پاورپوینت کامل دعای ششم صحیفه سجادیه/ شرحها و ترجمهها (بخش دوم) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل دعای ششم صحیفه سجادیه/ شرحها و ترجمهها (بخش دوم) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دعای ششم صحیفه سجادیه/ شرحها و ترجمهها (بخش دوم) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل دعای ششم صحیفه سجادیه/ شرحها و ترجمهها (بخش دوم) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
فهرست دعاهای صحیفه سجادیه
متن دعای ششم صحیفه سجادیه
شرح و ترجمه دعا:
بخش اول – بخش دوم – بخش سوم – بخش چهارم – بخش پنجم
تسلط و تدبیر خدا بر موجودات؛
اللَّهُمَّ فَلَک الْحَمْدُ عَلَی مَا فَلَقْتَ لَنَا مِنَ الْإِصْبَاحِ، وَ مَتَّعْتَنَا بِهِ مِنْ ضَوْءِ النَّهَارِ، وَ بَصَّرْتَنَا مِنْ مَطَالِبِ الْأَقْوَاتِ، وَ وَقَیتَنَا فِیهِ مِنْ طَوَارِقِ الْآفَاتِ.
أَصْبَحْنَا وَ أَصْبَحَتِ الْأَشْیاءُ کلُّهَا بِجُمْلَتِهَا لَک، سَمَاؤُهَا وَ أَرْضُهَا، وَ مَا بَثَثْتَ فِی کلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا، سَاکنُهُ وَ مُتَحَرِّکهُ، وَ مُقِیمُهُ وَ شَاخِصُهُ وَ مَا عَلَا فِی الْهَوَاءِ، وَ مَا کنَّ تَحْتَ الثَّرَی.
أَصْبَحْنَا فِی قَبْضَتِک یحْوِینَا مُلْکک وَ سُلْطَانُک، وَ تَضُمُّنَا مَشِیتُک، وَ نَتَصَرَّفُ عَنْ أَمْرِک، وَ نَتَقَلَّبُ فِی تَدْبِیرِک. لَیسَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ إِلَّا مَا قَضَیتَ، وَ لَا مِنَ الْخَیرِ إِلَّا مَا أَعْطَیتَ.
ترجمهها
ترجمه انصاریان
بارالها پس تو را سپاس که پرده سیاه شب را به نور صبح شکافتی و ما را از روشنی روز بهرهمند ساختی و در راه فراهمآوردن روزی بینا فرمودی و از پیشامدهای خطرناک آفات حفظ نمودی. شب را به صبح رساندیم و تمام آفریدگان جملگی پای در میدان صبح نهادند: آسمان و زمین، و آنچه در این دو پراکندهای، ساکن و جنبنده، ایستاده و رونده و هر چه در هوا بالا رفته و آنچه در زمین پنهان شده، همه و همه در سراپنجه قدرت تو به صبح رسیدیم، در حالی که سلطنت و پادشاهی تو ما را فرا گرفته و مشیت تو ما را تحت پوشش گرفته و به فرمان تو در کارها تصرف میکنیم و در عرصه تدبیر تو در حرکتیم، به غیر آنچه فرمان تو بر آن رفته کاری نتوانیم، و جز آنچه تو بر ما بخشی خیری به ما نمیرسد.
ترجمه آیتی
بار خدایا، حمد و سپاس تو را که پرتو بامدادى آشکار ساختى و ما را از فروغ روز بهره مند گردانیدى و جایهایى را که روزى خود از آنجا فراچنگ مى آوریم به ما نمودى و از پیشامدهاى آفات در امان داشتى.
ما و همه چیزها جملگى صبح کردیم و همه از آن توایم: از آسمان و زمین و هر چه در آن دو نهاده اى از آرمیده و جنبنده و ایستاده و رونده و هر چه بر هواست و هر چه درون زمین است.
صبح کردیم و همه در قبضه قدرت توایم در چنبر ملک و سلطه توایم، مشیت تو ما را در بر گرفته و هر چه کنیم به مشیت تو کنیم و به هر حال که باشیم بسته تدبیر تو باشیم.
ما را کارى نیست جز آنچه تو ما را مقرر داشته اى و ما را بهره اى نیست جز آنچه تو ما را عطا کرده اى.
