پاورپوینت کامل آیه ۱۰ سوره شمس ۶۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیه ۱۰ سوره شمس ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیه ۱۰ سوره شمس ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیه ۱۰ سوره شمس ۶۳ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ترجمه های فارسی
۲ ترجمه های انگلیسی(English translations)
۳ معانی کلمات آیه
۴ تفسیر آیه
۵ پانویس
۶ منابع

ترجمه های فارسی

و هر که او را (به کفر و گناه) پلید گرداند البته (در دو جهان) زیانکار خواهد گشت.

و کسی که آن را [به آلودگی ها و امور بازدارنده از رشد] بیالود [از رحمت حق] نومید شد.

و هر که آلوده‌اش ساخت، قطعاً درباخت.

و هر که در پلیدى‌اش فرو پوشید نومید گردید.

و آن کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته، نومید و محروم گشته است!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

and one who betrays it fails.

And he will indeed fail who corrupts it.

And he is indeed a failure who stunteth it.

And he fails that corrupts it!

معانی کلمات آیه

دساها: دس: پنهان کردن. «دسه فی التراب» آن را در خاک پنهان کرد.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)

قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها «۹» وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها «۱۰» کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها «۱۱» إِذِ انْبَعَثَ أَشْقاها «۱۲» فَقالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ناقَهَ اللَّهِ وَ سُقْیاها «۱۳» فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوها فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاها «۱۴» وَ لا یَخافُ عُقْباها «۱۵»

«۹» به راستى رستگار شد، آن کس که نفس خود را تزکیه کرد. «۱۰» و بى شک محروم و ناامید گشت هر کس که آن را به پلیدى آلود. «۱۱» قوم ثمود از روى سرکشى، (پیامبرشان را) تکذیب کردند. «۱۲» آنگاه که شقى‌ترین آنها (براى کشتن ناقه) به پا خاست. «۱۳» پس پیامبر خدا به آنان گفت: ناقه خدا و آبشخورش را (حرمت نهید). «۱۴» پس او را تکذیب کردند و ناقه را کشتند و پروردگارشان به خاطر این گناه، آنان را درهم کوبید و با خاک یکسانشان کرد. «۱۵» و خداوند از عاقبت کار خود بیم ندارد.

نکته ها

امام باقر و صادق علیهما السلام در تفسیر آیه‌ «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها» فرمودند: «قد افلح من اطاع» «۱» یعنى آن کس‌که از پیامبر و امامان معصوم، اطاعت کرد، رستگار شد.

در دید الهى، پاکان رستگارند. «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها» ولى در نزد فرعونیان، زورمندان رستگارند که غلبه دارند و به ظاهر پیروزند. «قَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى‌»

در انجام کارهاى خیر، امید رستگارى است. «وَ افْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» «۲» در حالى که در تزکیه نفس و خودسازى، رستگارى قطعى است. «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها»

تزکیه نفس، شامل دورى از عقائد و اخلاقیات و رفتارهاى ناپسند و کسب عقائد و اخلاقیات و کردارهاى پسندیده است.

در سوره شعراء، آیه ۱۵۵ «لَها شِرْبٌ وَ لَکُمْ شِرْبُ یَوْمٍ مَعْلُومٍ» و سوره قمر، آیه ۲۸ «نَبِّئْهُمْ‌

«۱». تفسیر نور الثقلین.

«۲». حج، ۷۷.

جلد ۱۰ – صفحه ۴۹۹

أَنَّ الْماءَ قِسْمَهٌ بَیْنَهُمْ کُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَرٌ» مى‌خوانیم: آب قریه یک روز سهم مردم و یک سهم روز شتر است و هر کدام در روز خود بهره گیرند و کسى مزاحم ناقه نشود که به عذاب بزرگ گرفتار خواهد شد.

