پاورپوینت کامل آیه ۱۰ سوره نجم ۶۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آیه ۱۰ سوره نجم ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیه ۱۰ سوره نجم ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آیه ۱۰ سوره نجم ۶۹ اسلاید در PowerPoint :
محتویات
۱ ترجمه های فارسی
۲ ترجمه های انگلیسی(English translations)
۳ معانی کلمات آیه
۴ تفسیر آیه
۵ پانویس
۶ منابع
ترجمه های فارسی
پس (خدا) به بنده خود وحی فرمود آنچه که هیچ کس درک آن نتواند کرد.
آن گاه به بنده اش آنچه را باید وحی می کرد، وحی کرد.
آنگاه به بندهاش آنچه را باید وحى کند، وحى فرمود.
و خدا به بنده خود هر چه باید وحى کند وحى کرد.
در اینجا خداوند آنچه را وحی کردنی بود به بندهاش وحی نمود.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
whereat He revealed to His servant whatever He revealed.
And He revealed to His servant what He revealed.
And He revealed unto His slave that which He revealed.
So did (Allah) convey the inspiration to His Servant- (conveyed) what He (meant) to convey.
معانی کلمات آیه
«أَوْحی»: وحی کرد. پیام داد. فاعل جبرئیل است. «عَبْدِهِ»: مرجع ضمیر (ه) خدا است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى «۵» ذُو مِرَّهٍ فَاسْتَوى «۶»
(وحى را خداوندِ) قوى قدرت به او آموخت. (خداوندِ) صاحب صلابت که سلطه یافت.
وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلى «۷» ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى «۸»
در حالى که او در افق برتر بود. سپس نزدیک شد پس نزدیکتر.
فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنى «۹» فَأَوْحى إِلى عَبْدِهِ ما أَوْحى «۱۰»
تا جایى که فاصلهاش به اندازه دو کمان یا کمتر شد. پس به بندهاش وحى کرد، آنچه را وحى کرد.
ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى «۱۱»
قلب، آنچه را دید دروغ نخواند.
نکته ها
«مِرَّهٍ» به معناى تابیده شده و محکم است و در قدرت و توانایى به کار مىرود، چنانکه رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: صدقه بر «مرّه» و «سوىّ»، یعنى افراد توانمند، روا نیست. «۱»
«دَنا» یعنى نزدیک شد، ولى «تدلى» یعنى خیلى نزدیک شد تا جایى که از شدّت نزدیکى وابسته شد. «قابَ» معادل کلمه مقدار و «قوس» به معناى کمان است. تعبیر به «قابَ قَوْسَیْنِ» کنایه از شدّت نزدیکى و تقرّب پیامبر به خداوند به هنگام نزول وحى است.
در اینکه مراد از «شَدِیدُ الْقُوى» خداوند است یا جبرئیل، بحث و گفتگو است، ولى این
«۱». تفسیر روح المعانى.
جلد ۹ – صفحه ۳۰۸
عنوان، در موارد دیگر فقط براى خدا آمده است. مثلًا در دعاى ندبه مىخوانیم: «و أره سیده یا شدید القوى» خداوندا! امام زمان را به ما نشان بده، یا در دعاى وارده از امام حسن علیه السلام براى دفع شرّ ظالم مىخوانیم: «یا شدید القوى یا شدید المحال» «۱».
به علاوه در آیات دیگر، خداوند، معلّم قرآن معرّفى شده است، از جمله:
«الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ» «۲» معلّم قرآن، خداوند رحمان است.
«عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ» «۳»، خداوند چیزهایى را که نمىتوانستى بیاموزى، به تو آموخت.
البتّه در سوره تکویر دربارهى جبرئیل مىخوانیم: «ذِی قُوَّهٍ» «۴» ولى بسیار تفاوت است میان «ذِی قُوَّهٍ» و «شَدِیدُ الْقُوى». بنابراین منظور از «شَدِیدُ الْقُوى» خداوند است.
در این آیات به مسئله معراج پیامبر صلى الله علیه و آله اشاره شده که ما سیمایى از معراج را در جلد هفتم تفسیر نور به مناسبت آیه اول سوره اسراء بیان نمودیم.
