پاورپوینت کامل امام صادق علیه‌السلام ۹۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل امام صادق علیه‌السلام ۹۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امام صادق علیه‌السلام ۹۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل امام صادق علیه‌السلام ۹۵ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ولادت
۲ کنیه و لقب
۳ سیمای آن حضرت
۴ شخصیت علمی
۵ رسیدن به امامت
۶ خلفای معاصر امام صادق علیه‌السلام
۷ امام صادق در دوران امویان
۸ امام صادق و قیام عباسیان
۹ امام صادق در دوره عباسیان

۹.۱ برخورد امام صادق با منصور دوانیقی

۱۰ امام صادق و قیام‌های علویان

۱۰.۱ قیام زید بن علی بن الحسین
۱۰.۲ قیام یحیی بن زید
۱۰.۳ قیام نفس زکیه

۱۱ نهضت علمی امام صادق علیه‌السلام

۱۱.۱ شاگردان نهضت علمی امام صادق

۱۲ برخورد امام صادق با فرقه‌های دیگر

۱۲.۱ متکلمان
۱۲.۲ زنادقه
۱۲.۳ غالیان
۱۲.۴ مکتب‌هاى مختلف فقهى

۱۳ فرزندان امام صادق علیه‌السلام
۱۴ شهادت امام صادق علیه‌السلام
۱۵ پانویس
۱۶ منابع

ولادت

ابو عبدالله جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب (علیهم السلام)، فرزند امام باقر علیه ‌السلام، بنا به نقل برخی منابع، در ۱۷ ربیع الاول سال ۸۰ هجری[۱] و به نقل منابع دیگر، در سال ۸۳ هجری[۲] و در مدینه به دنیا آمد. مادر آن حضرت، فاطمه (ام‌فروه) دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر مى‌ باشد.

کنیه و لقب

معروف ترین کنیه آن حضرت، «ابا عبدالله» است که در زبان روایات و احادیث منقول از سوی ایشان بدان بسیار بر می خوریم. ابا اسماعیل و ابا موسی دو کنیه دیگر ایشان هستند که اباموسی را فقط شیعه به کار می برد، و این کنیه‌ها به اعتبار فرزندان امام بوده که این اسامی را دارا بودند.[۳]

برای آن حضرت القاب متعدد و متنوعی است که هر کدام به نوعی صفت و حقیقتی را در ایشان نشان می‌دهد.
معروف ترین لقب ایشان «صادق» است، به معنی راستین و راستگو. و از دیگر القاب ایشان می توان موارد زیر را نام برد:

فاضل: دارای فضیلت و برتری از جهات مختلف).
قائم: به معنی ثابت و پایدار، قیام کننده، برپا و استوار.
طاهر: به معنی پاک از هر پلیدی
کامل: کسی که از عیب ها منزه و دور و برکنار است.
منجی: نجات بخش و رستگار کننده، عامل رستگاری و نجات.
صابر: بردبار، متحمل، مقاوم، در برابر دشواری ها، استوار و پایدار.
لسان الصدق: زبان راست، و راستگوی در سخن.
کلمه الحق: کلمه حق.

پیامبر (ص) فرموده است: به هنگامی که پسرم جعفر بن محمد بدنیا آمد، او را صادق بخوانید، بدان خاطر که در تداوم امامت، فرزندی به دنیا می آید که به همین نام (جعفر) موسوم می شود، بدون حقی دعوی امامت می کند و او را جعفر کذاب می نامند.[۴]

سیمای آن حضرت

در مناقب ابن شهر آشوب آمده است: «امام صادق قدى متوسط داشتند، چهره‌اى درخشان و موهاى سیاه و بینى بلند و زیبا، جلو سرشان مو نداشت و موهاى سینه تا شکمش کم بود، روى صورتش خالى سیاه داشت و روى بدنش خالهاى قرمز داشت‌.»[۵]

