پاورپوینت کامل دعای شانزدهم صحیفه سجادیه/ شرحها و ترجمهها (بخش دوم) ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل دعای شانزدهم صحیفه سجادیه/ شرحها و ترجمهها (بخش دوم) ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دعای شانزدهم صحیفه سجادیه/ شرحها و ترجمهها (بخش دوم) ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل دعای شانزدهم صحیفه سجادیه/ شرحها و ترجمهها (بخش دوم) ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint :
فهرست دعاهای صحیفه سجادیه
متن دعای شانزدهم صحیفه سجادیه
شرح و ترجمه دعا:
بخش اول – بخش دوم – بخش سوم – بخش چهارم – بخش پنجم – بخش ششم – بخش هفتم
وَ أَنَا، یا إِلَهِی، عَبْدُک الَّذِی أَمَرْتَهُ بِالدُّعَاءِ فَقَالَ: لَبَّیک وَ سَعْدَیک، ها أَنَا ذَا، یا رَبِّ، مَطْرُوحٌ بَینَ یدَیک. أَنَا الَّذِی أَوْقَرَتِ الْخَطَایا ظَهْرَهُ، وَ أَنَا الَّذِی أَفْنَتِ الذُّنُوبُ عُمُرَهُ، وَ أَنَا الَّذِی بِجَهْلِهِ عَصَاک، وَ لَمْ تَکنْ أَهْلًا مِنْهُ لِذَاک.
هَلْ أَنْتَ، یا إِلَهِی، رَاحِمٌ مَنْ دَعَاک فَأُبْلِغَ فِی الدُّعَاءِ؟ أَمْ أَنْتَ غَافِرٌ لِمَنْ بَکاک فَأُسْرِعَ فِی الْبُکاءِ؟ أَمْ أَنْتَ مُتَجَاوِزٌ عَمَّنْ عَفَّرَ لَک وَجْهَهُ تَذَلُّلًا؟ أَمْ أَنْتَ مُغْنٍ مَنْ شَکا إِلَیک فَقْرَهُ تَوَکلًا؟
ترجمهها
ترجمه انصاریان
و من،ای خدای من، آن بنده توام که او را به دعا فرمان دادی پس لبّیک و سَعْدَیک گفت و فرمانت را بجای آورد، اینک منم ای پروردگار من که در پیشگاهت به خاکساری درافتاده ام، منم که خطاها پشتم را گرانبار کرده، و منم که گناهان عمرم را به تباهی برده، و منم که از سر جهالت تو را نافرمانی کرده ام در صورتی که تو شایسته این نبودی که من چنین کنم.
ای خدای من، آیا اگر کسی تو را بخواند بر او رحمت میآوری تا در دعا بکوشم؟ یا کسی را که به درگاهت بنالد میآمرزی تا در گریه شتاب نمایم؟ یا از کسی که از سرِ فروتنی صورت به خاک درگاهت بساید در میگذری؟ یا کسی را که به پیشگاهت از سرِ اعتماد از فقر و نداری خود شکوه کند بینیاز میگردانی؟
ترجمه آیتی
و من از پروردگار من بنده ى تو هستم، بنده اى که به دعایش فرمان داده اى و او دست انابت به درگاه تو برداشته است، گوید: لبیک و سعدیک. این منم اى پروردگار من بر پیشگاهت افتاده.
این منم که بار گناهانم بر پشتم سنگینى مى کند و گناهان عمرم را تباه ساخته است. این منم که از روى جهالت تو را عصیان کرده ام در حالى که تو سزاوار عصیان من نبودى.
