پاورپوینت کامل آیه ۱ ناس ۵۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیه ۱ ناس ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیه ۱ ناس ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیه ۱ ناس ۵۰ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ترجمه های فارسی
۲ ترجمه های انگلیسی(English translations)
۳ معانی کلمات آیه
۴ نزول
۵ تفسیر آیه
۶ پانویس
۷ منابع

ترجمه های فارسی

بگو: من پناه می‌جویم به پروردگار آدمیان.

بگو: پناه می برم به پروردگار مردم

بگو: «پناه مى‌برم به پروردگار مردم،

بگو: به پروردگار مردم پناه مى‌برم،

بگو: پناه می‌برم به پروردگار مردم،

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Say, ‘I seek the protection of the Lord of humans,

Say: I seek refuge in the Lord of men,

Say: I seek refuge in the Lord of mankind,

Say: I seek refuge with the Lord and Cherisher of Mankind,

معانی کلمات آیه

ناس: مردم. جماعت در مجمع البیان آمده: ناس و بشر و انس نظیر هم هستند. اصل ناس اناس است در گفتن الناس به علّت الف و لام تعریف همزه آن حذف شده است.[۱]

نزول

«شیخ طوسى» گویند: دختران لبید بن اعصم یهودى سحر و جادو مى کردند و آن را در یازده گره مى بستند سپس این دو سوره(فلق و ناس) نازل گردید و این دو سوره را رسول خدا صلى الله علیه و آله به حسنین علیهماالسلام تعوید می‌فرمود.[۲]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)

سوره ناس‌

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‌

به نام خداوند بخشنده مهربان‌

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ «۱» مَلِکِ النَّاسِ «۲» إِلهِ النَّاسِ «۳» مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ «۴» الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ «۵» مِنَ الْجِنَّهِ وَ النَّاسِ «۶»

(اى پیامبر!) بگو: پناه مى‌برم به پروردگار آدمیان. پادشاه آدمیان. معبود آدمیان. از شرّ وسوسه شیطان. آن که اندیشه بد در دل مردمان افکند. از جنس جنّ باشد یا انسان.

نکته ها

در قرآن، بیش از ۳۰۰ مرتبه کلمه‌ «قُلْ» آمده که بسیارى از آنها فرمان خداوند به پیامبر است و در پاسخ مخالفان یا موافقان مى‌باشد.

کلمه «وسواس» هم به معناى موجود وسوسه‌گر مى‌آید و هم به معناى وسوسه و خطورات و افکار ناروا، ولى در اینجا به معناى وسوسه‌گر است.

گفتنِ کلمه‌ «أَعُوذُ» براى نجات از خطرات کافى نیست، بلکه باید در عمل نیز از عوامل خطرساز دورى کرد. وگرنه خانه را در مسیر سیل ساختن و نوشتن «اعوذ باللّه من السّیل» بر سر در خانه به منزله مسخره است. کسى که مى‌گوید: «أَعُوذُ بِاللَّهِ»، باید در عمل نیز از سرچشمه‌هاى فساد دورى کند.

اول چیزى که محسوس انسان است، رشد و تکامل و تربیت اوست، «بِرَبِّ النَّاسِ» بعد سیاست و تدبیر و حکومت. «مَلِکِ النَّاسِ» و همین که رشد او بالا رفت عبادت و پرستش‌

جلد ۱۰ – صفحه ۶۵۳

است. «إِلهِ النَّاسِ»

به کسى باید پناه برد که اسرار و وسوسه‌هاى درونى را مى‌شناسد. «یَعْلَمُ خائِنَهَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ» «۱» او از خیانت چشم‌ها و آنچه سینه‌ها پنهان مى‌کند آگاه است.

پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: شیطان بر دل انسان آرمیده است، هرگاه یاد خدا کند پنهان مى‌شود و هرگاه غافل شود او را وسوسه مى‌کند. فاذا ذکر العبد الله خنس … و اذا غفل وسوس‌ «۲»

کسانى که دیگران را به تردید و وسوسه مى‌اندازند، کار شیطانى مى‌کنند. مخالفان حضرت صالح به مردم مى‌گفتند: آیا شما علم دارید که صالح پیامبر است؟ و با این کلام در مردم تردید به وجود مى‌آوردند. «أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ» «۳»

در اول قرآن با «بِسْمِ اللَّهِ» از خدا استمداد کردیم و در آخر قرآن نیز به خدا پناه مى‌بریم.

«خناس» از «خنوس» به معناى پنهان شدن و عقب نشینى است. شیطان هم خودش مخفى است و هم کارش، اگر وسوسه او علنى باشد بر مردم مسلط نمى‌شود، ولى با تظاهر و توجیه در لباس زیبا جلوه مى‌کند و موفق مى‌شود. حضرت على علیه السلام مى‌فرماید: شیطان با ظاهرنمایى حق و باطل را بهم در مى‌آمیزد و بدین شکل بر طرفداران خود غالب مى‌شود.

«فهنالک یستولى الشیطان على اولیائه» «۴»

حالا که شیطان، خنّاس است، آنقدر مى‌رود و مى‌آید تا موفق شود، ما هم باید یاد خدا را زیاد کنیم.

