پاورپوینت کامل امام چهارم، زین العابدین (ع) ۸۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل امام چهارم، زین العابدین (ع) ۸۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امام چهارم، زین العابدین (ع) ۸۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل امام چهارم، زین العابدین (ع) ۸۷ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ولادت

۱.۱ مادر امام سجاد(علیه السلام)

۲ کنیه، القاب و سیمای جضرت
۳ امام سجاد (علیه السلام) و قیام کربلا

۳.۱ پیش از شهادت پدر
۳.۲ وقایع پس از شهادت پدر
۳.۳ امام سجاد علیه السلام و اسارت

۳.۳.۱ در کاخ عبیدالله بن زیاد
۳.۳.۲ امام در دمشق

۴ اوضاع سیاسی در دوران امامت امام سجاد علیه السلام

۴.۱ امام و واقعه حره
۴.۲ امام و توابین
۴.۳ امام و مختار

۵ امام و شیعیان

۵.۱ انحراف شیعیان
۵.۲ تربیت شیعیان و اصحاب جدید
۵.۳ امام سجاد علیه السلام و بردگان

۶ امام سجاد علیه السلام و دعا
۷ شهادت امام سجاد علیه السلام
۸ آثار به جا مانده از امام سجاد علیه السلام

۸.۱ صحیفه سجادیه
۸.۲ دیگر آثار آن حضرت

۹ پانویس
۱۰ منابع

ولادت

به عقیده اکثر علمای شیعه ایشان در روز پنچشنبه، پنجم شعبان سال ۳۸ هجری به دنیا آمده اند.[۱] هر چند تاریخ های دیگری چون نهم شعبان یا نیمه جمادی الاولی یا بیست و ششم جمادی ثانی سال ۳۸ هجری نیز، به عنوان روز تولد ایشان ذکر شده است، اما به نظر اکثر علمای شیعه، همان تاریخ نخست، صحیح است. در مورد مکان تولد حضرت نیز عموم علمای شیعه، مدینه را مکان تولد ایشان می دانند.[۲] ولی شیخ باقر شریف قرشی، مکان تولد حضرت را کوفه می داند و دلیل آن را تولد حضرت در ایام حکومت جدشان حضرت علی (علیه السلام) عنوان کرده و معتقد است که امام حسین (علیه السلام) در آن زمان به همراه خانواده شان در کوفه زندگی می کرده‌اند[۳].

مادر امام سجاد(علیه السلام)

در بیشتر منابع روایی و حدیثی و منابع تاریخی مادر امام سجاد(علیه السلام) را از نسل پادشاهان ایران و دختر یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی روایت کرده اند.[۴] اما دکتر سید جعفر شهیدی در کتاب زندگانی علی بن حسین علیه اسلام، نقد جدی بر این روایت وارد کرده و ایشان را دختر یزدگرد سوم نمی داند. با این حال استدلال های ایشان به زعم دیگر نویسندگان مانند دکتر احمد مهدوی دامغانی، استدلال های متقن و قوی نیست. [۵]

نام مادر امام سجاد(علیه السلام) در کتب مختلف تاریخی، متفاوت است. ولی مشهورترین نام برای ایشان شهربانو است. به گفته شیخ صدوق مادر حضرت در زمان زایمان ایشان از دنیا می روند.[۶]

کنیه، القاب و سیمای جضرت

کنیه های امام عبارت اند از[۷]:

ابوالحسن
ابوالحسین
ابومحمد
ابوعبداللّه‏

اما القاب شریف امام علیه السلام که بیانگر خصلتهاى نیکو، و گویاى صفات برجسته و مکارم اخلاق آن حضرت و عظمت طاعت و عبادت او براى خداست چنین است[۸]:

