پاورپوینت کامل مصطفی ملکی تهرانی ۶۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مصطفی ملکی تهرانی ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مصطفی ملکی تهرانی ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مصطفی ملکی تهرانی ۶۲ اسلاید در PowerPoint :
محتویات
۱ دوران کودکی
۲ تحصیلات حوزوی
۳ استادان
۴ ویژگی های اخلاقی
۵ فعالیتهای سیاسی
۶ وفات
۷ پانویس
۸ منبع
دوران کودکی
مصطفی دومین فرزند میرزا ابوالقاسم در سال ۱۳۱۰ ش. در تجریش پای به عرصه وجود گذاشت. دوران کودکی مصطفی با حکومت ظالمانه رضاخان بر ایران مصادف بود. او در کودکی، با همه وجودش ستمهای حکومت ننگین را احساس می کرد. وی فریاد و نالههای مظلومان بیچاره ای، که همه اموال و زندگی خویش را از دست داده بودند، از اعماق دل و جان می شنید. تنفر شدید مصطفی از ستمگران جباری چون رضاخان و فرزندش، از همان کودکی آغاز و تا آخر عمر شریفش ادامه داشت.
دوستان و آشنایان وی بر این عقیده بودند که طرز برخورد و صفات نیک او متفاوت با هم سن و سالانش بوده است. رفتار، گفتار و حرکات مصطفی در همان دوران نوجوانی منحصر به فرد بود. به طوری که بزرگترها به وی احترام می گذاشتند و به پدرش به جهت داشتن و تربیت چنین فرزندی تبریک و تهنیت می گفتند. او به خوبی آداب خرید و فروش را فراگرفته بود و در غیاب پدر به خوبی از عهده اداره مغازه برمیآمد.
عشق به علم آموزی باعث شد که مصطفی در ایام فراغت، در مغازه، مجلات کهنه و یا کتابهای پدر را بخواند و به علت هوش سرشارش مطالب برجسته آن را به ذهن بسپارد. همین موضوع باعث شد پدر بزرگوارش به رغم نیاز شدید به وجود چنین فرزندی در محل کار، او را روانه مکتبخانه نماید.
تحصیلات حوزوی
الف) تحصیلات در تهران:
حجه الاسلام ملکی بعد از آن که تحصیل در مدارس فرهنگ را تا مقطع سوم دبیرستان به صورت متفرقه و با موفقیت، پشت سرگذاشت، شوق وافری به فراگیری علوم اسلامی پیدا کرد، بنابراین تصمیم گرفت که به تحصیل علوم دینی بپردازد. این تصمیم او همزمان شد با ورود عالم ربانی و فقیه اخلاقی حضرت آیت الله حاج شیخ علی اکبر نهاوندی (متوفای ۱۳۶۹ ق) به تهران.
ملکی از این فرصت استفاده کرد و آن را غنیمت شمرد. وی و دوستانش رهسپار محضر این عالم نورانی گردیدند و مشتاقانه در محضر درسی و اخلاقی وی تلمذ می کردند. شاید دومین چهره تأثیرگذار در وجود آقای ملکی را بتوان مرحوم آیت الله نهاوندی دانست. او در سال های ۱۳۲۷ یا ۱۳۲۸ ش. مسیر نسبتاً طولانی و بیابانی تجریش تا چیدز را هر روزه برای فراگیری علم با پای پیاده طی می کرد.
