پاورپوینت کامل رضا ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رضا ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رضا ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل رضا ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ رضا (خشنودى)
۲ فضیلت رضا به قضای الهی
۳ چند روایت در مورد رضا خدا
۴ رضاى خدا
۵ آیا دعا با رضا منافات دارد؟
۶ راه کسب رضا
۷ پانویس
۸ منابع

رضا (خشنودى)

ضدّ سخط (ناخشنودى) رضاست و آن ترک اعتراض و ناخشنودى باطنى و ظاهرى در گفتار و کردار است و این صفت از ثمرات محبت و لوازم آن است زیرا محب هر چه را که از محبوب وى صادر شود نیکو مى شمارد و نزد صاحب مرتبه رضا فقر و غنا و رنج و راحت و بقاء و فنا و عزت و ذلت و تندرستى و بیمارى و مرگ و زندگانى یکسان است و یکى را بر دیگرى ترجیح نمى دهد و هیچ کدام بر دل او گران نیست زیرا همه را صادر از خداى سبحان مى داند و دوستى او در دلش استوار شده به گونه اى که افعال او را دوست دارد و خواست او را بر خواهش خود ترجیح مى دهد و به آنچه از او مى رسد راضى است.

منقول است که: (سنّ یکى از صاحبان مرتبه رضا به هفتاد رسید و در این مدت نگفت که کاش فلان چیز چنین نبود و فلان چیز چنان بود).

و به یکى از ایشان گفتند: (از آثار رضا در خویش چه یافتى؟ گفت: در من بوئى از رضا نیست و با وجود این اگر خدا مرا پلى سازد بر جهنم و همه خلایق از آن بگذرند و به بهشت درآیند و سپس مرا به دوزخ افکند و جهنم را از من پر کند، این حکم او را دوست دارم و به قسمت او خشنودم و هرگز به خاطرم نمى گذرد که چرا چنین است و کاش چنین نبود، چرا بهره من این شد و نصیب دیگران آن).

صاحب مرتبه رضا همواره در آرامش و راحت و سرور و بهجت است، زیرا هر چیزى را به چشم رضا مى نگرد، و در هر چیز به نور رحمت الهى و سرّ حکمت ازلى نظر مى کند، گوئى هر چیزى بر وفق مراد و خواهش او روى مى دهد، و فایده رضا در دنیا آسایش خاطر براى عبادت و راحت از غم و اندوه است، و در آخرت رضوان خدا و نجات از خشم اوست.

فضیلت رضا به قضای الهی

رضا به قضاى الهى برترین مقامات دین و شریف ترین مراتب مقرّبان و عظیم ترین درهاى رحمت خدا است، و هر که از آن در داخل شود به بهشت درآید. خداى سبحان مى فرماید: رَضِىَ اللَّهُ عَنهُم وَرَضُوا عَنهُ؛ خدا از ایشان خشنود است و ایشان از خدا خشنودند. [۱]

و روایت است که: عَنِ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله أَنَّهُ مَرَّ عَلَى قَوْمٍ مِنَ الْأَنْصَارِ فِی بَیْتٍ فَسَلَّمَ عَلَیْهِمْ وَ وَقَفَ فَقَالَ کَیْفَ أَنْتُمْ قَالُوا مُؤْمِنُونَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أَفَمَعَکُمْ بُرْهَانُ ذَلِکَ قَالُوا نَعَمْ قَالَ هَاتُوا قَالُوا نَشْکُرُ اللَّهَ فِی الرَّخَاءِ وَ نَصْبِرُ عَلَى الْبَلَاءِ وَ نَرْضَى بِالْقَضَاءِ قَالَ أَنْتُمْ إِذًا أَنْتُم

پیغمبر اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلّم از گروهى از اصحاب خود پرسید: شما چه کسانى هستید؟ گفتند: مؤمنانیم، فرمود: نشان ایمان شما چیست؟ گفتند: در بلا صبر کنیم، و هنگام فراخى و نعمت شکر گزاریم، و در موارد قضا رضا دهیم، فرمود: به خداى کعبه قسم مؤمنانند. [۲]

