پاورپوینت کامل مصطفی الخمینی ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مصطفی الخمینی ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مصطفی الخمینی ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مصطفی الخمینی ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ولادت سید مصطفی خمینی
۲ تحصیلات سید مصطفی خمینی
۳ اساتید سید مصطفی خمینی

۳.۱ استعداد و نبوغ

۴ تألیفات سید مصطفی خمینی
۵ سیر و سلوک
۶ شهید مصطفی در نگاه بزرگان
۷ ویژگی‌های عاطفی
۸ سید مصطفی خمینی در صحنه سیاست

۸.۱ مصطفی و امام در تبعیدگاه

۹ شهادت سید مصطفی خمینی

۹.۱ پیامدهای شهادت

۱۰ پانویس
۱۱ منابع
۱۲ پیوندها

ولادت سید مصطفی خمینی

در سال ۱۳۰۹ ش. در شهر مقدس و مذهبی قم در خانه پاک و بی‌آلایش دانشمند و مجتهدی بزرگ از فضلای حوزه علمیه، فرزندی چشم به جهان گشود که بعدها منشاء تحولات عظیمی‌‌ در تاریخ ایران شد. این نوزاد را به مناسب نام جد شهیدش «سید مصطفی» «مصطفی» نام نهادند. او در دامن پدری بزرگواری و مادری پاک سرشت و در محیطی پر از معنویت و صفا و صمیمیت رشد کرد و دوران کودکی را با پایان رساند.[۱]

تحصیلات سید مصطفی خمینی

هفت سال از سن این مولود مبارک گذشت، و در این مدت شخصیت کودکی او رقم زده شد. در سال ۱۳۱۶ ش. قدم به مدرسه گذاشت و برای تکمیل شخصیت خدادادی و فطری خود و نوشیدن جرعه‌های علم و دانش راهی مدرسه گردید، دوران ابتدایی را در مدرسه‌های «باقریه» و «سنایی» قم در سال ۱۳۲۳-۱۳۲۴ به پایان رساند.

علاقه فراوان وی به اسلام و روحانیت و راهنمایی‌های پدر بزرگوار و دوستان دل سوزش موجب گردید که بعد از اتمام دوران ابتدایی در سال ۱۳۲۴ به صف طلاب حوزه پیوسته و در ردیف سربازان امام زمان علیه السلام قرار گیرد. او در راه فراگیری علوم اهل بیت علیه السلام تلاشی بی‌وقفه و فوق‌العاده داشت و خود را به طور کامل جهت کسب دانش و علم وقف کرده بود، از این رو در اندک زمانی به رشد فرهنگی و علم بالایی دست یافت، و در کمتر از شش سال دروس سطح حوزه را به پایان رسانید. ایشان در این دوره از اساتیدی مثل آیات بزرگوار شیخ مرتضی حائری، شهید صدوقی، سلطانی و شیخ عبدالجواد اصفهانی بهره جست.[۲]

آیت الله ابطحی کاشانی از یاران شهید، درباره علاقه و هوش سرشار ایشان به درس می‌‌گوید: «گاهی به حجره ما می‌‌آمد و گاهی من به منزل ایشان می‌‌رفتم و با هم به درس می‌‌رفتیم (درس آقای سلطانی، درس آقای شیخ عبدالجواد اصفهانی) و از آن پس نیز با هم با درس خارج می‌‌رفتیم (درس امام، درس آقای بروجردی، درس آقای داماد) و خارج از درس‌ها هم، با هم مباحثه‌ای داشتیم (تقریرات آقای نائینی، رساله‌های شیخ انصاری در آخر مکاسب و…) خصوصیتی که در شهید حاج آقا مصطفی سراغ داشتم، این بود که از همان اول حالت تعبد نسبت به مطالب علمی ‌‌نداشت؛ یعنی مثلا اگر شیخ انصاری یا هر بزرگواری مطلبی را گفته است سربسته نمی‌‌پذیرفت، بلکه مانند امام در مقام تجزیه و تحلیل برمی‌‌آید و می‌‌تواند گفت از همان اوایل روح اجتهاد داشت و همین هم باعث ترقی او شد».[۳]