آیا تو اى خداوند، بر کسى که به درگاهت دست به دعا بردارد رحمت مى آورى، تا من در دعا مبالغت ورزم آیا تو اى خداوند، کسى را که به درگاهت اشک ریزد مى آمرزى، تا من به اشکبارى شتابم آیا تو اى خداوند، کسى را که به خوارى روى بر خاک درت نهد مى بخشایى؟ آیا تو اى خداوند کسى را که شکایت بینوایى خویش به درگاه تو آرد در حالى که به تو توکل کرده است بى نیاز مى سازى؟
ترجمه ارفع
و من ای خداى من آن بنده ى توام که بدو فرمان به دعا کردن دادى. و گفت: اجابت کردم دعوتت را اینک منم ای پروردگارم در اختیار تو
و منم آنکه پشتش را لغزشها شکسته و منم آنکه عمرش را در گناهان نابود کرده و منم که به خاطر نادانى هایش ترا معصیت کرده در حالى که تو سزاوار معصیت نبودى،
آیا ای خداى من آنکه ترا مى خواند بدو رحمت مى فرستى تا در خواندنت تلاش کنم؟ و آیا هر که به درگاهت اشک ریزد او را مى بخشى تا در اشک ریختن و تضرع شتاب کنم؟ و آیا تو درمى گذرى از کسى که خاضعانه صورت بر خاک مى ساید؟ و آیا بى نیاز مى کنى آن را که در فقر و ندارى به تو توکل مى جوید.
ترجمه استادولی
و من- اى خداى من- همان بنده تو هستم که او را امر به دعا کردى و گفت: «بله، بله گوش به فرمانم»، اینک این منم- اى پروردگار من- که در پیشگاه تو (به خاک) افتاده ام.
من همانم که خطاها پشتش را کمان کرده، و من همانم که گناهان عمرش را به باد داده، و من همانم که از روى نادانى تو را نافرمانى کرده و تو شایسته نافرمانى او نبودى.
آیا تو- اى خداى من- به دعا کننده ات رحم مى کنى تا من هر چه بیشتر دعا کنم؟ یا گریه کننده ات را مى آمرزى تا در گریستن شتاب ورزم؟ یا از کسى که روى خود را از سر ذلت بر خاک نهاده در مى گذرى؟ یا کسى را که از روى توکل به درگاهت از نیاز خود نالیده بى نیاز مى سازى؟
ترجمه الهی قمشهای
و من اى خدا بنده (ضعیف درمانده) توام که مرا امر فرمودى (براى انجام حوائج و رفع مشکلات) به درگاهت دعا کنم من هم امرت را اطاعت کردم و لبیک و سعدیک گویان پروردگارا به حضور حضرتت (به خاک ذلت و عبودیت) افتاده ام
منم که بار خطا و گناهانم بر دوش بسى سنگین است (و پشتم را مى شکند) منم آن بنده (ناتوان ضعیف) که عمرم در گناه فانى گشت (و سرمایه حیواتم به باد رفت) و منم که به جهل و نادانى تو را معصیت کردم در صورتى که عصیان تو (اى خداى مهربان عطوف) از من سزاوار نبود
حالى اى خداى من آیا درباره کسى که (به درگاهت به ناله و زارى) دعا مى کند ترحم خواهى کرد؟ تا (امیدوار گشته و) بر دعا (و تضرع) بیفزایم و آیا تو آن را که به درگاهت مى گرید (از لطف و کرم) مى آمرزى؟ تا (امیدوار باشم و) بیشتر بگریم (و زار زار به نالم) آیا تو از کسى که در پیشگاه عزتت جبهه به خاک ذلت نهاده از او عفو و گذشت خواهى کرد؟ آیا تو آن کس را که از فقر و پریشانى خود تنها شکایت به حضرتت مى کند. و تمام توکل و اعتمادش به تست (نه به مخلوقت) آیا او را (به لطف و کرمت) غنى و بى نیاز خواهى کرد؟ (و از فقر و بینوائى مى رهانى).
ترجمه سجادی
و من -اى خداى من- بنده توام که او را به نیایش کردن فرمان دادى. پس گفت: اطاعت مى کنم و گوش به فرمانم. اى پروردگار من اینک منم که در پیش روى تو افتاده ام.
من همانم که خطاها پشتش را سنگین کرده و منم آنکه گناهان عمرش را به فنا داده و منم آن کسى که از روى نادانى تو را نافرمانى کرده و تو شایسته نافرمانى او نبودى.