زین العابدین: این لقب را جدّ بزرگوارشان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به ایشان مرحمت فرمودند و به دلیل عبادت فراوان ایشان بود که این لقب را به حضرت دادند و به قدرى به این لقب معروف و مشهور شدند که به صورت نام آن حضرت در آمد و جز ایشان کسى به این لقب نامیده نشد، و حقّا که ایشان زینت هر عبادت‌‏کننده و باعث افتخار هر فرمانبر و مطیع خدا بودند.
ذوالثّفنات‏: امام علیه السلام از آن رو به این لقب نامیده شدند که بر مواضع سجده حضرت آثارى چون پینه‏ هاى زانوى شتر ظاهر می شد.امام باقر علیه السلام، فرمودند:«پدرم در مواضع سجده‏اش، آثارى برآمده داشت که هر سال دو نوبت آنها را مى‏ برید؛ در هر نوبت پنج پینه را، از این جهت او را ذو الثّفنات گفتند.[۹]»۴
سجّاد: از جمله القاب شریف آن حضرت که بدان شهرت داشتند، لقب «سجّاد» است. و این به خاطر سجده‏ هاى فراوان ایشان بود.
زکى: به آن حضرت لقب زکى دادند، چون خداوند او را از هر آلودگى پاک و پاکیزه فرموده بود، همان گونه که از پدران بزرگوارش پلیدى را برداشته و پاک و پاکیزه قرار داده است.
امین:از جمله القاب شریف آن حضرت که بدان معروف بود، لقب «امین» است، زیرا که امام علیه السلام نمونه والاى این صفت ارزنده بود، ایشان می فرمایند: «اگر قاتل پدرم، شمشیرى را که بدان وسیله پدرم را به قتل رسانده در نزد من به امانت گذارد، به او بازمى‏ گردانم.»
ابن الخیرتین‏:از القابى که امام علیه السلام بدان شهرت داشت لقب «ابن الخیرتین» بود.

در مورد سیمای امام نیز گفته شده است که آن حضرت گندمگون، کوتاه قد و لاغراندام و باریک بودند و چنان بود که هر چه عمر آن بزرگوار زیاد مى ‏شد بیشتر لاغر و ضعیف مى‏گشتند و این به خاطر عبادت زیاد آن حضرت بود و از سویى غم ها و مصیبت هاى عظیم قتلگاه کربلا.اما شکوه امام چنان بود که همگان در مقابل ایشان سر تعظیم فرود مى ‏آوردند و در خطوط چهره ‏ایشان انوار انبیاء و شکوه و جلال اوصیاء مى‏ درخشید.، مسلم بن عقبه فرمانده سپاه امویان در ماجرای حره که تمام ارزش ها و مقدرات را ناچیز و بى ‏ارزش مى ‏دانست و بسیاری از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به دست او کشته شدند، موقعى که امام را دید، مبهوت شد و به خود لرزید و بیش از حد، احترام و تعظیم کرد و به اطرافیانش گفت: زین العابدین سیماى انبیاء را دارد.[۱۰]

امام سجاد (علیه السلام) و قیام کربلا

پس از آنکه مردم کوفه از امام حسین (علیه السلام) برای آمدن به این شهر دعوت کردند، امام حسین (علیه السلام) به همراه اصحاب و خانواده خویش راهی کوفه شدند. در میان راه امام سجاد(علیه السلام) گرفتار بیماری و تب شدید شدند به گونه ای که در روز عاشورا قادر به ایستادن بر روی پاهای خویش نبودند.

پیش از شهادت پدر

با وجود وخامت حال امام، اما ایشان از طریق عمه بزرگوار خویش حضرت زینب کبری سلام الله علیها و دیگر افراد از اتفاقاتی که در آن روز می افتاد، باخبر می شدند. زمانی که تمام اصحاب امام حسین (علیه السلام به شهادت رسیدند و امام برای آخرین با سپاه عمر بن سعد اتمام حجت کردند و فریاد «هل من ناصر ینصرنى؟» را سر دادند و گفتند «آیا کسى هست که از حرم رسول خدا (ص) دفاع کند؟ و آیا کسى هست که خداى یکتا را بپرستد و از خدا بترسد و به ما کمک کند؟ و آیا کسى هست که به خاطر خدا ما را یارى نماید؟» امام زین العابدین علیه السلام صداى استغاثه شورانگیز پدر بزرگوارش را که شنیدند، از بستر بیمارى برخاستتند و با وجود بیمارى شدیدى که داشتتند به عصا تکیه داده تا به یارى پدرش بشتابدند. زمانی امام حسین علیه السلام چشمشانشان به فرزند بیمارشان افتاد، فریاد برآوردند، «خواهرم ام کلثوم! مگذار پسرم به میدان بیاید، مبادا که زمین از نسل آل محمد (ص) خالى شود.» این بود که عمه ‏ایشان مبادرت کرده و حضرت سجاد را به بسترشان بازگرداندند.