اساتید سید مصطفی خمینی

ایشان بعد از شش سال تحصیل در ۲۲ سالگی حدود سال ۱۳۳۰ ش به دوره تخصصی (خارج حوزه) خارج اصول و فقه وارد شده و در فقه و اصول از اساتیدی بهره برد که عبارتند از آیات عظام:

آیت الله العظمی ‌‌حجت
آیت الله العظمی ‌‌بروجردی
آیت الله العظمی ‌‌محقق داماد
آیت الله العظمی ‌‌امام خمینی (پدر گرامیشان)
آیت الله العظمی ‌‌شاهرودی
آیت الله العظمی ‌‌خویی
آیت الله العظمی ‌‌محمدباقر زنجانی
آیت الله العظمی ‌‌سید محسن حکیم.[۴]

شهید حاج آقا مصطفی علاوه بر اجتهاد در فقه و اصول، در علوم معقول و منقول نیز دارای تبحر بوده است و دانش حکمت و فلسفه را از اساتید فن و حضرات آیات:

آیت الله فکور یزدی
آیت الله والد محقق
آیت الله علامه طباطبایی
آیت الله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی.

فراگرفته و به سن ۳۰ سالگی نرسیده بود که جامع معقول و منقول شد.[۵]

استعداد و نبوغ

در مورد استعداد ایشان حضرت آیت الله العظمی ‌‌خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی ‌‌می‌‌فرماید: «در درس امام جزء بهترین شاگردان بود، اگر نگوییم بهترین شاگرد. و در عین حال خود او یک مدرس معروف بود، فلسفه و فقه درس می‌‌داد…».[۶]

شهید حاج آقا مصطفی از جمله کسانی بود که برای فهم و درک مطلب از هیچ گونه سؤال کردن و مباحثه با استاد ابایی نداشت، آیت الله ختم یزدی از یاران شهید می‌‌گوید: «یکی از خصوصیاتش این بود که در هر جلسه‌ای شرکت می‌‌کرد از مسائل علمی ‌‌سخن می‌‌گفت و مجلس را ره یک مجلس علمی ‌‌مبدل می‌‌ساخت و دنبال هر مطلبی را که می‌‌گرفت خیلی بحث می‌‌کرد… خارج فقه را که امام در نجف اشرف شروع کردند و مدت پانزده سال طول کشید (از بیع تا خلل در نماز) شهید حاج آقا مصطفی بیشترین اشکال را می‌‌گرفتند…».[۷] و بالاخره خود شهید می‌‌گوید: «…من در عمرم فقط چند سالی تقلید کردم و خیلی زود از تقلیدکردن بی‌نیاز شدم».[۸]

تألیفات سید مصطفی خمینی

شهید مصطفی خمینی علاوه بر تدریس علوم اسلامی ‌‌دارای آثار و تألیفات زیادی نیز می‌‌باشد که آثار قلمی ‌‌او نشانگر عظمت علمی ‌‌و فکری آن مرحوم است و هر شخصیت علمی ‌‌سیاسی را از نوشته‌هایش می‌‌توان شناخت و برای همین منظور اگر کسی بخواهد مرحوم مصطفی را از نزدیک شناخته و ابعاد علمی ‌‌ایشان را درک کند می‌‌تواند با مراجعه به آثار ایشان به این مقصود نایل آید.