و در خبرى دیگر است که فرمود: فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله حُلَمَاءُ عُلَمَاءُ کَادُوا مِنَ الْفِقْهِ أَنْ یَکُونُوا أَنْبِیَاء

حلیمانند و عالمانند و نزدیک است از عظمت فقه ایشان که انبیاء باشند. [۳]

و نیز از آن حضرت صلّى اللّه علیه و آله روایت است که: وَقَالَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله إِذَا أَحَبَّ اللَّهُ عَبْداً ابْتَلَاهُ فَإِنْ صَبَرَ اجْتَبَاهُ وَ إِنْ رَضِیَ اصْطَفَاهُ

چون خدا بنده اى را دوست دارد او را مبتلا مى سازد، پس اگر شکیبائى نمود او را بر مى گزیند، و اگر خشنود شد به مرتبه برگزیدگان خاص مى رساند. [۴]

و فرمود: أَعْطُوااللَّهَ الرِّضَا مِنْ قُلُوبِکُمْ تَظْفَرُوا بِثَوَابِ اللَّهِ تَعَالَى یَوْمَ فَقْرِکُمْ وَ الْإِفْلَاسِ

از دل خویش به خدا رضا دهید تا به ثواب فقر خود دست یابید. [۵]

و فرمود: مُسَکِّنُ الْفُؤَادِ، قَالَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَهِ أَنْبَتَ اللَّهُ تَعَالَى لِطَائِفَهٍ مِنْ أُمَّتِی أَجْنِحَهً فَیَطِیرُونَ مِنْ قُبُورِهِمْ إِلَى الْجِنَانِ یَسْرَحُونَ فِیهَا و َیَتَنَعَّمُونَ کَیْفَ شَاءُوا فَتَقُولُ لَهُمُ الْمَلَائِکَهُ هَلْ رَأَیْتُمُ الْحِسَابَ فَیَقُولُونَ مَا رَأَیْنَا حِسَاباً فَیَقُولُونَ هَلْ جُزْتُمُ الصِّرَاطَ فَیَقُولُونَ مَا رَأَیْنَا صِرَاطاً فَیَقُولُونَ هَلْ رَأَیْتُمْ جَهَنَّمَ فَیَقُولُونَ مَا رَأَیْنَا شَیْئاً فَتَقُولُ الْمَلَائِکَهُ مِنْ أُمَّهِ مَنْ أَنْتُمْ فَیَقُولُونَ مِنْ أُمَّهِ مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله فَیَقُولُونَ نَشَدْنَاکُمُ اللَّهَ حَدِّثُونَا مَا کَانَتْ أَعْمَالُکُمْ فِی الدُّنْیَا فَیَقُولُونَ خَصْلَتَانِ کَانَتَا فِینَا فَبَلَّغَنَا اللَّهُ هَذِهِ الدَّرَجَهَ بِفَضْلِ رَحْمَتِهِ فَیَقُولُونَ وَ مَا هُمَا فَیَقُولُونَ کُنَّا إِذَا خَلَوْنَا نَسْتَحِی أَنْ نَعْصِیَهُ وَ نَرْضَى بِالْیَسِیرِ مِمَّا قُسِمَ لَنَا فَتَقُولُ الْمَلَائِکَهُ حَقٌّ لَکُمْ هَذَا

چون روز قیامت شود، خداى تعالى گروهى از امّتم را بال و پر آفریند تا از گورهاى خود به بهشت پرند، و در آن جا هر گونه بخواهند تمتّع و تنعّم نمایند، ملائکه به آنان گویند: آیا جایگاه حساب را دیدید؟ گویند از حساب چیزى ندیدیم، گویند: آیا از صراط گذشتید؟ گویند: ما صراطى ندیدیم، گویند: دوزخ را دیدید؟ گویند: ما چیزى ندیدیم. فرشتگان گویند: از امّت که هستید؟ گویند: از امّت محمّد صلّى اللّه علیه و آله، گویند: شما را به خدا بگوئید اعمالتان در دنیا چه بود؟ گویند: دو خصلت در ما بود، و خداوند به فضل و رحمت خود ما را به این مرتبه رسانید، گویند: آن دو خصلت چیست؟ گویند: یکى آن که در خلوت از خداى تعالى شرم داشتیم که معصیت کنیم، و دیگر آن که به اندکى که ما را داده بود راضى و خرسند بودیم، فرشتگان گویند: حق است شما را این مرتبه. [۶]

