پاورپوینت کامل اعداد در قرآن ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اعداد در قرآن ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اعداد در قرآن ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اعداد در قرآن ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ واژه شناسی اَعداد
۲ تاریخچه اعداد
۳ عدد در قرآن
۴ اعداد صحیح
۵ اعداد کسرى
۶ پانویس
۷ منابع

واژه شناسی اَعداد

اعداد جمع عدد و عدد اسم و مشتق از «ع د د» است.[۱] واژه عدد در لغت غالباً به معنای شماره و رقم و گاه به معنای شمارش تعداد یا به معنای معدود (شمرده و مقدار) است.[۲]

لغت شناسان عدد را به یکی های ترکیب شده یا ترکیب آحاد تعریف کرده‌اند.[۳] عدد در اصطلاح فلسفه، از مقوله «کمّ» به حساب می‌آید که یکی از مقولات عشر است. برخی فلاسفه عدد را از مفاهیم ماهوی[۴] و بعضی آن را از مفاهیم اعتباری می‌دانند.[۵]

ریاضی‌دانان اعداد را به حقیقی، صحیح، طبیعی، کسری، گویا، مخلوط، موهومی، مثبت، منفی و… تقسیم می‌کنند.[۶]

تاریخچه اعداد

شمارش در تاریخ بشر پیشینه‌ای کهن دارد و بشر پیش از اختراع خط به آن آگاهی داشته است. انسانهای نخستین برای نشان دادن اعداد و ارقام، خطوطی را رسم می‌کردند. مورخان با توجه به اسناد تاریخی، بابلی ها را نخستین واضعان حساب و عدد می‌دانند؛ ایشان با وضع حساب و عدد، سال را به ۱۲ ماه و ماه را به ۳۰ شبانه روز و شبانه روز را به ساعات، دقایق و ثانیه‌ها تقسیم کردند و عدد را تا ۶۰ به توان ۴ می‌شمردند. تقسیمات شمارشی آنها شصت شصت بوده که در اصطلاح «حساب ستّینی» نامیده می‌شود.[۷] برخی نیز بر این باورند که اعداد و مسمیات آنها و ارقام و مدلولاتشان از علم اسماء است که خداوند به حضرت آدم علیه السلام آموخت.[۸]: «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا». (سوره بقره/۲، ۳۱)

استفاده از عدد و حساب در همه شئون زندگی و رشته‌های علمی گوناگون، شاخص و صفت علمی غالب عصر ماست. کشف اتم، فضانوردی و کاوش در کرات آسمانی، طب، اقتصاد و بسیاری دیگر از رشته‌های علمی و حتی اداره یک زندگی ساده همگی، عرصه‌های استفاده از اعداد، ارقام و حساب است.

در خواندن برخی ادعیه و اذکار مستحب وارده از سوی معصومان علیهم السلام عدد و روز خاصی سفارش شده است که رعایت آن طبق دستور لازم است.

امام صادق علیه السلام فرمود: بدانید که اسماءاللّه به منزله گنج‌اند و عدد به منزله ذراع، اگر ذراع را کمتر بگیری به گنج نمی‌رسی و اگر فزون‌تر بگیری از آن درمی‌گذری.[۹] از این‌ رو عرفا برای اعداد، اسرار، ارواح و منازلی قائل‌اند و عدد را سرّی از اسرار الهی در عالم وجود می‌دانند.[۱۰]

قرآن در آیاتی پرشمار با ذکر اعداد و ارقام، توجه انسان را به شمارش و حساب جلب کرده است: «وَإِنَّ یَوْمًا عِنْدَ رَبِّکَ کَأَلْفِ سَنَهٍ مِمَّا تَعُدُّونَ». (سوره حج/۲۲، ۴۷)؛ همچنین انسان را متوجه عناصر زمان کرده که با محاسبه به ساعات، ایام، ماهها و سالها منتهی می‌شود.

«هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ». (سوره یونس/۱۰، ۵) تاریخ، مبتنی بر گردش ماه و خورشید طبیعی و همگانی است.

