پاورپوینت کامل آیه ۱ عبس ۶۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آیه ۱ عبس ۶۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیه ۱ عبس ۶۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آیه ۱ عبس ۶۸ اسلاید در PowerPoint :
محتویات
۱ ترجمه های فارسی
۲ ترجمه های انگلیسی(English translations)
۳ معانی کلمات آیه
۴ نزول
۵ تفسیر آیه
۶ پانویس
۷ منابع
ترجمه های فارسی
عبوس و ترشرو گشت.
چهره در هم کشید و روی گردانید،
چهره در هم کشید و روى گردانید،
روى را ترش کرد و سر برگردانید.
چهره در هم کشید و روی برتافت…
ترجمه های انگلیسی(English translations)
He frowned and turned away
He frowned and turned (his) back,
He frowned and turned away
(The Prophet) frowned and turned away,
معانی کلمات آیه
عبس: عبس (بر وزن فلس): روترش کردن و قیافه در هم کشیدن و رو ترش شدن، لازم و متعدى هر دو آمده است «عبس وجهه عبسا و عبوسا: کلح».
تولى: تولى اگر با «عن» باشد به معنى اعراض و اگر با «الى» باشد به معنى رو کردن آید، در آیه به معنى اعراض است.[۱]
نزول
شأن نزول آیات ۱ و ۲:
«شیخ طوسى» گویند: عده اى گویند: این آیات درباره مردى از بنىامیه نازل گردیده که با رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم همراه بود. وقتى که ابن اممکتوم آمد خود را جمع کرد و چهره خود را نسبت به او عبوس نمود و خواست با این عمل از ابن اممکتوم اعراض نموده و دورى جسته باشد سپس خداوند با نزول این آیه روش او را مذمت فرمود.
عده زیادى از مفسرین و نیز حشویه گویند: خود پیامبر نسبت به عبدالله بن اممکتوم عبوس شده بود و البته این قول فاسد است زیرا شأن رسول خدا صلی الله علیه و آله بالاتر و اجل از این گونه رفتار است در حالتى که در قرآن به خلق عظیم متصف گشته است و نیز خداوند درباره او فرماید: «وَلَوْ کنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک»[۲] و یا این که به او فرماید: «وَلا تَطْرُدِ الَّذِینَ یدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداهِ وَالْعَشِی».[۳]
و همچنین از عادات رسول خدا صلی الله علیه و آله حسن خلق او بوده است بنابراین یک چنین نسبتى را نمى توان به انبیاء داد زیرا انبیاء منزه از این گونه رفتار مى باشند.[۴]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
سیمای سوره عَبس
این سوره چهل و دو آیه دارد و در مکّه نازل شده است.
نام سوره از اولین آیه گرفته شده و به معناى چهره درهم کشیدن است.
گرچه شأن نزول آیات اولیه این سوره، برخورد نامناسبى است که با یک فرد نابینا صورت گرفته، امّا محور مطالب آن، همانند دیگر سورههاى مکّى، معاد و حوادث تکان دهنده قیامت و سرنوشتِ مؤمنان و کافران در آن روز است.
بیان گوشهاى از نعمتهاى خداوند به انسان و کفران و ناسپاسى او در برابر این نعمتها، بخشى دیگر از آیات این سوره را تشکیل مىدهد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
عَبَسَ وَ تَوَلَّى «۱» أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى «۲» وَ ما یُدْرِیکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّى «۳» أَوْ یَذَّکَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّکْرى «۴» أَمَّا مَنِ اسْتَغْنى «۵» فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى «۶» وَ ما عَلَیْکَ أَلَّا یَزَّکَّى «۷» وَ أَمَّا مَنْ جاءَکَ یَسْعى «۸» وَ هُوَ یَخْشى «۹» فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى «۱۰»
چهره درهم کشید و روى بر تافت. از اینکه نابینایى به سراغ او آمد. و تو چه دانى، شاید او در پى پاکى و پارسایى باشد. یا پند گیرد و آن پند سودش بخشد. امّا کسى که خود را بىنیاز مىبیند. پس تو به او مىپردازى. با آنکه اگر پاک نگردد، بر تو چیزى نیست. و امّا کسى که شتابان نزد تو آمد، در حالى که از خدا مىترسد، تو از او تغافل مىکنى و به دیگرى مىپردازى.
