پاورپوینت کامل محمدتقی فلسفی ۵۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل محمدتقی فلسفی ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل محمدتقی فلسفی ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل محمدتقی فلسفی ۵۱ اسلاید در PowerPoint :
محتویات
۱ ولادت و خاندان
۲ تحصیلات و استادان
۳ اولین منبر
۴ جواز پوشیدن لباس روحانیت
۵ آثار و تألیفات
۶ فعالیتهای سیاسی و اجتماعی
۷ وفات
۸ پانویس
۹ منابع
۱۰ آرشیو عکس و تصویر
ولادت و خاندان
محمدتقی فلسفی، دهم ربیع الاول سال ۱۳۲۶ هـ.ق (۱۲۸۶ هـ.ش) در تهران زاده شد.[۱] پدرش، آیت الله شیخ محمدرضا تنکابنی (متولد ۱۲۸۲ هـ.ق) از مجتهدان و مدرسان زبردست بود که سال ها در مدرسه «فیلسوف الدوله» تهران تدریس می کرد. وی از شاگردان آخوند ملا علی همدانی و میرزا هاشم آملی بود. عموم مردم و حتی قضات دادگستری در باب مسائل فقهی به ایشان مراجعه می کردند و حتی عالمان بزرگ نیز به دیدن او می رفتند.
تحصیلات و استادان
محمدتقی بعد از پایان تحصیلات ابتدایی شروع به تحصیل مقدمات علوم اسلامی در مدرسه حاج ابوالفتح کرد و نزد شیخ محمد رشتی؛ صرف و نحو آموخت و علم معانی و بیان را بر اساس کتاب مطول از میرزا یونس قزوینی فراگرفت. در علم فقه و اصول از شیخ محمدعلی کاشانی در مدرسه عبدالله خان و از شیخ مهدی در مدرسه محمدیه بهرهمند شد و از پدرش (آیت الله تنکابنی)، قوانین و شرح لمعه را آموخت.
محمدتقی به تحصیل فلسفه نیز پرداخت و از محضر میرزا مهدی آشتیانی[۲] (۱۳۰۶ـ۱۳۷۲ هـ.ق) و شیخ ابراهیم امامزاده زیدی (م، ۱۳۵۸ هـ.ق) و سید کاظم عصار (م، ۱۳۵۳ هـ.ق) و میرزا طاهر تنکابنی (م، ۱۳۲۰ ش) استفاده کرد.[۳] محمدتقی در ابتدای تحصیل رسماً به سلک روحانیت درآمد و به دست پدرش معمم شد.[۴]
وی برای آگاهی کامل از شئون دینی و اسلامی و حلال و حرام الهی و ادامه تحصیل به همراه شیخ ابوالقاسم ربیعی (اهل رودسر) که از دوستان آیت الله تنکابنی بود ـ در سال ۱۳۰۱ یا ۱۳۰۲ ش به شهر قم سفر کرد. این سفر بیش از چند ماه به طول نیانجامید زیرا آب و هوای قم با مزاج محمدتقی نساخت و او به ناچار به تهران بازگشت.[۵]
اولین منبر
مادرش عشق و علاقه بسیاری به حضرت امام حسین علیه السلام داشت و آرزو می کرد که فرزندش سخنران شود و با بیان جذاب، حماسه حسینی را در جانها زنده کند، اما پدرش میگفت: او باید تحصیلاتش را تکمیل کند. سرانجام توافق شد که محمدتقی از شنبه تا غروب چهارشنبه تحصیل کند و پنجشنبهها و جمعهها به منبر و خطابه بپردازد.
محمدتقی برای اولین منبر به نزد خطیبی ماهر به نام شیخ علی اکبر عزمی (رشتی) رفت از او درخواست کرد برایش منبری بنویسد. نوشته آقای عزمی را چند بار خواند تا حفظ کرد و برای اولین بار در مسجد فیلسوف ـ که آیت الله تنکابنی در آنجا نماز جماعت اقامه می کرد ـ بعد از نماز عشاء منبر رفت. مردم که محمدتقی ۱۵ ساله را در بالای منبر دیدند همگی بهت زده به او چشم دوختند. محمدتقی مطالبش را که حفظ کرده بود، چنین آغاز کرد: بسم الله الرحمن الرحیم…
بی مهر علی به مقصد دل نرسی
تا تخم نیفشنی به حاصل نرسی
بی دوستی علی و اولاد علی
هرگز به خدا قسم، به منزل نرسی
کشتی نجاتت ز هلاک است علی
بنشین که به ورطههای قاتل نرسی
در این هنگام آقای شیخ محمد شمیرانی که از آشنایان آیت الله تنکابنی بود و در بین مردم حضور داشت با صدای بلند گفت: «آفرین!» این تشویق بجا تأثیری شگفت آور در محمدتقی گذارد و او بدون اشتباه و بااعتماد کامل بقیه منبر را از حفظ بیان کرد و مورد تحسین مردم قرار گرفت به طوری که بعضی از پدرش خواستند که اجازه دهد همین مطالب را در خانه و برای مؤمنین دیگر بازگو کند.[۶]
تجربه سخنرانی برای اقشار گوناگون مردم به تدریج به محمدتقی فهمانید که حفظ مطالب کافی نیست. در نتیجه او کم کم خود، مطالب را تکمیل و منظم می کرد و نکتههایی به آن ها می افزود و این کار نیازمند زحمت و تمرین فراوان بود. مردم به منبرهای محمدتقی اندک اندک علاقمندتر شدند و به این جهت در اوایل، برای هر منبر یک قران و بعدها دو قران می پرداختند، در حالی که به بعضی از واعظان قدیمی همان یک قران را می دادند.[۷]
