پاورپوینت کامل محمدباقر آخوندی ۶۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل محمدباقر آخوندی ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل محمدباقر آخوندی ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل محمدباقر آخوندی ۶۶ اسلاید در PowerPoint :
محتویات
۱ تولد و کودکی محمد باقر
۲ تحصیلات حوزوی محمد باقر آخوندی
۳ فعالیتهای فرهنگی محمد باقر آخوندی
۴ فعالیتهای سیاسی وی
۵ خصوصیات اخلاقی ایشان
۶ پس از پیروزی انقلاب اسلامی
۷ آثار محمد باقر آخوندی
۸ مسئولیتهای ایشان
۹ آیت الله آخوندی از نظر علما
۱۰ وفات محمد باقر آخوندی
۱۱ پانویس
۱۲ مشخصات منابع
۱۳ منبع
تولد و کودکی محمد باقر
محمدباقر در مرداد ۱۳۰۴ ش. در روستای «علی بیگلو»، از توابع شبستر تبریز و در خانوادهای مذهبی و متدین به دنیا آمد. پدر وی عالمی علاقمند به عالمان دین بود و چون در یک خانواده علاقمند به روحانیت پرورش یافته بود، خود نیز مسیر تحصیل علوم اسلامی را طی کرد و از شهرت خانوادگی ایشان (آخوندی) برمیآید که خاندانی روحانی پرور داشتهاند.
آیت الله آخوندی دوران کودکی سختی را گذرانده بود، به دلیل این که دوران کودکی ایشان پر از درد و غم و اندوه بوده است. ایشان در اوایل کودکی، در حادثه زلزله، مادر، خواهر و برادرش را از دست داد و چند سال پس از آن نیز پدر بزرگوار و گرامیاش، دارفانی را وداع گفت و این فرزند خردسال، در یک دنیای پرفراز و نشیب تنها ماند. اما از آن جا که چشمه پرفیض رحمت حضرت حق همواره جوشان است، وی در دامان پرمهر پسرعموی خویش – که فرزندی نداشت – پرورش یافت. خانواده ایشان نسل در نسل اهل قرآن و احکام بودند و در میان مردم به «ملا» شهرت داشتند، به همین دلیل وی از همان دوران کودکی، قرآن را فراگرفت. دوران کودکی وی در همان روستا و در میان همان مردم ساده و باصفا سپری گشت و دوره مکتبخانه را به پایان رساند.
تحصیلات حوزوی محمد باقر آخوندی
ایشان پس از تحصیلات ابتدایی از آن جا که علاقمند به فراگیری اعتقادات دینی و مذهبی بود، با تشویق روحانی محل، به تحصیل در حوزه علمیه روی آورد و در بندر شرفخانه[۱] در محضر عالم فاضل و متقی، جناب حاج شیخ جعفر مختارپور، قسمتی از مقدمات را فراگرفت. وی برای تکمیل مقدمات، به حوزه علمیه طالبیه تبریز هجرت نمود و در آن جا، در کنار دوستان خود – از جمله حاج سید جواد حسینی – توانست این مرحله را با موفقیت به پایان برساند.
تحصیل محمد باقر در قم:
آخوندی پس از تکمیل مقدمات، در سال ۱۳۲۴ ش. برای ادامه تحصیل، به قم هجرت نمود. وی در مدرسه فیضیه مشغول تحصیل شد و در مدرسه دارالشفا اقامت نمود. او از محضر استادان بزرگواری چون آیات عظام: مجاهدی تبریزی، محقق داماد، حجت کوهکمرهای، بروجردی و امام خمینی رضوان الله علیهم کسب فیض نمود. وی شاگردی نمونه، بااستعداد و باهوش بود و از دست مبارک آیت الله بروجردی نیز به همین مناسبت جایزهای به ایشان اهدا گردید.