ترجمه ارفع
خداوندا حمد تراست که صبح ها را براى ما گشودى و ما را از روشنایى روز بهره مند ساختى و به مواردى که ارزاق ما به دست مى آید آشنایمان کردى و ما را از آفات و بلایا حفظ فرمودى.
صبح کردیم و همه موجودات نیز صبح کردند چون آسمانها و زمین ها و آنچه که در بین آسمانها و زمین ها هستند اعم از ساکن و یا متحرک، چه آنهایى که ایستاده اند و چه آنهایى که رونده اند و آنچه در هوا بالا رفته و آنچه در اعماق خاک پنهان شده در حالى که همه و همه ملک تو هستیم. صبح کردیم
در حالى که در قبضه قدرت تو مى باشیم و سلطه و توانایى ات ما را فرامى گیرد و مشمول اراده توایم
و هر نوع حرکتى از ما به فرمان تو و هر انقلاب و دگرگونى از تدبیر توست. از براى ما چیزى جز آنچه را که تو حکم قطعى فرموده ای وجود ندارد و خیرى نیست مگر آنچه را که تو عطا کرده اى.
ترجمه استادولی
خدایا، پس تو را سپاس بر این که صبح را براى ما شکافتى، و ما را از روشنى روز بهره مند ساختى، و به جاهاى به دست آوردن روزى بینا نمودى، و در آن از گزند آفت ها و آسیب ها نگاه داشتى.
صبح کردیم ما و صبح کردند همه چیزها جملگى از آسمان و زمینش، و آنچه در هر یک از آنها پراکنده اى، آرام و جنبنده اش، و ایستاده و رونده اش، و آنچه در هوا بالا رفته، و آنچه در زیر خاک پنهان است، در حالى که از آن تو هستیم.
صبح کردیم در پنجه قدرت تو، ملک و سلطنتت بر ما احاطه دارد، و خواست و اراده ات ما را در برگرفته، و به فرمان تو دست به کار مى زنیم، و در تدبیر و نقشه تو تکاپو داریم.
از امور جز آنچه تو حکم رانده اى، و از خوبى ها جز آنچه تو بخشیده اى در دست نداریم.
ترجمه الهی قمشهای
پروردگارا پس ستایش مخصوص تست (و حمد و ثنایت بر خلق واجب است) که گریبان صبحگاهان را شکافتى و ما را متمتع و بهره مند به نور (چراغ) روز گردانیدى و ما را در راه هاى طلب روزى و قوت و غذاى خود بصیرت دادى و از آفات عالم و حوادث ناگوار راهزن ما را حفظ کردى.
اى خدا ما شب را صبح (و صبح را شب) کردیم و اشیاء همه بالتمام مانند ما شب را روز کردند در حالى که همه موجودات عالم از آسمان و زمین عالم و آنچه در هر یک از آسمان و زمین و انواع مخلوقات منتشر کرده اى از آرام و جنبنده آنها مقیم و شاخص آنها (شاید مراد از مقیم فرشتگان متوقف در آسمان به قیام و رکوع و سجود باشند که هرگز به فرمان حق از آسمان به زمین فرود نیایند و شاخص فرشتگانى باشند که به امر خدا نزول به زمین خواهند کرد) و آنچه در جو هوا بالا رفته و آنچه در زیر زمین پنهان شده است
همگى شب را صبح کردیم در حالتى که تمام در قبضه ى قدرت کامله توایم و ملک و اقتدارت بر ما مسلط و محیط است و مشیت و خواستت بر جمیع ما (و اندیشه و عمل و خواست و اراده ما) شامل است و تمام تصرفات و تغییرات احوال ما به امر نافذ (تکوینى و فرمان نظام ربانى) خواهد بود و تقلب و تحولات ما همه به حسن تدبیر تست (و به حکم قضاى مبرم تو)
هیچ براى ما (مخلوق عاجز ناتوان) امر و اقتدارى (بر خود و غیر خود) جز به قضا (و قدر) تو ابدا نخواهد بود و هیچگونه خیر (و سعادت دنیوى و اخروى) به ما جز به عطاى تو نخواهد رسید.
