پاورپوینت کامل آیه ۱۰ بلد ۷۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیه ۱۰ بلد ۷۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیه ۱۰ بلد ۷۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیه ۱۰ بلد ۷۹ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ترجمه های فارسی
۲ ترجمه های انگلیسی(English translations)
۳ معانی کلمات آیه
۴ تفسیر آیه
۵ پانویس
۶ منابع

ترجمه های فارسی

و راه خیر و شر را به او ننمودیم؟

و او را به راه خیر و شر هدایت نکردیم [تا راه خیر را بگزیند و راه شر را واگذارد؟]

و هر دو راه [خیر و شر] را بدو نمودیم.

و دو راه پیش پایش ننهادیم؟

و او را به راه خیر و شرّ هدایت کردیم!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

and shown him the two paths [of good and evil]

And pointed out to him the two conspicuous ways

And guide him to the parting of the mountain ways

And shown him the two highways

معانی کلمات آیه

نجدین: نجد: محل مرتفع. سرزمین نجد را در عربستان از آن نجد گفته‏‌اند که نسبت به «تهامه» مرتفع است، هر زمین مرتفع را نجد گویند (مجمع البیان) مراد از «النجدین» در آیه دو راه خیر و شر است است، به علّت واضح و آشکار بودن نجدین گفته شده است «نجد الامر نجودا: وضح و استبان».[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)

أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ «۸» وَ لِساناً وَ شَفَتَیْنِ «۹» وَ هَدَیْناهُ النَّجْدَیْنِ «۱۰» فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَهَ «۱۱» وَ ما أَدْراکَ مَا الْعَقَبَهُ «۱۲» فَکُّ رَقَبَهٍ «۱۳» أَوْ إِطْعامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَهٍ «۱۴» یَتِیماً ذا مَقْرَبَهٍ «۱۵» أَوْ مِسْکِیناً ذا مَتْرَبَهٍ «۱۶»

«۸» آیا براى او دو چشم قرار ندادیم. «۹» و یک زبان و دو لب؟ «۱۰» و دو راه (خیر و شرّ) را به او نمایاندیم. «۱۱» امّا او در آن گردنه سخت قدم نگذاشت. «۱۲» و چه مى‌دانى که آن گردنه چیست؟ «۱۳» آزاد کردن برده. «۱۴» یا غذا دادن به روز گرسنگى. «۱۵» به یتیمى خویشاوند «۱۶» یا بینوایى خاک نشین.

نکته ها

«نجد» به معناى مکان بلند، در برابر «تهامه» به معناى گود است. به فرموده امام صادق علیه السلام به راه خیر و شر، نجدین مى‌گویند. «۱»

تشبیه راه خیر و شر به راهى که در ارتفاعات است. شاید براى آن باشد که پیمودن راه خیر

«۱». کافى، ج ۱، ص ۱۶۳.

جلد ۱۰ – صفحه ۴۸۶

بخاطر مبارزه با هوسها و پیمودن راه شر به علّت عواقب تلخ آن. همچون عبور از راه مرتفع است، و براى هر عاقلى مسئله خیر و شر مثل زمین بلند روشن و برجسته است.

«عقبه» به معناى گردنه و گذرگاه باریک و سخت است و «اقتحام» به معناى خود را به سختى انداختن است. «مَسْغَبَهٍ» به معناى گرسنگى، «مَقْرَبَهٍ» به معناى خویشاوندى و «مَتْرَبَهٍ» از تراب به معناى خاک نشینى است.