شخصیت علمی

حسن بن على الوشاء مى‌گفت: در مسجد کوفه نهصد نفر را دیده که حدّثنى جعفر بن محمد[۶] مى ‌گفتند. برخى منابع، شمار کسانى را که از آن حضرت تلمذ کرده و حدیث شنیده‌اند، حدود چهار هزار نفر یاد کرده‌‌اند.[۷]

امام صادق علیه السّلام در میان اهل سنت، از نظر روایت حدیث و فقاهت و افتاء، از موقعیت شامخى برخوردار بوده، به طورى که او را از شیوخ مسلّم ابو حنیفه و مالک بن انس و شمار فراوانى از محدثان بزرگ زمان خود به شمار آورده‌اند. مالک بن انس، رئیس مکتب فقهی مالکی از جمله کسانى است که مدتى در محضر امام صادق علیه السّلام تلمذ کرده است. ابن حجر هیثمى نیز در مقام تمجید از شخصیت علمى امام اشاره به این نکته دارد که افرادى چون یحیى بن سعید، ابن جریح، مالک، سفیان ثورى، ابو حنیفه و شعبه و ایوب فقیه، از آن حضرت نقل روایت نموده‌‌اند.[۸]

رسیدن به امامت

امام صادق علیه‌السلام مدت ۱۲ تا ۱۵ سال (بنابر اختلاف) با جد بزرگوارش امام زین العابدین علیه‌السلام و بعد از شهادت ایشان، مدت ۱۹ سال با پدرش امام باقر علیه‌السلام زندگى کرد.[۹]

آن حضرت در سالهای پایانی حکومت عبدالملک بن مروان (۶۵ – ۸۶) به دنیا آمد. و تا پیش از امامت ایشان، پنج نفر دیگر از حاکمان بنی امیه بر سر کار آمدند.

در سال ۱۱۴ قمری امام باقر علیه السلام به شهادت رسید و امامت به امام صادق منتقل شد. مطابق با ارشاد شیخ مفید، امام باقر علیه السلام آن حضرت را آشکارا و علنی به امامت منصوب نمود. هشام بن سالم از آن حضرت نقل کرده است که چون هنگام وفات پدرم شد، فرمود پسرم جعفر به تو سفارش می کنم که نسبت به اصحاب من خوش رفتار باشى. عرض کردم چنان در پیشرفت و تعلیم و تربیت آنها می کوشم که هر کدام از برجسته‌ترین افراد جامعه شوند و احتیاجى به دانش دیگران نداشته باشند.[۱۰]

امامت آن حضرت ۳۴ سال به طول انجامید[۱۱] که ۱۸ سال در دوره اموى و ۱۶ سال در دوره عباسى بوده است.[۱۲]

خلفای معاصر امام صادق علیه‌السلام

در دوران امامت امام صادق علیه السّلام، حوادث سیاسی مهمی رخ داد که از جمله آنها جنبش علویان (قیام زید بن علی در سال ۱۲۲ و قیام محمد بن عبد الله بن حسن و برادرش ابراهیم در سالهای ۱۴۵ و ۱۴۶ هجری) و جنبش عباسیان بود که به دنبال آن حکومت اموی سقوط کرده و عباسیان روی کار آمدند. جدایی عباسیان و علویان نیز که زمینه‌های آن قبل از به حکومت رسیدن آل عباس آماده شده بود، از جمله حوادثی است که در زمان آن حضرت به وقوع پیوست.

