پاورپوینت کامل ابوطالب علیه السلام ۶۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ابوطالب علیه السلام ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ابوطالب علیه السلام ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ابوطالب علیه السلام ۶۲ اسلاید در PowerPoint :
محتویات
۱ زندگی نامه
۲ شعر ابوطالب
۳ ایمان ابوطالب
۴ پانویس
۵ منابع
زندگی نامه
گفته شده که نام وى عمران بوده و ۳۵ سال پیش از عامالفیل متولد شده است. مادرش، فاطمه دختر عمرو بن عائذ بن عمران بن مخزوم بود[۲] که به سبب داشتن پسرانى چون عبدالله (پدر پیامبر) زبیر و ابوطالب (از داوران قریش)، زنى «مُنجِبَه» (زاینده فرزندانى نجیب) شناخته مىشد.[۳]
پدرش عبدالمطلب، رئیس مکه و قریش در سال هشتم عامالفیل به هنگام مرگ، داورى و تولیت امور کعبه را به زبیر و کفالت محمد صلی الله علیه و آله و تولیت سقایت (آب دادن به حاجیان) را به ابوطالب سپرد؛[۴] هر چند ابوطالب بعدها به سبب تنگدستى، منصب سقایت را به عباس وانهاد.[۵]
با مرگ عبدالمطلب، ریاست در قریش اندکى دگرگون شد و کسانى چون ابن جدعان و ولید بن ربیعه نیز مدعى ریاست شدند.[۶] خشکسالىهاى پیاپى که از عهد عبدالمطلب پیدا شد[۷] و نیز جود و بخشش فراوان ابوطالب که گفتهاند: در آن روز که او اطعام مىکرد، کسى دیگر از قریش اطعام نمىکرد[۸] و سرانجام رونق تجارت و ظهور صاحبان ثروت، موجب تنگدستى ابوطالب شد تا آنجا که محمد صلی الله علیه و آله و عباس براى کمک به او، سرپرستى ۲ تن از فرزندانش را پذیرفتند.[۹]
موقعیت ابوطالب براى جانشینى عبدالمطلب به تدریج دچار تزلزل شد؛ اما سیادت معنوى وى که میراث خاندان او بود، همچنان تا هنگام مرگش باقى ماند. ابوطالب در عین تنگدستى، سیدى بزرگوار و فرمانروایى پرهیبت بود. امام على علیهالسلام درباره ریاست او مىگوید: پدرم در عین تهیدستى، سرور قریش بود؛ در حالى که پیش از او هرگز (شخص) تهىدستى بر قریش ریاست نکرده بود.[۱۰]
ابوطالب، وقار و حکمت حکما و هیبت ملوک را داشت و به گفته اکثم بن صیفى، حکیم عرب: حکمت، ریاست و حلم در ابوطالب گرد آمده بود.[۱۱] منصب داورى او در قریش[۱۲] نیز بدو جایگاهى ویژه بخشیده بود؛ چنانکه در یکى از محاکمهها، سنتِ سوگند در شهادت (قسامه) را بنیان نهاد و بعدها پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز آن را همان گونه پذیرفت.[۱۳]
به سبب ارتباط خویشاوندى نزدیک ابوطالب با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و حمایتهاى بىدریغ او از حضرت، بخشهایى از زندگىاش که با زندگى پیامبر ارتباط مستقیم دارد، بیشتر مورد توجه تاریخنویسان مسلمان قرار گرفته است. ابوطالب پس از مرگ عبدالمطلب و بنا به وصیت او، برادرزاده ۸ سالهاش را به خانه خویش برد و فراتر از فرزندان خود به او محبت کرد. شبانگاه بستر او را در کنار بستر خود مىگسترد و غذایى ویژه براى او فراهم مىآورد[۱۴] و به حکم پیشه خود که بازرگانى بود[۱۵] گاه عطر و گندم به شام مىبرد،[۱۶] و با این که فرزندانش به همسفرى با او تمایل داشتند، فقط پیامبر را با خود مىبرد و گویا هیچ سفرى بى او نرفته است.[۱۷]
در یکى از همین سفرها بود که در شهر «بُصرى»، داستان بَحیراى راهب و خبر او درباره آینده حضرت، رخ داد؛ چون بَحیرا از نسبت ابوطالب با حضرت پرسید، ابوطالب در ابتدا، او را پسر خود خواند که این خود اوج محبت وى را به پیامبر نشان مىدهد.[۱۸]