جلد ۱۰ – صفحه ۳۸۳
نکته ها
بر اساس روایات اهل سنّت، شخصى به نام عبداللّه بن امّ مکتوم که فردى نابینا بود، به مجلس پیامبر وارد شد، در حالى که آن حضرت با بزرگان قریش همچون ابوجهل و عُتبه جلسه داشت و آنان را به اسلام دعوت مىکرد. او که نابینا بود و حاضران را نمىدید، مکرّر از پیامبر مىخواست که قرآن بخواند تا او حفظ کند.
لذا نوعى کراهت و ناراحتى در چهره آن حضرت ظاهر شد. در اینجا بود که آیات اولیه سوره عبس نازل شد و آن حضرت را مورد عتاب و سرزنش قرار داد.
البتّه در آیات مورد بحث، دلالت روشنى بر اینکه شخص عبوس کننده، پیامبر بوده است وجود ندارد و روایات اهل سنّت، آن را مطرح کرده است. امّا در روایتى که از امام صادق علیه السلام رسیده، این آیات در شأن مردى از بنى امیّه نازل شده که در محضر پیامبر بوده و به هنگام ورود ابن مکتوم، چهره درهم کشید و روى بگرداند. «۱»
مرحوم سیّد مرتضى در کتاب متشابه القرآن، روایات اهل سنّت را مردود دانسته و با استناد به دیگر آیات قرآن مىفرماید:
خداوند اخلاق پیامبر را ستوده و درباره او فرموده است: «إِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ» «۲» تو داراى خلق نیکو و بزرگوارانه هستى ودر دو مورد آن حضرت را به تواضع در برابر مؤمنان سفارش نموده است: «وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ» «۳»، «وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ» «۴»
علاوه بر آنکه اگر پیامبر چنین اخلاقى داشت، بر اساس آیات دیگر قرآن، اصولًا در تبلیغ توفیقى نداشت. چنانکه خداوند خطاب به پیامبرش مىفرماید: «لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ» «۵» اگر تندخو و خشن بودى، مردم از اطراف تو پراکنده مىشدند.
ده آیه انتقاد به خاطر چهره درهم کشیدن و عبوس کردن در برابر نابینایى که براى او خنده و ترشرویى فرقى ندارد، نشان دهنده حساسیت اسلام در برخورد با طبقه محروم است.
مراد از «مَنِ اسْتَغْنى» یا بىنیازى مالى است که باعث مىشود شخص خود را برتر از
«۱». تفسیر المیزان.
«۲». قلم، ۴.
«۳». حجر، ۸۸.
«۴». شعراء، ۲۱۵.
«۵». آلعمران، ۱۵۹.
جلد ۱۰ – صفحه ۳۸۴
دیگران بداند و یا بىنیازى از ارشاد و هدایت است که شخص، دیگران را گمراه و منحرف ببیند. البتّه جمع میان هردو نیز ممکن است، یعنى شخص در اثر ثروت زیاد، گرفتار غرور شده و به سخن حق دیگران گوش فراندهد.
پیام ها
۱- نقص عضو نشانه نقص شخصیّت نیست. (احترام نابینایان و معلولین و افراد ناقص الخلقه لازم است.) «عَبَسَ وَ تَوَلَّى أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى»
۲- ارزش اخلاق به خاطر کمال ذاتى آن است، نه خوشایند دیگران. (نابینا که عبوس کننده را نمىبیند تا شاد یا ناراحت شود.) «عَبَسَ وَ تَوَلَّى أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى»
۳- اسلام با روحیه استکبار و تحقیر دیگران مخالف است. «ما یُدْرِیکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّى»
۴- به ظاهر افراد نمىتوان قضاوت کرد. (گاهى نابینا، از افرا بینا طالبتر است) الْأَعْمى … لَعَلَّهُ یَزَّکَّى
۵- میزان پذیرش افراد جامعه متفاوت است. در برابر ارشاد و دعوت پیامبر، گروهى تزکیه مىشوند و گروهى در حدّ تذکّر سود مىبرند. «یَزَّکَّى أَوْ یَذَّکَّرُ»
۶- تذکّر دادن، بى نتیجه نیست و اثر خود را مىگذارد. «یَذَّکَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّکْرى»
۷- اصل، ایمان انسانهاست نه ثروت و سرمایه آنها. أَمَّا مَنِ اسْتَغْنى أَمَّا مَنْ … یَخْشى
۸- پیامبر مسئول ارشاد مردم است نه اجبار آنان. «وَ ما عَلَیْکَ أَلَّا یَزَّکَّى»
۹- احساس بىنیازى محکوم است. جمله «أَمَّا مَنِ اسْتَغْنى» در مقام انتقاد است.
