پاورپوینت کامل تاج التراجم فى تفسیر القرآن للاعاجم ۶۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تاج التراجم فى تفسیر القرآن للاعاجم ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تاج التراجم فى تفسیر القرآن للاعاجم ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تاج التراجم فى تفسیر القرآن للاعاجم ۶۳ اسلاید در PowerPoint :
محتویات
۱ مقدمات چهارگانه
۲ انگیزه تألیف و وجه تسمیه آن
۳ روش تفسیر
۴ بررسى بعضى آراء اسفراینى
۵ رویت خداوند
۶ اجماع امت پیامبر (ص)
۷ کلمه آمین
۸ اولین کسی که به اسلام گروید
۹ اسرائیلیات در تاج التراجم
۱۰ نسخه شناسی و مقدمه مصححان
۱۱ منابع مقاله
۱۲ منبع
مقدمات چهارگانه
اسفراینى در آغاز تفسیر، مقدمات کتاب خود را در چهار فصل بیان داشته است.
فصل اول: اندر فضیلت ترجمه کردن قرآن و وجوب آن در برخى احوال.
دوم: اندر اعتقاد اهل سنت و جماعت در اصول دیانت،
سوم: اندر معانى اسماء خداوند و بیان ترجمه برخى از صفات وى.
چهارم اندر بیان ترجمه اخبار که در فضیلت قرآن آمده است. پیش از این مقدمات بیانى کوتاه در اهمیت قرآن و جایگاه بلند آن در میان مسلمانان، معجزه بودن آن، صیانت قرآن، نزول بر هفت حرف، مفسران از اصحاب و تابعان، نارسایى ترجمههاى پیش از خود و انگیزه نگارش تفسیر، سخن گفته است.
انگیزه تألیف و وجه تسمیه آن
مفسر خود در این باره مىنویسد:« پس چون اندر آن ترجمهها، که کرده بودند، این خللها را دیدیم که یاد کردیم،( قبل از این بیانات آنها را بر شمرده است) از خداوند( سبحانه و تعالى) توفیق خواستیم، بدان مقدار که توفیق یافتیم، اجتهاد کردیم اندر راست کردن الفاظى به پارسى، که ترجمه آن را بشاید لغت عرب را، موافق اقوال مفسّران، و موافق اصول دیانت را، و مصون از هر تأویلى که متضمّن بود چیزى را از تعطیل و تشبیه، و یا نصرت چیزى را از مذاهب اهل الحاد و بدعت، راست و مستقیم بر طریقت اهل سنت و جماعت. و از بهر این صفات بود که نام این را« تاج التراجم فى تفسیر القرآن للاعاجم» لقب نهادیم».
روش تفسیر
مؤلف در تفسیر هر سوره نخست ویژگیهایى چون شماره آیات، کلمات، حروف جزوها، مکى و مدنى بودن و نیز خواص خواندن آن را بیان داشته، اقوال موجود را نقل و گاهى درباره آنها اظهار نظر مىکند، مانند ج ۱ ص ۳۸، سوره حمد.
پس ترجمه آیات را کلمه به کلمه نوشته به تفسیر آنها مىپردازد. در این بخش شأن نزول آنها و قصص قرآنى را با کمال اختصار و عباراتى زیبا و فصیح آورده است. صبغه روایى بودن در تاج التراجم کاملا مشهود است، علاوه بر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله تا مفسران صحابه و تابعین نقل و به آراء آنها اهتمام مىورزد، از قبیل کعب الاحبار، محمد بن کعب قرظى، کلبى، مجاهد، عکرمه، ابن عمر، عبد الله ابن مسعود، هشام بن عروه، ضحاک، ابو هریره، قتاده و تقریبا در تمامى صفحات این تفسیر به ابن عباس اشاره نموده است.
تاج التراجم، نسبت به تأویل حساسیت خاصى داشته و به نقد برخى تأویلات همت مىگمارد، مانند ج ۱ ص ۴۸ ذیل« بسم الله».