عدد در قرآن

واژه عدد ۶ بار در قرآن به صورت اسم و به دو معنا آمده است:[۱۱]

تعداد، شماره، شمارش. (سوره یونس/۱۰، ۵؛ سوره اسراء/۱۷، ۱۲؛ سوره مؤمنون/۲۳، ۱۱۲؛ سوره جن/۷۲، ۲۴، ۲۸)
زیاد، بسیار و در عین حال معین و مشخص. [۱۲](سوره کهف/۱۸، ۱۱)

مصادیق اعدادی که در قرآن ذکر شده ۳۰ عدد صحیح است که بعضی از آنها بارها تکرار شده[۱۳] و با احتساب عدد ۹۵۰ که ضمناً از آن یاد شده: «فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَهٍ إِلَّا خَمْسِینَ عَامًا » (سوره عنکبوت/۱۴، ۲۹)، ۳۱ عدد صحیح و ۸ عدد کسری است[۱۴] که به ترتیب از کوچک به بزرگ، آنها را ذکر می‌کنیم:

اعداد صحیح

واحد

به معنای یک که ۶۱ بار در قرآن آمده و ۲۲ بار آن در ارتباط با توحید و یگانگی خداست: «وَإِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ». (سوره بقره/۲، ۱۶۳)

این‌ گونه آیات دلالت دارد که خدا یکی است و اله و معبودی جز او نیست. مقصود از وحدت و یگانگی خدا «وحدت عددی» نیست.[۱۵] بلکه منظور «وحدت حَقّه» است؛ یعنی وجود خدا به‌ گونه‌ای است که تصور هر گونه شریک دیگری برای او ممکن نیست[۱۶] و ذات او از هر گونه کثرت و ترکیب پیراسته است.[۱۷] (=>توحید و نیز=>اللّه)

دو

واژه‌های اثنان، اثنین و اثنتین، معادل عربی عدد «دو» است که ۱۵ بار در قرآن در ۱۲ آیه و مرتبط با ۹ موضوع ذکر شده است:

الف. سهم‌الارث فرزندان میت در صورتی که دو یا بیش از دو دختر باشند. (سوره نساء/۴، ۱۱، ۱۷۶)
ب. دوبار زنده شدن و مردن انسانها به صورت مردن پس از زندگی دنیا و زنده شدن برای حیات برزخی و سپس مردن پس از حیات برزخی و زنده شدن برای حساب روز قیامت.[۱۸] (سوره غافر/۴۰، ۱۱)
ج. شاهد و گواه گرفتن دو نفر بر وصیت. (سوره مائده/۵، ۱۰۶)
د. زوجیت در آفرینش حیوانات (دو گونه نر و ماده) (سوره انعام/۶، ۱۴۳-۱۴۴)
ه. زوجیت در آفرینش میوه‌ها (دو گونه ترش و شیرین، تابستانی و زمستانی و…) (سوره رعد/۱۳، ۳)
و. نفی شرک و دوگانه‌پرستی. (سوره نحل/۱۶، ۵۱)
ز. داستان حضرت نوح علیه السلام در طوفان و دستور خدا به او که از هر نوعی از حیوانات یک جفت (نر و ماده) بر کشتی سوار کند تا نسل آنها قطع نشود.[۱۹] (سوره مؤمنون/۲۳، ۲۷؛ سوره هود/۱۱، ۴۰)
ح. تکذیب فرستادگان خدا به سوی مردم انطاکیه که در ابتدا دو نفر بودند.(سوره یس/۳۶، ۱۴)
همچنین واژه «مَثْنی» که به معنای دوتا دوتاست.[۲۰]

سه بار در قرآن آمده است:

الف. جواز ازدواج با بیش از یک زن. (سوره نساء/۴، ۳)
ب. قیام در راه خدا. (سوره سبا/۳۴، ۴۶)
ج. قدرت فرشتگان. (سوره فاطر/۳۵، ۱) واژه «ثانی» نیز به معنای دوم یک مرتبه درباره هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله که تنها یک همراه داشت، در قرآن ذکر شده است. (سوره توبه/۹، ۴۰)

سه

واژه‌های ثلاث و ثلاثه که معادل عربی عدد سه است ۱۷ بار در ۱۶ آیه و مرتبط با ۱۳ موضوع در قرآن ذکر شده است:

الف. عدّه طلاق که سه طُهر است. (سوره طلاق/۶۵، ۴؛ سوره بقره/۲، ۲۲۸)
ب. کفّاره قربانی به این ترتیب که اگر کسی در ایام حج نتوانست قربانی کند باید ۱۰ روز، روزه بگیرد؛ سه روز در ایام حج و ۷ روز پس از بازگشت. (سوره بقره/۲، ۱۹۶)[۲۱]
ج. نفی شرک و قائل شدن به اقانیم سه‌گانه اب و ابن و روح‌القدس.[۲۲] (سوره نساء/۴، ۱۷۱؛ سوره مائده/۵، ۷۳)
د. تعداد احتمالی اصحاب کهف. (سوره کهف/۱۸، ۲۲)
ه. فرزنددار شدن زکریا، به این ترتیب که خداوند در دوران پیری به او مژده آن را داد و او که از این امر شگفت‌زده شده بود از خدا خواست تا نشانه‌ای برایش قرار دهد. خداوند هم این نشانه را قرار داد که تا سه روز نتواند با مردم سخن بگوید، در حالی که صحیح و سالم بود. (سوره مریم/۱۹، ۱۰؛ سوره آل‌ عمران/۳، ۴۱)[۲۳]
و. کفاره شکستن سوگند که عبارت است از اطعام یا پوشاندن ۱۰ مسکین، آزاد کردن یک بنده یا سه‌روز، روزه. (سوره مائده/۵، ۸۹)[۲۴]
ز. متخلفان از جنگ تبوک که سه نفر بودند: کعب بن مالک، هلال بن امیه و مراره بن ربیع. (سوره توبه/۹، ۱۱۸)[۲۵]
ح. نجوا که هرگاه سه نفر با هم آهسته و در گوشی سخن بگویند خداوند چهارمی آنهاست و سخن آهسته و در گوشی آنها را می‌شنود و هیچ‌چیز بر او پوشیده نیست. (سوره مجادله/۵۸، ۷)[۲۶]
ط. آفرینش انسان در تاریکی های سه‌گانه؛ خداوند انسان را در تاریکی شکم و رحم و پرده نازک دور تا دور جنین می‌آفریند. (سوره زمر/۳۹، ۶)[۲۷]
ی. اجازه گرفتن کودکان برای ورود به اتاق پدر و مادر در سه وقت: پیش از نماز صبح، هنگام استراحت ظهر و پس از نماز عشاء که پوشش آنها متناسب با وضعیت خواب است. (سوره نور/۲۴، ۵۸)[۲۸]
ک. سایه سه شعبه آتش جهنم؛ دود آتش جهنم سه شعبه دارد: شاخه‌ای از بالای سر، شاخه‌ای از سمت راست و شاخه‌ای از سمت چپ، گنهکاران را احاطه می‌کند و آنها را در کام خود فرو می‌برد. (سوره مرسلات/۷۷، ۳۰)[۲۹]
ل. مدّت مهلت به پی‌کنندگان ناقه صالح؛ حضرت صالح علیه السلام به کسانی که ناقه وی را پی کردند سه روز مهلت داد تا از لذایذ دنیوی استفاده کنند و پس از سه روز عذاب الهی فرود آمد و آنها را نابود کرد. (سوره هود/۱۱، ۶۵)[۳۰]
م. گروه‌بندی انسانها در قیامت؛ مردم در روز قیامت سه صنف و گروه هستند: اصحاب یمین، اصحاب شمال و سابقون. (سوره واقعه/۵۶، ۷)[۳۱]

واژه‌های «ثالث و ثالثه» به معنای سوم نیز سه بار در قرآن ذکر شده است:

الف. معتقدان به تثلیث در زمره کافران‌اند. (سوره مائده/۵، ۷۳)
ب. فرستاده شدن سومین رسول به سوی انطاکیه پس از تکذیب دو رسول. (سوره یس/۳۶، ۱۴)
ج. منات، سومین بت مشرکان پس از لات و عزّی است. (سوره نجم/۵۳، ۲۰)؛ همچنین واژه ثُلاث به معنای سه تا سه تا.[۳۲]

دو بار در قرآن ذکر شده است:

الف. جواز ازدواج با بیش از یک زن. (سوره نساء/۴، ۳)
ب. بالهای فرشتگان. (سوره فاطر/۳۵، ۱)

چهار

واژه‌های اربع و اربعه ۱۲ بار در ۱۲ آیه و مرتبط با ۱۰ موضوع در قرآن دیده می‌شود:

الف. عده وفات که ۴ ماه و اندی است. (سوره بقره/۲، ۲۳۴)[۳۳]
ب. ۴ پرنده که حضرت ابراهیم علیه السلام به دستور خداوند و برای رؤیت چگونگی زنده کردن مردگان کشت. (سوره بقره/۲، ۲۶۰)[۳۴]
ج. ایلاء؛ اگر مردی از روی خشم و برای اذیت کردن همسرش سوگند یاد کرد که با او نزدیکی نکند، حاکم شرع ۴ ماه به او مهلت می‌دهد که یا به مقتضای زوجیت بازگردد یا زن را طلاق دهد. (سوره بقره/۲، ۲۲۶)[۳۵]
د. قذف؛ اگر کسی به زن محصنه و عفیفه‌ای نسبت زنا داد و ۴ گواه که ناظر زنا بوده‌اند، نیاورد ۸۰ تازیانه می‌خورد. (سوره نور/۲۴، ۴، ۱۳)
ه. لعان؛ کسانی که به زنان خود نسبت زنا می‌دهند و ۴ شاهد ندارند، باید ۴ بار پیاپی بگویند: خدا را گواه می‌گیرم که در این نسبتی که می‌دهم، صادقم و بار پنجم بگویند: لعنت خدا بر من اگر از دروغگویان باشم. در مقابل، زن نیز باید ۴ بار بگوید: خدا را شاهد می‌گیرم که این مرد از دروغگویان است و بار پنجم بگوید: لعنت خدا بر من اگر این‌ مرد از راستگویان باشد. (سوره نور/۲۴، ۶۹)[۳۶]
و. شهادت بر زنا؛ خداوند فقط برای شهادت بر زنا ۴ شاهد قرار داده و این به جهت سختگیری بر مدعی و حفظ آبروی مردم است. (سوره نساء/۴، ۱۵)[۳۷]
ز. تعداد ماههای حرام که ۴ تا است: ذی‌ القعده، ذی‌ الحجه، محرم و رجب. (سوره توبه/۹، ۳۶)[۳۸]
ح. اتمام حجت پیامبر صلی الله علیه و آله با مشرکان و تعیین ۴ ماه فرصت به آنها. (سوره توبه/۹، ۲)[۳۹]
ط. چهارپایان که در کنار خزندگان و دو پایان از گونه‌های جانداران‌اند. (سوره نور/۲۴، ۴۵)[۴۰]
ی. آفرینش کوهها و دیگر پدیده‌ها و نعمتهای زمین در ۴ روز. (سوره فصلت/۴۱، ۱۰)[۴۱]

واژه «رابع» نیز به معنای چهارم دو مرتبه در قرآن ذکر شده است:

الف. شمار احتمالی اصحاب کهف. (سوره کهف/۱۸، ۲۲)
ب. علم و احاطه خدا بر نجوا و سخنان درگوشی. (سوره مجادله/۵۸، ۷) واژه «رُباع» نیز که به معنای ۴ تا ۴ تاست[۴۲] دو بار در قرآن آمده است: جواز ازدواج با بیش از یک زن (سوره نساء/۴، ۳) و بالهای فرشتگان. (سوره فاطر/۳۵، ۱)

پنج

این عدد دو مرتبه در قرآن و مرتبط با دو موضوع دیده می‌شود:

الف. شمار احتمالی اصحاب کهف. (سوره کهف/۱۸، ۲۲)
ب. هیچ‌گاه سه نفر با هم نجوا نمی‌کنند، مگر این که خداوند چهارمین آنهاست و هیچ‌گاه ۵ نفر با هم نجوا نمی‌کنند، مگر اینکه خداوند ششمین آنهاست. (سوره مجادله/۵۸، ۷) در این آیه نخست از نجوای سه نفری و سپس ۵ نفری سخن می‌گوید و از نجوای ۴ نفری برای رعایت فصاحت در کلام و عدم تکرار سخن نگفته[۴۳] و به مراتب عدد از سه تا ۶ بدون هیچ‌گونه تکرار اشاره کرده است.[۴۴] واژه «خامسه» نیز به معنای پنجم دو بار در ارتباط با موضوع لعان در قرآن آمده است. (سوره نور/۲۴، ۷-۹)