چند روایت در مورد رضا خدا

امام صادق علیه السّلام فرمود: (التمحیص) عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ إِنَّ اللَّهَ بِعَدْلِهِ و َحِکْمَتِهِ وَ عِلْمِهِ جَعَلَ الرَّوْحَ وَ الْفَرَحَ فِی الْیَقِینِ وَ الرِّضَا عَنِ اللَّهِ وَ جَعَلَ الْهَمَّ وَ الْحَزَنَ فِی الشَّکِّ وَ اْلسَخَطَفَارْضُوا عَنِ اللَّهِ وَ سَلِّمُوا لِأَمْرِهِ

خداوند به عدل و حکمت و علم خود آرامش و راحت و شادى را در یقین و خشنودى از خداى تعالى قرار داد، و غم و اندوه را همراه شک و ناخشنودى ساخت. [۷]

روایت است که: رُوِیَ أَنَّ مُوسَى علیه السلام قَالَ یَا رَبِّ دُلَّنِی عَلَى أَمْرٍ فِیهِ رِضَاکَ… فَقَالَ فَإِنَّ رِضَایَ فِی رِضَاکَ بِقَضَائِی

موسى علیه السّلام عرض کرد: پروردگارا مرا به امرى راه نماى که خشنودى تو در آن است، خداى تعالى فرمود: خشنودى من در خشنودى تو به قضاى من است. [۸]

و نیز روایت است که: فِی أَخْبَارِ مُوسَى علیه السلام أَنَّهُمْ قَالُوا اسْأَلْ لَنَا رَبَّکَ أَمْراً إِذَا نَحْنُ فَعَلْنَاهُ یَرْضَى بِهِ عَنَّا فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَیْهِ قُلْ لَهُمْ یَرْضَوْنَ عَنِّی حَتَّى أَرْضَى عَنْهُم

بنى اسرائیل به وى علیه السّلام گفتند: از خداى خود بپرس آن چیست که هر گاه بجا آوریم از ما خشنود مى شود؟ موسى علیه السّلام گفت: بار خدایا شنیدى آنچه را بنى اسرائیل گفتند، وحى آمد: اى موسى به آنان بگو از من خشنود باشند تا از آن ها خشنود باشم. [۹]

و حضرت سید الساجدین علیه السلام فرمود: عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ بَعْضِ أَشْیَاخِ بَنِی النَّجَاشِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ رَأْسُ طَاعَهِ اللَّهِ الصَّبْرُ وَ الرِّضَا عَنِ اللَّهِ فِیمَا أَحَبَّ الْعَبْدُ أَوْ کَرِهَ وَ لَایَرْضَى عَبْدٌ عَنِ اللَّهِ فِیمَا أَحَبَّ أَوْ کَرِهَ إِلَّا کَانَ خَیْراً لَهُ فِیمَا أَحَبَّ أَوْ کَرِهَ

صبر و رضا سر همه طاعات است، و هر که شکیبائى کند و از خدا در آن چه براى او مقدّر کرده، خواه دوست داشته یا دوست نداشته باشد، خشنود باشد، خداى عزوجل براى او در آنچه دوست دارد یا دوست ندارد مقدّر نمى کند مگر آن چه خیر اوست. [۱۰]

و فرمود: عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْمِنْقَرِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ هَاشِمِ بْنِ الْبَرِیدِ عَنْ أَبِیهِ قَالَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیه السلام الزُّهْدُ عَشَرَهُ أَجْزَاءٍ أَعْلَى دَرَجَهِ الزُّهْدِ أَدْنَى دَرَجَهِ الْوَرَعِ وَ أَعْلَى دَرَجَهِ الْوَرَعِ أَدْنَى دَرَجَهِ الْیَقِینِ وَ أَعْلَى دَرَجَهِ الْیَقِینِ أَدْنَى دَرَجَهِ الرِّضَا