بسیارى از محققان معاصر، و برخى از سابقان، با توجه به ظاهر برخى ترجمهها و تفسیرها به عدم تلائم آیات قرآن قائل شدهاند، و این نکتهاى است که ظاهر آیات استنباط مىشود به همین دلیل است که برخى از آنان فقدان انسجام در قرآن را عنوان کردهاند. این نظر انتقادى را بسیارى از مترجمان و مفسرانى که قرآن را به فارسى ترجمه و تفسیر کردهاند نادیده گرفته و کمتر به نشان دادن رابطه پنهان و دیریابى موضوعات یک سوره و پیوند موضوعى و پوشیده آیات اهتمام ورزیدهاند، تاج التراجم به این مسأله توجهى شایان مبذول داشته و کوشیده است که با نمودن علت نزول آیات هر سوره و سبب انزال آنها، پیوند و رابطه معنایى جمیع و یا اغلب آیههاى هر سوره را آشکار سازد. و این نکتهاى است دقیق، که در همه تفاسیر کهن و جدید فارسى دیده نمىشود، به همین جهت است که ترجمه و تفسیر هر سوره از سور قرآن در تفسیر تاج التراجم، داراى یک وجهه معنایى واحد است که هر آیه دایى آیه پسین و مدیون آیه پیشین مىنماید.
پیش از این یادآور شدیم که عصر اسفراینى عصر جدال فرقهها و برخوردهاى مذهبهاى مختلف اسلامى بوده است و دانشمندان این دوره، در هر موضعى که مناسب مىدانستند به اثبات آراء فرقه خود و رد و طرد عقاید فرقههاى دیگر مىپرداختهاند. برخى از جدالها و برخوردهاى مزبور در تفاسیر این دوره گنجانیده شده و از این جهت، تفاسیر سدههاى پنجم و ششم هجرى یکى از منابع سودمند در شناخت آراء کلامى به شمار مىرود برخوردهاى تند میان اشعریان و معتزلیان در بیشتر تفاسیر این عصر به وضوح مشهود است اسفراینى نیز در بسیارى از موارد به نقد و بررسى، و گاه رد و طرد آراء معتزله و فرق دیگر اهتمام کرده است به طورى که مىتوان ابو بکر عتیق سورآبادى را از پیروان و متتّبعان او دانست. البته وى در این بخش سعى نموده در حد تفسیر وارد اینگونه بحثها گردد.
اسفراینى در نظرگاههاى فقهى نیز این شیوه را رعایت مىکند و با آنکه در فقه تابع مذهب امام شافعى است، تعصبى در برابر مذاهب دیگر فقهى اهل سنت نشان نمىدهد، گر چه گاه طرح مباحث او به شکل مقایسهاى و در تقارن با فقه مذهبش سامان مىیابد.
در کمتر تفسیرى از تفاسیر است که قصهها و داستانهاى اساطیرى و تاریخى مربوط به اشارات قرآن نیامده باشد. امّا تفاوتى که از این جهت در میان تفاسیر مىتوان سراغ گرفت این است که مفسّر قصهها را چگونه برگرفته و تا چه حدّ در نقل داستانها توفیق داشته است به این اعتبار نیز تاج التراجم شایان توجه است، زیرا نه تنها قصهها را کوتاه برگزار کرده، بلکه در نقل آنها به پارهاى از جزئیات قهرمانان، و حتى در مواردى به خلق و خو و نحوه بیان و حرکات آنان توجه داشته. به این جهت است که خواننده به هنگام خواندن قصههاى قرآن از طریق تفسیر حاضر نه تنها احساس ملال نمىکند بلکه نکتههاى اخلاقى، عقیدتى و اجتماعى را پیدا و آشکار مىیابد.
بررسى بعضى آراء اسفراینى
پیداست که مفسران قرآن بنابر تعلّقى که به آراء کلامى و فقهى مذهب و مشرب خود داشتهاند، پارهاى از آیات را مطابق و موافق رأى مذهبى خود نشان داده، و به عقاید مذاهب دیگر توجه نکرده و گاهى دچار عصبیت شده و به ردّ و طرد آراء کلامى و فقهى و یا پسندهاى عقیدتى دیگر فرقهها اهتمام کردهاند. اسفراینى نیز از- زمره همین دسته از مفسران است، و لیکن عصبیت مذهبى او بقیاس با تعصب عبد القادر بغدادى و ابو بکر عتیق نیشابورى( که به تندى بر عقاید دیگر مذاهب، خاصه معتزله، تاخته است) ملایم مىنماید، و فقط در برخى از موارد به علت عدم فحص بلیغ، پارهاى از آراء فرق مذهبى را، سبک و ناموفق نشان، مىدهد، و در مواردى هم مباحث کلامى را صرفا موافق با نظرگاههاى اشعرى و مطابق با رأى شافعى توجیه و تبیین مىکند. اگر استنباط بغدادى و سورآبادى را در حدیث تفرّق مورد بررسى قرار دهیم و حتى سخنان محمد غزالى و بسیارى از معاصران اسفراینى را درباره حدیث مزبور ارزیابى کنیم، مىبینیم که همه آنان فرقه ناجیه را اختصاص به طایفه عامه دادهاند در حالى که وى، فرقه رستگار را به نامى متعارف و مشخص- که در آن روزگاران محلّ قبول دستگاه حاکم بوده است- نمىخواند و معتقد است که پیروان فرقه مذکور، آنانند که پیروى رسول اکرم( ص) و دوستان و یاران او را مىکنند.( ج ۱ تاج التراجم ص ۵-۴۲۴). این برداشت از حدیث تفرقه هر چند شباهتى به استنباط بغدادى و سورآبادى دارد و لیکن محدود به نامى واحد و یگانه نمىشود و این خود نشانه سماحت گونهاى است که در ذهن و زبان وى وجود داشته است.