شش

این عدد ۷ بار در قرآن آمده و در همه موارد با آفرینش آسمانها و زمین مرتبط است؛ در ۴ آیه، تعبیر «خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ» آمده (سوره اعراف/۷، ۵۴؛ سوره یونس/۱۰، ۳؛ سوره هود/۱۱، ۷؛ سوره حدید/۵۷، ۴) و در سه آیه، افزون بر آسمانها و زمین «مابینهما» نیز آمده است که در حقیقت توضیحی است برای جمله قبل. (سوره فرقان/۲۵، ۵۹؛ سوره سجده/۳۲، ۴؛ سوره ق/۵۰، ۳۸)[۴۵]

واژه «سادس» نیز که به معنای ششم است، دو بار در قرآن آمده است:

الف. شمار احتمالی اصحاب کهف. (سوره کهف/۱۸، ۲۲)
ب. علم و احاطه خداوند به نجوا و سخنان درِ گوشی. (سوره مجادله/۵۸، ۷)

هفت

این عدد، ۲۴ بار و مرتبط با ۹ موضوع در قرآن آمده است:

الف. آسمانهای هفت‌گانه که در ۹ آیه قرآن از آن یاد شده است. (سوره بقره/۲، ۲۹؛ سوره مؤمنون/۲۳، ۱۷، ۸۶؛ سوره فصلت/۴۱، ۱۲؛ سوره طلاق/۶۵، ۱۲؛ سوره ملک/۶۷، ۳؛ سوره نوح/۷۱، ۱۵؛ سوره اسراء/۱۷، ۴۴؛ سوره نبا/۷۸، ۱۲) مفسران و قرآن‌پژوهان در این که مراد از آسمانهای هفت‌گانه چیست نظرات گوناگونی ابراز داشته‌اند.[۴۶]
ب. رؤیای پادشاه مصر که ۷ گاو لاغر را در حال خوردن ۷ گاو چاق و همچنین ۷ خوشه سبز را در کنار ۷ خوشه خشک دید. حضرت یوسف علیه السلام خوابش را چنین تعبیر کرد که پس از ۷ سال فراوانی نعمت، ۷ سال قحطی پیش می‌آید؛[۴۷] نیز به آنان گفت: ۷ سال پیاپی کشت و کار کنند و آنچه را می‌دروند، در خوشه نگهداری و انبار کنند و جز کمی از آن را نخورند تا در سالهای قحطی و سختی از آن استفاده کنند. (سوره یوسف/۱۲، ۴۳، ۴۶-۴۹)[۴۸]
ج. تشبیه انفاق در راه خدا به دانه‌ای که از آن ۷ خوشه بروید و در هر خوشه‌ای ۱۰۰ دانه باشد، یعنی انفاق در راه خدا ۷۰۰ برابر پاداش دارد. (سوره بقره/۲، ۲۶۱)[۴۹]
د. نابودی قوم عاد به وسیله باد سرد و شدیدی که ۷ شب و ۸ روز پیاپی بر آنها وزید. (سوره حاقه/۶۹، ۷)[۵۰]
ه. سبع مثانی. (سوره حجر/۱۵، ۸۷) مقصود از «سبع مثانی» بنابر روایات پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل‌ بیت علیهم السلام سوره‌ حمد است.[۵۱]
و. درهای هفت‌گانه جهنم. (سوره حجر/۱۵، ۴۴) مفسران در بیان منظور از این درها گفته‌اند: جهنم ۷ نوع عذاب دارد و هر نوعی به مقتضای واردان چند قسم است. گناهانی که مستوجب آتش جهنم است ۷ قسم است.[۵۲]
ز. بی‌نهایت‌ بودن کلمات‌ الهی. (سوره لقمان/۳۱، ۲۷) اگر همه درختان به قلم تبدیل شوند و دریاها به اضافه ۷ برابر خود مرکب شوند و کلمات و نشانه‌های خدا را بنویسند، دریاها می‌خشکند پیش از آنکه کلمات الهی تمام شوند؛ چون کلمات خدا نامتناهی است.[۵۳]
ح. شمار احتمالی اصحاب کهف (سوره کهف/۱۸، ۲۲) که بنا به شواهدی در آیه، نظر مورد تأیید قرآن همین قول است.[۵۴]
ط. کفاره کسی که در حج قربانی نکرده، سه روز روزه در حج و ۷ روز پس از بازگشت است. (سوره بقره/۲، ۱۹۶)[۵۵]