در تفسیر روح المعانى آمده است: در جاهلیّت، هنگامى که دو نفر هم قسم مىشدند، کمانهاى خود را در کنار هم قرار مىدادند و زه آن را مىکشیدند و هر دو یک تیر مىانداختند، کنایه از آن که هر دو یکى شدهاند.
فرشته، در افق اعلى نیست، بلکه در افق مبین است و پیامبر بسیار بالاتر است و مىتواند او را مشاهده کند. «وَ لَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِینِ» «۵»
خداوند مکان ندارد و منظور از افق اعلى (ناحیه برتر)، مکان خاصّى نیست، بلکه مراد اوج بلند مرتبگى و کنایه از احاطه و تسلّط همه جانبه خداوند است.
وحى در زمین، با واسطه است، «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ عَلى قَلْبِکَ» «۶»، جبرئیل، قرآن را بر قلب تو نازل کرد. امّا در اینجا که سخن از معراج پیامبر است، فرمود: «فَأَوْحى إِلى عَبْدِهِ ما أَوْحى» یعنى در مقام قرب خبرى از واسطه نیست و فرشته مقرب هم راهى به آنجا ندارد.
از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: علت معراج پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله چه بود، مگر خدا مکان دارد؟
حضرت فرمود: معراج براى آن بود که خداوند، ملکوت آسمانها و آنچه را در آنهاست از
«۱». مستدرک، ج ۵، ص ۲۶۰.
«۲». الرّحمن، ۱.
«۳». نساء، ۱۱۳.
«۴». تکویر، ۲۰.
«۵». تکویر، ۲۳.
«۶». شعراء، ۱۹۳.
جلد ۹ – صفحه ۳۰۹
عجایب صنعت و ابتکار، به پیامبرش نشان دهد. «۱»
کلاسى که پیامبر صلى الله علیه و آله در معراج دید، کلاس ویژهاى بود:
محل کلاس: برترین مکان. «وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلى»
استاد: (خداوند) قوىترین استاد. «عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى»
محتواى درس: (وحى) محکمترین سخن. «إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحى»
از امام سؤال کردند: «هل رأى رسول الله ربه» آیا پیامبر در معراج پروردگارش را دید؟
حضرت فرمودند: «نعم بقلبه رآه» آرى، خدا را به قلبش مشاهده کرد. سپس این آیه را تلاوت فرمودند: «ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى» «۲»
امام رضا علیه السلام فرمود: آیه «لَقَدْ رَأى مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْرى» «۳»، آیه «ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى» را تفسیر مىکند، یعنى مراد از رؤیت در آیه، دیدن آیات الهى است، نه ذات خداوند.
پیام ها
۱- دین به قدرى ارزش دارد که باید معلّم آن، خداوندى باشد که داراى قدرت بىنهایت است، «عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى» و شاگرد آن، پیامبرى باشد بىلغزش و معصوم. «ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ»
۲- دریافت علوم الهى، نیازمند ظرفیّت خاصى است. ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوى …
عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى
۳- یکى از راههاى شناخت افراد، شناخت استاد است. ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ … عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى
۴- وحى، همان تعالیم الهى است. یُوحى … عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى
۵- تحلیلها و تهمتهاى ناروا را پاسخ دهید. در مقابل کسانى که مىگفتند: این قرآن را دیگران به پیامبر آموختهاند، «یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ» «۴»، خداوند مىفرماید:
«عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى»
«۱». تفسیر کنزالدقائق.
«۲». تفسیر کنزالدقائق.
«۳». نجم، ۱۸.
«۴». نحل، ۱۰۳.
