پاورپوینت کامل تفسیر القرآن العظیم(ابن کثیر) ۷۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تفسیر القرآن العظیم(ابن کثیر) ۷۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تفسیر القرآن العظیم(ابن کثیر) ۷۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تفسیر القرآن العظیم(ابن کثیر) ۷۹ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ روش تفسیرى ابن کثیر
۲ شیوه تنظیم و نگارش
۳ تفسیر ابن کثیر در گفتار عالمان
۴ جایگاه نقل در تفسیر ابن کثیر
۵ اسرائیلیات در تفسیر ابن کثیر
۶ تفسیر ابن کثیر و اهل البیت
۷ تفسیر ابن کثیر و مسائل کلامى
۸ تفسیر ابن کثیر و مسائل فقهى
۹ منبع

روش تفسیرى ابن کثیر

پیشتر یادآورى کردیم که تفسیر ابن کثیر جلوه‌اى روشن از تفسیر نقلى است شیوه تفسیرنگارى نقلى را نیز گفته‌ایم که: تفسیر آیات است به ظواهر آیات و اقوال پیامبر و صحابیان و یا بگفته عالمان و مفسّران شیعى، تفسیر آیات به ظواهر آیات و سنّت معصومین« ع». شیوه تفسیر نگارى ابن کثیر دقیقا همین است.

ابن کثیر، پس از آنچه که به عنوان انگیزه نگارش تفسیرش یاد شد سئوالى مطرح مى‌کند، که اگر بپرسند نیکوترین روش تفسیرى کدام است؟!« جواب این است که صحیح‌ترین و استوارترین روش تفسیرى آن است که آیات به آیات قرآن تفسیر شود, چون اجمال برخى از آیات در مواضع دیگر به تفصیل تبیین شده است.
و اگر با این روش ره بجائى نسپردى و در تفسیر آیات ناتوان گشتى براى تبیین آیات به سنّت مراجعه کن، که سنت، مبیّن و شارح قرآن است. امّا اگر در راه تبیین قرآن، در قرآن و سنّت چیزى نیافتى که چراغ راه شود به اقوال صحابه مراجعه کن, چون آنان در جوّ نزول آیات بوده‌اند و از قرائن و چگونگیهاى عرضه آیات آگاهند».

ابن کثیر، در استحکام آنچه گفته به آیات و روایاتى استناد کرده است، و در ادامه آن به چگونگى اقوال تابعیان در تفسیر پرداخته و مآلا معتقد شده است گفتار تابعیان در صورتى حجت خواهد بود که مخالف نداشته باشد، و بالأخره پس از اشاره‌اى به جایگاه لغت عرب به تفسیر به رأى پرداخته و از تفسیر قرآن به مجرّد رأى با نکوهش یاد کرده است.

شیوه تنظیم و نگارش

ابتداء در ضمن مقدمه‌اى مفصّل، درباره تفسیر و چگونگى تفسیرپذیرى قرآن، منابع تفسیرى و… سخن گفته و سپس وارد تفسیر سوره‌ها مى‌شود. ابن کثیر، در آغاز تفسیر سوره‌ها در ضمن فصلى از جایگاه سوره در میان سور قرآن و فضیلت قرائت آن، سخن مى‌گوید و روایات وارد شده در این زمینه را مى‌آورد. آنگاه به نامهاى آن سوره اشاره مى‌کند و اخبار مربوط به این مطلب را یاد مى‌کند. روایاتى که بطور کلّى نشانگر محتواى سوره یا مطالب عام درباره سوره باشند نیز، در همین قسمت مى‌آید. آنگاه یک یا چند آیه را آورده به تفسیر آنها بر اساس روشى که آوردیم مى‌پردازد، و در تبیین واژه‌ها و تشریح معانى ریشه‌اى کلمات به لغت عرب و اشعار شاعران استناد مى‌جوید، و در توضیح و تفسیر آیات، به اقوال مفسّران نیز، پرداخته گاه به نقد و بررسى آنها دست مى‌یازد. ابن کثیر، به مباحث کلامى، فقهى نیز، با همان روش ویژه خویش پرداخته است که به آنها اشاره خواهیم کرد.