اى خداى من آیا تو بر کسى که تو را بخواند رحم کننده اى تا من هر چه بیشتر در دعا بکوشم؟ یا گریه کننده ات را مى آمرزى تا من در گریستن شتاب نمایم؟ یا از آنکه به خوارى براى تو روى خود را به خاک مالید، درمى گذرى؟ یا هر کس را که از تهى دستى اش با توکل، به سوى تو شکایت کرد، بى نیاز مى سازى؟
ترجمه شعرانی
اى خداى من! من آن بنده ام که مرا به دعا امر کردى و امر تو را اجابت کردم. اى پروردگار من! اینک منم پیش دست تو افتاده
و گناهان پشت مرا گرانبار کرده است. منم که عمرم در گناه بسر آمده. منم که به نادانى نافرمانى تو کردم و سزاوار نبود که چنین کنم
اى خداى من! آیا تو بر خوانندگان خود بخشش مى فرمائى تا من در دعا مبالغه کنم؟ آیا گریندگان را مى آمرزى که من در گریه شتاب نمایم؟ آیا از آنکس که روى خود را به خوارى به خاک ساید درمى گذرى؟ آیا کسى را که از فقر و نیاز توکل بر تو کرده سوى تو شکایت آرد بى نیاز مى سازى؟
ترجمه فولادوند
و منم، بار الها، آن بنده اى که چون وى را به نیایش دستور فرموده اى از دل و جان آرى گوید.
پروردگارا! منم که در پیشگاهت به خاک افتاده ام،
و منم آن کس که سنگینى خطاها پشتم را خم کرده، و منم آن کس که گناهان زندگانیش را تباه ساخته، و منم آنکس که از سر نادانى به تو سرکشى ورزیده و حال آنکه تو شایسته ى آن نبودى که بر تو عصیان ورزند.
اى خداى من! آیا تو بر هر کس که تو را خواند رحم کننده اى، تا دست به دعا بردارم؟ و آیا تو بر هر کس که نزد تو بگرید بخشنده اى، تا به زارى شتاب ورزم؟ و آیا تو به هر کس که از روى فروتنى تمام براى تو سر بر خاک ساید در گذرنده اى؟ آیا تو بر هر که از روى توکل از بى چیزى خود شکوه سر دهد بى نیاز کننده اى؟
ترجمه فیض الاسلام
و من، اى خداى من، بنده ى توام که او را به دعاء امر فرمودى و گفت: لبیک و سعدیک یعنى اطاعت مى کنم و فرمانت بجا مى آورم (لبیک بدون سعدیک استعمال مى شود، و سعدیک بى لبیک استعمال نمى شود) اینک منم، اى پروردگار، بنده اى که در پیشگاهت افتاده
منم آنکه خطاها پشتش را سنگین کرده، و منم آنکه گناهان عمرش را به سر رسانده (عمر را در گناهان گذرانده) و منم آنکه با نادانى (اندیشه نکردن در پایان کار) تو را نافرمانى کرده و حال آنکه تو شایسته ى نافرمانى او نبودى
آیا تو، اى خداى من، به هر که تو را بخواند رحم کننده اى تا در دعا بکوشم؟ یا هر که را در پیشگاهت گریه کند آمرزنده اى تا در گریه بشتابم؟ یا هر که را که از خوارى در درگاهت روى خود به خاک مالد بخشنده اى؟ یا هر که را که با توکل از فقر و بى چیزى به تو شکوه کند بى نیاز کننده اى؟
شرحها
دیار عاشقان (انصاریان)
«وَ أَنَا یا إِلَهِی عَبْدُک الَّذِی أَمَرْتَهُ بِالدُّعَاءِ فَقَالَ لَبَّیک وَ سَعْدَیک هَا أَنَا ذَا یا رَبِّ مَطْرُوحٌ بَینَ یدَیک
أَنَا الَّذِی أَوْقَرَتِ الْخَطَایا ظَهْرَهُ وَ أَنَا الَّذِی أَفْنَتِ الذُّنُوبُ عُمُرَهُ وَ أَنَا الَّذِی بِجَهْلِهِ عَصَاک وَ لَمْ تَکنْ أَهْلاً مِنْهُ لِذَاک
هَلْ أَنْتَ یا إِلَهِی رَاحِمٌ مَنْ دَعَاک فَأُبْلِغَ فِی الدُّعَاءِ أَمْ أَنْتَ غَافِرٌ لِمَنْ بَکاک فَأُسْرِعَ فِی الْبُکاءِ
أَمْ أَنْتَ مُتَجَاوِزٌ عَمَّنْ عَفَّرَ لَک وَجْهَهُ تَذَلُّلاً أَمْ أَنْتَ مُغْن مَنْ شَکا إِلَیک فَقْرَهُ تَوَکلاً»:
و من اى معبودم بنده توام که چون او را به دعا فرمان دادى: “اُدْعُونى اَسْتَجِبْ لَکمْ.(۶۴) بخوانید مرا تا استجابت کنم شما را.” لبیک و سعیدک گفت، فرمانت را آویزه گوش کرد و در مقام دعا برآمد، دست نیازش را به سوى تو بى نیاز دراز کرد. اینک اى محبوب و معشوقم، اى خداى رحیم، اى لطیف و خبیر، اى عزیز و حکیم، اى اجابت کننده دعوات در پیشگاهت بخاک افتاده ام.