ترجمه سجادی
خداوندا حمد و سپاس براى توست که صبح را براى ما شکافتى و با آن ما را از روشنى روز بهره مند گرداندى، و ما را از جایى که بتوان روزى به دست آورد بینا نمودى، و در آن ما را از پیشامدها و بلاها نگهداشتى.
صبح کردیم و صبح کردند همه چیز از آسمان و زمینش، و آنچه در این دو پراکنده ساختى، از آرام و جنبنده، ثابت و رونده و آنچه در هوا بالا رفته و آنچه در زیر زمین پنهان است و همه از آنِ تو هستیم.
ما در تحت قدرت تو صبح کردیم. سلطه و فرمانروایى توست که ما را فرامى گیرد و اراده توست که ما را جمع مى کند، و از روى فرمان توست که دست به کارى مى زنیم و به تدبیر توست که در کارها تصرّف مى کنیم.
براى ما از اراده و خواسته، چیزى جز آنچه تو حکم کردى و از خیر، چیزى جز آنچه تو بخشیدى نیست.
ترجمه شعرانی
خدایا تو را سپاس که صبح را براى ما شکافتى و ما را از روشنى روز بهره مند ساختى و راه طلب روزى را به ما نمودى و ما را از آفات شبانه حفظ کردى
ما و همه چیز صبح کردیم در حالى که همه ملک توایم آسمان و زمین و آنچه در این دو پراکنده ساختى ساکن یا متحرک، ایستاده یا رونده و هر چه در هوا برآمده و زیر خاک پنهان است
همه ما در پنجه ى قدرت توایم و ملک و قدرت تو ما را فروگرفته و مشیت تو ما را بهم پیوسته است دست در هر کار داریم به فرمان تو داریم تصرف ما به تدبیر تو است
هیچ کار نتوانیم مگر فرمان تو باشد و هیچ خیر به ما نرسد مگر تو بخشیده باشى.
ترجمه فولادوند
بار الها! سپاس تو راست که پرده ى ظلمانى شب را به روشنایى صبحگاهان شکافتى و ما را از روشنى روز بهره مند گردانیدى و ما را به مصادر روزى آگاهانیدى و از پیشامدهاى ناگوار مصون داشتى.
صبح کردیم و همه ى اشیاء صبح کردند چه در آسمان و چه در زمین و آنچه را که در هر دو آنها پراکنده کرده اى، چه ساکن و چه جنبنده، چه ثابت و چه سیار و چه در هوا و چه در ناف زمین،
همه صبح کردیم در حالى که در چنگ تصرف توایم و در تحت ملکیت و سیطره ى تو قرار داریم و مشیت تو ما را به هم مى پیوندد و به فرمان تو رتق و فتق امور مى کنیم
و در هر چه از ما برمى آید جز آنچه تو فرمان داده اى و از انجام کار نیک جز آنچه تو بخشیده اى چیزى در اختیار ما نیست.
ترجمه فیض الاسلام
بار خدایا پس براى تو است حمد و سپاس که صبح را براى ما (به روشنى روز) شکافتى (آشکار نمودى یا آنکه تاریکى صبح را شکافتى و آن را براى ما هویدا ساختى) و به وسیله ى آن ما را از روشنى روز بهره مند گردانیدى، و به جاهائیکه روزیها به دست مى آید بینا فرمودى، و در آن از پیشامدهاى بلاء و سختیها نگهداشتى
به صبح درآمدیم و همه ى چیزها از آسمان و زمینشان و آنچه در هر یک از آن دو پراکنده ساختى از آرام و جنبنده و ایستاده و رونده ى آن و آنچه در هواء بالا رفته و آنچه در زیر خاک پنهان است، به صبح درآمدند در حالیکه همه ملک (در اختیار) تو هستیم
به صبح درآمدیم در پنجه ى (قدرت) تو که پادشاهى و توانائیت ما را فرامى گیرد، و اراده و خواست تو ما را گردمى آورد، و از روى امر و فرمان تو است که در کارها دست مى بریم، و در تدبیر تو (آنچه بر وفق مصلحت قرار داده اى) رفت و آمد مى نمائیم
از هر سودى جز آنچه فرمان تو بر آن رفته (آن را آفریده اى) و از هر نیکى جز آنچه بخشیده اى براى ما نیست.