در حدیثى مى‌خوانیم که امام رضا علیه السلام هنگام غذا خوردن، سینى بزرگى کنار سفره‌اش قرار مى‌داد و از هر چه در سفره بود بهترینش را در آن مى‌گذاشت و براى فقرا مى‌فرستاد و آیه‌ «أَوْ إِطْعامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَهٍ» را تلاوت کرده و مى‌فرمود: خداوند مى‌داند همه مردم توان آزاد کردن برده را ندارند، لذا راه دیگرى را براى بهشت رفتن مردم باز کرد. «۱»

در آیه قبل خواندیم: آیا انسان گمان مى‌کند که احدى او را نمى‌بیند؟ در این آیه مى‌فرماید:

آیا ما براى او دو چشم قرار ندادیم؟ چگونه انسان مى‌بیند؟ ولى خیال مى‌کند خدا او را نمى‌بیند؟

خداوند براى چشم، چند محافظ قرار داده است:

جایگاه آن را در میان گودالى از استخوان‌ها قرار داده و چون چشم از پیه ساخته شده، آن را با اشک شور مخلوط کرده است تا فاسد نشود.

مژه، دربان و پلک، پوشش چشم است. ابرو، سایبان و خطوط پیشانى براى انحراف عرق به دو سوى صورت است.

هر شبانه روز ده‌ها هزار عکس رنگى مى‌گیرد، بدون آنکه به فیلم و یا تنظیمِ خاصى نیاز داشته باشد. راستى آیا وجود دوربینى که از پیه ساخته شده و دهها سال عکسبردارى و فیلمبردارى مى‌کند، نشانه قدرت معجزه‌گر الهى نیست؟!!

چشم، مظهر عاطفه و غضب و مظهر تعجب و ادب و مظهر زیبائى و عشق است.

چشم، رابط انسان با جهان خارج و زبان، وسیله ارتباط انسان با دیگر انسانها و بهترین و

«۱». تفسیر نور الثقلین.

جلد ۱۰ – صفحه ۴۸۷

ارزان‌ترین و ساده‌ترین و عمومى‌ترین وسیله مبادلات علمى و فرهنگى و اجتماعى است.

شاید تأکید قرآن بر دو چشم، به خاطر آن باشد که تخمین مسافت و فاصله و عمق اشیا با یک چشم امکان‌پذیر نیست.

بگذریم که چشم نقش ویژه‌اى در زیبائى افراد دارد و یکى از راه‌هاى شناحت افراد است. اگر گوش یا دهان افراد پوشیده باشد به راحتى مى‌توان آنان را شناخت در حالى که اگر چشم بسته باشد، شناخته نمى‌شوند.

چشم، دریچه دل و عشق است. شاعر مى‌گوید:

زدست دیده و دل هر دو فریاد

که هر چه دیده بیند دل کند یاد

بسازم خنجرى نیشش ز فولاد

زنم بر دیده تا دل گردد آزاد

چشم، راه نفوذ در دیگران است. تفاوت شاگردى که استاد را ببیند و در چشم او نگاه کند با شاگردى که از طریق بلندگو یا نوار سخنى را بشنود، بسیار است.

زبان و لب، با هم کلمه را مى‌سازند و بدون همکارى آنها بسیارى از حروف ساخته نمى‌شوند.

انواع زبان‌ها و لهجه‌ها، از آثار قدرت خداست. انسان در آفریدن کلمات و جملات محدودیّتى ندارد. زبان همچنین وسیله چشیدن و تشخیص مزه‌هاست. جالب آنکه هر گوشه‌اى از زبان براى تشخیص نوعى از مزه‌هاست و با قدرت الهى مقدار آبى که نیاز دارد در درون دهان تولید مى‌شود، زبان غذا را به زیر دندان‌ها هل مى‌دهد بدون آنکه خودش آسیب ببیند، زبان لقمه‌ها را بازرسى مى‌کند که اگر استخوان و یا موئى در آن باشد شناسائى کند و در پایان، دهان را جاروب مى‌نماید. از طریق همین شکاف ساده‌اى که ما آن را لب مى‌نامیم، مکیدن، فوت کردن، جویدن، چشیدن و سخن گفتن صورت مى‌گیرد.

چشم و زبان و لب، هم مى‌توانند ابزار خیر باشند و هم ابزار شرّ، لذا خداوند هر دو راه را به ما نشان داده است.