وقایع پس از شهادت پدر

پس از آنکه امام حسین (علیه السلام) به شهادت رسیدند، سپاهیان کوفی بدون کمترین توجه بر این که در میان خیمه‏ ها بانوان و زنان خاندان نبوت و کودکان اهل بیت علیهم السلام هستند، به سمت خیام حرم حمله‏ ور شدند، و عده دست به غارت خیمه ها و عده ای اقدام به آتش زدن خیمه ها کردند.

در بعضی از مقاتل آمده: هنگامی که خیام را آتش زدند، زینب سلام الله علیها نزد امام سجاد علیه السلام آمد و عرض کرد: «ای یادگار گذشتگان و پناه باقیماندگان، خیمه ها را آتش زدند، ما چه کنیم؟» امام فرمودند: «علیکن بالفرار : باید فرار کنید.[۱۱]»

همه بانوان و کودکان در حالیکه گریان بودند و فریاد می زدند، فرار کردند و سر به بیابان ها نهادند، ولی زینب سلام الله علیها باقی ماند و کنار بستر امام سجاد علیه السلام به آن حضرت می نگریست، و امام بر اثر شدت بیماری قادر به فرار نبود.

مطابق با نقلی شمر بن ذى الجوشن خواست امام سجاد علیه السلام را بکشد اما حضرت زینب سلام الله علیها چون از قصد شمر و یارانش مطلع شد فرمود: «او هرگز کشته نمى‌ ‏شود مگر آنکه من کشته شوم» آنان به ناچار دست از او کشیدند.

امام سجاد علیه السلام و اسارت

عمر سعد پس از دفن اجساد سپاهیانش نزدیک ظهر روز یازدهم دستور حرکت به سوى کوفه را صادر کرد. با این دستور زنان و دختران و کودکان حرم حسینى را بر شتران بدون جهاز سوار کردند و همانند اسیران بلاد کفر به سوى کوفه‏ حرکت دادند. نوشته اند هنگام بردن اسیران از کربلا به کوفه بر گردن علی بن الحسین (ع) غل و جامعه نهادند و چون بیمار بود، و
نمی توانست خود را بر پشت شتر نگاه دارد هر دو پای او را بر شکم شتر بستند. [۱۲] جذلم بن بشیر مى‏ گوید: در سال (۶۱ هجرى) موقع آمدن على بن حسین از کربلا به کوفه، من وارد کوفه شدم، دیدم به همراه آن حضرت بانوانى هستند در حالى که سپاهیان یزید اطراف ایشان را گرفته‌‏اند و مردم کوفه براى تماشاى آنها از خانه‏‌ها بیرون شده‏‌اند و آنان بر شتران بى‏‌جهاز سوارند، زنان کوفه از مشاهده آن منظره به گریه درآمدند و ناله و شیون سر دادند، على بن حسین را دیدم که از رنج بیمارى لاغر شده در حالى که غل به گردن داشت و دستهاى مبارکش را به گردنش بسته بودند. و او با صداى ضعیفى مى ‏گوید: «اگر این مردم به حال ما گریه مى‏‌کنند و به خاطر ما نوحه‏‌سرایى مى‌‏نمایند پس چه کسى ما را کشته است؟!»[۱۳]

پس از مدتی توده ‏هاى مردم اطراف امام زین العابدین علیه السلام حلقه زدند. امام علیه السلام تصمیم گرفتند تا از این فرصت استفاده کرده و با ایراد خطبه ای، آنها را متوجه جرم بزرگى که مرتکب شده ‏و جنایتى که نسبت به خود و تمام امت اسلامى رواداشته اند، بکنند. به همین دلیل خطبه ای در شهر کوفه بیان نمودند.

در کاخ عبیدالله بن زیاد

پس از بیان خطبه در میان مردم کوفه، امام سجاد(علیه السلام) به همراه حرم اهل بیت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) وارد کاخ عبیدالله بن زیاد شدند. در رویارویى ابن زیاد و امام زین العابدین علیه السلام، ابن زیاد تصمیم بر قتل حضرت گرفت که با فداکاری عمه سادات حضرت زینب کبری سلام الله علیها، او از تصمیم خویش منصرف شد.

