پاورپوینت کامل طاهریان و رابطه با عباسیان ۵۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل طاهریان و رابطه با عباسیان ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل طاهریان و رابطه با عباسیان ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل طاهریان و رابطه با عباسیان ۵۲ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ نقش طاهریان در تحولات سیاسی خراسان
۲ عبدالله طاهر و عباسیان
۳ حمایت متقابل عباسیان و طاهریان
۴ پانویس
۵ منابع

نقش طاهریان در تحولات سیاسی خراسان

منابع در ذکر نسب خاندان طاهری تا نام رزیق متفق هستند. به همین سبب آگاهی‌های مختصری پیرامون موقعیت اجداد طاهر بن حسین نگاشته‌اند. فرزندان رزیق نام طلحه و مصعب که از تربیت و آموزش کافی برخوردار بوده‌اند در تحولات سیاسی نقش بسیاری داشتند. آن‌ها اولین داعیان نهضت عباسی در خراسان بوده‌اند.[۳] طلحه جز پنج نفر نقیب اولی بود که “محمد بن علی” آن‌ها را برای دعوت به خراسان فرستاد.[۴] طلحه مکاتبات با ابراهیم امام را هم به عهده داشت.

با ورود ابومسلم، ابومنصور طلحه وظایف حساس خود را ادامه داد تا این که ابومسلم برای استواری بیعت با لشکریان از ابومنصور خواست تا از سپاهیان یک بار دیگر بیعت بگیرد.[۵] برادر ابومنصور، مصعب بن رزیق جد طاهر بن حسین نیز در خدمت عباسیان به امر دعوت اشتغال داشته و کاتب سلیمان بن کثیر بوده است. ظاهراً وی بعد از پیروزی عباسیان به پاس خدماتش حکومت پوشنگ که موطن اصلی‌اش بوده است را به دست آورد.[۶] او از طرف “مهدی” حکومت پوشنگ را داشته زیرا در آن سال “یوسف بن ابراهیم بن برم” یاغی خارجی وی را از آن شهر بیرون راند. این سال‌ها روزگار دگرگونی‌های مهم اجتماعی، سیاسی و مذهبی در خراسان بود؛ اما ترقی طاهریان محسوس نبود و تسلط و نفوذ آن‌ها در خراسان خبر از نقش بزرگ‌تر آن‌ها در آینده می‌داد.[۷] حسین بن مصعب پدر طاهر در خراسان نیز موقعیت و اعتبار بسیاری داشت. او در زمان “منصور” به همراه سپاه خراسان روانه بغداد شد. در این سفر فرزند خردسالش طاهر نیز همراه او بود که در کودکی آن‌جا پرورش یافته بود.[۸]

او بعدها به زادگاه خود پوشنگ بازگشت و در هنگام حکومت “علی بن عیسی” بر خراسان ظاهراً جز افرادی بودند که دیگران را در توطئه بر ضد علی بن عیسی تشویق می‌کرد. او و دیگر بزرگان خراسان یا خود به هارون نامه نوشتند و یا از خویشان خود در دربار می‌خواستند تا هارون را از ستم علی بن عیسی به مردم خراسان آگاه کند[۹] و بعد از آن چون حسین بن مصعب نزد هارون منزلتی یافت او را به جای علی بن عیسی به حکومت پوشنگ فرستاد. هارون در سفر آخر خود به خراسان با استقبال سران خراسان از جمله حسین بن مصعب روبرو شد. رشید از حسین برای مامون بیعت گرفت.[۱۰]

طاهر خود در سال ۱۸۱ به حکومت پوشنگ زادگاه خود منصوب شد و دومین فرزند خود عبدالله در پوشنگ به دنیا آمد.[۱۱] طاهر به بزرگترین آرزوی خود که همان رسیدن به حکومت پوشنگ بود، رسید. او به زادگاهش بسیار علاقه داشت و بسیار خرسند بود که باعث سرافرازی و غرور همشهریان خود شده بود وقتی که شخصی به وی گفت: «یا ذوالیمینین کاردانی و لیاقت و شایستگی تو باعث شد تا بدین مقام و منزلت رسیدی، طاهر پاسخ داد این تبریک و تهنیت برای من گوارا نیست و بدان دل‌خوش نمی‌باشم زیرا هنگامی که از کوچه‌ها و گذرهای بغداد می‌گذرم پیرزنان پوشنگی را بر بام‌های منازل نمی‌بینم که مرا نظاره کنند».[۱۲]

حسین بن مصعب موسس سلسله طاهریان از ده پوشنگ از نواحی هرات بود او در زمان هارون‌الرشید در خراسان می‌زیست و حکمران پوشنگ بود و در خراسان با دعات عباسی نیز همکاری می‌کرد.[۱۳] در دوره امارت “مامون” در خراسان نیز حسین در درگاه او بود و چون به سال ۱۹۹ درگذشت مامون بر جنازه او نماز خواند و کسی را برای ابلاغ این خبر به طاهر فرستاد. طاهر در ابتدا در خراسان بود و و هم در آن‌جا وارد دربار مامون شد در سال ۱۹۵ که “امین” دشمنی را با برادر آغاز کرد نام او را از خطبه انداخت مامون به تایید “فضل بن سهل” طاهر را که مردی باکفایت بود به ریاست سپاهی به مقابله با سپاه امین فرستاد. امین در جنگ با دو فرمانده سپاه مامون “هرثمه” و طاهر شکست خورد و قبل از این که بتواند خود را به پناه هرثمه که به زعم او طبع نرمی‌تری نسبت به طاهر داشت درآورد بدست فرمانده دیگر طاهر کشته شد،[۱۴] و سر او به پیشگاه مامون فرستاد مامون نیز به طاهر نامه نوشت و گفت نیک کرده‌ای و احتیاط آورده‌ای همچنین می‌بایست که کردی.