شرحها
دیار عاشقان (انصاریان)
«اَللَّهُمَّ فَلَک الْحَمْدُ عَلَى مَا فَلَقْتَ لَنَا مِنَ الْإِصْبَاحِ وَ مَتَّعْتَنَا بِهِ مِنْ ضَوْءِ النَّهَارِ وَ بَصَّرْتَنَا مِنْ مَطَالِبِ الْأَقْوَاتِ وَ وَقَیتَنَا فِیهِ مِنْ طَوَارِقِ الآْفَاتِ أَصْبَحْنَا وَ أَصْبَحَتِ الْأَشْیاءُ کلُّهَا بِجُمْلَتِهَا لَک سَمَاؤُهَا وَ أَرْضُهَا وَ مَا بَثَثْتَ فِی کلِّ وَاحِد مِنْهُمَا سَاکنُهُ وَ مُتَحَرِّکهُ وَ مُقِیمُهُ وَ شَاخِصُهُ وَ مَا عَلاَ فِی الْهَوَاءِ وَ مَا کنَّ تَحْتَ الثَّرَى أَصْبَحْنَا فِی قَبْضَتِک یحْوِینَا مُلْکک وَ سُلْطَانُک وَ تَضُمُّنَا مَشِیتُک وَ نَتَصَرَّفُ عَنْ أَمْرِک وَ نَتَقَلَّبُ فِی تَدْبِیرِک لَیسَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ إِلاَّ مَا قَضَیتَ وَ لاَ مِنَ الْخَیرِ إِلاَّ مَا أَعْطَیتَ»:
“الهى حمد و سپاس فقط و فقط براى توست که صبح را براى ما شکافتى، و به سبب آن ما را از نور روز بهره مند گردانیدى، و به مواردى که روزیها از آن به دست مى آید (از کشاورزى و دامدارى و صنعت و هنر و تجارت و کار و کسب) بینا نمودى، و در آن ما را از پیشامدها و سختى ها و مشقّت هاى جانکاه حفظ فرمودى. وارد صبح شدیم و همه چیزها وارد صبح شد، آسمانش و زمینش و آنچه در هر یک پراکنده ساختى از موجودات متنوّع و دیدنى و ندیدنى، از آرام و جنبنده، و ایستاده و رونده، و آنچه در هوا بالا رفته و آنچه در زیر خاک پنهان است در حالیکه همه و همه در قبضه مِلک و حاکمیت تو هستیم. به صبح وارد شدیم در پنجه قدرت تو، که سلطنت و حکمرانى و تواناییت ما را فرامى گیرد، و اراده و خواست تو ما را گرد مى آورد، و از روى امر و فرمان توست که در امور دست مى بریم، و در تدبیر تو به حرکت و تکاپو مى پردازیم. از هر کارى جز آنچه فرمان تو بر آن رفته، و از هر نیکى جز آنچه بخشیده اى براى ما نیست.”
عمق این قسمت از دعا به ما مى گوید همه اشیاء و تمام عناصر مملوک حقّند و از خود استقلالى ندارند، کارگردان آنان در تمام زمینه ها خداست و این همه چرخ به اراده حضرت او در گردش است. این بالاترین خیانت است که انسان از ربوبیت و مالکیت حضرت حق غافل شود و مربوب و مملوک غیر او گردد، که هر کس مملوک غیر حضرت ربّ الارباب شود، به دست خود خانه شخصیت و کرامتش را ویران نموده و به راه دارالبوار در افتاده است.
آن که مجذوب غیر حق مى شود استعدادهایش در مسیر غلط به کار مى افتد و از وجود وى در حدّ خودش فرعونى خطرناک به وجود مى آید و عاقبت به خذلان دچار شده و به تازیانه عذاب گرفتار مى آید و از چشم رحمت الهى مى افتد!