تفسیر ابن کثیر در گفتار عالمان

شرح حال نگاران و عالمان، در ضمن زندگانى ابن کثیر از تفسیر وى یاد کرده‌اند و برخى به آن به دیده عظمت و ستایش نگریسته‌اند. جلال الدین سیوطى، مفسّر و قرآن شناس بزرگ اسلامى مى‌گوید:
« ابن کثیر تفسیرى دارد، که در آن سبک و روش همانندش نگاشته نشده است».
محمد ابن على شوکانى در ضمن فهرست آثار ابن کثیر آورده است:

او آثار سودمندى دارد از جمله: تفسیر مشهور او که در مجلدات متعدّدى است، در آن مطالب را بدقت فراهم آورده است. دیدگاههاى مختلف، گزارشهاى گونه‌گون و آثار گذشتگان را عرضه کرده و درباره چگونگیهاى آنها به نیکوئى سخن گفته است، تفسیر ابن کثیر، اگر بهترین تفسیرها نباشد بى‌گمان از بهترین‌هاست».

دکتر محمد حسین ذهبى نیز، ضمن یاد کرد این تفسیر و چگونگیهاى آن نوشته است:
« من این تفسیر را خواندم و در روش تفسیرى، بخاطر توجه شایسته به تفسیر آیه به آیه و تفسیر آیات با عبارات رسا و کوتاه، آن را ممتاز یافتم. وى بهنگام تفسیر آیات، به آیات هم مضمون مراجعه مى‌کند و بین دو آیه مقایسه مى‌نماید و به اینگونه تفسیر که خود آن را« تفسیر قرآن به قرآن» نامیده است به شدّت اهتمام مى‌ورزد. در بیان آثار تفسیرى با این روش و سبک این تفسیر بیشترین توجه را به عرضه آیات هم مضمون دارد».

محققان و عالمان دیگرى نیز، تفسیر ابن کثیر را ستوده‌اند و آن را در میان تفاسیر نقلى در اهمیت و شایستگى پس از تفسیر طبرى، سرآمد دیگر تفاسیر دانسته‌اند. دکتر صبحى صالح در اثر ارزشمند خود، از جمله درباره این تفسیر نوشته است:

« در میان تفاسیر مأثور پس از تفسیر طبرى- بلکه در برخى امور برتر از آن- تفسیر ابن کثیر است. دقت در اسناد، سادگى عبارات، از جمله مزایاى این تفسیر است».

جایگاه نقل در تفسیر ابن کثیر

پیشتر گفتیم تفسیر ابن کثیر« تفسیر نقلى» است، بنابراین بلندترین جایگاه در این تفسیر، از آن« نقل» خواهد بود. امّا آنچه این تفسیر را از همگنانش ممتاز مى‌سازد و ارزشى افزون به آن مى‌بخشد ارزیابى دقیق و عالمانه احادیث و آثار است. او در ذیل آیات و براى تفسیر و تبیین جملات قرآن، احادیث و آثار را عرضه مى‌کند, امّا بدون گفتگو و نقد و بررسى از آنها نمى‌گذرد. و با کنکاش در متن احادیث و اسناد آن، در چگونگى روایات و آثار سخن مى‌گوید, مثلا در ذیل آیه ۵۰ از سوره بقره« وَإِذْ فَرَقْنَا بِکُمُ…» روایاتى را مى‌آورد که پیامبر فرموده است: روز نجات بنى اسرائیل از امواج هلاکت آفرین دریا و هلاکت فرعونیان،« روز عاشورا» بوده است, و از این رو یهودیان آن روز را روزه مى‌گرفتند. امّا پس از نقل به تضعیف روایت پرداخته مى‌گوید« زید العمى» ضعیف و اسناد روایت وى« ضعیف‌تر» از اوست. لازم به یادآورى است که این سلسله احادیث از ساخته‌هاى مغزهاى بیمار مزدوران بنى امیّه و جیره‌خواران آن شجره خبیثه است.