آن طور که دوستانش تعریف می کنند در سال های اول حدود ۳۰ نفر بودند که در درس مرحوم نهاوندی شرکت می کردند و در سال های ۱۳۲۹ و ۱۳۳۰ ش. در آخرین روزها، تنها یک نفر این مسیر را در سرمای سخت زمستان طی می کرد و او هم کسی نبود جز مرحوم آقای ملکی. وی تحت تأثیر جاذبه شدید شخصیت والا، زهد و تقوای مرحوم نهاوندی بود و هماره از او به عنوان یکی از بزرگترین عالمان شیعه یاد می نمود. مرحوم نهاوندی هم، چون آقای ملکی را جوانی روشن، آگاه و علاقمند به فراگیری علوم و معارف مشاهده می کرد، همواره وی را به فراگیری علم و در کنار آن تحلیل و بررسی اوضاع و مسائل زمان تشویق می نمود. همین تشویق های مکرر استاد، باعث گردید که مرحوم ملکی بدون ترس و واهمه به دفاع از آیت الله کاشانی به مبارزه برخیزد. مرحوم ملکی در این ایام از فعالان سیاسی بشمار می رفت.[۱]
ب) تحصیل در حوزه علمیه قم:
حجه الاسلام ملکی که از فعالان سیاسی و از ارادتمندان آیت الله کاشانی در منطقه شمیرانات است، رژیم پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد، دستگیری آزادی خواهان و رهبران را سرلوحه کار خود قرار داد. حکومت کودتا در شمیران برای دستگیری مرحوم ملکی و دیگر دوستانش نیروهای خود را بسیج نمود و چندبار به خانه پدری او هجوم برد. اما نتوانستند او را دستگیر نمایند. ایشان که وضع را این چنین دید برای فرار از دست مأموران به قم هجرت نمود و موقعیت مناسبی برای ادامه تحصیل در علوم اسلامی پیدا کرد.
استادان
استادان حجه الاسلام ملکی عبارتند از آیات بزرگوار:
۱- شهید دکتر مفتح، آقای ملکی منظومه را نزد ایشان آموخت.
۲- امام موسی صدر، که ملکی «قوانین» میرزای قمی را نزد وی فراگرفته است.
۳- میرزا جواد تبریزی، استاد لمعه آقای ملکی بود.
۴- میرزا مصطفی صادقی، که استاد مکاسب شخصیت مورد نظر این نوشتار است.
۵- میرزا علی مشکینی استاد مکاسب (بیع).
۶- آیت الله مشکینی، که آقای ملکی رسائل، قسمت قطع و ظن و تعادل و تراجیح را نزد ایشان تحصیل کردهاند.
۷- فاضل لنکرانی، که استاد بخشی از رسائل آقای ملکی بود.
۸- آقا میرزا محمدمجاهدی تبریزی استاد کفایه الاصول.
۹- حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی (متوفای ۱۳۸۰ ق) ملکی به مدت چهار سال در درس فقه ایشان حاضر شدند.
۱۰- امام خمینی قدس سره استاد اصول حجه الاسلام ملکی به مدت ۸ سال.
۱۱- حاج سید محمدرضا گلپایگانی بعد از تبعید حضرت امام به مدت دو سال استاد آقای ملکی بودهاند.
۱۲- علامه سید محمدحسین طباطبایی که استاد تفسیر حجه الاسلام ملکی بودهاند.
۱۳- حاج آقا حسین فاطمی که حجه الاسلام ملکی هر هفته شب های پنج شنبه و جمعه در درس اخلاق ایشان شرکت می کردند.[۲]
ویژگی های اخلاقی
۱- تقوا:
مرحوم آقای ملکی به اعتقاد دوستان و همرزمانش دارای تقوای عملی بود. رفتار و گفتار و پندار خویش را تحت کنترل داشت. حجه الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ قنبر مشفق، مدیر حوزه علمیه لاهیجان که سالیان متمادی با آقای ملکی هم دوره و هم بحث بودند در این باره می فرماید: آقای ملکی دارای با ارزشمندترین و نفیس ترین سرمایه معنوی یعنی تقوا بود. او تقوای عملی داشت. این جانب قریب به ۲۰ سال با ایشان از جلد دوم لمعه تا خارج فقه و اصول هم بحث بودم. در این مدت طولانی کوچکترین رفتار و گفتار غیراخلاقی و غیرشرعی از ایشان مشاهده نکردم. وی خداترس بود، کلام لغو و دور از ادب اسلامی و حتی ادب عرفی از ایشان ندیدم. او مراقبت عملی داشت.[۳]
۲- زهد و وارستگی:
آقای ملکی در منطقه مرفه نشین شمیران، هیچگاه ساده زیستی را از دست نداد. وی زندگی متعارف طلبگی را هیچگاه ترک نکرد و به رغم بر عهده گرفتن مسئولیت کمیته انقلاب اسلامی شمیرانات و داشتن نفوذ اجتماعی در میان مردم و با توجه به این که وجوهات فراوانی به دستش می رسید به زی طلبگی خویش مباهات می کرد. او هیچ وقت از حد اعتدال؛ نه تنها خارج نشد، بلکه همواره سطح زندگی ایشان از اقشار متوسط جامعه پایینتر بود، لذا هر کس به حضورش می رسید علاقه و ارادتش به او بیشتر می شد. او واقعاً نسبت به دنیا بی اعتنا بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی وی در جواب کسانی که ایشان را به مال اندوزی تشویق می کردند گفت: اگر می خواستم پول جمع کنم در زمان محمدرضا شاه می توانستم یک کامیون پول جمع کنم».[۴] آری، آقای ملکی، مصداق بارز حدیث شریف «کونوا دعاه الناس بالخیر بغیر السنتکم»[۵] بود. وی مردم را با عمل و اخلاق نیکوی خویش دعوت به خیر و صلاح می کرد.
