پاورپوینت کامل شیخ مرتضی آشتیانی ۶۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شیخ مرتضی آشتیانی ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شیخ مرتضی آشتیانی ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شیخ مرتضی آشتیانی ۶۲ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ولادت
۲ تحصیلات و استادان
۳ تدریس و شاگردان
۴ آثار و تألیفات
۵ فعالیتهای سیاسی
۶ فضایل اخلاقى
۷ وفات
۸ منابع

ولادت

مرتضی آشتیانی در سال ۱۲۸۰ قمری (یا ۱۲۸۱) در تهران به دنیا آمد. پدرش، میرزا محمدحسن آشتیانی، از بزرگان علما و مجتهدان و از شاگردان شیخ انصارى بود که نقش تعیین کننده در نهضت تنباکو داشت.

تحصیلات و استادان

مرتضى در سنین نوجوانى مقدمات و سطح فقه و اصول را از محضر پدر آموخت و مدتها از حوزه فلسفى حکیم میرزا ابوالحسن جلوه سود برد.

میرزا حسن آشتیانى در سال ۱۲۹۲هـ .ق. به حج مشرف گردید و در بازگشت براى زیارت عتبات عالیات، به عراق رفت. حاج شیخ مرتضى که پدر را در این سفر همراهى مى نمود، به توصیه والدش در نجف اشرف اقامت اختیار کرد و محضر بزرگانى چون آخوند خراسانى، میرزا حبیب الله رشتى، حاج میرزا حسین حاج میرزا خلیل را درک کرد و به درجاتى عالى رسید. همچنین در محضر پرآوازه شیخ عبدالحسین صالحى حکمت و فلسفه را آموخت و در سال ۱۳۱۷هـ .ق. با تقاضاى علما و مردم تهران به ایران بازگشت.

تدریس و شاگردان

حاج شیخ مرتضى آشتیانى ضمن تحصیل، حوزه درسى در نجف تشکیل داد و چون به تهران آمد، به تشکیل حوزه علمیه و سرپرستى طلاب همت گمارد. بعد از رحلت پدر، مسئولیت موقوفاتى را که بر دوش آن فقیه نامدار بود، عهده دار گردید، از جمله آنها تولیت مدرسه فخریه (مروى) مى باشد.

مسجد سید ولى (خازن الملک) در بازار کفاشها و جوار مزار سید ولى، چون پدرش در آن اقامه جماعت مى کرد و بسیارى از حوادث قیام تنباکو در آنجا روى داده بود، برایش اهمیت داشت، لذا امامت آن را بر عهده گرفت و بعد از عزیمت وى به خراسان، برادرش میرزا احمد آشتیانى در آن نماز جماعت را اقامه کرد.

ایشان در سال ۱۳۴۰هـ .ق. به مشهد مقدس مشرف شد و به تدریس، اقامه جماعت و اصلاح امور شرعى و تبلیغى مردم پرداخت. شیخ سیزده سال به عنوان مجتهدى سرشناس به تربیت طلاب مشهد و تلاشهاى علمى و مبارزاتى مشغول بود و پس از حادثه گوهرشاد به اجبار، به تهران آمد و چند سالى در جوار بارگاه حضرت عبدالعظیم حسنى به تدریس و تبلیغ روى آورد. آنگاه در سال ۱۳۶۰هـ .ق. به عراق رفت و دو سال در حوزه علمیه کربلا به پرورش شاگردانى گرانمایه همت گمارد. در سال ۱۳۶۲هـ .ق. به دلیل کسالت و سالخوردگى به مشهد مشرف برگشت و بار دیگر در این شهر امور آموزشى حوزه و مسایل شرعى و اجتماعى را پى گرفت.

برخی از شاگردان مبرّز او عبارتند از:

۱ـ استاد جلال الدین همایى: همایى ضمن تدریس به تحقیق و تألیف پرداخت و در ادبیات و مباحث تاریخى مقالات و کتابهاى ارزنده اى تألیف کرد. همایى این افتخار را داشت که از شیخ اجازه روایت بگیرد. خود مى نویسد: «بزرگترین مشایخ روایت من مرحوم آیت الله مرتضى آشتیانى است که در تهران به من اجازه ى روایت داد. اجازه ى ایشان به اصطلاح اهل روایت و درایت جزو اسناد عالى است بدین سبب که فقط از او به یک واسطه (پدرش) به شیخ مرتضى انصارى اعلى الله مقامه مى رسد و کمتر اجازه اى به این قلت واسطه، به شیخ مزبور مى پیوندد.»