هشت

عدد ۸ در قرآن ۵ مرتبه و مرتبط با ۴ موضوع آمده است:

الف. آفرینش ۸ تا از دامها (گاو، شتر، گوسفند و بز): «وَأَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِیَهَ أَزْوَاجٍ» (سوره زمر/۳۹، ۶ و نیز سوره انعام/۶، ۱۴۳) مقصود از «ثمانیه ازواج» این است که خداوند از هر یک از «ضأن» «معز»، «بقر» و «ابل» دو تا یعنی دو گونه نر و ماده آفریده است.[۵۶]
ب. شمار حاملان عرش الهی: «وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمَانِیَهٌ» (سوره حاقه/۶۹، ۱۷) در این که منظور از این حاملان هشت‌گانه، ۸ نفر از ملائکه یا از پیامبران و امامان یا ۸ ردیف فرشته است، نظرات مختلفی از سوی مفسران ارائه شده است.[۵۷]
ج. هلاکت قوم هود در ۷ شب و ۸ روز. (سوره حاقه/۶۹، ۷)
د. مهریه همسر حضرت موسی علیه السلام: «عَلَى أَنْ تَأْجُرَنِی ثَمَانِیَ حِجَجٍ» (سوره قصص/۲۸، ۲۷) که ۸ سال حضرت موسی علیه السلام در خدمت شعیب بود و بعد به اختیار موسی علیه السلام دو سال بر آن افزوده شد.[۵۸] واژه «ثامن» که به معنای هشتم است نیز یک بار در ارتباط با شمار اصحاب کهف در قرآن آمده است. (سوره کهف/۱۸، ۲۲)

نُه

عدد ۹ سه بار و مرتبط با دو موضوع در قرآن دیده می‌شود:

الف. معجزات نُه‌گانه حضرت موسی علیه السلام: «وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى تِسْعَ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ» (سوره اسراء/۱۷، ۱۰۱) منظور از این معجزات تنها معجزاتی است که در برابر فرعون آورده شده که عبارت است از عصا، ید بیضا، طوفان، ملخ، قورباغه، آفت نباتی، خون، قحطی و کمبود میوه‌ها.[۵۹] (نیز ر.ک: سوره اعراف/۷، ۱۳۰، ۱۳۳؛ سوره نمل/۲۷، ۱۰، ۱۲)
ب. پی‌کنندگان ناقه صالح در شهر حجر که ۹ نفر بوده‌اند: «وَکَانَ فِی الْمَدِینَهِ تِسْعَهُ رَهْطٍ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ». (سوره نمل/۲۷، ۴۸)[۶۰]

ده

عدد ۱۰، ۹ بار و مرتبط با ۹ موضوع در قرآن آمده است:

الف. پاداش نیکوکاری: «مَن جاءَ بِالحَسَنَهِ فَلَهُ عَشرُ اَمثالِها» (سوره انعام/۶، ۱۶۰) که طبق این آیه ۱۰ برابر می‌گردد.
ب. کفاره قربانی حج؛ کسی که نتواند در حج قربانی کند باید سه روز در ایام حج و ۷ روز هنگام بازگشت، روزه بگیرد که مجموعاً ۱۰ روز می‌شود: «وَسَبْعَهٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْکَ عَشَرَهٌ کَامِلَهٌ» (سوره بقره/۲، ۱۹۶)
ج. کفاره حَنث قسم؛ اگر کسی بر انجام یا ترک کاری سوگند یاد کرد و مطابق آن عمل نکرد باید بنده‌ای را آزاد، یا ۱۰ مستمند را اطعام کند یا سه روز، روزه بگیرد: «فَکَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَهِ مَسَاکِینَ». (سوره مائده/۵، ۸۹)[۶۱]
د. عده زن شوهر مرده که ۴ ماه و ۱۰ روز است: «یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَهَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا». (سوره بقره/۲، ۲۳۴)
ه. میقات حضرت موسی علیه السلام که مجموعاً ۴۰ شب، از ماه ذی‌ القعده تا شب دهم ذی‌حجه بود: «  وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِینَ لَیْلَهً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ» (سوره اعراف/۷، ۱۴۲)[۶۲]
و. مهریه همسر حضرت موسی علیه السلام که ۸ سال کارگری برای حضرت شعیب علیه السلام بود و در پایان، از رو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.