پاورپوینت کامل قصه اصحاب فیل ۲۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل قصه اصحاب فیل ۲۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قصه اصحاب فیل ۲۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل قصه اصحاب فیل ۲۸ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ اصحاب فیل چه کسانی بودند
۲ تأسیس کلیسای قُلَّیْس به دست ابرهه
۳ اقدام اعراب علیه کلیسای قُلَّیْس
۴ تصمیم به تخریب کعبه
۵ ملاقات عبدالمطلب و ابرهه
۶ نابودی سپاه ابرهه
۷ پانویس
۸ منابع

اصحاب فیل چه کسانی بودند

اصحاب از ماده‌ی “صحب” در لغت به معنای ملازم و همراه (انسان، حیوان، مکان یا زمان)[۱] و جمع صاحب می‌باشد.[۲]
اصحاب فیل به سپاهى گفته مى‌شود که به فرماندهى اَبرَهه، قصد ویران کردن کعبه را داشتند. ابرهه فرزند صَبّاح، اهل حبشه و از فرمانروایان یمن بود و بر اثر زخمى که در یکى از جنگ‌ها در صورت وى پدید آمد به اَشرَم ملقب شد. کنیه وى را اَبویَکْسوم دانسته‌اند.[۳] او با حیله‌اى، فرمانرواى پیشین یمن، یعنى «اَرباط» را کشت و خود بر جاى او نشست.[۴]

تأسیس کلیسای قُلَّیْس به دست ابرهه

ابرهه از این که کعبه مورد توجه ویژه مردم بود و زیارت آن، قدرت و شوکت مکه را در پى داشت ناخشنود بود و تصمیم گرفت مردم را به جاى مکه، متوجه یمن کند تا سلطه و نفوذ حبشه و امپراتورى روم و تسلط آن‌ها بر همه سرزمین‌هاى عربى مانند مکه بیشتر شود.
وى در پى این تصمیم، کلیسایى باشکوه به نام «قُلَّیْس» در صَنعا بنا کرد و از مردم خواست تا به جاى کعبه، به زیارت آن بروند.[۵]

اقدام اعراب علیه کلیسای قُلَّیْس

خبر تأسیس این کلیسا عرب‌ها را بسیار خشمگین ساخت، به ‌طورى ‌که گفته‌اند: یکى از آن‌ها خود را به قلیس رساند و آن را آلوده ساخت[۶] و یکى از فرستادگان ابرهه به نام محمد بن ‌خُزاعى که براى فراخوانى مردم به زیارت قلّیس به میان عرب‌ها رفته بود، به دست آنان کشته شد.[۷]
برخى گفته‌اند: گروهى از قریش در راه تجارتشان، کنار یکى از معابد مسیحیان فرود آمده، براى پختن غذا آتشى برافروختند و باد، آتش را در معبد افکند و آن را سوزاند.[۸]

تصمیم به تخریب کعبه

این اقدامات خشم ابرهه را برانگیخت و فهمید که با بودن کعبه، نمى‌تواند مردم را از مکه متوجه یمن کند و به اهداف خود برسد، از این‌رو تصمیم گرفت کعبه را ویران کند. براى این ‌کار سپاهى مجهز فراهم آورد و با فیل‌هاى جنگى به سوى مکه حرکت کرد. شمار سپاهیان را ۶۰۰۰۰، و تعداد فیل‌ها را یک، ۸، ۱۲، ۱۳ و ۱۰۰۰ رأس نوشته‌اند.[۹]
در بین راه، هر قبیله‌اى را که با آن‌ها به مقابله برمى‌خاست درهم شکسته و سران آن‌ها را اسیر مى‌کردند[۱۰] تا در نزدیکى مکه در محلى به نام «مُغَمَّس»[۱۱] یا «حبّ المُحَصَّب»[۱۲] فرود آمدند. ابرهه گروهى از سواران خود را به فرماندهى اَسود ‌بن ‌مقصود براى تاراج اموال مردم به مکه فرستاد که در این میان ۲۰۰ شتر را از عبدالمطلب به غارت بردند[۱۳] و به وسیله حُناطه حِمْیَرى به بزرگ مکیان یعنى عبدالمطلب پیامى به این مضمون فرستاد که من قصد جنگ با شما را ندارم و هدفم ویران کردن این خانه است.

ملاقات عبدالمطلب و ابرهه

عبدالمطلب پس از شنیدن پیام ابرهه گفت: ما نیز توان جنگ نداریم؛ اما کعبه خانه خدا و خانه خلیل وى حضرت ابراهیم علیه‌السلام است و او خود حرم خویش را حفظ خواهد کرد.[۱۴] سپس عبدالمطلب به ملاقات ابرهه رفت. ابرهه با دیدن سیماى زیبا و ابهت او از تخت به زیر آمد و کنار وى روى زمین نشسته، گفت: خواسته‌ات چیست؟ عبدالمطلب گفت: سپاهیانت ۲۰۰ شتر از من ربوده‌اند بگو تا باز‌گردانند.
ابرهه با آنچه از مقام بزرگ قریش شنیده بود، از این درخواست شگفت‌زده شد و گفت: تصور مى‌کردم از من بخواهى خانه‌اى را که آیین تو و پدران توست، ویران نکنم. عبدالمطلب گفت: من صاحب شتران خویشم و خانه، خود صاحبى دارد که تو را از تعرض به آن باز خواهد داشت. عبدالمطلب پس از بازگشت از نزد ابرهه به مردم مکه فرمان داد شهر را ترک کرده به کوه‌ها و دره‌هاى اطراف پناه برند و خود با تنى چند در مکه ماند. وى حلقه در کعبه را گرفت و با سرودن اشعارى از خداى خانه یارى خواست.[۱۵]
پس از آن حلقه خانه را رها کرده به سوى دره‌هاى مکه رفت. گویند زمانى که ابرهه فرمان حمله داد عبدالمطلب یا شخصى به نام نفیل ‌بن ‌حبیب، خود را به فیل جنگى رساند و در گوشش گفت: از ‌حرکت بایست و از جایى که آمده‌اى بازگرد. اینجا سرزمین امن الهى است. ناگهان فیل پیش او زانو زد و هیچ فشارى نتو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.