نجات دیگران از فقر و اسارت، لازم است، حتّى اگر کافر باشند. لذا در آیه، شرط آزاد کردن برده و سیر کردن فقیر، ایمان داشتن برده و فقیر نیست.

جلد ۱۰ – صفحه ۴۸۸

شرایط زمانى و مکانى و خصوصیات افراد ارزش کارها را تغییر مى‌دهد:

اطعام ارزش دارد، ولى در زمان قحطى ارزش بیشترى دارد. «فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَهٍ»

یتیم نوازى با ارزش است، ولى یتیمى که فامیل باشد اولویّت بیشترى دارد. «ذا مَقْرَبَهٍ»

رسیدگى به فقرا مهم است، به خصوص آنانکه از شدّت فقر خاک‌نشین هستند. «ذا مَتْرَبَهٍ»

دل کندن از مال به نفع فقرا همچون عبور از گردنه‌هاست، و راه بهشت از میان این گردنه‌ها مى‌گذرد.

شاید بتوان براى این آیات، مصادیق معنوى در نظر گرفت و گفت: مراد از «فَکُّ رَقَبَهٍ» آزاد کردن مردم از آتش دوزخ، با هدایت است و مراد از اطعام‌ «أَوْ إِطْعامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَهٍ» اطعام روحى نیازمندان به وسیله تعلیم و ارشاد است و مراد از «یَتِیماً ذا مَقْرَبَهٍ» ایتام آل‌محمّد صلى الله علیه و آله هستند و مراد از «مِسْکِیناً ذا مَتْرَبَهٍ»، نیازمندان به هدایت هستند.

ناگفته نماند که براى تأکید این معانى، در حدیث مى‌خوانیم: مراد از آیه‌ «فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِهِ» «۱» نظر به علمى است که انسان مى‌آموزد که طعام معنوى است. «۲»

در حدیثى مى‌خوانیم که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: «عتق رقبه» آن است که شخصى خودش به تنهائى برده‌اى را آزاد کند، ولى «فکّ رقبه» آن است که به آزاد کردن برده‌اى کمک کند. «۳»

پیام ها

۱- بهترین راه خداشناسى، دقّت و مطالعه در آفریده‌هاى حکیمانه خداوند است.

أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ‌ …

۲- با سؤال‌هاى مناسب، وجدان‌هاى خفته را بیدار کنید. أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ‌ …

۳- همه انسانها از طریق عقل یا فطرت یا راهنمایى انبیا و اوصیا و علما، خیر و شر را مى‌شناسند. «هَدَیْناهُ النَّجْدَیْنِ»

۴- انجام وظیفه و تکلیف، همچون عبور از گردنه است. «الْعَقَبَهَ»

«۱». عبس، ۲۴.

«۲». تفسیر اطیب البیان.

«۳». تفسیر مجمع البیان.

جلد ۱۰ – صفحه ۴۸۹

۵- افراد مرفّه و راحت‌طلب که از انجام کار و پذیرش مسئولیّت فرار مى‌کنند، مورد انتقاد قرآن‌اند. «فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَهَ»

۶- انسان، مسائل معنوى را بدون هشدارهاى الهى درک نمى‌کند. «وَ ما أَدْراکَ مَا الْعَقَبَهُ»

۷- آزاد سازى بردگان و اسیران در رأس کارهاى خیر است. «فَکُّ رَقَبَهٍ»

۸- همیشه کلى گویى مفید نیست، گاهى باید نمونه‌ها و مصادیق را نام برد. فَکُّ رَقَبَهٍ … إِطْعامٌ‌

۹- براى تحریک عواطف مردم و بیدارسازى وجدانها دردها را مطرح کنید.