و در ذیل آیه ۲ از سوره نساء، در تفسیر« حوبا کبیرا» معنائى را با اسناد از پیامبر مى‌آورد و مى‌گوید: این روایت، بخاطر وجود« محمد بن یوسف کندى» در سند آن ضعیف است و در ذیل آیه ۸۵ از سوره« انبیاء» پس از نقل روایتى مى‌گوید: این روایت را،« صحاح سته» نیاورده‌اند و در اسناد آن نیز« غرابت» است از این موارد در تفسیر ابن کثیر بسیار است و این از جمله برجستگیهاى تفسیر اوست.

اسرائیلیات در تفسیر ابن کثیر

ابن کثیر در مقدمه‌اى که نگاشته است، در چگونگى موضع مفسّر در مقابل اسرائیلیات چنین سخن گفته است:
« اسرائیلیات را تنها به عنوان استشهاد مى‌توان آورد ولى براى اثبات معنائى نمى‌توان به آنها استناد کرد. اینگونه روایات بر اساس مبانى و آگاهیهائى که داریم یا از جمله روایات صحیحند، که مى‌پذیریم و یا مى‌دانیم که دروغند طرد مى‌کنیم، و اگر نه این باشند و نه آن، بر اساس روایت پیامبر فقط نقل مى‌کنیم امّا در تفسیر آیات از آنها بهره نمى‌گیریم».

و در مقامى دیگر مى‌گوید:

« شیوه من درباره اسرائیلیات در این تفسیر، روى برتافتن از بسیارى از آنچیزهائى است که آنان نقل کرده‌اند، چون نقل بسیارى از آنها، بخاطر دروغها و تحریفها و تبدیلها که در آن آثار رواج یافته است، جز تضییع عمر اثرى نخواهد داشت».

او در جاى، جاى تفسیر و به هنگام تشریح زندگانى پیامبران در مقابل اسرائیلیات ایستاده و بارها خطر آلوده‌شدن آثار اسلامى را از این راه گوشزد کرده و خود به نقد و بررسى آنها پرداخته است. او از ابن عباس نقل مى‌کند که فریاد مى‌زد:« هان اى مسلمانان! با این که کتاب خدا پرطراوت و پیراسته از ناهنجاریها در میان شماست و آنرا مى‌خوانید، به اهل کتاب مراجعه مى‌کنید و براى دست یافتن به پاسخ از آنها سئوال مى‌کنید؟ خداوند در قرآن از تحریفها و تبدیلهائى که آنان در کتاب خدا روا داشته‌اند و از آنچه خود نوشته‌اند و به خدا نسبت داده‌اند سخن گفته، آیا اینهمه آگاهى بسنده نیست که به آنان رجوع نکنید و براى رسیدن به حقیقتى از آنان سئوال ننمائید؟!»

او در مقامى دیگر، پس از آن که روایت یاد شده پیشین را در چگونگى برخورد با روایات اهل کتاب از پیامبر مى‌آورد، مى‌گوید:« باید دانست اکثر آنچه اینان نقل مى‌کنند، دروغ و بهتان است, چون در آثار آنان تغییر، تبدیل و تأویل راه یافته است. درست و صحیح این آثار، بسیار اندک است و در همانها نیز فایده‌اى نیست.»

و در ذیل آیه ۴۴ از سوره« نحل» و پس از آوردن روایات« داستان ملکه سبأ» مى‌گوید:« اینگونه روایات از اهل کتاب گرفته شده است, ما نیازمند به تفسیر قرآن با این آثار نیستم, خداوند ما را با اخبار سودمندتر، روشنتر و رساتر از این گونه اخبار بى‌نیاز ساخته است».

و در تفسیر سوره« ق» پس از آن که دیدگاه خودش را آورده مى‌گوید:« برخى از عالمان سلف آورده‌اند که« ق» کوهى است محیط بر تمام زمین, امّا اینگونه آثار- و خدا داناتر است- از خرافات بنى اسرائیل است که مسلمانان بدون توجه نقل کرده‌اند. به نظر من، اینگونه آثار را ملحدان آنان روایت کرده‌اند تا حقیقت را بر مردم مشتبه سازند. بى‌گمان آنچه از پیامبر روایت شده که اخبار اینان را نقل کنید، اخبارى است که با نقل و درایت متضاد نباشد و اندیشه به بطلان آن حکم نکند، و من اعلام مى‌کنم که ما هیچ نیازى به اینگونه آثار نداریم».

