پاورپوینت کامل شیخ محمدطه نجف ۲۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شیخ محمدطه نجف ۲۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شیخ محمدطه نجف ۲۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شیخ محمدطه نجف ۲۸ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ استادان و شاگردان
۲ آثار و تألیفات
۳ تشرف به محضر امام زمان
۴ وفات
۵ منابع

استادان و شاگردان

محمدطه نجفى مقدمات را از شیخ عبدالرضا طفیلى و دایى‌اش، شیخ جواد، فراگرفت. وی در محضر شیخ محسن خنفر، شیخ مرتضى انصارى، سید حسین کوه‌کمرى و سید حسین بحرالعلوم تلمذ نمود و از شیخ ابوالحسن على بن خلیل رازى اجازه روایت گرفت.

برخی از شاگردان محمدطه نجف عبارتند از:

سید محمد سعید حبوبى؛
علامه سید محسن امین؛
شیخ على جواهرى؛
شیخ حسن، فرزند شیخ محمدحسن نجفی (صاحب جواهر)؛
سید مهدى حکیم؛
سید محمد کاشى حائرى؛
سید عدنان بحرانى؛

آثار و تألیفات

محمدطه نجف، در موضوعات فقه، اصول فقه و رجال کتاب‌هایی نوشت. برخی از آثار او به این شرح است:

الانصاف فى مسائل الخلاف؛
حاشیه بر الجواهر در فقه؛
اتقان المقال فى احوال الرجال (در شرح حال رجال حدیث که در ابتدا، نام آن، «احیاء الموات فى اسماء الرواه» بود)؛
الفوائد السنیه (حاشیه بر “فرائد الاصول” شیخ انصارى)؛
غنائم المحصلین (شرح و حاشیه بر “معالم الاصول”)؛
شرح منظومه بحر العلوم؛
کشف الحجاب فى استصحاب الکرّ و مطلق الاستصحاب؛
کشف الاستار عن حکم الخارج عن دار الاقامه فى الاسفار.

همچنین او به خوبى شعر مى‌سرود و قصایدى در مدح پیامبر (صلی الله علیه وآله) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) از وى باقى مانده است.

تشرف به محضر امام زمان

آقای قاضی زاهدی حکایت زیر را به نقل از حجت الاسلام سید صادق شیرازی در کتاب «شیفتگان» آورده است:

«یکی از مؤمنین برایم از طرف سید جعفر بحرالعلوم قصه ای به شرح ذیل نقل نمود: ایشان روزی در محضر آقای سید حسین بحرالعلوم نوه آیت الله سید علی بحرالعلوم نویسنده کتاب «برهان الفقه» بوده اند. سید حسین بحرالعلوم در اتاقی نشسته و از میهمانان و مراجعین استقبال می نمود. در این بین یک مرتاض مسلمان هندی وارد شد. وقتی که این مرتاض خودش را به آقای بحرالعلوم معرفی نمود چنین گفت: «من می توانم هر سؤالی را که از غیبیات داشته باشید با قلم و کاغذ جواب گویم و از آنان نیز خبر دهم.»

در همان وقت سؤالاتی را مردم از او می نمودند و او به وسیله حساب و ریاضی جواب می داد. در این موقع آقای بحرالعلوم به آن مرتاض رو نموده و گفتند: «سؤالی دارم که گمان می کنم نتوانی آن را جواب دهی». مرتاض گفت: «آن سؤال چیست؟». ایشان فرمودند: «این سؤال خیلی سخت است و خارج از قدرت شما می باشد». مرتاض گفت: «هر چند که سخت باشد من سعی می کنم جواب آن را بیابم. سؤال چیست؟

ایشان فرمودند: «حال که شما اصرار می کنی بگو ببنیم، در این لحظه می توان مولا و آقایمان و کسی که به وجودش، زمین آرامش و استقرار دارد و مردم به میمنت او روزی می خورند یعنی حضرت حجت بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را بیابیم؟»

مرتاض گفت: «بله می توانم به این سؤال جواب بدهم.» سپس شروع کرد به یافتن جواب از طریق محاسبات پیچیده ریاضی. البته اول در جواب گفتن معطل نمود تا آنجا که آقای بحر العلوم به او گفت: «به شما نگفتم نمی توانید جواب این سؤال را بگویید.»

مرتاض در جواب گفت: «صبر کنید شاید بتوانم جواب را بیابم.» سپس بعد از مدتی مرتاض گفت: «مسأله آنطوری که شما فکر می کنید نیست، ولی من در فکرم که شیخ طه نجف کیست؟» ایشان فرمودند: «شیخ محمد طه نجف یکی از مراجع تقلید معروف ما در نجف اشرف می باشد.» مرتاض گفت: «آن کسی که از او سؤال می کردید الان در منزل شیخ طه و در نزد ایشان می باشد.»

اینجا بود که ایشان و اطرافیانشان به سرعت به طرف منزل آیت الله شیخ محمد طه نجف روانه گشتند. در مسیری که می رفتند به یک سه راهی رسیدند که یکی از این راهها به طرف منزل شیخ محمد طه منتهی می شد. وقتی که این گروه به سه راهی رسیدند از راهی که به سوی منزل شیخ بود شخصی به شکل صحرانشینان عراقی، ولی دارای وقار و سکینه ای خاص که از صورتش هیبت و عزت نمایان بود بیرون آمد.

خلاصه، به طرف منزل شیخ روان گشتیم. وقتی که وارد منزل شدیم هیچکس در آنجا نبود حتی آن کسی که از مهمانها استقبال می نمود و برای آنها آب و قهوه می آورد؛ ولی آن چیزی که توجه همه را به خود جلب نمود همانا نشستن شیخ به صورت غمناک، در گوشه اتاقش بود. در حالی که قطرات اشک بر گونه اش سراز

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.