ابوطالب که سرپرستى محمد صلی الله علیه و آله را بر عهده گرفته بود، حتى در دوران جوانى نیز به وى عنایت و توجه داشت و به پیشنهاد همو بود که حضرت براى تجارت از سوى خدیجه راهى شام شد[۱۹] و سرانجام او که بزرگ خانواده بود، از سوى پیامبر به خواستگارى خدیجه رفت و با کلماتى بلیغ و کوتاه به وصف او پرداخت.[۲۰]
ابوطالب هنگام بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله ۷۵ سال داشت و از همان ابتداى بعثت، همراهى خویش با پیامبر را نشان داد. در نخستین مرحله دعوت که حضرت مخفیانه به آن مىپرداخت بر پایه روایتى، روزى او را با على علیهالسلام در اطراف مکه در حال نماز دید و از آنان درباره آنچه بدان مشغولاند، پرسید.
رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را دین خدا، فرشتگان و پیامبران خواند و او را بدان دعوت کرد؛ اما وى نپذیرفت؛ ولى سوگند یاد کرد که از آنچه پیامبر صلی الله علیه و آله کراهت داشته باشد، خوددارى کند.
بر پایه روایتى دیگر، او با شنیدن اعتقادات پسرش على علیهالسلام، درباره پیامبر گفت: او (=پیامبر) تو را جز به خیر دعوت نمىکند.[۲۱] ابوطالب در یومالانذار، جزو دعوتشدگان از خویشاوندان پیامبر صلی الله علیه و آله بود و برخى او را در همان مجلس که فرزند نوجوانش، امام على علیهالسلام از سوى پیامبر صلی الله علیه و آله به جانشینى برگزیده شد، از آنرو که به اطاعت فرزندش فراخوانده شده، مسخره کردند[۲۲] و هنگامى که دعوت، گسترش یافت و پیامبر آشکارا به نکوهش از بتپرستى پرداخت، ابوطالب رسماً به حمایت از ایشان برپا خاست و چون گروهى از مشرکان نزد وى رفته تا او را از حمایت رسول اکرم صلی الله علیه و آله بازدارند، با سخنانى ملایم، آنان را آرام کرد و بازگرداند و پیامبر صلی الله علیه و آله به راه خویش ادامه داد.[۲۳]
در دومین گفتگوى سران قریش با ابوطالب که به روایتهاى گوناگون نقل شده، پس از شنیدن سخنان آنان به پیامبر گفت: پسر برادر! به گونهاى رفتار کن که من تاب تحمل آن را داشته باشم؛ ولى چون پایدارى پیامبر صلی الله علیه و آله را دید، بدو گفت: هر گونه که مىپسندى رفتار کن به خدا سوگند تو را تسلیم نخواهم کرد.[۲۴]
براى بار سوم، چون پیشنهاد مشرکان را درباره مبادله عماره بن ولید ـ که از زیباترین و قوىترین جوانان قریش بود ـ با پیامبر شنید، آنان را سرزنش کرد و مطعم بن عدى را که پیشنهاد قریش را منصفانه خوانده بود، به طرفدارى از آنان متهم و در شعرى هجو[۲۵] و به روایتى دیگر به قتل تهدید کرد.[۲۶]
گویا در شب همین واقعه، پیامبر براى مدتى ناپدید شد و ابوطالب از بنىهاشم و بنىمطلب خواست تا زمان پیدا شدن پیامبر با شمشیرهاى به کمر بسته، سران مشرک را زیر نظر بگیرند و وقتى پیامبر آمد، ابوطالب رسماً اعلام کرد: به خدا سوگند اگر او (= محمد صلی الله علیه و آله) را مىکشتید، یکى از شما را زنده نمىگذاشتم. این رفتار قریش را درهم شکست و ابوجهل را بیش از همه سرافکنده کرد؛[۲۷] به روایتى دیگر این واقعه در شب «اسراء» یا معراج پیامبر که مدتى کوتاه ناپدید شده بود، رخ داد.[۲۸]
حضور ابوطالب، جلو آسیبرسانى مشرکان به پیامبر را مىگرفت؛[۲۹] از اینرو در هشتادمین سال زندگى خود، همه بنىهاشم و بنىمطلب را دعوت کرد تا به حمایت از رسول خدا صلی الله علیه و آله برخیزند که جز ابولهب، همگى پذیرفتند.
