پاورپوینت کامل توحید در عرفان ۵۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل توحید در عرفان ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل توحید در عرفان ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل توحید در عرفان ۵۳ اسلاید در PowerPoint :
نظر عارفان درباره توحید مبتنی بر نظریه وحدت وجود و نظریه تجلی و ظهور نزد ایشان است.[۱] مراد از توحید به رغم اختلاف در تعابیر و نحوه تفصیل مراتب آن، عبارت است از نفی وجودهای اعتباری و مقید و کثیر و اثبات وجود حقیقی و مطلق و یگانه حق تعالی از حیث ذات و صفات و افعال.
در عین حال باید توجه کرد که نزد عارفان، نفی وجود غیرخدا به معنای نفی خلق نیست بلکه مراد این است که با مشاهده وجود حقیقی، از صور جمیع موجودات و تعیّنات و کثرات آنها، به عنوان موجودات حقیقی مستقل و قائم به خود، قطع نظر شود زیرا وجود موجودات اعتباری است؛ آنها مظاهر حقاند و به وجود حق موجود و بدون او معدوماند و وجود حقیقی فقط حق تعالی است.
از این رو گفتهاند توحید یکی شدن دو چیز، یا دو وجود را وجود واحد کردن است و آن دو چیز حق و خلق یا به تعبیر دیگر واجب و ممکناند. توحید حقیقی، مشاهده حق با خلق و مشاهده خلق با حق است چنانکه نه حق حجاب خلق شود و نه خلق حجاب حق گردد.[۲] به گفته ابنعربی در الفتوحات المکیه [۳] آنچه حق تعالی بر موحد واجب و ضروری میداند این است که خدا را از حیث هویتش یگانه بداند و نیز بداند که اگرچه مظاهر متعدد و کثیرند، ظاهر (=حقتعالی) تعدد ندارد و یگانه است.
عارفان با نظر به احوال و مقامات و مراتب سیر و سلوک، توحید را مقصد اقصا و مطلب اعلا دانسته و تمام مقامات و احوال را، راهها و اسباب و مقدمات رسیدن به توحید نامیدهاند.[۴] خواجه عبداللّه انصاری در منازل السائرین (ص۱۳۵ـ۱۳۹)، در باب دهم از ابواب دهگانه قسمِ نهایات که قسم آخر مقامات است، به بیان توحید پرداخته است.
بدین ترتیب وی توحید را آخرین مقام در سیر الیاللّه میداند که سالک با طی مقامات پیشین بدان نایل میگردد.[۵] همچنین به بیان برخی دیگر،[۶]، توحید اصل در سلوک است و علم معامله (علم احکام شرعی که خلق برای نیل به ثواب و پاداش بدان دست می یازند، در برابر علم مکاشفه؛[۷] جز با تحقق آن تمام نمی گردد.
ابن عربی[۸] و برخی از شارحان وی، توحید را همان صراط مستقیم دانستهاند که سالک هدایت به آن را از خداوند می طلبد، زیرا توحید طریق سلیم به سوی خدا و راه مستقیم خالی از انحراف و کجی به سوی خشنودی اوست.[۹] سید حیدر آملی [۱۰] گفته است که کل وجود بر توحید واقع و مشتمل بر مراتب آن است.
تمام موجودات بر فطرت توحیدند و توحید، غایت خلقت ایشان است. حصول دین و کمال به حسب ظاهر و باطن موقوف و منوط به توحید حقیقی است و هدف بعثت انبیا و اولیا علیهمالسلام، اظهار آن و دعوت خلق به آن است.[۱۱]
در متون عرفانی برای توضیح و بیان حقیقت و معنای توحید مراتبی برشمردهاند. به تعبیر دیگر می توان گفت عارفان توحید را حقیقت ذومراتب و برترین مرتبه حقیقت توحید را شهادتِ حقتعالی به توحید ذاتش دانستهاند. آنها آیه ۱۸ سوره آل عمران (شَهِدَاللّه أنّه لاإلهإلاّ هو) را گواه این نکته گرفتهاند. این مرتبهای از توحید است که حق تعالی را در آن شریکی نیست و معرفت آن در خزانه غیب محفوظ است، زیرا تحقق آن جز به فنای همه خلق و بقای صرف حق تعالی نیست.
