌گیر کنند. فیروز از نیامدن عین الحیات دل‌گیر شد و نزد دل‌دار خود رفت، اما هر دوى آنان را دست‌گیر کردند و نزد شاه بردند و شاه جان فشانى‌هاى گذشته فیروز را نادیده گرفت و به کشتنش فرمان داد. یکى از وزیران پاى‌مردى کرد و او را از مرگ رها ساخت و به زندان افکند. چندى بعد، سپاه بزرگى از زنگیان به خون‌خواهى پسر پادشاه خود به یمن حمله آوردند. پادشاه یمن فیروز و دخترش را به آنان سپرد و زنگباریان آن دو را به زندان افکندند.

با