در قرآن، چهل مرتبه ماده فلاح به کار رفته که از بررسى آنها معلوم مى‌شود رستگارى شامل چه گروه‌هایى مى‌شود و چه گروه‌هایى از رسیدن به آن محرومند، همچون مجرمان که مى‌فرماید: «لا یُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ» «۱»

در قرآن، بعضى مطالب با یک سوگند آمده است. «وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ»

گاهى دو سوگند پشت سرهم آمده است. «وَ الضُّحى‌ وَ اللَّیْلِ إِذا سَجى‌»

گاهى سه سوگند در پى هم آمده است: «وَ الْعادِیاتِ ضَبْحاً، فَالْمُورِیاتِ قَدْحاً، فَالْمُغِیراتِ صُبْحاً»

گاهى چهار سوگند: «وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُونِ وَ طُورِ سِینِینَ وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ»

گاهى پنج سوگند: «وَ الْفَجْرِ، وَ لَیالٍ عَشْرٍ، وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ، وَ اللَّیْلِ إِذا یَسْرِ»

ولى خداوند در این سوره، ابتدا یازده سوگند یاد کرده و سپس به اهمیّت تزکیه نفس اشاره کرده است.

«خابَ» از مصدر «خیبه» به معناى به هدف نرسیدن است.

«دس» به معناى پنهان کردن و تعبیر قرآن درباره‌ى زنده به گور کردن دختران چنین است:

«یَدُسُّهُ فِی التُّرابِ» آرى خلافکار، به خاطر شرمندگى رویى براى جلوه در جامعه ندارد و سعى مى‌کند عیب‌ها و خلافکارى‌هاى خود را پنهان کند. کلمه «دسیسه» نیز به کار زشتى گفته مى‌شود که آن را پنهان مى‌کنند.

«دمدم» به معناى عذاب شکننده و فراگیر است که عذاب شده را قطعه قطعه و پراکنده مى‌کند.

منظور از «فَسَوَّاها» یا قلع و قمع ساختمان‌ها است که با خاک یکسان شد و یا خود مردم که‌

«۱». یونس، ۱۷.

جلد ۱۰ – صفحه ۵۰۰

با خاک یکسان شدند.

یک فرد تزکیه شده مى‌تواند منشأ تحول در جامعه شود و به جامعه رشد و شجاعت و شخصیّت و معرفت و وحدت دهد، چنانکه یک نفر تزکیه نشده براى رسیدن به هوسهاى خود امت‌هایى را به فساد و نابودى و سقوط مى‌کشاند.

در قرآن، براى رستگارى انسان‌ها دو عامل مطرح شده است: یکى ایمان و دیگرى تزکیه.

«قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها»، «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ»

بنابراین حقیقت ایمان و تزکیه یکى است و هر کس مى‌خواهد خودسازى کند، باید مؤمن واقعى باشد. آرى مؤمن واقعى کسى است که خود را تزکیه کند و تزکیه شده واقعى، کسى است که ایمان داشته باشد و احکام و تکالیف دینى را به دقت انجام دهد که در آغاز سوره مؤمنون آمده است.

در تفسیر اطیب‌البیان مى‌خوانیم، جنایتکاران تاریخ و قاتلان زیاد بودند امّا نوعاً به خاطر حفظ حکومت یا گرفتن حکومت یا محو رقیب و یا طمع به رسیدن چیزى، دست به جنایات مى‌زدند امّا قاتل ناقه صالح و حضرت على علیه السلام مرتکب جنایت عظیم شدند، در حالى که هیچ یک از انگیزه‌ها و عوامل فوق در کار نبود، فقط و فقط شقاوت بود.

حضرت على علیه السلام در کوفه روى منبر فرمود: شتر صالح را یکى پى کرد ولى خداوند همه را عذاب کرد چون هم راضى بودند و سپس به این آیه اشاره کرد. «۱»

در روایات متعددى از شیعه و اهل سنّت از جمله احمد حنبل، طبرى و قرطبى، آمده که «اشقى الاولین» عاقر ناقه و «اشقى الاخرین» قاتل على‌بن ابیطالب است. «۲»

پیام ها

۱- سوگند به خورشید و ماه و شب و روز و زمین و آسمان و روح انسان که سعادت انسان در گرو رشد معنوى است نه زندگى مادّى. وَ الشَّمْسِ‌ … قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها

«۱». نهج البلاغه، خطبه ۲۰.

«۲». تفسیر نمونه.

جلد ۱۰ – صفحه ۵۰۱

۲- اگر نفس را رها کنیم، انسان را به سقوط مى‌کشاند. لذا نفس را باید کنترل کرد.