اى که دارى هوس طلعت جانان دیدن *** نیست باید شدنت وانگهش آسان دیدن
آن جمالى که فروغش کمر کوه شکست *** کى توان از نظر موسى عمران دیدن
نشود تا دلت از قید علایق آزاد *** نتوان جلوه آن سرو خرامان دیدن
تار موى خرد از دیده دل بیرون کن *** تا به نورش بتوانى ره عرفان دیدن
چشم خفّاش بمان چشم دگر پیدا کن *** نور خورشید ازل کى بود آسان دیدن
زنگ دل پاک کن از اشک و به دل بینا شو *** کان جمالى است که نتوانش بخ چشمان دیدن
جان تو را باید و پاید، غم تن چند خورى *** بگذر از تن اگرت هست سرِ جان دیدن
بر سرش چند بَدى آرى و نافرمانى *** هیچ شرمت نشود زین همه احسان دیدن
مزن اى فیض از این بیش ز گفتار نفس *** اگرت هست سرِ آیینه جان دیدن
شرح صحیفه (قهپایی)
«اللهم فلک الحمد على ما فلقت لنا من الاصباح، و متعتنا به من ضوء النهار».
«فلقت»، اى: شققت. «و الاصباح: مصدر سمى به الصبح». کذا فى الکشاف فى سوره الانعام. اى: شققت عمود الصبح عن ظلمه اللیل.
و متعتنا، اى: نفعتنا.
یعنى: بار خدایا، پس تو راست ستایش بر آنکه شکافتى از ظلمت شب عمود صبح را از جهت ما و ممتع و بهره مند گردانیدى ما را به این شکافتن از روشنى روز.
«و بصرتنا به من مطالب الاقوات، و وقیتنا فیه من طوارق الافات».
لفظه «من» فى «من مطالب الاقوات» بمعنى الباء، کما فى قوله تعالى: (ینظرون من طرف خفى).
و الطوارق: جمع الطارق، و هو الذى یدخل فى اللیل. لکن المراد هنا الحوادث. لان اکثر الحوادث یحدث فى اللیل. فالاضافه من قبیل اضافه الصفه الى الموصوف. اى: الافات الطارقه. و یمکن ان یکون بیانیه.
یعنى: و بینا گردانیدى ما را به سبب این روشنى روز به جاهایى که محل طلب قوت و روزى ماست، و نگاه داشتى ما را در روزها از آفات حادثه- یا: از حوادث که آن آفات است.
«اصبحنا و اصبحت الاشیاء کلها بجملتها لک، سماوها و ارضها و ما بثثت فى کل واحد منهما، ساکنه و متحرکه، و مقیمه و شاخصه، ما علا فى الهواء و ما کن تحت الثرى».
اصبحنا، اى: دخلنا فى الصبح.
«بثثت» -بالثاءین المثلثین- من البث- بالتشدید- بمعنى التفریق و النشر.
یقال: بثثت الخبر، اى: نشرته. و منه قوله تعالى: (و بث فیها من کل دابه)، اى: فرق، و قوله تعالى: (و زرابى مبثوثه)، اى: مفرقه.
و المراد بالشاخص ضد المقیم. یقال: شخص من بلد الى بلد، اى: ذهب.
«ساکنه و متحرکه» تقدیر الضم فى کل من هذه الکلمات الاربع على سبیل البدلیه ل«ما» الموصولیه اولى. لان سوق الکلام یقتضى بیان ما فى السموات و الارض. و الفتح لبدلیه کل واحد من تلک الاربع ل«کل واحد» مع کلمه «فى».
و «ما کن» -بفتح الکاف و تشدید النون-: اى: خفى.
«تحت الثرى»، اى: تحت التراب.
یعنى: داخل شدیم ما در صبح و داخل شدند همه ى چیزها در صبح و اشیا به تمامها توراست- یعنى موجودات بتمامها مجعولات و مخلوقات تواند و تو جاعل و خالق ایشانى-، آسمانها و زمینها و آنچه پراکنده کرده اى در هر یک از آسمان و زمین- از مبدعات علویه و مخترعات سفلیه- ساکن آن و حرکت کننده ى آن و ایستاده و رونده و آنچه بلند شده در هوا و آنچه پنهان است در زیر طبقه ى «ثرى»- که زیرترین طبقات زمین است و علم اهل آسمان تا «ثرى» بیش نرسد و «ما تحت الثرى» جز حق نداند.
«اصبحنا فى قبضتک یحوینا ملکک و سلطانک».
یقال: هذا الشىء فى قبضه فلان، اى: فى مملکته و تصرفه. قاله فى المغرب.
و الملک- بضم المیم- هو السلطنه. و سلطان کالمفسره له.
یعنى: بامداد کردیم در حالتى که بودیم مقهور در تصرف تو فراگرفته است مرا پادشاهى تو و سلطنت تو که هر چه خواهى کنى».
