پاورپوینت کامل تلاش تبلیغاتى اهل بیت امام حسین علیه السلام ۶۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تلاش تبلیغاتى اهل بیت امام حسین علیه السلام ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تلاش تبلیغاتى اهل بیت امام حسین علیه السلام ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تلاش تبلیغاتى اهل بیت امام حسین علیه السلام ۶۳ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ در کربلا
۲ در کوفه
۳ در شام

۳.۱ اثرات تبلیغ در شام

۴ در مدینه

۴.۱ نتایج تبلیغ در مدینه

۵ پانویس
۶ منابع

در کربلا

در خود کربلا حضرت زینب کبری علیهاالسلام از راه گریه، تبلیغات خود را آغاز نمود. چون زینب علیهاالسلام بر بالین پیکر پاک حضرت امام حسین علیه السلام رسید، سخنی بر زبان جاری نمود که با شنیدن آن دوست و دشمن به گریه و زاری پرداخت و چنان ماتم سرایی در صحرای نینوا برای شهیدان کربلا صورت گرفت که چشمه اشک را در آن کویر غم جاری ساخت. «قروه بن قیس حنظلی» نقل می کند: به خدا سوگند زینب را هرگز فراموش نمی کنم که برای برادرش ندبه می کرد و با صوت حزین و قلب داغدار می گفت: «وا محمداه! صلی علیک ملیک السماء هذا حسین مرمل بالدماء مقطع الاعضاء وبناتک سبایا الی الله المشتکی والی محمد المصطفی والی علی المرتضی؛ [۱] ای محمد! فرشتگان آسمان بر تو درود فرستند، این حسین علیه السلام است که به خون آغشته و اعضایش قطع شده است و دخترانت اسیرند. به خدا و محمد مصطفی و علی مرتضی شکایت می برم».

این نوحه و ماتم داری، خود حرکتی تبلیغی بود. همچنین وقتی امام سجاد علیه السلام بدن مطهر امام حسین علیه السلام را در میان قبر نهاد، خطاب به پدرش گفت: «طوبی لأرض تضمنت جسدک الشریف اما الدنیا فبعد مظلمه والاخره فبنورک مشرقه. اما الحزن فسرمد واللیل فمسهد حتی یختارالله الی دارک التی انت مقیم بها فعلیک منی السلام یابن رسول الله ورحمه الله»[۲]؛ خوشا به حال زمینی که بدن شریف تو را در برگیرد. دنیا بعد از این تاریک و آخرت به نور تو روشن است. اما اندوه، همیشگی و شب [من]، بی خواب است، تا خداوند به سوی خانه تو که در آن جای گرفته ای اختیار کند (و مرا به آنجا بیاورد). پس ای فرزند رسول خدا! سلام من و رحمت خداوند بر تو باد».

این عبارات نیز کاملا بار تبلیغی دارند.

در کوفه

کوفه به منزله قلب عراق بود و در مدت پنج سال مرکز حکومت امام علی علیه السلام به شمار می رفت و همواره کانون شیعیان و پایگاه دوستان آن بزرگوار به حساب می آمده است. اهل بیت نیز چند سال قبل در این شهر با احترام فراوان زندگی می کردند، اما اکنون زینب کبری علیهاالسلام و فرزندان علی وارد این دیار می شوند، در حالی که اسیرند.

ابن زیاد با آن که با ایجاد اختناق و فشار سیاسی بر اوضاع کوفه مسلط شده است، اما از این واقعیت هراس دارد که مبادا مردم از خواب مرگبار خویش بیدار شوند و حرکتی عمومی ریشه های حیات ننگین او را قطع کند؛ به همین دلیل دستور حکومت نظامی داد. آنگاه به فرمان وی خاندان فضیلت در حالی که سرهای شهیدان بر بالای نیزه در پیشاپیش آنان بود وارد کوفه شدند.