«زَکَّاها»

۳- تزکیه و خودسازى، محروم کردن نیست، رشد دادن است. «زَکَّاها»

۴- هر کس نفس خود را در لابلاى عادات و رسوم و پندارها مخفى کند و غافلانه دنبال تأمین خواسته‌هاى نفسانى رود، محرومیّت بزرگى خواهد داشت. «قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها»

۵- طغیان و گناه، مقدّمه کفر و تکذیب است. «کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها» ( «تقوا» یعنى پاکى و «طغوى‌» یعنى طغیان در گناه)

۶- در شیوه تبلیغ، بعد از بیان اصول کلّى، نمونه‌هایى نقل کنید. قَدْ خابَ‌ … کَذَّبَتْ ثَمُودُ

۷- شکستن قداست‌ها نشانه شقاوت است و هر چه قداست بیشتر باشد، شکستن آن قساوت بیشترى مى‌خواهد. «اشقى»

۸- اگر انسان به فکر تزکیه نباشد، در ابتدا پیروى از نفس را مخفیانه انجام مى‌دهد «دَسَّاها» و سپس علنى. «إِذِ انْبَعَثَ أَشْقاها»

۹- در انجام کار بد، آن کس که شقى‌تر است زودتر تحریک مى‌پذیرد. «انْبَعَثَ أَشْقاها» «۱»

۱۰- هر چه به خدا منسوب باشد، مقدّس است و باید مورد احترام قرار گیرد و اهانت به آن، کیفر الهى را به دنبال دارد. «ناقَهَ اللَّهِ‌، فَعَقَرُوها، فَدَمْدَمَ»

۱۱- زدودن علف‌هاى هرز کافى نیست، بارور کردن هم لازم است. ( «زَکَّاها» به معناى رشد است.)

۱۲- به کامیابى‌هاى زودگذر نفس مغرور نشوید که عاقبتش محرومیّت است. «وَ قَدْ خابَ» (کلمه «خاب» یعنى محروم شد و به آنچه مى‌خواست نرسید.)

«۱». «بعثَ» یعنى برانگیخت و «انبعثَ» یعنى برانگیخته شد.

جلد ۱۰ – صفحه ۵۰۲

۱۳- هر کس به گناه دیگرى راضى باشد شریک جرم است. شتر را یک نفر کشت ولى قرآن مى‌فرماید: جمعى آن را کشتند. «فَعَقَرُوها»

۱۴- خداوند بر هر چیز مسلط است و از نابود کردن ستمگران هیچ پروائى ندارد. «وَ لا یَخافُ عُقْباها»

۱۵- رضایت و تشویق و تحریک به گناه نیز گناه است. انْبَعَثَ أَشْقاها … بِذَنْبِهِمْ‌

۱۶- کیفرهاى الهى جلوه‌اى از ربوبیّت اوست. (مربّى باید موانع تربیت را برطرف سازد.) «فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ»

۱۷- قهر الهى در دنیا نیز سخت است. «فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاها»

«والحمد للّه ربّ العالمین»

جلد ۱۰ – صفحه ۵۰۴

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)


وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها «۱۰»

وَ قَدْ خابَ‌: و به تحقیق بى‌بهره ماند و از فیض سعادت بازماند، مَنْ دَسَّاها هر که خود را به جهالت واگذاشت، یا کم گردانید قدر و مرتبه خود را به فسق و معصیت. چنانچه در حدیث کافى حضرت صادق علیه السّلام فرماید:

«قد افلح من اطاع و قد خاب من عصى» «۱» تحقیق- حق تعالى در این سوره اراده فرموده تحریص بندگان را بر تکمیل نفس که آن تزکیه و مبالغه ایشان است در آن، و اوّل قسم یاد فرموده بر آیات بیّنات داله بر علم به وجود صانع و صفات کمالیه او، که اقصى درجات قوّه نظریّه است. سپس مذکر باشد عظائم آلاء او را تا موجب شود بر استغراق شکر نعماى سبحانى که منتهاى کمالات عملیّه است.

ابن عباس نقل نموده که حضرت پ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.