بخش امامت زندگانى امام جعفر صادق علیه‌السلام را مى‌ توان به دو بخش تقسیم نمود:

قسمت اول زندگى امام جعفرصادق علیه‌السلام از سال ۱۱۴ هجرى تا ۱۴۰ هجرى مى‌باشد. در این دوره امام از فرصت مناسبى که به وجود آمد، استفاده نمود و مکتب جعفرى را به تکامل رساند. در این مدت، ۴۰۰۰ دانشمند تحویل جامعه داد و علوم و فنون بسیارى را که جامعه آن روز تشنه آن بود، به جامعه اسلامى ارزانى داشت.
قسمت دوم زندگی امام که شامل هشت سال آخر عمر ایشان می باشد. در این دوره، امام بسیار تحت فشار و اختناق حکومت منصور عباسى قرار داشت. در این دوره امام دائماً تحت نظر بود و مکتب جعفرى عملاً تعطیل گردید.[۱۳]
خلفاى اموى معاصر امام جعفر صادق علیه‌السلام در دوران امامت ایشان به ترتیب عبارتند از:
هشام بن عبدالملک (۱۰۶-۱۲۵) (امامت امام از سال ۱۱۴ و همزمان با این خلیفه آغاز شد.)
ولید بن یزید بن عبدالملک(۱۲۶-۱۲۵)
یزید بن ولید بن عبدالملک (۱۲۶)
ابراهیم بن ولید بن عبدالملک (۲ ماه و ۱۰ روز از سال ۱۲۶)
مروان بن محمد معروف به مروان حمار (۱۳۲-۱۲۶).
خلفاى عباسى معاصر امام علیه‌السلام عبارتند از:
ابوالعباس سفاح (عبدالله بن محمد) (۱۳۷-۱۳۲)
ابوجعفر منصور دوانیقى (۱۳۷-۱۴۸).

امام صادق در دوران امویان

هشام بن عبدالملک پس از سرکوبی قیام زید بن علی بن حسین، دشمنى با آل على را آشکارتر کرد و به کارگزارانش دستور داد تا بر علویان سخت بگیرند، و نام آنان را از دیوان حذف کنند و زندانها را از آنان انباشته سازند. اما همین رفتارهای خصمانه امویان با شیعیان، و پایداری شیعیان بر اعتقاداتشان از سوی دیگر، تود مردم را نسبت به بنی امیّه بدبین می کرد و بر احساس و آگاهى مردم نسبت به آل محمد می افزود. در پرتو آن جلسات و اجتماعات مخفى، به قصد قیام عمومى و بر انداختن امویان و انتقال خلافت به آل على، تشکیل گردید. پراکنده شدن مبلغان اندیشه انقلاب و پیدایى اختلافات درونى دولت اموى را آشفته کرد و ناتوانى به پیکر آن دولت راه یافت و عوامل ویرانى و نابودى بر آن چیره شد.

اما با این وجود امام به علت کمبود یاران واقعی و مخلص[۱۴]، صلاح را در این می دید که به صورت مستقیم در قیامهای بر ضد حکومت شرکت نکند و در عوض در فرصت به دست آمده پایه های علمی مکتب شیعه را تقویت نماید و هویت فقهی و اعتقادی مذهب امامیه را روشن سازد به گونه ای که مذهب شیعه بخاطر فعالیت های علمی امام صادق علیه السلام با نام مذهب جعفری شناخته شد.

در جلسات درس امام صادق (علیه السلام) گاه تا چهار هزار نفر شرکت مى ‌کردند. کسانى که در جلسات درس امام حضور مى‌یافتند دانش طلبان و راویان حدیث بودند که معمولا از جاهاى دور به درس او حاضر می شدند.

امام صادق و قیام عباسیان

در دوران ضعف بنی امیه، بنی عباس توانستند با وعده انتقام خون زید بن علی و فرزندش یحیی و شعار الرضا من آل محمد، بر ضد امویان دست به قیام زدند. کار اصلى دعوت بنى عباس به دست دو نفر ابو سلمه خلال که به عنوان وزیر آل محمد شهرت داشت[۱۵] و ابو مسلم خراسانى انجام شد. آنچه که مردم از این شعار در مى‌یافتند این بود که قرار است شخصى از خاندان رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله که طبعا جز علویان کسى نمى‌توانست باشد، باید به خلافت برسد. ولى ضعف سیاسى علویان و تلاش بى‌وقفه بنى عباس، مسائل پشت پرده را به نفع دسته دوم تغییر داد. در عین حال تا آخرین روزها، در عراق کلید کار در دست ابو سلمه خلال بود که در کوفه، سفاح و منصور را تحت نظر داشت تا آن که به محض سقوط امویان از مردم براى سفاح بیعت گرفت. اما چندى بعد به اتهام دعوت براى علویان و این که تلاش مى‌کرده علویان را جایگزین عباسیان نماید، کشته شد.

