پاورپوینت کامل حضرت ایوب ۵۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حضرت ایوب ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حضرت ایوب ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حضرت ایوب ۵۳ اسلاید در PowerPoint :
محتویات
۱ وجه تسمیه ایوب
۲ نسب و خاندان ایوب
۳ ذکر حضرت ایوب در قرآن
۴ داستان ابتلای حضرت ایوب
۵ پانویس
۶ منابع
وجه تسمیه ایوب
ایوب نامى است عبرى که ایبوب و یوباب نیز خوانده شده است. برخى آن را به احتمال برگرفته از ریشه عبرى ایبوب به معناى گریه یا از ایبت به معناى ندبه دانستهاند؛ برخى شارحان تورات آن را در اصل عربى و ترجمه شده به عبرى دانسته و گفتهاند: این واژه به آیب در عربى به معناى بازگشت کننده به سوى خدا نزدیک است. این معنا با وصف «اواب» که براى ایوب در آیه ۳۴ سوره ص آمده، سازگار است. برخى دیگر آن را برگرفته از «آبَ یؤوب» و به معناى کسى مى دانند که سلامتى و مال و خانواده خود را بازیافته است.[۳]
نسب و خاندان ایوب
ایوب همچون بسیاری دیگر از پیامبران از ذریه ابراهیم علیه السلام است. نسب او را تا حضرت ابراهیم چنین گفته اند: «أیوب بن أموص بن رازخ بن روم بن عیص بن اسحاق بن ابراهیم علیه السلام».[۴]
مادر او نیز از فرزندان حضرت لوط بود.[۵]
همسر حضرت ایوب نیز نامش رحمه بود و به یک واسطه به حضرت یوسف مى رسید و در حسن و جمال شبیه ترین خلق بود به یوسف، چون پدرش خواب دید که یوسف پیراهن خود را به این دختر رحمه پوشانید و گفت این حسن و جمال من است بتو پوشانیدم و پدرش از انبیاء بود.[۶]
ذکر حضرت ایوب در قرآن
نام حضرت ایوب علیه السلام ۴ بار در قرآن مجید آمده است:
سوره نساء آیه ۱۶۳: این آیه به مقام نبوت ایوب اشاره دارد: «إِنَّا أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ کَمَا أَوْحَیْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِیِّینَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَیْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِیسَى وَأَیُّوبَ وَیُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَیْمَانَ وَآتَیْنَا دَاوُودَ زَبُورًا». ما همچنان که به حضرت نوح و پیامبران بعد از او وحى کردیم به تو نیز وحى کردیم و به حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل و حضرت اسحاق و حضرت یعقوب و حضرت اسباط و حضرت عیسی و حضرت ایوب و حضرت یونس و حضرت هارون و حضرت سلیمان نیز وحى نمودیم و به حضرت داود، زبور بخشیدیم.
سوره انعام آیه ۸۴: این آیه آن حضرت را در زمره ذریه حضرت ابراهیم علیه السلام می آورد و ایشان را به اینکه از هدایت شدگان هستند ستوده و در زمره “محسنین” به حساب می آورد: «وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ کُلًّا هَدَیْنَا وَنُوحًا هَدَیْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّیَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ وَأَیُّوبَ وَیُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ». و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را به راه راست درآوردیم و حضرت نوح را از پیش راه نمودیم و از نسل او داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى و هارون را هدایت کردیم و این گونه نیکوکاران را پاداش مى دهیم.
سوره انبیاء آیه ۸۳ و ۸۴: در این دو آیه به اجابت دعاى او در برطرف شدن سختى و مصیبت هایش اشاره می نماید: «وَأَیُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ * فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَکَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَآتَیْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَهً مِنْ عِنْدِنَا وَذِکْرَى لِلْعَابِدِینَ». و ایوب را یاد کن هنگامى که پروردگارش را ندا داد که به من آسیب رسیده است و تویى مهربانترین مهربانان * پس دعای او را اجابت نمودیم و آسیب وارده بر او را برطرف کردیم و کسان او و نظیرشان را همراه با آنان مجددا به وى عطا کردیم تا رحمتى از جانب ما و عبرتى براى عبادت کنندگان باشد.