در این خصوص مرحوم حاج سید احمد خمینی برادر بزرگوار آن شهید می‌‌گوید: «اجازه بفرمایید در این مورد مقدمه‌ای عرض کنم و آن این است که معمولاً افراد در بازدهی علمی ‌‌و اجتهادی و یا تخصصی خودشان نیازمند به طی مراحل هستند که بعد از آن مراحل می‌‌توانند تز و یا اجتهاد خود را در معرض بهره‌برداری دیگران قرار دهند، که متأسفانه ایشان پس از اتمام مراحل لازم و در آغاز تقریر و بیان نظریات علمی ‌‌و اجتهادی خود به شهادت می‌‌رسد و در عین حال کتاب‌هایی از ایشان باقی مانده است…».

تألیفات زنده‌یاد حاج آقا مصطفی:

القواعد الحکمیه (حاشیه بر اسفار)
کتاب البیع (دوره کامل مباحث استدلالی بیع در سه جلد)
مکاسبه محرمه (در دو جلد)
مبحث اجاره
مستند تحریرالوسیله
تعلیقه‌ای بر عروه الوثقی
تفسیر القرآن الکریم (در چهار جلد که ناتمام می‌‌باشد.)
تحریرات فی الاصول (از اول اصول تا استصحاب تعلیقی)
شرح زندگانی ائمه معصومین علیه السلام (تا زندگانی امام حسین علیه السلام)
کتاب الاصول
القواعد الرجالیه
کتابی در مبحث نکاح
حاشیه بر شرح هدایه، ملاصدرا
حاشیه بر مبدأ و معاد ملاصدرا
حواشی بر وسیله النجاه آقا سید ابوالحسن اصفهانی
تطبیق هیئت جدید بر هیئت نجوم اسلامی‌‌
حاشیه بر خاتمه مستدرک.[۹]

لازم به ذکر است که مجله حوزه شماره ۸۲-۸۱، تعداد ۴۰ عنوان از آثار ایشان را آورده است.

سیر و سلوک

حاج آقا مصطفی در کنار علم و دانش و فقاهت، مبارزه و جهاد را نیز در همان مکتب آموخت و پا به پای امام امت در صحنه‌های سیاسی و مبارزاتی قدم نهاد، چرا که جهاد و شهادت را از سرور خود امام حسین علیه السلام آموخته بود. او در فتوای فقهی خود از آیه «وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا» (سوره نساء/آیه ۱۴۱) تنها حرمت ازدواج با کافران را نمی‌‌فهمید بلکه تمامی ‌‌سلطه‌های شوم از خدا بی‌خبران را بر مسلمین حرام می‌‌دانست.

بیشتر از هر جهادی او مبارزه با شیطان درونی را لازم می‌‌دید و کسب تقوا و پرهیز از تبعیت هوای نفس را بزرگترین جهاد و بنا به فرموده پیامبر صلی الله علیه و آله «جهاداکبر» می‌‌دانست و در این راه به حد اعلای مبارزه رسید و خود را به گروه سالکان الی الله و اولیای پاک الهی رساند.

حجه السلام والمسلمین رحیمیان یکی از یارانش می‌‌گوید: «یکی از خصوصیات حاج آقا مصطفی این بود که ایشان مقید به پیاده روی از نجف به کربلا در تمام زیارت‌های مخصوصه امام حسین علیه السلام بود در سال معمولا چند مناسبت بود (۱۵ شعبان، عرفه، اربعین، اول و نیمه رجب) که مردم از نجف به کربلا پیاده می‌‌رفتند و ایشان هر سال در چند مناسبت پیاده به کربلا می‌‌رفتند. گاهی می‌‌شد که کف پای ایشان تاول‌هایی می‌‌زد که خونابه از آن راه می‌‌افتاد و کاملا مجروح می‌‌شد ولی باز هم به راه رفتن ادامه می‌‌داد».[۱۰]

آقا مصطفی موقعی که به زیارت می‌‌رفت در بین راه مثل سایر زوار – بدون این که خود را آقازاده و صاحب علم و شهرت بداند – به صورت طبیعی اعمال و کارهایش را انجام می‌‌داد. و علاوه بر زیارت امیرالمومنین علیه السلام و سیدالشهداء علیه السلام به زیارت دوره مسجد سهله و مسجد کوفه می‌‌رفت و هر هفته طبق عادت طلاب نجف شب‌های چهارشنبه به مسجد سهله، محلی که بسیاری از افراد در آن جا به خدمت امام زمان علیه السلام رسیده‌اند رفته و در آن محل بیتوته می‌‌کرد.