از این نمونه‌ها در« تفسیر ابن کثیر» فراوان توان یافت. که نشانگر موضع هوشمندانه اوست در مقابل اسرائیلیات, امّا با این همه، ابن کثیر نیز گاهى در تور نامرئى این خرافات قرار مى‌گیرد و راه به مقصود صحیحى نمى‌سپرد, مثلا در ذیل آیه ۳۶ سوره بقره« فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطَانُ …» به راهى رفته که اسرائیلیات باوران رفته‌اند. مى‌دانیم که مفسّران، در چگونگى وسوسه شیطان، آدم« ع» را اختلاف کرده و هر کدام بگونه‌اى در این زمینه سخن گفته‌اند. روایات نیز، مختلف و گاهى متناقض است. در تورات چنین آمده است، که شیطان در دهان مارى مخفى شده به بهشت وارد شد و آدم را وسوسه کرد. سوکندامه بسیارى از مفسّران این اباطیل را از یهودیان تلّقى به قبول کرده و در تفسیر قرآن نوشتند و برخى بر آنها آثار فقهى نیز بار کرده‌اند. ابن کثیر، نیز در این جا، بر این ره رفته و مآلا در دام اسرائیلیات آفرینان افتاده است. قهرمان بزرگ میدان تفسیر، علاّمه طباطبائى در این زمینه نوشته‌اند:
« امّا چگونگى آمدن شیطان براى وسوسه آدم و انتخاب وسیله براى این کار، در روایات متقن نیامده و آنچه در برخى از اخبار آمده بى‌گمان مبتنى بر تورات است و ما از یاد کرد آنها صرف نظر مى‌کنیم و متن تورات را مى‌آوریم».

در داستان« هاروت و ماروت» نیز، با این که روایات متعدّدى آورده و در بسیارى از آنها خدشه کرده است با اینحال آنچه پذیرفته نیز از آنچه طرد کرده بهتر نیست. و شاید ابن کثیر در این قسمت، از روایات که ره بجائى نسپرده از ظاهر قرآن نیز بیشتر از این نفهمیده است و لذا مى‌گوید:

« نزدیکتر به راستى و صحّت از مجموعه روایاتى که یافتم همین است, و اللّه اعلم».

و چون این نیز نه با عصمت ملائکه همخوانى دارد و نه با اصول مسلّمه عقیدتى، ناچار توجیه مى‌کند و ردّ مى‌شود. ولى اگر اینان، بجاى روى آوردن به بافته‌هاى مغزهاى بیمار اسرائیلیات آفرینان، که خودش این همه خطر و تأثیر ناهنجارشان را فریاد کرده است و عالمان سهل‌انگار و روایتهاى آنان، به اهل البیت« ع» مراجعه مى‌کردند که« اهل البیت ادرى بما فى البیت» و براى ورود به دیار علم، دانش و تفسیر، از در ورودى آن عاقلانه مى‌رفتند و سر به آستان على و فرزندانش مى‌سودند، به این یاوه‌سرائیها مبتلا نمى‌شدند. او در داستان ایّوب نیز، بهمان راه رفته و حق را از باطل باز نشناخته است. با این همه« تفسیر ابن کثیر» در عرضه این بخش از منابع تفسیرى، از سالمترین تفسیرهاى نقلى است.

تفسیر ابن کثیر و اهل البیت

پیشتر گفتیم« تفسیر ابن کثیر» جلوه روشن تفسیر نقلى است، بدینسان انتظار آن است که روایات ذیل آیات عرضه شود و احادیثى که در جهت تبیین مفاهیم واژه‌هاى آیات و یا تعیین مصادیق برخى از عناوین و مفاهیم آمده است، بدقت و بدون تحریف و تبدیل نشان داده شود.
اینک بنگریم ابن کثیر، به عنوان مفسّرى نقادّ، محدّثى آگاه، و مو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.