مَسْغَبَهٍ … مَقْرَبَهٍ … مَتْرَبَهٍ

۱۰- براى تشویق مردم به کارهاى خیر، ابتدا الطاف خدا را یادآور شوید. «عَیْنَیْنِ‌- لِساناً وَ شَفَتَیْنِ‌- یَتِیماً ذا مَقْرَبَهٍ»

۱۱- اسلام به مسائل مادى طبقه محروم و لزوم حل مشکلات آنان تأکید و اصرار دارد. «یَتِیماً مِسْکِیناً»

۱۲- سرمایه‌ها خرج مى‌شود ولى مهم مسیر خرج است. أَهْلَکْتُ مالًا لُبَداً … فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَهَ … فَکُّ رَقَبَهٍ … أَوْ إِطْعامٌ‌ …

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)


وَ هَدَیْناهُ النَّجْدَیْنِ «۱۰»

وَ هَدَیْناهُ النَّجْدَیْنِ‌: و راه نمودیم انسان را به طریق خیر و شر، و طاعت و معصیت، و سعادت و شقاوت، به سبب اعطاى عقل و ارسال رسل و انزال کتب.

نکته- اصل نجد، مکان مرتفع و بارز است و تسمیه آن به خیر و شر به جهت بروز و ظهور هر یک از آنها و امتیاز آنها از یکدیگر در شرع اقدس است. یا تسمیه نجد به شر به اعتبار آن است که در اجتناب و پرهیز از آن رفعت و شرف مکلّف حاصل مى‌شود. چنانچه سلوک طریق خیر موجب رفعت و شرافت است. و مروى است که حضرت رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: یا ایّها النّاس هما نجدان: نجد الخیر و نجد الشّرّ فما جعل نجد الشّرّ احبّ الیکم من نجد الخیر. یعنى اى مردمان نجدین، نجد خیر و نجد شر است. پس چه چیز گردانیده است نجد شر را به شما دوست‌تر از نجد خیر «۲». مراد آنکه با وجود ظهور حقیقت خیر و بطلان شر، انسان طریق حق را گذاشت و در طریق شر سلوک نمود و به سوء اختیار، خود را از خیر باز داشت.

تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‌

لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ «۱» وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ «۲» وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ «۳» لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی کَبَدٍ «۴»

أَ یَحْسَبُ أَنْ لَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ «۵» یَقُولُ أَهْلَکْتُ مالاً لُبَداً «۶» أَ یَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ «۷» أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ «۸» وَ لِساناً وَ شَفَتَیْنِ «۹»

وَ هَدَیْناهُ النَّجْدَیْنِ «۱۰» فَلا اقْتَحَمَ الْعَقَبَهَ «۱۱» وَ ما أَدْراکَ مَا الْعَقَبَهُ «۱۲» فَکُّ رَقَبَهٍ «۱۳» أَوْ إِطْعامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَهٍ «۱۴»

یَتِیماً ذا مَقْرَبَهٍ «۱۵» أَوْ مِسْکِیناً ذا مَتْرَبَهٍ «۱۶» ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَهِ «۱۷» أُولئِکَ أَصْحابُ الْمَیْمَنَهِ «۱۸» وَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیاتِنا هُمْ أَصْحابُ الْمَشْأَمَهِ «۱۹»

عَلَیْهِمْ نارٌ مُؤْصَدَهٌ «۲۰»

ترجمه‌

سوگند میخورم باین شهر

با آنکه تو اقامت دارنده‌اى در این شهر

و بپدر و آنچه تولّد نموده است‌

بتحقیق آفریدیم آدمى را در مشقّت و تعب‌

آیا گمان میکند که قدرت پیدا نمیکند بر او احدى‌

میگوید ضایع کردم مال بسیارى را

آیا گمان میکند که نمیبیند او را احدى‌

آیا قرار ندادیم براى او دو چشم‌

و یک زبان و دو لب‌

و ارائه دادیم باو دو راه روشن را

پس در نیامد و وارد نشد در راه پر زحمت خیرات‌

و چه مى‌دانى تو چیست راه پر زحمت خیرات‌

آزاد نمودن بنده‌اى است‌

یا طعام دادنى در روز گرسنگى و سختى‌

یتیمى خویشاوند

یا فقیرى خاک نشین را

پس بوده باشد از آنانکه ایمان آوردند و توصیه نمودند ببردبا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.