در قرآن بارها از انسان انتقاد شده است که هرگاه گرفتار مى‌شود دعا مى‌کند و پناهندگى مى‌خواهد و همین که خطر رفع شد، گویا ما را نمى‌شناسد. «۵»

در این سوره چون وسوسه درون روح و قلب انسان جاى مى‌گیرد و با ایمان و عقل و فکر ما بازى مى‌کند، سه بار نام خداوند یاد شده است: «بِرَبِّ النَّاسِ‌، مَلِکِ النَّاسِ‌، إِلهِ النَّاسِ» اما در سوره فلق که شرور خارج از سینه‌هاست، یکبار نام خداوند مطرح است. «بِرَبِّ الْفَلَقِ»

آرى خطر انحراف فکرى و تأثیر آن در روح به مراتب بیشتر از خطرات خارجى است و

«۱». غافر، ۱۹.

«۲». بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۴۹.

«۳». اعراف، ۷۵.

«۴». نهج البلاغه، خطبه ۵۰.

«۵». یونس، ۱۱.

جلد ۱۰ – صفحه ۶۵۴

دشمنان فرهنگى و فکرى، از دشمنان نظامى و اقتصادى مرموزتر و خطرناکترند.

در روایات آمده است که شیطان از قبول توبه انسان از سوى خداوند ناراحت شد. یاران خود را جمع و از آنان استمداد کرد. هر کدام مطلبى گفتند، ولى یکى از آنها گفت: من انسان را وسوسه مى‌کنم و توبه را از یادش مى‌برم. ابلیس این طرح فراموشى توبه را پسندید. «۱»

حالا که او «بِرَبِّ النَّاسِ» است، پس شیوه‌هاى تربیتى دیگران را نپذیریم. حالا که او «مَلِکِ النَّاسِ» است، پس خود را برده دیگران قرار ندهیم و حالا که او «إِلهِ النَّاسِ» است، پس به غیر او دل نبندیم و این تفکر و اعتقاد بهترین وسیله پناهندگى از وسوسه‌هاست.

آنکه در سینه و قلب و روح مردم وسوسه مى‌کند، ممکن است از نژاد جن و شیطان باشد یا از نژاد انسان. آرى تطمیع‌ها و وعده‌ها، امروز و فردا کردن‌ها از جمله راههاى وسوسه است.

وسوسه شیطان نسبت به حضرت آدم و سایر اولیاى خدا در حدّ القا و پرتاب وسوسه است:

«فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطانُ» «۲»، «أَلْقَى الشَّیْطانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ» «۳» اما نسبت به عموم مردم، ورود و نفوذ وسوسه در دل و جان آنهاست. «یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ» البته نه به شکل سلطه بر دل انسان به گونه‌اى که راه گریزى از آن نباشد. زیرا قرآن در آیه‌اى دیگر مى‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ» «۴» هنگامى که شیطان‌ها به سراغ افراد باتقوا مى‌روند تا از طریق تماس، آنان را وسوسه کنند، آنان متوجه شده و اجازه نفوذ نمى‌دهند.

تکرار کلمه «ناس» در «بِرَبِّ النَّاسِ‌- مَلِکِ النَّاسِ‌- إِلهِ النَّاسِ» اشاره به آن است که ربوبیّت، حاکمیّت و الوهیّت خداوند عام است و اختصاص به فرد یا گروه یا نژاد خاصى از بشر ندارد.

اول‌ «بِرَبِّ النَّاسِ» آمد، بعد «مَلِکِ النَّاسِ» و سپس‌ «إِلهِ النَّاسِ»، شاید به خاطر آن که آنچه به فطرت نزدیکتر و ملموس‌تر است، پناهندگى به مربى است: «بِرَبِّ النَّاسِ»

چنانکه کودکان به هنگام خطر اول صداى مادر مى‌زنند، سپس کسى که قدرت دارد، «مَلِکِ‌

«۱». تفسیر نورالثقلین.

«۲». طه، ۱۲۰.

«۳». حج، ۵۲.

«۴». اعراف، ۲۰۱.

جلد ۱۰ – صفحه ۶۵۵

النَّاسِ» و در مرحله بعد سرچشمه رحمت و حیات. «إِلهِ النَّاسِ»

خداوند به نیازهاى انسان و خطراتى که او را تهدید مى‌کند آگاه است، ولى شیوه تربیت الهى آن است که انسان نیاز و استمداد و پناهندگى خود را به زبان آورد و فقر و احتیاج را به خود تلقین کند تا روحیه تواضع و تعبّد و تسلیم در او شکوفا شود. قُلْ أَعُوذُ …

به گفته پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله خاطرات و وسوسه‌هایى که بى‌اختیار بر انسان عارض مى‌شود، مادامى که از طرف انسان عملى صورت نگیرد، چیزى بر او نیست. «وضع عن امتى ما حدثت به نفسها ما لم یعمل به او یتکلم» «۱».

پیام ها

۱- پیامبر، امین وحى است و چیزى از خود

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.