امام در دمشق

پس از آنکه امام سجاد علیه السلام و زنان اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) چند روزی را در کوفه گذراندند، به دستور ابن زیاد، کاروان اسرا به همراه شمر بن ذی الجوشن راهی دمشق، پایتخت خلافت امویان شدند. ورود اهل بیت امام حسین علیه السلام به شام با سختی های طاقت فرسایی همراه بود. زمانی که از امام سجاد (علیه السلام) پرسیده شد سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ در پاسخ حضرت سه بار فرمود: (الشام الشام الشام). پس از آنکه کاروان اسرا وارد شهر دمشق شدند، آنان را در خرابه ای از خرابه های شام اسکان دادند و فردای آن روز اهل بیت امام حسین علیه السلام را در مجلس یزید حاضر کردند. در آنجا نیز زنان اهل بیت و امام سجاد علیه السلام به دفاع از اسلام و قیام کربلا پرداختند. سپس امام زین العابدین علیه السلام در مسجد جامع اموی با بیان خطبه ای غرّا در میان مردم شام، یزید و امویان را رسوا نمودند.

پس از این رسوایی یزید، رویکرد رفتاری خویش را با اهل بیت پیامبر تغییر داد و تصمیم به دلجویی از آنان گرفت و پس از مدتی با عزت و احترام تمام آنان را به مدینه بازگرداند.

اوضاع سیاسی در دوران امامت امام سجاد علیه السلام

امام زین العابدین علیه‌السلام پس از شهادت پدر ارجمندش امام حسین علیه‌السلام به مقام امامت نایل آمد و به مدت ۳۵ سال عهده‌دار مقام عظمی ولایت و امامت شیعیان بود دوران امامت امام سجاد علیه السلام با زمامداران ذیل معاصر بود:

یزید بن معاویه از بنی‌امیه؛
معاویه بن یزید از بنی‌امیه؛
عبدالله بن زبیر از زبیریان؛
مروان بن حکم از بنی‌امیه؛
عبدالملک بن مروان از بنی‌امیه؛
ولید بن عبدالملک از بنی‌امیه.

سال های ابتدایی امامت حضرت زین العابدین علیه السلام، سال های پر التهابی در جهان اسلام بود. این سال ها که مصادف با ایام خلافت یزید تا سال های ابتدایی خلافت عبدالملک مروان بود، در مناطقی چون حجاز و عراق شورش های بسیاری به وقوع پیوست. به گونه ای که پس از مرگ یزید بن معاویه حتی بین خود امویان نیز بر سر خلافت اختلاف افتاده بود.

با توجه به سوابق مناسبات علویان با امویان، امام مورد سوء ظن شدید امویان بود و کوچکترین حرکتى از ناحیه امام، عواقب وخیمى داشت که طبعا در نظر امام ارزش دست زدن به این اقدامات را نداشته است. مهمترین اصل دینى- سیاسى که امام با استفاده از آن روزگار سیاسى خود را مى‏ گذراند، تقیّه بود. سپرى که شیعیان در تاریخ، با استفاده از آن، حیات خویش را تضمین کرده و ائمه شیعه بارها و بارها توجه بدان را گوشزد شیعه کرده‏ اند. اهل سنّت به دلیل در اختیار داشتن حکومت، نیازى به تقیّه نداشته و تنها براى متهم کردن شیعه، تقیّه را از حوزه احکام فقهى مسلّم اسلامى خارج کردند. امام سجّاد علیه السّلام در روایتى فرمود: کسى که امر به معروف و نهى از منکر را ترک گوید، همچون کسى است که کتاب خدا را کنار نهاده و بدان پشت کرده است؛ مگر آنکه در تقیه باشد. از امام پرسیدند: تقیه چیست؟ فرمود: ترسد از جبار ستم کار که تعجیل نماید در عقوبت او یا طغیان کند در تعذیب او[۱۴].

امام سجّاد علیه السّلام واقعا در شرایط سختى زندگى مى ‏کردند و جز تقیّه راه دیگرى نداشت. در روایتى آمده است که کسى بر امام وارد شد و پرسید: چگونه روزگار را مى‌‏گذرانید؟ امام در پاسخ فرمودند: «روزگار را به گونه ‏اى مى ‏گذرانیم که در میان قوم خویش همچون بنى اسرائیل در میان آل فرعون هستیم. فرزندان ما را مى‏ کشند و زنان را به کنیزى مى ‏بردند. مردم با دشنام دادن به بزرگ و سیّد ما، به دشمنان ما تقرب مى‏ جویند. اگر قریش

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.