فعالیتهای فرهنگی محمد باقر آخوندی
این عالم فرزانه، از همان دوران جوانیاش، فعالیتهای فرهنگی خود را آغاز نمود. ایشان در تعطیلات تابستان به زادگاهش برمیگشت و به آموزش احکام و قرائت صحیح قرآن میپرداخت. وی همزمان با تحصیل، در مسجد علیاصغر قم به تدریس پرداخت و در این مکان، از مقدمات تا رسائل و مکاسب را تدریس نمود. تأسیس کانون فرهنگی توحید، در خیابان آذر قم از دیگر فعالیتهای این دانشمند گرانمایه است. فعالیتهای این کانون، فرهنگی است و مسئول مستقیم کانون، خود حاج آقا آخوندی بود. اجرای مراسم خاص در ایام عید، تشویق جوانان برای شرکت در راهپیماییها، برگزاری مجالس سوگواری در محرم، صفر و…، برگزاری مراسم قرائت قرآن در ماه مبارک رمضان و… از فعالیتهای این کانون بشمار میآید.
آیت الله آخوندی، در خیابان آذر قم، دو کتابخانه به نامهای: امام خمینی و توحید تأسیس نمود. کتابخانه امام خمینی، مخصوص برادران و کتابخانه توحید، برای استفاده خواهران در نظر گرفته شده است. هر دوی این کتابخانهها زیر نظر کانون فرهنگی توحید اداره میشوند. در حال حاضر، این کانون یک هیئت برای نوجوانها تشکیل داده است که در ایام محرم، به برگزاری جلسات عزاداری میپردازند. و یک جلسه اخلاق برای جوانان برگزار مینماید. از جمله فعالیتهای فرهنگی معظم له، احداث مسجد، در روستای خود و احداث راه در برخی از روستاهای اطراف است. البته امور یاد شده قسمتی از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی این عالم فرهیخته است.
فعالیتهای سیاسی وی
همزمان با شروع انقلاب اسلامی، ایشان نیز به همراه مردم، در تمام صحنهها حاضر بود و فعالیتهای قابل تقدیری در این زمینه انجام داد. ایشان با تشکیل جلسات انقلابی و مذهبی برای جوانان، در مسجد چهل اختران، در ارشاد و آشناکردن جوانان به مسائل روز میکوشید. او از این طریق، جوانان انقلابی بسیاری را پرورش داد. عدهای از جوانان که با حضور در آن جلسات صاحب اندیشه انقلابی شدند در برخی موارد عدهای از روی ترس به وی توصیه میکردند که حاج آقا دست از سر جوانان ما بردارید، جوانان را انقلابی نکنید، ولی ایشان با متنانت خاصی که داشت، حرفی به زبان نمیآورد و به کار خود ادامه میداد.
ایشان در این زمینه سخنرانیهای متعددی در مکانهای مختلف ایراد کرد که در آن ها، محور حرفهای ایشان، ارشاد جوانان و آگاه کردن مردم نسبت به فضای فاسد حکومت بود. وی علاوه بر سخنرانی در قم، در شهرستان نیز به فعالیت سیاسی میپرداخت. در یکی از سخنرانیها که در شبستر انجام داد، با پردهبرداری از اعمال خلاف شرع کارگزاران شاه، مردم را به قیام دعوت نمود که این سخنرانی باعث دستگیری وی شد.
ایشان بارها در سخنرانیهای متعدد با حرفهای آتشین، خشم مأموران شاه را شلعهور مینمود که هر بار موجب دستگیری ایشان میگردید. وی در رابطه با انجام وظیفه الهی از هیچ کاری ابا نداشت و از کارگزاران شاه واهمهای به دل راه نمیداد. وی در کارهایش بسیار کوشا بود. زمانی که توسط رژیم شاه، خواندن خطبه عقد توسط روحانیان ممنوع شد؛ ایشان چون اساساً با رژیم شاه مخالف بود گفت: «من خطبههای عقد را میخوانم، اگر چه مرا زندانی کنند.» این عالم خستگی ناپذیر، در جریان انقلاب، دوشادوش سایر عالمان و روحانیان، در کنار مردم، به مبارزه خویش ادامه داد و در این رابطه همراه سایر عالمان، در صدور اطلاعیهها و بیانیههایی شرکت داشت. اسناد این مبارزات، در مجموعه ستارگان حرم[۲] موجود است.
خصوصیات اخلاقی ایشان
متانت و صبر از جمله خصوصیات ارزشمند این دانشمند الهی بود. وی در طول زندگی خویش، در تمام کارها سعی میکرد عملاً به اطرافیانش درس زندگی بیاموزد و در این زمینه بسیار موفق بود، به نحوی که در کارهای خیر پیش قدم بود و دیگران را نیز به طور عملی تشویق مینمود. به عنوان مثال هر وقت میهمانی وارد منزلش میشد، ایشان با متانت، کفشهای او را جفت میکرد.