«و تضمنا مشیتک».
و به هم آورده ما را خواست و سلطنت تو.
«و نتصرف عن امرک».
لفظه «عن» تعلیلیه: کقوله تعالى: (و ما نحن بتارکى آلهتنا عن قولک).
(یعنى:) و تصرف مى کنیم ما به سبب فرمان تو. چه، بنده و مملوک توایم و تصرف بنده بى فرمان صاحب جایز نباشد.
«و نتقلب فى تدبیرک».
لفظه «فى» سببیه، کقوله تعالى:(فذلکن الذى لمتننى فیه). و فى الحدیث:«ان امراه دخلت النار فى هره حبستها».
یعنى: و گردش مى کنیم ما به سبب تدبیر تو.
«لیس لنا من الامر الا ما قضیت و لا من الخیر الا ما اعطیت».
المراد بالامر النفع. فالمعطوفه علیها کالمفسره لها.
یعنى: نیست ما را نفعى و فایده اى مگر آنچه تو حکم کرده اى. و نیست ما را خیرى و نیکویى مگر آنچه تو عطا کرده اى.
شرح صحیفه (مدرسی)
اللغه:
فلق: به معنى شکافتن.
اصباح: دخول در صبح.
متع: به معنى لذت یافتن و نفع بردن.
تبصیر و تبصره: اعلام و ایضاح نمودن،
مطالب: اسم مکان یعنى مکان طلب.
اقوات: جمع قوت یعنى خوردنى،
وقى: حفظ نمودن.
طوارق: جمع طارق یعنى کوبنده و آینده از روى شر.
حدثان: جمع حادث یعنى آفت و عایقه.
شرح:
یعنى اى خداى من پس از جهت تو است ثنا و مدح بر چیزى که شکافتى تو از براى انتفاع ما از صبح و دخول در آن شدن و منفعت دادى تو ما را از روشنائى روز و اعلام نمودى ما را به واسطه ى آن روشنائى از جاها و طلب نمودن خوردنیها و حفظ نمودى ما را در آن روشنائى از رسیدن شر در آفات و حوادث.
اللغه:
جمله مجموع تمام و ملخص در مقام مناسب اولست. یقال جمله الحساب یعنى جمعه،
بثث بباء موحده و دو ثاء مثلثه به معنى تفرق و پراکنده.
شاخص: ضد مقیم یعنى چیزى که در جاى خود نماند و بیرون رود.
کن: به فتح کاف به معنى ستر کانهم لوء لوء مکنون.
الثرى: التراب.
الترکیب:
سماوءهما و ارضها بدل بعض للاشیاء، ماء در ما ثبت مى تواند موصوله باشد عاید محذوف و موصوفه ى ساکنه بدل کل از براى کلما.
شرح:
یعنى داخل صبح شدیم و داخل صبح شد اشیاء کلشان و مجموعشان حالکونى که ایشان مملوک تو هستند آسمان آنها و زمین آنها و چیزى که متفرق نمودى تو در هر یک از آسمان و زمین ساکن از آن متفرق و متحرک آن و مقیم آن و بیرون رونده ى آن و آن چیزى که بالاى هواست و آن چیزى که زیر تراب است و غرض از کلام آن است که هر چه در این عالم کون و فساد است مملوک تو است.
تتمه:
مقتضى واو عاطفه که از براى مطلق جمع است دلالت کند که اشیاء هم مثل ما داخل شدند در صبح اما در آن واحد یا مقدم یا موخر دلالت ندارد، پس حاجت ندارد ذکر نمودن بر اینکه این در غالب بلدان است یا در ربع مسکون است زیرا که هر که را در عالم خود صبحى هست.
اللغه:
قبضه: در عرف مردم کف دست را گویند و در مقام کنایه از استیلاء و قدرت است.
حوى: اى اشتمل.
ضم: اجتماع،
تدبیر: کارى کردن از روى تفکر و عقل یعنى عاقبت امر ملاحظه نمودن، از دبر. لکن تدبیر الله عبارت است از واداشتن در امرى که صلاح و حکمت او در او باشد.
تقلب: زیر بالا کردن،
القضاء: الحکم،
مشیه: اراده ى اصلح و علم با صلح داشتن.