زینب کبری گرچه در شرایط نگران کننده ای قرار داشت ولی از فرصت پیش آمده استفاده و شروع به سخنرانی کرد. در آغاز نسب خویش را معرفی کرد تا نگاههای تحقیرآمیز کوفیان را به دیده احترام مبدل سازد. سپس تماشاگران را که در حال گریستن بودند مذمت نمود و گفت: «یا اهل الکوفه یا اهل الختل والغدر اتبکون فلا رقات الدمعه ولا هدات الرنه؛ ای مردم کوفه! ای اهل فریب و خدعه! آیا می گریید؟ هنوز اشک(های ما) خشک نشده و ناله ها (یمان) خاموش نگردیده است» و بعد جنایات و اعمال زشت آنان را در خصوص حوادث کربلا افشا نمود.[۳]

دختر بزرگوار علی علیه السلام این خطبه آتشین را چنان عالی و کوبنده بیان کرد که راوی می گوید: به خدا سوگند من زنی را در نهایت عفت ندیدم که بهتر از زینب سخن بگوید، آن گونه خطابه خواند که گویا این کلمات از زبان علی بن ابی طالب شنیده می شود. [۴]

عکس العمل این خطبه در میان مردم چنان بود که راوی می گوید: سوگند به خداوند در آن روز مردم کوفه را دیدم که بهت زده اشک می ریزند و از شدت غم دست ها را بر دهان گرفته و انگشت های خود را گاز می گیرند.[۵] سخنان زینب کبری چون صیحه ای آسمانی بود که محیط کوفه را فراگرفت و در آن اثر عمیق و جانسوزی گذارد.

حزیم بن شریک اسدی می گوید: امام سجاد علیه السلام به سوی مردم بیرون آمد و اشاره کرد که سکوت کنند، چون همه خاموش شدند، حضرت خطبه ای برای آنان خواند. در این خطبه محورهای ذیل بیان گردید:

معرفی خود و خاندان عصمت و طهارت و جد و پدرش
گزارش جنایات کربلا و فجایع عاشورا
تذکر به مردم کوفه در مورد نامه نگاری و دعوت از امام حسین علیه السلام و بی وفایی آنان نسبت به امام.

پس از خاتمه خطبه امام سجاد علیه السلام صدای گریه از هر سو بلند شد و مردم به یکدیگر می گفتند: هلاک شدید در حالی که نمی دانید و چون امام علیه السلام فرمود: «رحم الله إمرا قبل نصیحتی وحفظ وصیتی فی الله وفی رسوله وفی اهل بیته فان لنا فی رسول الله اسوه حسنه؛ خدا رحمت کند کسی را که پند مرا بپذیرد و سفارشم را در راه خدا و رسولش و اهل بیت او مراعات کند؛ زیرا برای ما در (پیروی) از رسول خدا سرمشقی نیکوست»، جمعیت یکپارچه گفتند: ای فرزند رسول خدا! همه گوش به فرمانت هستیم. حرمت و حقتان را پاس می داریم و از تو روی نمی گردانیم، ما را به فرمان خود مامور کن… آماده ایم که خونخواهی و انتقام شما و خود را از آنان که به ما و شما ستم کردند بگیریم. اما امام علیه السلام به حیله گری آنان و رفتارشان با امام حسین علیه السلام اشاره نمودند و از کوفیان خواستند: لاتکونوا لنا و لا علینا؛ نه با ما باشید و نه بر ضد ما.[۶]

خطبه ها و سخنان اهل بیت علیهم السلام و گفتار آن گویندگان شجاع، فصیح و بلیغ در سینه های مردم جای گرفت و دلهایشان را تکان داد و پرده های گمراه کننده را بالا زد و تشخیص مردم را به کلی تغییر داد و آنان را به ارزش این قیام مقدس متوجه ساخت و مجال تحریف و تفسیر چهره این واقعه تاریخی را از دشمن گرفت.[۷] و این نتایج را در برداشت:

۱. اعتراض و نارضایتی مردم کوفه آن چنان اوج گرفت که مرجانه مادر عبیدالله به فرزندش گفت: ای خبیث! پسر پیامبر را کشتی به خدا سوگند هرگز بهشت را نخواهی دید.[۸] و خولی جنایتکار نیز که سر امام حسین علیه السلام را به خانه آورد، خواست در زیر یکی از وسایل نان پزی پنهان کند. همسرش به وی گفت: از سفر چه آورده ای؟ گفت: سر حسین علیه السلام را، زنش او را مذمت کرد و گفت: وای بر تو، مردم با طلا و نقره به خانه باز می گردند و تو سر پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله را به منزل آورده ای. به خدا قسم هیچگاه در کنارت نخواهم بود، پس برخاست و از او دور شد.[۹] همچنین عبیدالله ابن زیاد از سوی عبدالله عفیف و زید بن ارقم مورد مؤاخذه ای تند و خشن قرار گرفت.