مامون بعد از این که به خلافت نشست طاهر را به حکومت بغداد و شحنگی آن‌جا رسانید و در سال ۲۰۵ طاهر را به حکمرانی خراسان گماشت. این سال، سال فرمانروایی ایرانیان در مشرق ایران است. ظهور طاهریان آرزوی ایرانیان را در کسب استقلال تا اندازه‌ای به واقعیت نزدیک کرد.[۱۵] این خدمت طاهر به مامون دو وجهه داشت: از یک سو مامون خلافت‌اش را مدیون پایمردی و دلاوری طاهر می‌دانست با امارت خراسان که آرزوی طاهر بود فرستاد و از سوی دیگر کینه و عداوتی را نسبت به او در دل داشت، چرا که در هر صورت طاهر را کشنده برادر می‌دانست.

مامون با دیدن او به یاد برادر می‌افتاد و از دیدن قاتل او به خشم می‌آمد. “حسین خادم” که پریشانی و اشک‌های مامون را بعد از دیدن طاهر دیده بود با اصرار از مامون خواست سبب این اشک‌ها را بداند. مامون در جواب می‌گوید: «طاهر برادر مرا به زاری کشته است به ستیزه هرثمه و هرگاه که من او را می‌بینم یا آواز او را می‌شنوم مرا مهر برادری بجنبد و خون اندر دل من بجوش آید» پس مامون با دادن امارت خراسان هم پاداش خدمات او را می‌دهد و هم او را از جلوی چشم خود دور می‌کند. طاهر خود از این موضوع بی‌اطلاع نیست و همیشه از خشم و غضب خلیفه در بیم بوده است.

مامون یکی از غلامان خاصه خود را جهت مراقبت در اعمال طاهر و تفتیش در امور خراسان همراه او روانه کرد. مامون از جاه و حشمت طاهر نیز خرسند نبود. اما طولی نکشید که میان خلیفه و امیر اختلاف پیش می‌آید. طاهر که از ابتدای امارتش با خوارج در ستیز بود در مقابل “حمزه آذرک” در سیستان به سختی بسیاری دچار شده بود مامون در نامه‌ای او را متهم کرد که در امر سرکوب خوارج کوتاهی می‌کند. طاهر نیز بسیار رنجید و در جواب او هم نامه‌ای تند برای خلیفه فرستاد. گویا همین موضوع باعث دشمنی و اظهار عصیان او شد.[۱۶]

طاهر در سال ۲۰۷ نام مامون را از خطبه انداخت و اولین گام جدایی از خلافت را برداشت چرا که خلیفه هیچ نفوذی در خراسان نداشت. طبری می‌گوید: «در خطبه نماز طاهر به جای آن که بگوید خدایا بنده خویش و خلیفت خویش مامون را نیکو دار گفت خدایا نیکو دار تمام پیروان محمد بدان چه نیکو داشتی بدان برگزیدگان خود را».[۱۷]

طاهر مدتی اندک بعد از این نماز درگذشت[۱۸]
و شایعه شد که مامون او را به وسیله ماموری زهر داده است. اما بعد از وفات او به سرعت فرزندش “طلحه” به اشاره “احمد بن ابی خالد” وزیرش امارت خراسان را عهده‌دار شد. طلحه در زمان پدر نیز مصدر همه امور کارهای خراسان بود. بعد از وفات طاهر لشگر او بشوریدند و قسمتی از خزاین خراسان را غارت کردند و تا موجب شش ماهه نستاندند آرام نیافتند.[۱۹]

مامون که طلحه را به نیابت برادرش عبدالله به خراسان فرستاده بود احمد بن ابی خالد کاردارش را نیز به خراسان فرستاد تا آن فتنه را بنشاند و لشکر را آرام کند فرستادن احمد بن ابی‌خالد دلیل نگرانی مامون از اوضاع خراسان است چرا که یکی از دلایل شورش لشگریان سپاه بعد از وفات طاهر این بود که سپاه خلیفه را مسئول مرگ فرمانده خود می‌دانست. پس بی‌دلیل نیست که مامون امارت خراسان را به سرعت به فرزند او سپرد. چه در غیر این صورت سوءظن سپاهیان بیشتر می‌شد. طلحه کاردار و اطرافیان مامون را با دادن هدایای نقدی نواخت سراسر ولایت او به دفع خوارج گذشت.

بعد از مرگ طلحه امارت خراسان از طرف مامون به برادرش عبدالله رسید او نیز برادر خود علی را به خراسان فرستاد چرا که خود درگیر جنگ با خرمدینان بود. امارت علی چندان طول نکشید چون او در جنگ با خوارج کشته شد.[۲۰]

عبدالله طاهر و عباسیان

امارت ع

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.