آری او که رسیدن به قرب الهی را در توسل به اهل بیت علیه السلام دیده بود نگاهی به جراحت پا و یا خستگی راه و یا این که خود کارهایش را انجام می‌‌دهد، و یا این که دیگران به او اعتناء داشته باشند یا نه، نمی‌‌کرد و برای زیارت امام حسین علیه السلام و حضرت امیر علیه السلام همه مشکلات را به جان خریده و گاهی قریب صد کیلومتر فاصله نجف و کربلا را پیاده می‌‌پیمود.

شهید در سیر و سلوک به مقامی ‌‌رسیده بود که در دستورالعملی اخلاقی می‌‌گوید: «بدان ای برادرم، دوست عزیز و بزرگوارم، پس از فهم آن چه در این سطور آمد و بعد از آن که به علوم عادی آگاه گردیدی و رسوم ظاهری را برپا داشتی، باید تلاش بی‌امان را برای رسیدن به برترین مقصد، والاترین هدف، شیرین‌ترین مسلک و دلپذیرترین شیوه پیشه کنی و آن «جان جهان شدن» است.

رسیدن به این مقام والا و بلند، جز با دور کردن پستی‌ها، تیرگی‌ها و حجاب‌های مادی و مدت و جلب صفات کمال و برتر، از راه عمل به دستور شرع انور و حرکت بر مقتضای ایمان و کوشش در اجرای فرامین الهی و احکام عملی، بدنی و قبلی نشاید. …شگفتا! آیا وجدانت اجازه می‌‌دهد، با توان و قدرتی که او ارزانی داشته، برخوان گسترده‌اش او را، نافرمانی و سرکشی کنی؟ آیا می‌‌پسندی توان، اراده و حکمت او را در آن چه ناروا شمرده بکارگیری و بی‌حرمتی روا داری؟ پناه می‌‌بریم به خدای دانای شنوا از شیطان رانده شده از درگاه خدا.

…جهاد اکبر را پیشه کن، تا الگویی حق‌نما گردی و مشمول پاداش شهیدان، که در سخنان معصومین آمده است: …بارالها! طعم عفو، شیرینی آمرزش و رحمت خود را بر ما بچشان، تا از سیاهی‌های ذلت بیرون بیاییم و لباس کفر و نفاق را از تن بدریم. به تو شکوه می‌‌بریم که تو ملجا هر شکایتی».[۱۱]

شهید مصطفی در نگاه بزرگان

شخصیت علمی ‌‌و سیاسی و عرفانی و عبادی شهید بر همگان روشن است و ما به خاطر تبرک و تیمن کلام عده‌ای از بزرگان را زینت‌بخش صفحات می‌‌گردانیم: امام خمینی – «من امید داشتم که این مرحوم (حاج آقا مصطفی) شخص خدمتگذار و سودمند برای اسلام و مسلمین باشد ولی «لاراد لقضائه و ان الله لغنی عن العالمین».[۱۲]

آیت الله العظمی ‌‌بهاءالدینی: …ابن الامام، بل هو الامام، بل له اب مثل الامام، شدید الحب بالامام، لا لاجل الابوه، والامام شدید الحب لا لاجل ابنوه، بل لجهات اخر لامجال لذکرها.

آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی: دانش‌های عقلی و نقلی، سیاست اسلامی ‌‌و دینی را در جوانی یاد گرفته، و به جایی رسیده بود، که از نخبگان زمان ما، بلکه عصرها و زمان‌ها بود. درست گفتار و نیک سیرت بود، با کمال زیرکی و هوشیاری به نفوس، آگاهی داشت، در انقلاب اسلامی‌‌ و حوادث آن نقش بسیار ارزنده‌ای داشت… فرزند امام بود، بلکه خود، امامی ‌‌بود، بلکه پدری مثل امام داشت…».

مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی‌‌ خامنه‌ای: «مرحوم سید مصطفی خمینی یکی از شخصیت های بالقوه و بالفعل اسلام بود. روزی که ایشان شهید شدند، در حدود سنین ۴۸-۴۷ سالگی بودند و در آن سن جزء ممتازینی بود، که در حوزه‌های علمیه قم، نجف، مشهد و… وجود داشت، بنده ایشان را به عنوان یک چهره برجسته حوزه علمیه قم از سال‌های قبل می‌‌شناختم».

آیت الله معرفت: «تواضع و فروتنی از ویژگی‌های آن مرحوم بود و این در حالی بود که ایشان هم به دلیل فرزندی امام و هم به خاطر ویژگی‌هایی فردی از موقعیت اجتماعی بالایی برخوردار بود… ایشان جلوتر از پدر بزرگوارشان حرف نمی‌‌زد، و اصولاً نمی‌‌توان آن مرحوم را از والد جدا دانست. خیلی از افراد اعتقاد داشتند که ایشان در تمام ابعاد همانند زمانی است که امام در سنین جوانی بودند».[۱۳]

ویژگی‌های عاطفی

بعد دیگر زندگانی این شهید عزیز روح بلند و عاطفی اوست که مهربانی و عطوفت با سرستش عجین شده بود، همیشه با دیگران برخوردی صمیمی ‌‌و مهربان داشت، از بیماران عیادت می‌‌کرد و در این مورد توجهی به وضعیت مالی عیادت شدگان نمی‌‌کرد بلکه افراد بی‌بضاعت و کم درآمد را در خانه محقر و پرمهر و محبت آن‌ها عیادت می‌‌کرد و با کمال تواضع و فروتنی در کنارشان نشسته و وارد صحبت می‌‌گردید و گاهی برای شادکردن آنان و همچنین عمل نمودن به دستورات و سفارشات ائمه معصومین علیه السلام هدایاتی با خود به خدا دردمندان می‌‌برد.

درباره رفتار حاج آقا مصطفی خواهر گرامیشان می‌‌گوید: «ایشان نبست به اشخاص زیر دست بسیار مهربان بودند ولی هرگز نسبت به اشخاص متکبر فروتنی نداشتند با این که درشت اندام بودند در موقع نشستن هیچ وقت تکیه نمی‌‌داند و گاهی می‌‌گفتند ایشان ساعت‌ها در بیرونی بدون این که به جایی تکیه داده باشند نشسته‌اند، می‌‌گفتیم: داداش خسته نمی‌‌شوید؟ می‌‌گفتند: این طور بهتر است، انسان باید خودش را بسازد، و همچنین هیچ وقت روی تشک نمی‌‌خوابیدند و فقط یک بالش زیر سرشان می‌‌گذاشتند…».

و یکی از دوستانش می‌‌گوید: «چند روز به منزل امام نرفتم. یک شب ایشان (حاج آقا مصطفی) به منزل ما تشریف آورد. از خانواده سراغ مرا گرفته بود. گفته بودند: کسالتی دارد. لذا، بدون هیچ تکلفی «یاالله» گفت و وارد شد. خانواده‌ام خواست اتاق را جمع و جور کند، ایشان گفت: نه همشیره، همین طور خوب است زحمت نکشید، نشست و احوالپرسی کرد، بعد گفت: حضرت امام از شما خبر گرفته که چرا پیدایتان نیست».[۱۴]