جلد ۹ – صفحه ۳۱۰
۶- علم پیامبر از جانب خداوند است. «عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى»
۷- علم الهى، از قدرت او جدا نیست. «عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى»
۸- تنها خداوند قدرتمندترین است، قدرتهاى غیر الهى سست است. … شَدِیدُ الْقُوى
۹- معلّم باید در کار خود توانا باشد. «عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى»
۱۰- با تعلیم خدا، یک امّى مىتواند معلّم تمام بشریّت شود. «عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى»
۱۱- همه بشر شاگردان خداوند هستند، «عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ» «۱» ولى شخص پیامبر شاگرد مخصوص اوست. «عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى»
۱۲- برنامههاى الهى براى بشر، بسیار محکم و کامل است. عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى ذُو مِرَّهٍ …
۱۳- تقرّب به خدا، مرحله به مرحله و گام به گام است. «دَنا فَتَدَلَّى»
۱۴- رابطه معلّم و شاگرد باید نزدیک و صمیمى باشد. «دَنا فَتَدَلَّى»
۱۵- در سخن، از واژگان و ادبیات مخاطب استفاده کنیم و به لسان قوم سخن بگوییم. «قابَ قَوْسَیْنِ» (در فرهنگ عرب، نزدیکى دو کمان، نشانه نزدیکى صاحبان آنها بود.)
۱۶- قرب به خداوند براى بندگان، محدودیّت ندارد. «أَوْ أَدْنى» چون فرشتگان نمىتوانند.
۱۷- مردان خدا، در زمین باشند یا در آسمان، عبد خدایند. «أَسْرى بِعَبْدِهِ» «۲»،
«فَأَوْحى إِلى عَبْدِهِ»
«۱». علق، ۵.
«۲». اسراء، ۱.
جلد ۹ – صفحه ۳۱۱
۱۸- بندگى، بستر فراگیرى وحى و عنایت الهى است. «فَأَوْحى إِلى عَبْدِهِ»
۱۹- پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله هم در دریافت وحى معصوم است و هم در ابلاغ آن. ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى … ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى
۲۰- آن شهود باطنى حجت است که مورد تأیید خدا باشد. «ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَأَوْحى إِلى عَبْدِهِ ما أَوْحى «۱۰»
فَأَوْحى إِلى عَبْدِهِ: پس وحى فرمود خدا بسوى بنده خود که حضرت محمد صلى اللّه علیه و آله است، ما أَوْحى: آنچه وحى کرد به او.
تبصره: مفسرین را در این وحى اقوالى است:
۱- در احتجاج- حضرت صادق فرمود: (از جمله وحى) آیات آخر سوره بقره است (لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِی أَنْفُسِکُمْ … تا آخر سوره)؛ (که در جلد اول شرحش مذکور است). و ولایت عرض شد بر انبیاء از زمان آدم علیه السّلام تا وقتى که مبعوث نمود خدا حضرت محمد صلى اللّه علیه و آله را، و عرض شد بر تمام امتها، پس ابا نمودند از قبول آن به جهت سنگینى آن و قبول نمود آن را رسول خدا و عرض کرد بر امتان خود، پس قبول
جلد ۱۲ – صفحه ۳۳۰
نمودند امتان آن را «۱».
۲- در منهج- مروى است که: وحى این بود که بهشت حرام گردانیده شده است بر جمیع پیغمبران تا آنکه تو داخل شوى، و بر امم سابقه محرّم است تا وقتى که امت تو داخل شوند «۲».
۳- حاصل مضامین اخبار در باب وحى خداى تعالى در آن شب به پیغمبر خاتم صلّى اللّه علیه و آله، منطوى بر سه چیز است: ۱- آنکه اگر نه آنست که دوست مىدارم معاتبت با امت تو، و الا بساط محاسبه ایشان را طى مىکردم.
۲- حق تعالى به او خطاب فرمود که اى محمد، منم و تو، و ماسوى را براى تو آفریدم؛ حضرت در جواب گفت که پروردگارا توئى و من، ماسوى را ترک کردم براى تو. ۳- آنکه امت تو، طاعت من بجا آورند و عصیان مىورزند، طاعت ایشان را قبول کردم، زیرا که کریم هستم و معصیت ایشان را در گذرانیدم اگرچه بسیار باشد، زیرا رحیم هستم.
۴- در «جواهر السنیه» شیخ حر عاملى رحمه اللّه، بسیارى از احادیث قدسیه معراجیه را جمعآورى فرموده؛ از جمله سؤال شد از حضرت از آن وحى، فرمود: اوحى الىّ انّ علیّا سیّد الوصیّین و امام المتّقین و قائد الغرّ المحجّلین و اوّل خلیفه یستخلفه خاتم النّبیین «۳».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
وَ النَّجْمِ إِذا هَوى «۱» ما
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 