همچنان حرمتى عظیم که اسفراینى به خاندان پیامبر اکرم( ص) مىگزارد و به سخنان و اخبار امامان ما چون امام على علیه السلام و امام صادق علیه اسلام، استناد مىکند، نمودار این است که گرفتار خامى و تعصب شدیدى که برخى از معاصران او داشتهاند نبوده است. جدا دانستن آراء و عقاید امامان( شیعه امامیّه) از غالیان و باطنیان( که این دو را از جمله روافض مىخواند) هم از تسامح مذهبى او حکایت دارد.( تاج التراجم سوره انعام ذیل آیه ۱۵۳).
بسیارى از همصران و متأخران او شیعه امامیه را به ناروا با غالیان و دیگر فرقههایى( که غیر از اهل سنت و جماعت بودهاند) و به نام روافض شهرت داشتهاند، خلط کردهاند. با اینهمه برخى از آراء کلامى و برداشتهاى اسفراینى از روایات به گونهاى است که خوانندگان دیگر فرق و مذاهب را مقبول نمىافتد.( در بخش تعلیقات که بدنبال متن تفسیر در انتهاى آن آمده است. مصححان محترم یادداشتهایى فراهم آوردهاند که در آن از دیدگاههاى ضعیف مفسر بحث کردهاند.)
برخى از این گونه سخنان او را به اجمال مطرح مىکنیم.
رویت خداوند
مفسر در جلد ۱ تاج التراجم صفحه ۱۲ گفته است که:« آفریدگار دیدنى است.»( تاج التراجم آیات ۱۵۳ سوره نساء و ۱۴۳ سوره اعراف ملاحظه شود.). و این معتقد اشاعره است که رؤیت خداى تعالى را به چشم صورت مىپذیرند و مىپندارند که هر چیز که قابل رؤیت نباشد موجود نیست، البته غیر از اشاعره، برخى از فرقههاى دیگر مانند مجسمه و کرامیّه نیز همین تصور را درباره رؤیت بارى تعالى، دارند، و لیکن فرقههایى هستند که رؤیت خداى را به بصر صورت محال مىدانند چنانکه حکما و معتزله رؤیت را ناممکن دانسته و براى اثبات رأى خود دلایلى آوردهاند، امامیه نیز معتقدند که خداوند سبحان به چشم سر رؤیت شدنى نیست، زیرا دلیل عقلى حکم مىکند که ذات اقدس خداوند وجودى است از هر نظر بىکرانه و نامحدود، و وراى زمان و مکان، و چیزى که به بصر صورت رؤیت گردد، لازمه آن در زمان بودن و در مکان قرار گرفتن اوست، بنابر این ممکن نیست که خداى رحمان با چشم سر رؤیت شود.
و از جمله دلائل نقلى خواهش موسى( ع) به درخواست بنى اسرائیل، از خداوند و پاسخ خداوند به اوست. و دیگر روایات رسیده از امامان معصوم علیه السلام نیز از جمله دلائل نقلىاند.
عینیت صفات و ذات خداوند
اسفراینى نیز به مانند دیگر شافعیان عقیده دارد که صفات کمالیه خداوند با ذات مقدسش عینیت ندارد بلکه زائد بر ذات مىباشد،( تاج التراجم ج ۱ ص ۱۵). در حالیکه شیعه امامیه صفات کمالیه بارى تعا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 