پاورپوینت کامل علم بدیع ۴۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل علم بدیع ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل علم بدیع ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل علم بدیع ۴۸ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ تعریف علم بدیع
۲ پیشگامان علم بدیع

۲.۱ مراد جاحظ از واژه بدیع‌
۲.۲ مراد ابن‌ قتیبه‌ از واژه بدیع‌
۲.۳ مراد ابن‌ معتز از بدیع‌
۲.۴ ابداعات قدامه بن‌ جعفر در علم بدیع
۲.۵ دیدگاه رمانی، ابوهلال، باقلانی
۲.۶ تفاوت‌ میان‌ اختراع‌ و ابداع‌
۲.۷ تقسیم‌بندی‌ لفظ و معنا
۲.۸ انواع بدیع از نظر جرجانی
۲.۹ علم بدیع از نظر زمخشری
۲.۱۰ علم بدیع از نظر اسامه بن‌ منقذ
۲.۱۱ تطبیق فنون بدیع عربی با فارسی
۲.۱۲ علم بدیع از نظر سکاکى‌
۲.۱۳ بدیع شاخه ای از بلاغت

۳ پانویس
۴ منابع مقاله
۵ منابع

تعریف علم بدیع

علم بدیع، دانشی است که در آن از زیبایی‌های الفاظ و آرایش نیکوی سخن بحث می‌شود و به تعبیر دیگر «دانش بدیع، مجموعه شگردهایی (فنونی) است که کلام عادی را کم و بیش تبدیل به کلام ادبی می‌کند و یا کلام ادبی را به سطح والاتری از ادبی بودن یا سبک ادبی داشتن تعالی می‌بخشد».[۴]
تفتازانی در تعریف علم بدیع می نویسد:
«بدیع علمی است که با آن، انواع زیباسازی کلام پس از مطابقتش با اقتضای حال [علم معانی] و وضوح دلالتش [علم بیان]، به دو گونه [محسنات] معنوی و لفظی شناخته می‌شود».[۵]

پیشگامان علم بدیع

گفته‌ شده‌ است‌: نخستین‌ کسى‌ که‌ کلمه بدیع‌ را پیشنهاد کرد، مسلم‌ بن‌ ولید بود؛ در اوایل‌ عصر عباسى‌ شاعران‌ نوگرایى‌ چون‌ بشار (د ۱۶۷ق‌/۷۸۳م‌)، مسلم‌ بن‌ ولید (د ۲۰۸ق‌/۸۲۳م‌) و ابوتمام‌ (د ۲۳۱ق‌/۸۴۶م‌)، در سروده‌های‌ خود صنایع‌ طریف‌ و بدیع‌ را به‌ کار گرفتند؛ به‌ گونه‌ای‌ که‌ گروهى‌ این‌ دسته‌ از شاعران‌ را مخترع‌ دانش‌ بدیع‌ دانسته‌اند.[۶][۷][۸]

مراد جاحظ از واژه بدیع‌

پس از آن‌ جاحظ (د ۲۵۵ق‌/۸۶۹م‌) آن‌ را در جای‌ جای‌ آثارش‌ به‌ کار برد .[۹] مراد جاحظ از بدیع‌ همان‌ تعابیر بلاغى‌ و سخنان‌ و عبارات‌ دل‌انگیز و زیباست‌. او بدیع‌ را از ویژگیهای‌ زبان‌ عربى‌، و علت‌ اساسى‌ برتری‌ این‌ زبان‌ بر دیگر زبانها دانسته‌ است.[۱۰][۱۱] وی‌ در کتاب‌ البیان‌ و التبیین‌ به‌ فنونى‌ نظیر استعاره‌، تشبیه‌، احتراس‌، حسن‌ تقسیم‌، سجع‌، کنایه‌، ازدواج‌، اسلوب‌ حکیم‌، ایجاز، ارصاد، تسهیم‌، اقتباس‌ و مساوات‌ پرداخته‌، اما برای‌ آنها تعریفى‌ ارائه‌ نکرده‌ است.[۱۲][۱۳][۱۴][۱۵][۱۶][۱۷] این‌ نکته‌ درخور ذکر است‌ که‌ دانشمندانى‌ چون‌ فرّاء (د ۲۰۷ق‌/۸۲۲م‌) و ابوعبیده‌ مَعْمَر بن‌ مثنى‌ (د ۲۰۸ق‌) – البته‌ به‌ شیوه لغویان‌ – در آثار خود برخى‌ مباحث‌ بلاغى‌ را مطرح‌ کرده‌اند.[۱۸] همچنین‌ گفته‌ شده‌ که‌ اصمعى‌ درباره تجنیس‌ کتابى‌ نگاشته‌ است‌.[۱۹][۲۰]