سوره ص آیه ۴۱-۴۴: در این آیات مصائب آن حضرت، پایان یافتن آن و روى آوردن نعمت هاى الهى به وى بیان شده است. همچنین حضرت ایوب علیه السلام به سه صفت عبودیت نیکو، صبر و استقامت، و بازگشت پیاپى به سوى خدا وصف شده است: «وَاذْکُرْ عَبْدَنَا أَیُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ (۴۱) ارْکُضْ بِرِجْلِکَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ (۴۲) وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَهً مِنَّا وَذِکْرَى لِأُولِی الْأَلْبَابِ (۴۳) وَخُذْ بِیَدِکَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَلَا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ (۴۴)» و یاد کن از بنده ما ایوب هنگامى که به درگاه خداى خود عرض کرد: (پروردگارا) شیطان مرا سخت رنج و عذاب رسانیده (تو از کرم نجاتم بخش).(۴۱) (خطاب کردیم که) پاى به زمین زن (زد و چشمه آبى پدید آمد، گفتیم) این آبى است سرد براى شستشو و نوشیدن (در آن شستشو کن و از آن بیاشام تا از هر درد و الم بیاسایى).(۴۲) و ما اهل و فرزندانى که از او مردند و به قدر آنها هم علاوه به او عطا کردیم تا در حق او لطف و رحمتى کنیم و تا صاحبان عقل (نتیجه صبر در بلا را) متذکر شوند.(۴۳) و (ایوب را گفتیم) دستهاى از چوبهاى باریک (خرما) به دست گیر و (بر تن زن خود که بر زدنش قسم یاد کردى) بزن و عهد و قسمت را نشکن (و زن را هم بى گناه نیازار) ما ایوب را بنده صابرى یافتیم، نیکو بندهاى بود که دایم رجوع و توجهش به درگاه ما بود.(۴۴)
داستان ابتلای حضرت ایوب
در قرآن کریم آنچه در خصوص داستان حضرت ایوب آمده آن است که خداى تعالى او را به ناراحتى جسمى و به داغ فرزندان مبتلا نمود، و سپس، هم عافیتش داد، و هم فرزندانش را و مثل آنان را به وى برگردانید. و این کار را به مقتضاى رحمت خود کرد، و به این منظور کرد تا سرگذشت او مایه تذکر عابدان باشد.[۷]
در برخی از کتابهای تفسیری در مقام تبیین آیات مربوط به ابتلای حضرت ایوب داستانی از قول افرادی نقل گردیده است که به روشنی با ساحت انبیاء منافات دارد. این داستان که در نقلهایی از آن افرادی چون وهب بن منبه- که متهم به نقل اسرائیلیات است[۸] – حضور دارند، حتی به صورت روایتی از امام صادق علیه السلام به منابع شیعه نیز راه یافته است تا جایی که تفسیر قمی آن را به عنوان روایتی از امام صادق علیه السلام نقل می نماید. صورت داستان در تفسیر قمی چنین است: ابوبصیر گفت: از آن جناب پرسیدم گرفتاری هایى که خداى تعالى ایوب علیه السلام را در دنیا بدانها مبتلا کرد چه بود، و چرا مبتلایش کرد؟ در جوابم فرمود: خداى تعالى نعمتى به ایوب ارزانى داشت، و ایوب علیه السلام همواره شکر آن را به جاى مى آورد، و در آن تاریخ شیطان هنوز از آسمان ها ممنوع نشده بود و تا زیر عرش بالا مى رفت.
روزى از آسمان متوجه شکر ایوب شد و به وى حسد ورزیده عرضه داشت: پروردگارا! ایوب شکر این نعمت که تو به وى ارزانى داشته اى به جاى نیاورده، زیرا هر جور که بخواهد شکر این نعمت را بگذارد، باز با نعمت تو بوده، از دنیایى که تو به وى داده اى انفاق کرده، شاهدش هم این است که: اگر دنیا را از او بگیرى خواهى دید که دیگر شکر آن نعمت را نخواهد گذاشت. پس مرا بر دنیاى او مسلط بفرما تا همه را از دستش بگیرم، آن وقت خواهى دید چگونه لب از شکر فرومى بندد، و دیگر عملى از باب شکر انجام نمى دهد. از ناحیه عرش به وى خطاب شد که من تو را بر مال و اولاد او مسلط کردم، هر چه مى خواهى بکن.
امام سپس فرمود: ابلیس از آسمان سرازیر شد، چیزى نگذشت که تمام اموال و اولاد ایوب از بین رفتند، ولى به جاى این که ایوب از شکر بازایستد، شکر بیشترى کرد، و حمد خدا زیاده بگفت. ابلیس به خداى تعالى عرضه داشت: حال مرا بر زراعتش مسلط گردان. خداى تعالى فرمود: مسلطت کردم. ابلیس با همه شیطان هاى زیر فرمانش بیامد، و به زراعت ایوب بدمیدند، همه طعمه حریق گشت. باز دیدند که شکر و حمد ایوب زیادت یافت. عرضه داشت: پروردگارا مرا بر گوسفندانش مسلط کن تا همه را هلاک سازم، خداى تعالى مسلطش کرد. گوسفندان هم که از بین رفتند باز شکر و حمد ایوب بیشتر شد.
ابلیس عرضه داشت: خدایا مرا بر بدنش مسلط کن، فرموده مسلط کردم که در بدن او به جز عقل و دو دیدگانش، هر تصرفى بخواهى بکنى. ابلیس بر بدن ایوب بدمید و سراپایش زخم و جراحت شد. مدتى طولانى بدین حال بماند، در همه مدت گرم شکر خدا و حمد او بود، حتى از طول مدت جراحات
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 