زهد را ده درجه است، برترین درجه زهد فروترین درجه ورع است، و بالاترین درجه ورع پست ترین درجه یقین است، و بلندترین درجه یقین پائین ترین درجه رضا است. [۱۱]

و امام باقر علیه السّلام فرمود: مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ عُقْبَهَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجُعْفِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ أَحَقُّ خَلْقِ اللَّهِ أَنْ یُسَلِّمَ لِمَا قَضَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مَنْ عَرَفَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ و َمَنْ رَضِیَ بِالْقَضَاءِ أَتَى عَلَیْهِ الْقَضَاءُ وَ عَظَّمَ اللَّهُ أَجْرَه…

سزاوارترین مخلوق به گردن نهادن به حکم خداى عزوجل کسى است که خداى عزوجل را بشناسد، و هر که به قضاء راضى باشد قضاء بر او در آید و خدا پاداش او را بزرگ سازد. [۱۲]

و امام صادق علیه السّلام فرمود: عِدَّهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ لَیْثٍ الْمُرَادِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ إِنَّ أَعْلَمَ النَّاسِ بِاللَّهِ أَرْضَاهُمْ بِقَضَاءِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ

داناترین مردم به خدا خشنودترین آن ها است به حکم خدا. [۱۳]

و فرمود: اَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ عَمْرِو بْنِ نُهَیْکٍ بَیَّاعِ الْهَرَوِیِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنَ لَا أَصْرِفُهُ فِی شَیْءٍ إِلَّا جَعَلْتُهُ خَیْراً لَهُ فَلْیَرْضَ بِقَضَائِی وَلْیَصْبِرْ عَلَى بَلَائِی وَ لْیَشْکُرْ نَعْمَائِی أَکْتُبْهُ یَا مُحَمَّدُ مِنَ الصِّدِّیقِینَ عِنْدِی

خداى عزوجل مى فرماید: بنده مؤمنم را به هیچ سو نمى گردانم مگر این که برایش خیر است، پس باید به قضاى من خشنود باشد، و بر بلاى من صبر ورزد، و نعمت هایم را سپاس گزارد تا او را اى محمّد نزد خود از صدّیقان بنویسم. [۱۴]

و فرمود: مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنْ فُضَیْلِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ عَجِبْتُ لِلْمَرْءِ الْمُسْلِمِ لَایَقْضِی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ قَضَاءً إِلَّا کَانَ خَیْراً لَهُ إِنْ قُرِضَ بِالْمَقَارِیضِ کَانَ خَیْراً لَهُ و َإِنْ مَلَکَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا کَانَ خَیْراً لَهُ

از مرد مسلمان در شگفتم که خدا هیچ امرى براى او مقدّر نمى کند مگر این که خیر اوست، اگر او را با قیچى ها ببرند برایش خیر است، و اگر مشرق و مغرب زمین را مالک شود باز خیر اوست. [۱۵]

و فرمود: مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مَالِکِ بْنِ عَطِیَّهَ عَنْ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّ فِیمَا أَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَى مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ علیه السلام یَا مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ مَا خَلَقْتُ خَلْقاً أَحَبَّ إِلَیَّ مِنْ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ فَإِنِّی إِنَّمَا أَبْتَلِیهِ لِمَا هُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أُعَافِیهِ لِمَا هُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أَزْوِی عَنْهُ مَا هُوَ شَرٌّ لَهُ لِمَا هُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِمَا یَصْلُحُ عَلَیْهِ عَبْدِی فَلْیَصْبِرْ عَلَى بَلَائِی و َلْیَشْکُرْ نَعْمَائِی وَ لْیَرْضَ بِقَضَائِی أَکْتُبْهُ فِی الصِّدِّیقِینَ عِنْدِی إِذَا عَمِلَ بِرِضَائِی وَ أَطَاعَ أَمْرِی

از آنچه خداى عز و جل به موسى بن عمران علیه السّلام وحى فرمود این بود که: اى موسى بن عمران من هیچ مخلوقى محبوب تر نزد خودم از بنده مؤمنم نیافریده ام، و من او را گرفتار مى سازم به آن چه براى او خیر است، و عافیت مى دهم به آن چه خیر اوست، و آن چه از او باز مى گیرم خیر او در آن است، و من به آن چه صلاح بنده من است داناترم، پس باید بر بلاى من صبر نماید، و نعمت هایم را سپاس گزارد، و به قضایم راضى باشد، تا او را به نزد خود از صدّیقان بنویسم، هنگامى که به رضاى من عمل کند و از امر من اطاعت نماید. [۱۶]