جواز پوشیدن لباس روحانیت
در دوره حکومت رضاشاه پهلوی، در ۴ دی ۱۳۰۷ ش. (۱۲ رجب ۱۳۴۷ ق) قانونی به تصویب رسید که بر اساس آن همه مردم باید لباس متحدالشکل (کت و شلوار و کلاه پهلوی) بپوشند. از این قانون چند گروه استثناء شدند از جمله مجتهدان و منبریها (محدثان) کسانی که مستثنی بودند باید از شهربانی جواز عمامه بگیرند. هدف از این قانون، علاوه بر ترویج فرهنگ غربی، تضعیف روحانیت و کنترل آنان بود و مأموران شهربانی با شدت و خشونت این قانون را اجرا می کردند و حتی دارندگان جواز نیز از آزار و اذیت و توهین مأمورین در امان نبودند.[۸]
در این اوضاع، محمدتقی فلسفی به توصیه پدرش نزد یکی از مجتهدان و شاگردان برجسته میرزای شیرازی به نام شیخ حسین یزدی رفت تا از وی «اجازه عمامه» بگیرد، آن مجتهد خبره، بدون تأیید قانون دولتی، خود به طور مستقل به محمدتقی اجازه نقل حدیث و موعظه داد. بر اساس همین اجازه، «ورقه تصدیق» برای او صادر شد تا بتواند لباس روحانیت بپوشد.[۹]
در سال ۱۳۱۶ ش محمدتقی فلسفی در خطابه اش در مسجد میرزا موسی ـ معروف به مسجد بزازها ـ گفت: در اسلام، مسجد محل صلح و صفا و تعاون است. فحش و بدگویی و آزار و آدم کشی متعلق به فرهنگ مسجد نیست. در پی این سخنان؛ محمدتقی احضار شد و به او گفتند که گزارش شده شما به حادثه قتل مردم در مسجد گوهرشاد کنایه زدهاید به همین دلیل منبر شما ممنوع است و حق پوشیدن لباس روحانیت را نیز ندارید! آقای فلسفی به ناچار از منبر علنی، دست کشید اما به صورت پنهانی گاه گاهی برای فامیل و آشنایان به ایراد سخنرانی می پرداخت.[۱۰]
آثار و تألیفات
کار اصلی حجت الاسلام فلسفی از زمانی که ممنوع المنبر شد ـ سال ۱۳۵۰ ش ـ تا پیروزی انقلاب اسلامی، تألیف و نگارش کتاب بود، در این مدت به ترتیب کتابهای ذیل نوشته و منتشر شد:
آیهالکرسی؛ پیام آسمانی توحید (یک جلد)
بزرگسال و جوان از نظر افکار و تمایلات (دو جلد)
اخلاق از نظر همزیستی و ارزشهای انسانی (یک جلد)
جوان از نظر عقل و احساس (دو جلد)
کودک از نظر وراثت و تربیت (دو جلد)
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، حجت الاسلام فلسفی تألیف کتاب را ادامه داد و کتابهای ذیل را منتشر کرد:
اخلاق از نظر همزیستی و ارزشهای انسانی (جلد دوم)
معاد از نظر روح و جسم (سه جلد)
سخن و سخنوری از نظر بیان و فن خطابه (یک جلد)
شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق صحیفه سجادیه (سه جلد).
فعالیتهای سیاسی و اجتماعی
حجت الاسلام فلسفی اولین تجربه سیاسی خود را در راستای شعار قلابی جمهوریت که توسط رضاخان سرداده شده بود، مرور کرد و همراه پدر و عمو در تحصن میدان بهارستان به رهبری آیت الله مدرس شرکت داشت.
مبارزه با حزب توده:
فلسفی در برابر حزب توده ـ که صریحاً الحادی و ضداسلامی بود ـ قاطعانه ایستاد و در سخنرانی هایش به مبارزه با آن پرداخت. دولت آن زمان هم که تأثیر گسترده خطابههای او را می دانست، از آغاز ماه رمضان سال ۱۳۲۷ ش مباحث ایشان را به طور مستقیم از رادیو پخش می کرد. این سخنرانیها تا پایان رمضان آن سال ادامه یافت. بعد از پخش این مطالب، آقای فلسفی هر روز با دهها نامه تهدیدآمیز مواجه شد که طرفداران حزب توده نوشته بودند؛ اما او اعتنایی نکرد.[۱۱] هواداران حزب توده تصمیم گرفتند که مجلس سخنرانی آقای فلسفی را به هم بزنند که با حمایت مردم و تدبیر ایشان و حضور به موقع جوانان مسلمان و ورزشکار، نقشه آنان نقش بر آب شد.
نماینده آیت الله العظمی بروجردی:
بعد از رحلت آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی در آبان ماه ۱۳۲۵، آیت الله بروجردی مرجع بزرگ شیعیان شد. آقای فلسفی در همان زمان به حضور آیت الله بروجردی فراخوانده شد و بعد از طرح مسائلی که بیشتر برای امتحان او بود، از ایشان خواست که نمایندگی او را برای رساندن پیامهای
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 