۳- بزرگواری:
وی هیچگاه در دوران تحصیل از شهریه حوزه استفاده نکرد، با این که وابسته به بیت بزرگانی چون آیت الله فاضل لنکرانی بود و بزرگان حوزه به وی عنایت داشتند، باز هم از دریافت وجوه خودداری می کرد و معتقد بود انسان می تواند با استفاده نکردن از سهم مبارک حق بندگی خدا را خوب انجام دهد.[۶]
۴- طرز برخورد با ارباب رجوع:
آقای ملکی، انسانی خوش برخورد، خوش مجلس و شیرین سخن بود. آداب اجتماعی او با مردم چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب که ریاست کمیته انقلاب اسلامی شمیرانات را به عهده داشت، فوق العاده با اهمیت است. وی با مردم برخوردی در شأن آنان داشت و هیچ وقت به بهانه کمی وقت از مردم جدا نشد و با عالمان و بزرگان تهران برخوردی مناسب و رفتاری متین داشت و احترام خاصی برای آن ها در نظر می گرفت. هیچ وقت دانسته و یا ندانسته عظمت و شهرتش عامل تحقیر دیگران نمی شد. رفتار حجه الاسلام ملکی در سمت کمیته انقلاب اسلامی با مردم، خصوصاً در شمیرانات که اغلب پولداران و ثروتمندان جامعه و حتی بسیاری از طاغوتیان در آن جا سکونت دارند، باعث رأفت و توجه عمیق آنان به دین اسلام و مایه جذب و خوشبینی آنان به انقلاب اسلامی می شد. اهل کینه و انتقام نبود و از غرض ورزی به دور بود. خصوصاً با مردم مؤمن منطقه و جوانان برومند انقلابی برخوردی متواضعانه و با اهل منزل و خانواده رفتاری دوستانه و عاطفی داشت.
شهید علیرضا ملکی درباره اوصاف عملی پدر بزرگوارش این گونه می نویسد: او با چهره باز و خندان هر روز صبح در کمیته انقلاب اسلامی منطقه یک تهران حاضر می شد و تا قبل از اذان ظهر در آن اتاق کوچک ساده به کار خویش می پرداخت. درب اتاقش به روی همه باز بود و هنگام حضور ارباب رجوع از پشت میز بلند می شد و از آن ها استقبال می کرد و کار آن ها را تا اندازه ای که در توان و قدرت وی بود انجام می داد. وی هیچ گاه نخواست که عنوان و یا لقبی به او بدهند و بسیار ناراحت و آزرده از این که افرادی از روی صداقت و علاقه در هنگام ورود او به مجلس و محفلی سخن گوینده را قطع می کنند. هرگاه که به مجلسی وارد می شد هر جا که مکانی برای نشستن پیدا می کرد، می نشست و علاقه داشت که در بین مردم بنشیند.[۷]
۵- معلم عملی اخلاق:
آیت الله نور مفیدی دامت برکاته می گوید: آقای ملکی در کارهای منزل، حتی در شستن ظروف به خانواده اش کمک می کرد. بعد از انقلاب که به خاطر مسائل امنیتی با برادران پاسدار به منزل ایشان رفت و آمد می کردیم، خودش در پهن کردن و برچیدن سفره، اقدام می کرد. زندگی او یک مجموعه مدون اخلاق است و اگر در زوایای حرکت او دقیق شویم، همه چیز در مورد این معلم عملی اخلاق به دست ما میآید. او طبق فرمایش امامان معصوم ع
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 