سید مصطفی خمینی در صحنه سیاست

شهید مصطفی در مکتبی بزرگ شده بود که سیاست با آن عجین شده و عین دیانت بود، لذا از همان روزهای اول که پدر بزرگوارش حضرت امام در این مسیر قدم نهاد با کمال جدیت و تلاش حرکت کرد به گونه‌ای که حاج آقا احمد خمینی از بستگان ایشان می‌‌گوید: «اگر درباره امام می‌‌گویند، حرکت‌های ایشان پیامبر گونه است، باید درباره مرحوم حاج آقا مصطفی نیز گفته شود که حرکت ایشان علی وار بود نسبت به پیامبر گونه بودن امام».[۱۵]

ایشان بعد از دستگیری امام در شب ۱۵ خرداد ۴۲ نقش بسزایی در به حرکت درآوردن نیروهای مردمی ‌‌داشت و همان زمان با تمام نیرو فریاد زد که: مردم خمینی را گرفتند، مردم خمینی را بردند و این صدا به صورت برق در سر تا سر قم پیچید و هنوز صبح ۱۵ خرداد طلوع نکرده بود که میان مردم رفته و با انبوهی از جمعیت به طرف صحن حضرت معصومه علیهاالسلام به راه افتادند و از دستگیری امام اعلام انزجار و تنفر نمودند.

فعالیت‌های ایشان به حدی بود که ساواک درباره وی آورده است: «در شهرستان قم پسر آیت الله خمین، که معمم می‌‌باشد، به جای وی نشسته و دستورهای او را به مورد اجرا می‌‌گذارد و اعلامیه‌هایی تهیه و برای روحانیون می‌‌فرستد…».[۱۶]

موقعی که امام در «قیطریه» تحت نظر بود مصطفی تنها رابط امام با دیگر روحانیون و مبارزان بشمار می‌‌آمد و فرمان‌های امام را به دیگران می‌‌رساند، در همین رابطه ساواک می‌‌نویسد: «طبق اطلاع واصله اخیرا پسر آیت الله خمینی با افراد متنفذ و مخالف دولت در تمامی ‌‌می‌‌باشد، چون مشارالیه می‌‌تواند با پدرش ملاقات نماید از این لحاظ رابط بین پدرش و افراد مخالف دولت است».

در پی دستگیری امام در ۱۳ آبان ۴۳ ش ایشان با جمع‌آوری اشخاص و ملاقات با مراجع قم موضوع را با مردم در میان می‌‌گذارد و به منزل آیت الله مرعشی نجفی می‌‌رود ولی از آن جا که دژخیمان شاهنشاهی از وجود او وحشت داشتند به منزل آیت الله ریخته و مصطفی را دستگیر می‌‌کنند و به تهران می‌‌فرستند، ایشان ۵۷ روز در زندان بودند که با فشارهای مردم و دیگر نیروها در هشتم دی ماه ۴۳ آزاد می‌‌شود به این شرط که به ترکیه پیش امام برود.

شهید مصطفی چنان استوار در مقابل ساواک و نیروهای حکومتی در این مدت ایستاد که آن‌ها را به تنگ آورده بود. او مدت ۹ روز تحت بازجویی بود و در پاسخ به این سؤال ساواک که، انگیزه امام از سخنرانی بر ضد کاپیتولاسیون چه بوده است؟ نوشت: «این یک مسأله‌ای است که تحمیل بر ملت شده است و تقریباً حکم حیثیت‌فروشی، آزادی‌فروشی و شخصیت‌فروشی است».

و در پاسخ این که، منظور امام از دخالت در کار دولت چیست؟ می‌‌نویسد: «…دخالت از باب امر به معروف و نهی از منکر است که از اصول اصلیه و منکر آن کافر و تارک آن مرتکب کبیره می‌‌باشد و چنانچه سه مرتبه گناه را مرتکب شود، در صورتی که حد شرعی از تعزیر است در فواصل اجرا می‌‌شود، مستلزم قتل می‌‌باشد».

تیزهوشی شهید مصطفی در امور سیاسی سبب می‌‌شد که هر گونه حرکت از طرف دشمن، با شکست مواجه گردد،

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.