بنابراین‌، واژه بدیع‌ و مشتقات‌ آن‌ در روزگار جاحظ مفهومى‌ عام‌ داشته‌، و مباحث‌ علم‌ معانى و بیان‌ را نیز شامل‌ مى‌شده‌ است‌.
مبرد (د ۲۸۵ق‌/۸۹۸م‌) در اثر ارزشمند خود الکامل‌ بخش‌ گسترده‌ای‌ را به‌ تشبیه‌ اختصاص‌ داده‌، و آن‌ را به‌ انواع‌ مختلفى‌ چون‌ تشبیه‌ مفرط، مصیب‌، مقارب‌ و بعید تقسیم‌ کرده‌ است‌. نمونه‌هایى‌ که‌ وی‌ در این‌ باب‌ ذکر کرده‌ است‌، همه‌ در مقوله بدیع‌ در مفهوم‌ عامش‌ جای‌ مى‌گیرد.[۲۱]

مراد ابن‌ قتیبه‌ از واژه بدیع‌

مراد ابن‌ قتیبه‌ (د ۲۷۶ق‌/۸۸۹م‌) نیز از واژه بدیع‌ در آثار خود همان‌ مفهوم‌ عام‌ آن‌ است‌. وی‌ مى‌گوید: شعر تنها به‌ سبب‌ لفظ و معنای‌ خوب‌ برگزیده‌ نمى‌شود، بلکه‌ در این‌ امر عوامل‌ دیگری‌ چون‌ تشبیه‌ مؤثر است‌.[۲۲] ابن‌ قتیبه‌ در تألیفات‌ خود از مباحثى‌ چون‌ استعاره‌، مجاز، مقلوب‌، کنایه‌، تکرار، تقدیم‌ و تأخیر و… که‌ بعدها در زمره موضوعات‌ علم‌ بیان‌ و بدیع‌ قرار گرفت‌، سخن‌ گفته‌ است.[۲۳][۲۴][۲۵]

مراد ابن‌ معتز از بدیع‌

در ۲۷۴ق‌ ابن‌ معتز (ه م‌)، کتاب‌ البدیع‌ خود را نگاشت.[۲۶] اثر او نخستین‌ کتابى‌ است‌ که‌ با این‌ عنوان‌ ارائه‌ مى‌شود.[۲۷][۲۸][۲۹] ابن‌ معتز در مقدمه اثر خود اعتراف‌ مى‌کند که‌ این‌ نام‌گذاری‌ از ابتکارات‌ او نیست‌ و وی‌ تنها آنچه‌ را در قرآن‌، لغت‌، احادیث‌ پیامبر، سخن‌ صحابه‌ و اشعار پیشینیان‌ – که‌ نوخاستگان‌ آن‌ را بدیع‌ نامیده‌اند – یافته‌، گردآوری‌ کرده‌ است‌، تا دانسته‌ شود که‌ شاعرانى‌ مانند بشار، مسلم‌ و ابونواس‌ مخترع‌ این‌ دانش‌ نبوده‌اند، بلکه‌ آنان‌ در آثار خود این‌ صنایع‌ را بسیار به‌ کار مى‌گرفتند.[۳۰][۳۱] بنابراین‌، ابن‌ معتز در زمینه علم‌ بدیع‌ تنها ادعای‌ برتری‌ کرده،[۳۲] زیرا این‌ فن‌ پیش‌ از او شناخته‌ شده‌ بوده‌ است‌ و جاحظ، مبرد و ابن‌ قتیبه‌ در کتابهای‌ خود علاوه‌ بر مباحثى‌ که‌ ابن‌ معتز آورده‌ است‌، به‌ مباحث‌ دیگری‌ نیز پرداخته‌اند که‌ ابن‌ معتز از آنها نام‌ نبرده‌ است‌. ابن‌ معتز در اثر خود از نوشته‌های‌ جاحظ بسیار استفاده‌ کرده‌ است‌. مباحث‌ طرح‌ شده‌ در کتاب‌ ابن‌ معتز که‌ وی‌ همه‌ را در مقوله بدیع‌ جای‌ داده‌ است‌، عبارتند از استعاره‌، تجنیس‌، مطابقه‌، رد اعجاز الکلام‌ على‌ ما تقدمها و مذهب‌ کلامى‌. ابن‌ معتز بدیع‌ را منحصر به‌ ۵ موضوع‌ یاد شده‌ مى‌داند. البته‌ او بابهای‌ دیگری‌ را مانند التفات‌، تأکید مدح‌ شبیه‌ به‌ ذم‌ و تجاهل‌ العارف‌ در پایان‌ کتابش‌ آورده‌، و آنها را از دایره بدیع‌ خارج‌ کرده‌، و تنها در زمره محسنات‌ قرارشان‌ داده‌ است.[۳۳] [۳۴] [۳۵]