پس در این مرتبه، غیری نیست تا او را بهرهای از آن باشد و آنچه شایسته این مقام است به جای آرد.[۱۲]
از این رو شاید بتوان گفت سخن شبلی ناظر به همین توحید است که هر گونه اشاره و تعبیر از توحید را، الحاد و شرک و حجاب و غفلت نسبت به حق تعالی و توحید وی دانسته است.[۱۳] این مرتبه را توحید خاصهالخاصه، توحید ذاتی، توحید الاهی، توحید رحمانی و توحید قائم به ازل نامیدهاند.[۱۴] برخی علاوه بر توحید حق نسبت به خود، توحید دیگری نیز به او نسبت میدهند و آن عبارت است از «توحید الحق للخلق» و مراد از آن حکم حق تعالی است به این که بنده موحد است؛ پس توحیدِ بنده آفریده حق تعالی است.[۱۵]
مراتب دیگر توحید که عارفان بر حسب مرتبه و نحوه دریافت و حظّ موحد از حقیقت توحید برشمردهاند، عبارتاند از:
۱) توحید عام یا توحید عوام:
که به زبان شهادت دهند که هیچ خالقی جز خداوند نیست و این معنی را به دل نیز تصدیق کنند.[۱۶] به تعبیر سید حیدرآملی (۱۳۶۲ش، ص۷۳، ۸۰) این مرتبه از توحید عبارت است از نفی خدایان مقید و بسیار و اثبات خدای مطلق و یگانه.
کسی که در این مرتبه از توحید است، یعنی صاحب عقل (اهل استدلال)، خلق را ظاهر می بیند و حق را باطن. حق نزد او آیینهای است که در آن خلق را می بیند و آیینه به سبب چهره و صورتی که در آن نمایان میگردد خود در حجاب است و دیده نمیشود. به تعبیر عارفان با تحقق این مرتبه از توحید ورود به اسلام و رهایی از شرک جلی محقق می گردد.[۱۷] از این مرتبه توحید با عناوین دیگری از قبیل توحید ایمانی [۱۸]، توحید قولی (پارسا، ص۱۴۲)، توحید الاهی، توحید اهل شریعت، توحید انبیا و توحید ظاهر [۱۹] نیز تعبیر کردهاند.
عموم مؤمنان شامل اهل تقلید و عالمان علوم رسمی[۲۰] در این مرتبه از توحیدند و متصوفه و اهل عرفان نیز به حکم ایمان با ایشان در این توحید مشترکاند و تمایز اهل عرفان به مراتبِ دیگرِ آن است [۲۱] به گفته سید حیدر آملی (۱۳۶۲ش، ص۷۶) «علمالیقین»، «اصحاب الشمال» و «اسلام» که در قرآن آمده، اشاره به این مرتبه از توحید و اهل آن است.
۲) توحید خاصه یا توحید مخصوص عارفان:
بنابر آنچه در منابع عرفانی آمده برخی از عارفان در بیان توحیدِ مخصوص عارفان مراتبی ذکر نکردهاند و برای تفکیک توحید عارفان از توحید عامه به تقسیم دوگانه توحید عامه و توحید خاصه اکتفا شده است.
اما برخی دیگر توحید مخصوص عارفان را با توجه به مراتب احوال و مقامات سالک در نیل به حقیقت توحید طی دو مرتبه توحید خاصه و توحید خاصهالخاصه بیان کردهاند و نامهای دیگر نیز برای آنها آوردهاند.[۲۲]
قول مشایخ متقدم در این باب بیشتر به شیوه اول است، چنانکه از جنید نقل شده است که توحید جداکردن قدیم (=حق تعالی) از حادث (= ماسوی اللّه) است و آنگاه از خود دربه در شدن و ترک خوشامد خود گفتن، تا حق تعالی به جای همه باشد و بنده در جریان تصرف تقدیر حق تعالی و مجاری قدرت او مانند هیکلی بی اختیار و بی اراده شود و چنان گردد که قبل از ایجاد بوده، یعنی نیست گردد.[۲۳]
از رُوَیْم بن احمد نیز به همین مضمون نقل کردهاند که توحید محو آثار بشریت و تجرد الوهیت است. مراد از محو آثار بشریت این است که بنده، فعلی را به خود نسبت ندهد و «أنا» نگوید زیرا انّیت از آن خدای تعالی است، تجرد الوهیت به معنای تنزیه و جدا دانستن خداوند از محدَثات است.[۲۴]
عبارت مشهور «التوحید اسقاط الاضافات» که از مشایخ صوفیه نقل کردهاند، نیز ناظر به توحید مخصوص عارفان است و مراد از آن این است که بنده چیزی را به خود و غیرحق تعالی نسبت ندهد[۲۵] و در عین حال به آنچه حقِ خدا و سزاوار اوست، وفا کند و سعی خود را در ادای آن مبذول دارد و بداند که توحیدِ او به اراده حق و به مقتضای قضای ازلی و توفیق الاهی بوده تا از عیب کفر پاک شود و بدینگونه حق و منّتِ فعلِ حق را نظاره کند، نه خود و فعل خود را[۲۶]
خواجه عبداللّه انصاری (ص۱۳۶ـ۱۳۷) توحید عارفان را توحید خاصه می نامد که توحیدِ اهل ح
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 