ماجرا از این قرار بود که ابو سلمه نامه‌اى به امام صادق علیه السّلام و دو نفر دیگر از علویان نوشت و ابراز تمایل کرد تا در صورت قبول آنها، براى ایشان بیعت بگیرد. امام صادق علیه السّلام آگاه بود که چنین دعوتى پایه‌اى ندارد. حتى اگر پایه ‌اى هم مى‌ داشت، امام وضعیت را براى رهبرى یک امام شیعه مناسب نمى‌ دید.
از نظر امام صادق علیه السّلام، دعوت ابو سلمه نمى ‌توانست جدى تلقى شود. از این رو در پاسخ نامه او، حضرت به فرستاده او فرمود: «ابو سلمه، شیعه شخص دیگرى است.»[۱۶]

امام صادق در دوره عباسیان

اولین خلیفه عباسی ابوالعباس سفاح بود. روزگار او روزگار انقلاب و شورش بود و مردم به سرکوب و تعقیب بازمانده‌هاى اموى سرگرم بودند. همچنین سیاست دولت جوان و جدید چنین اقتضا داشت که سفاح با پسر عموهایش نرم و مهربان باشد، و به خونخواهى از قاتلان امام حسین (علیه السلام) تظاهر کند. در این دوران امام صادق علیه السلام آزادی عمل خوبی برای تعلیم و تربیت شاگردان داشت.

در سال ۱۳۶ هجرى منصور دوانیقى دومین خلیفه عباسى، به خلافت رسید و تا سال ۱۵۸ هجرى حکومت کرد. دوران منصور یکى از پر اختناق ‌ترین دوران‌ هاى تاریخ اسلام است. به طورى که حکومت ارعاب و ترور، نفس‌ هاى مردم را در سینه خفه کرده و وحشت، همه را فراگرفته بود. او براى استحکام پایه‌ هاى حکومت خود، افراد زیادى را به قتل رساند که ابومسلم خراسانى را مى‌ توان یکى از این افراد دانست.[۱۷]

مهمترین مسئله ‌اى که منصور را به رنج و زحمت مى‌ انداخت، وجود علویان که در راس آنان شخص امام جعفرصادق علیه‌السلام قرار داشت، بود. وى براى این که شخصیت و عظمت امام را بکاهد، شاگردان امام را رو در روى ایشان قرار مى‌ داد تا با آن حضرت به مباحثه برخیزند[۱۸] و امام را مغلوب کنند، ولى موفق نگردید.

از روزى که منصور به حکومت رسید تا روز شهادت امام جعفرصادق علیه‌السلام که ۱۲ سال به طول کشید، با وجودى که بین امام و منصور فاصله زیادى وجود داشت، زیرا امام در حجاز بودند و منصور در عراق مى‌ زیست، ولى به انواع مختلف، امام را مورد آزار و اذیت خود قرار مى‌ داد و چندین بار امام را نزد خود فراخواند تا او را به شهادت برساند ولى موفق به انجام نیت شوم خود نشد.-[۱۹]

منصور درباره امام صادق علیه‌السلام تعبیر عجیبى دارد. مى‌ گوید: جعفر بن محمد مثل یک استخوان در گلوى من است؛ نه مى‌ توانم بیرونش بیاورم و نه مى‌ توانم آن را فرو برم. نه مى‌ توانم مدرکى از او بدست آورم و کلکش را بکنم و نه مى‌ توانم تحملش کنم.[۲۰]