ابوطالب چون یکپارچگى بنىهاشم را در حمایت از رسول خدا صلی الله علیه و آله دید، فضیلتهاى پیامبر را براى آنان بازگفت و جایگاهش را نشان داد تا بر استوارى رأیشان بیفزاید.[۳۰]
ابوطالب پس از هجرت مسلمانان به حبشه (پنجم بعثت) در شعرى، نجاشى را به سبب پذیرش مسلمانان ستود[۳۱] و در سال هفتم بعثت، چون قریشیان کمر به قتل پیامبر بستند، با سرودهاى به دفاع از حضرت برخاست. در بیتى از این قصیده آمده است: «واللّهِ لن یَصِلوا إلیک بجمعهم/حتّى أغیّبَ فی التّراب دفیناً؛ سوگند به خدا! قریش نمىتواند به تو دست یابد؛ مگر اینکه من در خاک دفن شوم».[۳۲]
حمایتهاى بىدریغ ابوطالب از پیامبر صلی الله علیه و آله و ناامیدى قریش از بازدارى وى، آنان را به انعقاد عهدنامهاى بر ضد بنىعبدالمطلب کشاند؛ ولى این پیمان نه تنها ابوطالب را به عقبنشینى وانداشت بلکه موجب شد تا وى با تحریک و تحریض دیگران، از رسول خدا صلی الله علیه و آله پشتیبانى کند[۳۳] و پس از آن که پیامبر از طریق وحى از نابودى عهدنامه آگاه شد، ابوطالب به اتفاق ایشان به سوى مکه آمد و در جمع قریشیانى که از وى مىخواستند تا پسر برادرش را رها کند و به سوى آنان بازگردد، در کنار کعبه گفت: مردم! به سراغ عهدنامه خود بروید که شاید در آن گشایش و وسیله صله رحم براى ما باشد.
چون عهدنامه را آوردند، ابوطالب گفت: آیا این عهدنامه شما است؟ همگى تصدیق کردند؛ سپس آنان را از خبر غیبى پیامبر صلی الله علیه و آله آگاه کرد و گفت: اگر او دروغ گفته باشد، او را به شما تحویل مىدهم تا او را بکشید. قریش گفتند: این انصاف است؛ اما چون معجزه الهى را دیدند، گفتند: این سحر است.[۳۴]
به هر روى به دنبال آن، عهدنامه نقض شد و ابوطالب نقضکنندگان آن را در شعرى ستود.[۳۵] ابوطالب با این کوششها تا حد پدرى پیامبر بالا رفت و همسرش چونان مادر حضرت بود.[۳۶]
وى سرانجام در سال دهم بعثت و در ۸۵ سالگى از دنیا رفت[۳۷] و در بستر مرگ، بنى عبدالمطلب را فراخواند و گفت: شما هرگز بهتر از آنچه از محمد مىشنوید و او بدان امر مىکند، نمىیابید؛ پس از او پیروى و او را یارى کنید تا رشد یابید.[۳۸]
جملات بر جاى مانده از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که هنگام دیدن جنازه ابوطالب بر زبان راند، مىتواند تصویرى کامل و دقیق را از ابوطالب در نگاه ایشان ترسیم کند: عمو! کودک بودم مرا پروراندى. یتیم بودم مرا سرپرستى کردى و در بزرگى مرا یارى نمودى.
خداوند به جهت من تو را سزاى نیکو دهد[۳۹] و نیز فرمود: در این ایام دو مصیبت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 