۲. در اولین سال شهادت امام حسین علیه السلام، گروهی از کوفیان به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی، عبدالله ازدی، عبدالله تمیمی و رفاعه بن شداد هسته مرکزی قیام توابین را به عنوان خونخواهی امام حسین علیه السلام تشکیل دادند. در بصره نیز چنان آشوبی بر علیه ابن زیاد صورت گرفت که با لباس مبدل از آنجا به سوی شام گریخت.[۱۰]

۳. دومین حرکت تند مسلحانه علیه امویان توسط مختار ابن ابوعبید ثقفی صورت گرفت که در ظرف هیجده ماه، حدود ۱۸۰۰۰ نفر از دشمنان اهل بیت علیهم السلام را به هلاکت رسانید.[۱۱]

در شام

شام در سال ۱۴ هجری جزو قلمرو مسلمانان به شمار آمد. مردم این سامان به دلیل حکومت طولانی امیرانی چون خالد بن ولید و معاویه در آن منطقه، شناخت چندانی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و خاندان او نداشتند و از اسلام راستین چیزی نمی دانستند.[۱۲] معاویه آن چنان علیه حضرت علی علیه السلام در شام تبلیغ کرده بود که مردم سب و لعن آن امام را به عنوان سنت و ارزشی اجتماعی تلقی می کردند و کودکان بر این اساس تربیت می شدند.[۱۳]

تبلیغات گسترده بنی امیه آنچنان بر افکار شامیان تاثیر منفی نهاده بود که به هنگام ورود کاروان اسیران کربلا به این سرزمین، لباس نو پوشیدند و شهر را به بهترین صورت آذین نمودند و به آوازخوانی و شادی پرداختند.[۱۴] با چنین وضعی تبلیغات اهل بیت در شام با عراق تفاوت دارد؛ زیرا خاندان امام حسین علیه السلام، زنان و کودکان داغ دیده، به سوی مرکز ثقل قدرت آل امیه قدم می گذارند؛ شهری که بغض و عداوت خاندان علی علیه السلام چون ابری تیره بر آن سایه افکنده است و قدرت امویان در آن ریشه دار و عمیق است.

ارتشی با ساز و برگ نظامی کافی نمی توانست بر آن دیار استیلا یابد، اما اهل بیت امام حسین علیه السلام می روند تا با سلاحی معنوی و زبان گویایی که دارند بساط این شهر را متزلزل سازند.

در مجلسی که با حضور یزید، سران حکومت، مردم و اهل بیت علیهم السلام در مسجد شام برقرار شد، فرزند معاویه در حالی که نسبت به سر مقدس امام حسین علیه السلام اسائه ادب می نمود، به خطیبی دستور داد بر منبر پانهد و خاندان عصمت و طهارت را مورد ناسزا قرار دهد.

در این حال امام سجاد علیه السلام فریاد زد: «ویلک ایها الخاطب، اشتریت مرضاه المخلوق بسخط الخالق فتبوّأ مقعدک من النار؛ وای بر تو ای سخنگو! خشنودی مخلوق را با سخط و خشم خداوند بدست آوردی؛ پس جایگاهت از آتش پر باد».

سپس رو به یزید کرد و فرمود: «یا یزید! ائذن لی حتی اصعد هذه الاعواد فاتکلم بکلمات لله فیهن رضی ولهؤلاء الجلساء فیهن اجر وثواب؛ ای یزید! به من اجازه بده بالای این چوبها بروم و سخنانی بگویم که رضایت خدا در آن باشد و برای حاضران، در آن اجر و ثوابی باشد».

یزید که بر حالات معنوی و مقام علمی امام واقف بود امتناع کرد ولی با اصرار مردم قبول کرد که امام بر منبر رود. امام در سخنان خویش محورهای ذیل را مطرح فرمود:

فضایل و ویژگی های خاندان عترت
ایثار و فداکاری این خاندان در راه خدا، عزت اسلام و تثبیت ارزش های الهی
معرفی خویش و پیوستگی آن امام با خوبان و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.