۲ـ حجت الاسلام شیخ مهدى فاضل اندرمانى: وی در مشهد نزد شیخ مرتضى آشتیانى و… به تکمیل علوم و ادبیات پرداخت و به تهران و رى آمد و به تدریس سطح حوزه پرداخت.

۳ـ آیت الله سید مصطفى خوانسارى: او در مشهد محفل پرفیض آیت الله آشتیانى را مغتنم شمرد.

۴ـ آیت الله سید محمود علوى (۱۳۴۰-۱۲۷۶هـ.ش.): در هیجده سالگى به مشهد آمد و از محفل درس آیات ارجمند میرزا محمد آقازاده و شیخ مرتضى آشتیانى استفاده کرد و از این دو استاد اجازه نقل حدیث و روایت گرفت.

۵ـ آیت الله سید عبدالرضا شهرستانى (۱۴۱۸-۱۳۴۰هـ.ق.): وی براى فراگیرى دروس خارج فقه و اصول به محضر آیت الله مرتضى آشتیانى در کربلا شتافت. از وى آثار ارزشمندى در فقه، تاریخ و کلام باقى است.

۶ـ آیت الله حاج سید على علم الهدى(۱۳۵۹-۱۲۷۳هـ.ش.): وی مقدمات و سطح را از حلقه درس حاج آقا حسین قمى، سید ابراهیم خراسانى و نیز شیخ مرتضى آشتیانى فراگرفت. او ضمن تبلیغ و تألیف، با رژیم پهلوى مبارزه مى کرد. محل دفنش دارالسیاده حرم رضوى است.

۷ـ حاج شیخ على گنابادى (۱۳۷۹-۱۳۰۱هـ.ق.): محضر شیخ مرتضى آشتیانى را درک کرد و موفق به دریافت اجازه روایات از وى و شیخ محمدباقر امینى بیرجندى و شیخ على اکبر نهاوندى گردید.

۸ـ شیخ على معصومى (۱۳۷۹-۱۳۰۱هـ.ق.): وی خارج فقه و اصول را در محضر آیات بزرگ حسین قمى، محمد آقازاده و مرتضى آشتیانى آموخت.

۹ـ حاج شیخ مرتضى عیدگاهى (۱۳۹۲-۱۳۰۳هـ.ق.): او فقه و اصول را در محضر آیات بزرگوار میرزا محمد آقا زاده و شیخ مرتضى آشتیانى فراگرفت. در بیان احادیث معصومین و تفسیر قرآن بسیار دقیق و خوش ذوق و در فنّ خطابه به ثقه المحدثین و شیخ الخطباء ملقب بود.

۱۰ـ حاج میرزا حسن اشرف الواعظین (متولد ۱۳۱۷هـ.ق.): وی ازشیخ مرتضى آشتیانى و شیخ عباس قمى اجازه روایت گرفت. کتابهاى «جواهرالکلام در وقایع ایام» و «دُرّالسنّیه در مواعظ عددیه» از آثار اوست.

۱۱ـ شیخ محمد تقى همدانى (۱۳۵۸-۱۲۸۱هـ.ق.): او در نجف به حوزه درسى مرحوم آشتیانى راه یافت و از وى اجازه روایت دریافت کرد. اثر معروف و مفصل او «الاربعون حدیثاً» در آداب و اخلاق است.

آثار و تألیفات

آیت الله آشتیانى به دلیل اشتغال مداوم به بحث و درس و فیض رسانیدن به طلاب مشتاق و نیز مهاجرتهاى پى در پى و فعالیتهاى مبارزاتى مستمر، کمتر موفق گردید به تألیف و تحقیق روى آورد. از او دو اثر به جاى مانده است:

۱- کتاب الاجاره، که تقریرات درس آن بزرگوار است و توسط فرزند فاضلش آیت الله میرزا محمود آشتیانى تدوین و در سال ۱۳۴۳هـ .ش. در تهران چاپ شده است.

۲- رساله اى در معنا و مفهوم حدیث «نیه المؤمن خیرٌ من عمله» که به خط وى باقى است و در کتاب گلزار معانى چاپ شده است.