بنابراین‌، بدیع‌ نزد ابن‌ معتز هم‌ فراگیرتر از آن‌ چیزی‌ است‌ که‌ امروزه‌ تعریف‌ مى‌شود.[۳۶]
یکی از اهداف عبدالله بن معتز عالم علم بدیع در تألیف کتاب خود «البدیع» این بود که «می خواست توضیح دهد [علم] بدیع، ریشه در قرآن و حدیث و اشعار جاهلی عربی دارد. وی برای این منظور در هر مبحث به ترتیب، سیر بدیع را در قرآن مجید و احادیث نبوی و سخنان صحابه و شعرای جاهلی تا ظهور آن در سخنان منظوم و منثور نوخاستگان [محدثین] نشان می‌دهد. او می‌خواهد بر عربی و اسلامی بودن این فنون [بدیع] تأکید ورزد، تا مبادا روزی چنان تصور شود که فنون بدیع از یونان به جهان اسلام راه یافته است».[۳۷] چنان‌ که در نقد ادبی این گونه است.

ابداعات قدامه بن‌ جعفر در علم بدیع

پس‌ از ابن‌ معتز دانشمند هم‌ عصر او قدامه بن‌ جعفر (د ۳۳۷ق‌/ ۹۴۸م‌)، کار او را گسترش‌ داد و به‌ صنایعى‌ با نامهای‌ تازه‌ اشاره‌ کرد که‌ عمدتاً عبارتند از ترصیع‌، غلو، تقسیم‌، مقابله‌، تفسیر، تتمیم‌، مبالغه‌، مساوات‌، اشاره‌، اِرداف‌، تمثیل‌ و مطابقه‌ (که‌ بعدها مماثله‌ و تعطف‌ خوانده‌ شدند) و توشیح‌ که‌ ظاهراً با توجه‌ به‌ آنچه‌ ابن‌ معتز در الاعجاز على‌ ما تقدمها من‌ الکلام‌ خوانده‌ است‌، مطابقت‌ دارد. او همچنین‌ ایغال‌ را به‌ مباحث‌ ابن‌ معتز افزود و اثر خود را نقد الشعر نامید.[۳۸][۳۹][۴۰] تکافو در کتاب‌ قدامه‌ همان‌ است‌ که‌ ابن‌ معتز آن‌ را مطابقه‌ نامیده‌ است.[۴۱] قدامه‌ در کتاب‌ خود از رهگذر سخن‌ درخصوص‌ نقد شعر، صنایع‌ بدیعى‌ را مطرح‌ مى‌کند و به‌ صفات‌ و ویژگیهای‌ لفظ مى‌پردازد. در حقیقت‌، وی‌ مانند بسیاری‌ از دانشمندان‌ پس‌ از خود صنایع‌ بدیعى‌ را ابزار نقد شعر قرار مى‌دهد.[۴۲][۴۳] کتاب‌ نقد الشعر تأثیر قابل‌ توجهى‌ در آثار بلاغى‌ پس‌ از خود گذارد.[۴۴]

دیدگاه رمانی، ابوهلال، باقلانی

ر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.