منم که بارگناهان بر پشت جانم نشسته، و پشت جان از سنگینى آن بار شکسته .
منم که آلودگى ها و گناهان و معاصى و خطاها عمرم را بر باد داده، و این سرمایه پرقیمت هستى را از کفم ربوده، و جز تأسف و تأثر بر عمر گذشته چیزى برایم نگذاشته.
منم که از روى جهالت و نادانى به معصیت تو برخاستم، و فکر عاقبت گناه را که داراى عقوبت ابدى است نکردم، در صورتیکه سزاوار نافرمانى من نبودى، بلکه بخاطر این همه لطف و احسان و رحمت و عنایتى که به من فرمودى باید از ابتداى عمر پیشانى عبادت بر خاک درت مى سائیدم، و براى یک بار بدنبال هوا و هوس نمى رفتم، و براى یک لحظه از ابلیس آن دشمن دیرینه انسان انسانیت اطاعت نمى کردم.
آیا اى محبوب من به کسى که تو را بخواند ترحم مى نمائى تا در دعا و الحاح و زارى و تضرع و التماس بکوشم؟
آیا هر که را در برابرت از باب ذلت ومسکنت، و پشیمانى و حسرت اشک بریزد، اشکى که هر قطره اش در پیشگاهت والاترین ارزش را دارد، مى آمرزى تا در گریه و ندبه سرعت بورزم؟
آیا از هر که روى خویش در برابرت بخاک ساید در مى گذرى؟ یا هر کس را که از باب اعتماد به تو، از فقر و ندارى خویش به تو شکایت برد بى نیاز مى نمائى”؟
گو اینکه حضرت زین العابدین تمام جملات باحال بالا را بى پاسخ گذاشته، ولى آیات قرآن و روایات و خود حضرت سجاد در دعاهاى دیگرش به تمام این سئوالات جواب داده اند.
آرى معصیتکارى که عصیانش بر اثر جهل بوده، صد رد صد توبه اش قبول است.
او به تمام دعاکنندگان به بهترین وجه ترحم مى فرماید، اشک گنهکار را وسیله خاموش کردند آتش جهنم قرار مى دهد، و صورت بر خاک نهادن را در دنیا و آخرت رفعت و شوکت و عظمت و آبرو مى دهد، و فقر فقیر چه فقیر مادى و چه فقر معنوى را به بهترین صورت از خزانه کرمش تبدیل به بى نیازى مى کند.
آرى گریه اى که براى خدا و در راه خدا باشد، خاموش کننده آتش درون، و نابود کننده عذاب بیرون است.
با دقت در وضع روانى مردان الهى، مى توان گریه هاى آنها را به انواعى تقسیم کرد:
۱ – ندامت از گناهان و معاصى.
۲ – احساس ابهام دربازگشت نهائى به سوى خدا.
۳ – احساس عظمت .
۴ – شوق و نشاط.
۵ – خوف و خشیت.