فعالیتهای سیاسی

مخالفت با نقشه هاى بیگانگان:

هنگامى که مبارزه علما در ماجراى تنباکو اوج گرفت و میرزاى آشتیانى در عرصه سیاست وارد شد و از سوى میرزاى شیرازى رهبرى مخالفت با قرارداد رژى را بر عهد گرفت، شیخ مرتضى در این حرکت بزرگ با پدر هماهنگ گردید و مردم تهران را به صحنه تظاهرات آورد و محتواى فتواى میرزاى شیرازى را براى مردم تشریح کرد. وى در بسیج نیروها و تشکیل اجتماعات مردمى و جلوگیرى از سوءاستفاده از اجتماعات مردمى و هدایت نهضت با پدر همکارى جدى مى کرد و چون احساس کرد حکام قاجار راه ستم را ادامه مى دهند و در به خطر انداختن استقلال ایران اصرار دارند، مبارزه با آنان را از سنگر مسجد و محراب پى گرفت و فساد دربار قاجار و ستم حاکمان بیدادگر به ویژه حرکات ناپسند امین السلطان و کامران میرزا، این عالم و دیگر دانشوران را به فکر اصلاح این تشکیلات انداخت.

هنگامى که علما در مراسم سوگوارى بر فراز منبر رفتارهاى توهین آمیز مسیو نوژ بلژیکى را مذمت کردند، او در سخنرانیهاى خود حرکت هاى ضد ارزشى و نیز مخالفتهاى وى با تاجران شیعه را به شدت تقبیح کرد. اگرچه عین الدوله به این اعتراضها اعتنا نکرد و شاه هم پروایى ننمود، ولى همین برنامه سرچشمه اصلى جنبش مشروطه گردید.

ستیز با استبداد و برقراری مشروطه:

با گسترش اعتراضهاى مردمى عین الدوله (صدراعظم مستبد شاه) در اندیشه گوشمالى مردم برآمد و عده اى از بازرگانان را که قبلا در مخالفت با مسیونوژ بلژیکى تحصن کرده بودند، به بهانه ى گران کردن قند به چوب بست. بازاریان با شنیدن این خبر در مساجد اجتماع کردند. فراشان و چماقداران با تحریکات عده اى از وابستگان به دربار قاجار، بر سر مردم ریختند و آنها را پراکنده ساختند. علما براى اخذ تصمیم در منزل آیت الله سید محمد طباطبایى گرد آمدند و پس از بررسى جوانب امر، مقرر گشت فرداى آن روز از شهر خارج شوند و به سوى حرم حضرت عبدالعظیم حسنى حرکت کنند. بدین گونه آیت الله مرتضى آشتیانى و رهبران مشروطه خواه در روز چهارشنبه ۱۶ شوال ۱۳۲۳هـ .ق. در جوار بارگاه حضرت عبدالعظیم تحصن کردند. هدف آنان مبارزه با استبداد و گرفتن مجوز برقرارى عدالت خانه و کسب آزادى بود. عین الدوله خواست با پول بین آنان تفرقه بیفکند و چون از این نیرنگ ناامید گردید، امیر بهادر وزیر جنگ با دویست نفر سوار و چند کالسکه و گارى وارد زاویه مقدسه گردید و در صحن حضرت عبدالعظیم از متحصنین خواست به تهران حرکت کنند و گفت باید شما را نزد شاه ببرم تا شخصاً با شماها گفتگو نماید و مقاصدتان را عملى سازد. وقتى علما از آمدن امتناع کردند، امیر بهادر گفت: من مأمورم شما را بازگردانم، اگرچه این گنبد مطهر ویران و عده اى تلف شوند!

آقا سید جمال الدین افجه اى که از مشاهیر فقها بود، بناى تغیر گذاشت و وى را به باد ملامت گرفت. امیر بهادر هم شروع به توهین و تهدید کرد. این وضع شیخ مرتضى آشتیانى را آشفته کرد و سرانجام علما پس از مذاکرات، حاضر به حرکت به سوى تهران شدند، اما طلاب و خدام حرم احساس هراس نمودند و اجازه خروج ندادند. عین الدوله براى تضعیف علماى مخالف و تقویت حامیان استبداد، تولیت مدرسه خان مروى (از مهم ترین مدارس تهران) و امامت مسجد خازن الملک را که در دست آیت الله شیخ مرتضى آشتیانى بود، به دو نفر از پشتیبانان استبداد داد و نیز موقوفات دیگرى را که در اختیار این عالم مبارز بود، ضبط کرد اما این کارها وى را از تصمیم خود منصرف نکرد و بر انزجار علما از استبداد افزود. اصولا در درخواستهاى علما این نکته قید شد که باید تولیت مسجد خازن الملک و مدرسه مروى به آیت الله آشتیانى بازگردد. عین الدوله هم موظف گردید آن ها

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.