۱۰- احساس بىنیازى و خود را کامل و بى نیاز دانستن، سبب محروم شدن از تزکیه است. مَنِ اسْتَغْنى … أَلَّا یَزَّکَّى
۱۱- طبقه محروم با سرعت به سراغ اسلام مىآیند. «جاءَکَ یَسْعى»
۱۲- خشیت درونى با تلاش و حرکت بیرونى باید توأم باشد. «یَسْعى وَ هُوَ یَخْشى»
۱۳- راه خودسازى، درک محضر پیامبر و یا استاد ربّانى است. «جاءَکَ یَسْعى»
۱۴- در شیوه تبلیغ برخورد دوگانه با فقیر و غنى جایز نیست. «فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى- فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى»
تفسیر نور(۱۰جلدى)، ج۱۰، ص: ۳۸۵
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
عَبَسَ وَ تَوَلَّى «۱»
«۱» ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، (چ حیدرى ۱۳۹۱ هج)- ص ۱۴۹. در این مدرک و نیز در بحار الانوار ج ۹۲ ص ۳۲۰ حاصل ترجمه عبارت بدین صورت است: هر که قرائت کند عبس و تولى و اذا الشّمس کوّرت را …
جلد ۱۴ – صفحه ۴۸
شأن نزول- على بن ابراهیم قمى: ابن ام مکتوم مؤذّن حضرت پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم کور بود. روزى خدمت حضرت آمد. عثمان با جمعى بودند.
حضرت او را مقدّم بر عثمان داشت. پس روى ترش نمود عثمان و پشت کرد از پیغمبر. آیه شریفه نازل شد. «۱» عَبَسَ وَ تَوَلَّى: روى ترش کرد و پشت نمود، یعنى عثمان.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
عَبَسَ وَ تَوَلَّى «۱» أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى «۲» وَ ما یُدْرِیکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّى «۳» أَوْ یَذَّکَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّکْرى «۴»
أَمَّا مَنِ اسْتَغْنى «۵» فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى «۶» وَ ما عَلَیْکَ أَلاَّ یَزَّکَّى «۷» وَ أَمَّا مَنْ جاءَکَ یَسْعى «۸» وَ هُوَ یَخْشى «۹»
فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى «۱۰» کَلاَّ إِنَّها تَذْکِرَهٌ «۱۱» فَمَنْ شاءَ ذَکَرَهُ «۱۲» فِی صُحُفٍ مُکَرَّمَهٍ «۱۳» مَرْفُوعَهٍ مُطَهَّرَهٍ «۱۴»
بِأَیْدِی سَفَرَهٍ «۱۵» کِرامٍ بَرَرَهٍ «۱۶» قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَکْفَرَهُ «۱۷» مِنْ أَیِّ شَیْءٍ خَلَقَهُ «۱۸» مِنْ نُطْفَهٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ «۱۹»
ثُمَّ السَّبِیلَ یَسَّرَهُ «۲۰» ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقْبَرَهُ «۲۱» ثُمَّ إِذا شاءَ أَنْشَرَهُ «۲۲» کَلاَّ لَمَّا یَقْضِ ما أَمَرَهُ «۲۳»
ترجمه
چهره ترش نمود و روى گرداند
براى آنکه آمد نزد او آن مرد کور
و چه میدانى تو شاید او پاکیزه شود
یا پند گیرد پس نفع دهد او را پند
امّا کسیکه توانگر شد
پس تو باو متوجه میشوى
و باکى ندارى که پاکیزه نباشد
و امّا کسیکه آید نزد تو با آنکه کوشش میکند
و میترسد
پس تو از او بامر دیگر مشغول میشوى
نه چنین است همانا آن موجب تذکّر است
پس هر که خواهد متذکّر میشود بآن
در صحیفههائى گرامى داشته شده
در مقام بلندى پاکیزه
نگاه داشته شده در دست نویسندگان
گرامى نیکوکار
لعنت بر انسان کافر چه چیز ایجاب نموده کفر او را
از چه چیز آفریده او را
از نطفهاى آف
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 