وی عالمی بسیار سختکوش و پرتلاش بود و لحظهای از کار خسته نمیشد. وقتی به کوره میرفت با نهایت تواضع لباس خود را درمیآورد و دستمالی بر پیشانی میبست و شروع به گِل درآوردن و خشت زدن مینمود. یکی از روزها شخصی آمد و گفت: با صاحب کارخانه، حاج آقای آخوندی کار دارم، من نیز حاج آقا را به ایشان نشان دادم. وی با تعجب نگاهی به معظمله نمود و گفت: حاج آقا! شما دیگر چرا این قدر کار میکنید! حاج آقا گفت: مرد باید با کد یمین و عرق جبین امرار معاش کند و از نعمتهایی که خداوند به او عنایت فرموده، نهایت استفاده را ببرد و در این راه، هر کس مسیری را طی میکند و از آن طریق امرار معاش مینماید.
آیت الله محمدباقر آخوندی در زمینههای مختلف اجتماعی، عبادی و فرهنگی مسأله تقوا را مد نظر داشته و رعایت مینمود. به عنوان مثال در زمان طاغوت هر وقت متوجه میشد صدای ترانه مبتذل از ماشینها بلند شده، ابتدا تذکر میداد و در صورتی که اثر نداشت به صورت جدی برخورد میکرد، حتی در برخی موارد با این که وضع مالی خوبی هم نداشت، اگر رانندهای به حرفهای ایشان توجه نمیکرد از فروش آجر به او اجتناب میکرد. وی در مسائل عبادی و سایر موارد، مثل دریافت وجوهات، باتقوا بود و بسیار دقت مینمود.
احساس مسئولیت در مقابل مشکلات مردم
آیت الله آخوندی نسبت به مشکلات مردم بسیار حساس بود و در رفع مشکل آنان، در حد تواناییاش تلاش میکرد. در یکی از سفرهای تبلیغی، که ایشان به روستایش رفته بود، متوجه شد، مردم از وضعیت بهداشتی نامناسبی برخوردارند. وی ضرورت وجود آب آشامیدنی و بهداشتی، حمام و مسجد را احساس کرد، بنابراین ابتداء مشکل را با مردم در میان گذاشت و آن ها را به همکاری در تأسیس مکان های یاد شده تشویق نمود. مردم منطقه مشکل مالی را مطرح میکنند، آیت الله آخوندی پیشنهاد میکند همگی با هم همت کنند تا این مشکل برطرف شود؛ لذا همراه مردم برای ساختن آب انبار و مسجد از دل کوه با پتک، سنگ میکندند و با الاغ به ده میآوردند و به این طریق مسجد و آب انبار را در آن جا به نحو احس بنا نهادند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی
آیت الله آخوندی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به دستور امام – که فرمان جهاد سازندگی را صادر کردند – هر صبح جمعه اهالی محل را از زن و مرد و پیر و جوان، جمع میکرد و به مزارع کشاورزی میبرد. مزارعی که محصولاتشان رسیده و موقع درو کردن آن ها فرارسیده بود؛ اما صاحبان آن ها یا بضاعت مالی برای خرید دستگاههای کشاورزی نداشتند و یا از توانایی برداشت محصول به تنهایی برخوردار نبودند در این زمان سلاح زن و مرد، فقط یک داس بود که با آن، محصول را جمع آوری کردند و بدین گونه با استکبار جهانی و تحریم اقتصادی، مبارزه مینمودند.
ایشان در این راه از همه جلوتر بود و عملاً مردم را به این کار تشویق میکرد. وی پرچمداری بود که بدون وقفه و بدون استراحت تا آخرین لحظات روز، مشغول بکار بود. در این میان، حتی زنها و بچهها نیز با دیدن تلاش ایشان، دو چندان روحیه میگرفتند و بیشتر تلاش میکردند. این فضای همکاری به قدری باصفا و بانشاط بود که همه، از دل و جان، هر جمعه آماده همکاری و رفتن به مزارع بودند. در این میان بچهها هیچگاه خاطره زیبا و سازنده آن روزها را از یاد نمیبرند و عملاً مفهوم جهادسازندگی و همکاری را فهمیده و آن را تجربه کردهاند، تجربهای که به آن ها یاد میداد کمتر حرف بزنن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 