شرح:
یعنى داخل در صبح شدیم ما در استیلا و قدرت تو فرومى گیرد و شامل مى شود ما را پادشاهى و سلطنت تو، جمع مى کند ما را مشیه تو، و تغییر و تبدیل مى نمائیم ما به سبب امر و حکمت تو، و تصرف مى نمائیم ما در تدبیر تو، نیست از براى ما فعل و شغلى مگر آن چیزى که تو حکم نمودى و نیست از جهت ما از خیر مگر آن چیزى که اعطاء نمودى تو.
تذنیب:
غرض از این کلام خود را فناء صرف داشتن و معدوم بحت در امور خود لکن در افعال خیریه نه شریه و لذا تعبیر بلنا فرمود و حیز ذکر فرمود تا اینکه توهم جبر در امور نشود و گفته نشود که انسان آلت صرفست هر چه در عالم وجود آید موجد حقیقى او است حتى شبع که از جهت انسان حاصل آید از اکل طعوم ایجاد سیرى او کند به حسب مجرى عادت شاید خلاق عالم عنایت کند بسط کلام در مقام دیگر شود.
ترجمه و شرح صحیفه (امامی و آشتیانی)
پس از ستایش و شمردن منافع شب و روز در فراز دوم خداوند را بر این نعمتها سپاس مى گوید: (بار خداوندا حمد و ستایش مخصوص تو است که پرده ى تاریکى شب را شکافتى و چهره ى نورانى صبح را براى ما آشکار کردى) (اللهم فلک الحمد على ما فلقت لنا من الاصباح).
در جمله ى دوم به شکرانه ى بهره ورى از روشنائى روز که موجب آگاهى از جایگاههاى قوت و روزى مى شود پرداخته عرض مى کند: (ستایش مخصوص تو است) که ما را با آفرینش صبح از روشنى روز بهره مند ساختى و جایگاههاى روزیها را به ما نشان دادى) (و متعتنا به من ضوء النهار، و بصرتنا من مطالب الاقوات).
همچنین به خاطر اینکه در اثر صبح و روشنى توانسته است از حوادث و آفات پیشگیرى کند عرض مى کند: (و در اثر این کار ما را از حوادث و آفات حفظ فرموده اى) (و وقیتنا فیه من طوارق الافات).
به دنبال ستایش و شکر از این نعمتها که اگر شب و روز نبود انسان وجود نداشت، و کسى که این نعمتها را عنایت کرده در حقیقت مالک همه و همه چیز است عرض مى کند: (خداوندا) ما و همه ى اشیاء و موجودات همه و همه از آن تو گردیدیم) (اصبحنا و اصبحت الاشیاء کلها بجملتها لک).
آرى همه چیز از آن تو است (آسمانش و زمینش و هر چه در هر کدام از این دو پراکنده ساخته اى چه ساکنش و چه متحرکش چه ثابتش و چه سیارش و هر چه در هوا بالا رفته و هر چه در درون زمین است همه در قبضه ى قدرت تو است، حکومت و ملکت ما را احاطه کرده و مشیتت ما را به یکدیگر پیوسته است) (سماوها و ارضها، و ما بثثت فى کل واحد منهما ساکنه و متحرکه، و مقیمه و شاخصه، و ما علا فى الهواء، و ما کن تحت الثرى.
و از امور جز آنچه تو فرمان داده اى و از خیر و نیکى جز آنچه تو عطا کرده اى در اختیار ما نیست) (و نتصرف عن امرک، و نتقلب فى تدبیرک لیس لنا من الامر الا ما قضیت، و لا من الخیر الا ما اعطیت).
ریاض السالکین (سید علیخان)
ریاض السالکین فی شرح صحیفه سید الساجدین، ج۲، ص:۲۲۸-۲۰۸
و الفاء من قوله «فلک الحمد»: فصیحه، اى: اللهم اذا کان خلق اللیل و النهار لهذه المصالح العظیمه و المنافع الجلیله فلک الحمد.
و تقدیم الظرف للتخصیص، اى: لک الحمد خاصه.
و فلقت الشىء فلقا -من باب ضرب-: شققته.
و الاصباح: مصدر سمى به الصبح، قال تعالى: «فالق الاصباح». قیل: المراد ف
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 