از آن حضرت پرسیدند: مؤمن به چه چیز شناخته مى شود؟ فرمود: عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قُلْتُ لَهُ بِأَیِّ شَیْءٍ یُعْلَمُ الْمُؤْمِنُ بِأَنَّهُ مُؤْمِنٌ قَالَ بِالتَّسْلِیمِ لِلَّهِ وَ الرِّضَا فِیمَا وَرَدَ عَلَیْهِ مِنْ سُرُورٍ أَوْ سَخَطٍ

به گردن نهادن به حکم خدا و رضا در آنچه بر او وارد مى شود از شادى و خوشایندى یا ناخشنودى و ناخوشایندى. [۱۷]

و امام کاظم علیه السّلام فرمود: عِدَّهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ علیه السلام قَالَ یَنْبَغِی لِمَنْ عَقَلَ عَنِ اللَّهِ أَنْ لَایَسْتَبْطِئَهُ فِی رِزْقِهِ و َلَایَتَّهِمَهُ فِی قَضَائِهِ

هر که به خدا معرفت دارد سزاوار است که روزى دادن خدا را دیر و کند نشمارد و او را در حکم و تقدیرش متّهم نکند. [۱۸]

رضاى خدا

از بعضى اخبار که ذکر شد آشکار است که: رضاى خداى سبحان از بنده متوقّف بر رضاى بنده از خداى تعالى است، پس از فوائد و ثمرات رضاى بنده به قضاء خدا رضاى خداى سبحان از اوست، و این بزرگترین سعادت ها در دو جهان است، و هیچ نعمتى در بهشت والاتر از آن نیست، چنان که خداى سبحان مى فرماید: «…وَ مَساکِنَ طَیِّبَهً فی جَنّاتِ عَدن وَ رَضوانٌ مِنَ اللَّهِ اکبَرُ»؛ …و مسکن هاى پاکیزه در بهشت هاى جاوید و پاینده، و خشنودى خدا از همه این ها بزرگتر است. [۱۹]

و در حدیث است که: إِنَّ اللّه یَتَجَلَى لِلْمُؤمِنِینَ فِى الْجَنَهِ، فَیَقُولُ لَهُمْ: سَلُونِى، فَیَقُولُونَ: رِضَاکَ یَا رَبَنَا

خداوند در بهشت بر مؤمنان تجلّى مى کند، و به آنان مى فرماید: بخواهید از من، مى گویند: رضاى تو را مى خواهیم پروردگارا. [۲۰]

پس این که بعد از تجلّى خشنودى او را خواستار شدند دلیل است بر این که رضاى او از هر چیز برتر است. و در تفسیر قول خداى تعالى: وَلَدَینا مَزید و نزد ما بیشتر هست وارد شده است که: در وقت مزید سه تحفه از نزد پروردگار عالمیان بارى بهشتیان مى رسد که در بهشت مانند آن ها نیست:

اوّل ـ هدیه خدا که مثل آن نزد ایشان در بهشت چیزى نیست و این است که خداى تعالى مى فرماید: فَلا تَعلَمُ نَفس ما اخفِىَ لَهُم مِن قُرَّهِ اعیُنٍ؛ هیچ کس نمى داند چه پاداش ها براى ایشان پنهان و پوشیده شده است که دیده ها را روشن مى کند. [۲۱]

دوم: سلام از جانب پروردگارشان بر ایشان، که بر هدیّه فزونى و برترى دارد، و این است قول خداى تعالى: سَلامُ قَولا مِن رَبّ رَحیمٍ؛ سلامى براى آن ها که گفتارى از پروردگار مهربان است. [۲۲]

سوم: خداى تعالى به ایشان مى فرماید: (من از شما راضیم)، و این از هدیه و سلام برتر است، و این است قول خداى تعالى: و َرِضوانُ مِنَ الل

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.