ملاک مقدس بودن گریه هاى الهى، بستگى به اوج و اعتلاى روحى دارد، هر اندازه که هیجان و رقت قلب مولود توجهات علوى برتر بوده باشد، گریه هاى ناشى از آن توجهات باعظمت تر و باارزش تر خواهد بود.(۶۵)
آرى انسانى که دچار فقر معنوى است، و بطور کامل به این فقر توجه دارد، و مى داند جز ذات اقدس حضرت حق، احدى نمى تواند این فقر را جبران کند، به حالت دعا مى افتد، و دست نیاز بسوى بى نیاز دراز مى کند، و با تضرع و ندبه، دریاى رحمت الهى را بجوش آورده، انوار توفیق را متوجه خود مى نماید، و کمبودهاى درونى خودرا بدین وسیله جبران مى نماید.
پی نوشت:
۶۴- مؤمن،۶۰.
۶۵- “تفسیرمثنوى” ج ۴، ص ۲۶۹.
شرح صحیفه (قهپایی)
«و انا -یا الهى- عبدک الذى امرته بالدعاء فقال: لبیک و سعدیک!».
فى معنى لبیک اربعه اقوال: احدها: اقامتى- یا رب- لک. ماخوذ من لب بالمکان و الب به، اذا اقام به. فثنوا و قالوا: لبیک، لانهم ارادوا اقامه بعد اقامه. کما قالوا: حنانیک، اى: رحمه بعد رحمه. و ثانیها: اتجاهى الیک- یا رب- و قصدى-. و ثنى للتوکید. اخذا من قولهم: دارى تلب دار فلان، اى: تواجهها. و ثالثها: محبتى لک یا رب. من قولهم: امراه لبه، اذا کانت تحب ولدها. و رابعها: اخلاصى لک یا رب. من قولهم: حسب لباب، اذا کان خالصا محضا. و خالص کل شى ء لبه.
و سعدیک اى: ساعدت على طاعتک یا رب مساعده بعد مساعده. قاله الهروى.
و قال فى الفائق: معنى لبیک: دواما على طاعتک و اقامه علیها مره بعد اخرى.
من: لب بالمکان، اذا اقام به، و الب على کذا، اذا لم یفارقه. و لم یستعمل الا على لفظ التثینه فى معنى التکریر. و لا یکون عامله الا مضمرا. کانه قال: الب البابا بعد الباب. و معنى سعدیک: اجابه و مساعده. و المساعده: المطاوعه. کانه قال: اجیبک اجابه و اطیعک اطاعه. و لم یسمع سعدیک مفردا.
یعنى: خدایا، من بنده ى توام، آنچنان بنده اى که فرموده اى به دعا و خواهشگرى، پس گفته: «لبیک و سعدیک!» یعنى: ایستاده ام به خدمت تو ایستادنى بعد از ایستادنى- یا: متوجه جناب توام و قصد من به سوى جانب تو است، یا: محبت و اخلاص من تو را حاصل است نه غیر تو را- و مساعدت مى نمایم بر طاعت و فرمانبردارى تو مساعدتى بعد از مساعدتى.
«ها انا ذا- یا رب- مطروح بین یدیک».
«ها» حرف تنبیه است و داخل شده بر ضمیر مرفوع که مخبر عنه شده به اسم اشاره. نحو: «ها انتم اولاء».
یعنى: اینک من- اى پروردگار من- افتاده ام برابر تو.
و در ایراد لفظ «مطروح» اشارت است به قلت مبالات به وجود خود.
«انا الذى او قرت الخطایا ظهره».
اى: اثقلت. یقال: اوقره الدین، اى: اثقله.
(یعنى:) منم آنکه گران کرده است خطایا و گناهان پشت او را.
«و انا الذى افنت الذنوب عمره».
و منم آنکه فانى کرده است گناهان زندگانى او را.
«و انا الذى بجهله عصاک و لم تکن اهلا منه لذاک».
و منم آنکه به جهل و نادانى عصیان ورزیده ام تو را، و حال آنکه نبودى تو اهل آنکه از او عصیان تو واقع شود.
«فهل انت -یا الهى- راحم من دعاک فابلغ فى الدعاء؟».
در نسخه ى منقول از خط شیخ زین الدین علیه الرحمه «ابلغ» و «اسرع» به صیغه ى فعل ماضى روایت شده.
(یعنى:) پس (آیا) تو اى پروردگار من بخشاینده اى آن کسى را که
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 