برخورد امام صادق با منصور دوانیقی

امام صادق علیه السّلام در میان بنى هاشم به عنوان یک شخصیت معنوى منحصر به فرد مطرح بود.[۲۱] او در زمان منصور از شهرت علمى برخوردار بوده و مورد توجه بسیارى از فقیهان و محدثان اهل سنت بوده است. طبیعى بود که منصور با توجه به کینه شدیدى که نسبت به علویان داشت، آن حضرت را به شدت زیر نظر گرفته و اجازه زندگى آزاد به او نمى‌ داد. فعالیتهاى امام به طور عمده در پنهانى انجام مى‌گرفت و آن حضرت مکرر اصحاب خود را به کتمان و حفظ اسرار اهل بیت علیهم السّلام دستور مى‌ داد.[۲۲]

امام معمولا از رفت و آمد به دربار منصور – جز در مواردی- سرباز مى‌ زد و به همین سبب هم از طرف منصور مورد اعتراض قرار مى‌ گرفت.[۲۳] چنانکه روزى به آن حضرت گفت: چرا مانند دیگران به دیدار او نمى‌ رود؟ امام در جواب فرمود: کارى نکرده‌ایم که به جهت آن از تو بترسیم؛ و از امر آخرت پیش تو چیزى نیست که به آن امیدوار باشیم؛ و این مقام تو در واقع نعمتى نیست که آن را به تو تبریک بگوییم و تو آن را مصیبتى براى خود نمى‌دانى که تو را دلدارى بدهیم، پس پیش تو چه‌کار داریم؟[۲۴]

آن حضرت عالمانى را که به دربار شاهان رفت و آمد داشتند، از این کار بیم داده و مى ‌فرمود: فقیهان امناى پیامبران اند، اگر فقیهى را ببینید که پیش سلاطین رفت و آمد دارد، او را متهم کنید.[۲۵]

امام صادق و قیام‌های علویان

قیام زید بن علی بن الحسین

زید بن على، برادر امام باقر علیه السّلام بود و با توجه به اهمیت زیادى که امام باقر از لحاظ علمى در جامعه داشت، موقعیت چشم‌گیرى براى زید و حرکت انقلابى او به وجود نیامد، گرچه در شمار محدثان بود و به سبب علوى بودنش مورد توجه فراوان مردم عراق قرار داشت.
امام باقر علیه السّلام در سال ۱۱۴ یا ۱۱۷ رحلت فرمود و پس از آن امام صادق علیه السّلام به عنوان ششمین امام از امامان شیعه علیهم السّلام، نظرها را به سوى خود جلب کرد. اواخر دهه دوم قرن دوم، زید پس از پشت سر گذاشتن یک سلسله اختلافات و مشاجرات لفظى با هشام بن عبد الملک، تصمیم به اعتراض علیه قدرت حاکم گرفت و در صفر (سال ۱۲۲) در کوفه دست به یک حرکت انقلابى زده و پس از دو روز درگیرى نظامى به شهادت رسید.

در برخى از روایات شیعه آمده است که زید از معتقدان به امامت امامان شیعه از جمله امام باقر و امام صادق علیهما السّلام بوده است، چنانکه از او نقل شده که مى‌ گفت: جعفر، امام ما در حلال و حرام است.[۲۶]

و در روایتى از امام صادق علیه السّلام دربار زید چنین آمده است: خدا او را رحمت کند، مرد مؤمن و عارف و عالم و راست گویى بود، که اگر پیروز مى‌شد وفا مى‌ کرد و اگر زمام امور را به دست مى‌گرفت، مى‌ دانست آن را به دست چه کسى بسپارد.

در نقل دیگرى آن حضرت در برابر کسانى از شیعیان که از زید تبرى مى‌ جستند، آنها را تأیید فرموده است. هر دو قسم این روایات در مصادر اهل سنت نقل شده است، اما سر ج

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.