پاورپوینت کامل حاج میرزا محمد حجتى میانجى ۵۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حاج میرزا محمد حجتى میانجى ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حاج میرزا محمد حجتى میانجى ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حاج میرزا محمد حجتى میانجى ۵۳ اسلاید در PowerPoint :
محتویات
۱ پدر حاج میرزا محمد حجتى میانجى
۲ دوران شکوفایى
۳ در میدان مبارزه
۴ تلاش هاى تبلیغى، فرهنگى
۵ شاگردان
۶ نسیم فرحزا
۷ فرزند فاضل
۸ وفات
۹ منابع
پدر حاج میرزا محمد حجتى میانجى
در شمال شهرستان «میانه» (جنوب شرقى آذربایجان شرقى و در پنجاه کیلومترى آن) آبادى «النجارق» از توابع بخش «کندوان» قرار گرفته است. رودخانه اى که از این روستا مى گذرد و درختان سرسبز، بر صفاى این روستا مى افزاید. همچنین واقع شدن روستا در منطقه اى کوهستانى به اعتدال شرایط آب و هوایى آن کمک مى کند؛ اما آن چه موجب طراوت معنوى این مکان شد و حتى رایحه روان بخش آن را به نقاط دیگر انتقال داد، وجود عالمانى است که با کوشش ها و فعالیت هاى علمى، تبلیغى خود اوراقى از تاریخ این مرز و بوم را درخشان کرده اند.
آخوند ملا محمدعلى النجارقى (پدر آیت الله حجتى) یکى از این نامداران نیکو روش است. وى از نوادگان حجهالاسلام نیر تبریزى بود، در این شهر نشو و نمود یافت؛ آن گاه در حوزه علمیه آن دیار به مراتب بالایى از علم و معرفت دینى راه یافت. ملا محمدعلى ذوق خوبى داشت، شعر مى سرود و این اشعار را در حاشیه کتاب هاى درسى یادداشت مى کرد. برخى از آن کتاب ها نزد نواده اش؛ مرحوم آیت الله میرزا ابومحمد حجتى نگهدارى مى شد و اکنون در کتابخانه اش موجود است.
این عالم عامل بنا به دعوت اهالى روستاى النجارق به آبادى خود رفت و به نشر تعالیم اسلامى، تبلیغات مذهبى و ارشاد اهالى پرداخت و در ضمن آن، به طورى فعالانه در امور سیاسى و اجتماعى ظاهر شد. او همواره با خوانین، اشرار و افرادى که مى خواستند به مردم ستم کنند، در ستیز بود و براى این کار با خود اسلحه حمل مى کرد. روزى «اسحاق بیک» یکى از خان ها، به خیال خام خویش براى آن که این روحانى هوشیار را فریب دهد، سه خروار گندم به منزلش فرستاد.
او گندم ها را پذیرفت و توصیه کرد آن را در انبار نگهدارند و کسى در آن تصرف نکند. پس از چند روز، اسحخاق بیک به همراه اسب سواران مسلح به حضور آخوند ملا محمدعلى آمد و از وى خواست سندى را – که نشان مى داد بخش بزرگى از اراضى و مستغلات آن منطقه به اسحاق بیک اختصاص دارد. – امضا کند. آخوند پس از ملاحظه و مطالعه سند از نقشه شیطانى خان آگاه شد و با شجاعت تمام در برابر خواسته هاى نامشروعش ایستاد. اسحاق بیک که دید نقشه اش با ذکاوت آخوند خنثى شده است. با ناراحتى و شرمسارى از منزل او خارج شد. وى در ضمن خروج به یکى از همراهان اشاره کرد که گندم ها را از ملا محمدعلى مطالبه کند. در همین حال، آخوند با اشاره دست انبار را به او نشان داد و گفت: گندم ها در آن جا محفوظ است و هر وقت خواستید، مى توانید ببرید.
آخوند ملا محمدعلى براى این که تهیه معاش او براى مردم النجارق مزاحمتى فراهم نکند و به کسى محتاج نباشد، به نگهدارى و پرورش کندوهاى زنبورعسل مى پرداخت و مخارج زندگى را از این راه تأمین مى کرد.(۱)
دوران شکوفایى
آخوند محمدعلى به سال ۱۲۵۰ ش. صاحب فرزندى شد که او را محمد نامید. وى پس از پشت سر نهادن دوران کودکى، بخشى از مقدمات و سطح علوم دینى را نزد پدر فراگرفت و از آن پس، رهسپار حوزه علمیه تبریز شد و در آن جا محضر اساتید معروفى را درک کرد و جهت تکمیل اندوخته هاى علمى و فکرى به سوى عتبات عالیات راهى شد و در نجف اشرف، با استمداد از فضاى ملکوتى بارگاه مقدس امیرالمومنین علیه السلام تحصیلاتش را ادامه داد. او در این دوره، تحصیل علم را با تحمل سختى و تنگدستى طاقت فرسا مى گرفت. از دروس خارج فقه و اصول مراجع بزرگ آن عصر همچون؛ آیت الله العظمى آقا شیخ هادى تهرانى (متوفى به سال ۱۳۲۱ ق) استفاده کرد. وى در نجف اشرف با دانشورانى چون آیات عظام: آقا میرزا صادق تبریزى و آقا شیخ فیاض زنجانى هم بحث بود و پس از مدتى با دریافت درجه اجتهاد و تبحر در علوم فقه، اصول و حدیث به زادگاه خویش بازگشت تا از توانایى هاى علمى و اندوخته هاى فکرى خویش براى ارشاد و هدایت هموطنان استفاده کند.
در میدان مبارزه
آخوند میرزا محمد به موازات برنامه هاى تبلیغى، از مقاومت در مقابل خوانین – که متعرض مردم مى شدند. – غافل نماند و آن زمانى که اشرار و فرستادگان خان ها هر از چندگاهى به آبادى ها یورش مى بردند و به اموال و ناموس مردم دست تعرض مى گشودند، این مجتهد شجاع تدبیرى تازه بکار برد و خاطر مردم النجارق و توابع را براى همیشه از گزند متجاوزان آسوده ساخت و امنیت را برایشان به ارمغان آورد.
او با خرید چند قبضه اسلحه و مسلح کردن روستائیان، تشکیلات نسبتاً منسجمى پدید آورد. به این ترتیب، مردان مسلح به نوبت در اطراف منطقه به صورت شبانهروزى به پاسدارى مشغول شدند. او خود نیز در لباس رزم، فرماندهى آنان را عهدهدار شد. ویژگى هاى علمى و روش هاى تبلیغى این روحانى مبارز، اهالى شهرستان میانه را مجذوب کرد و آنان که مایل بودند از چشمه ناب قرآن و عترت جرعههایى بنوشند، از آیت الله حاج میرزا محمد حجتى – که آوازه تلاش هاى ارزنده اش در عرصه دیانت و سیاست زبانزد مردمان آن نواحى شده بود. – دعوت کردند تا بر این شهر بیاید. او بر اساس وظیفه شرعى و با این احساس که مى تواند در حوزه وسیع ترى به خدمات علمى و دینى مبادرت ورزد، به فراخوانى اهالى متدین میانه پاسخ مثبت داد و زادگاه خویش را به قصد اقامت دائمى در این شهر ترک کرد.
تلاش هاى تبلیغى، فرهنگى
سال هاى متمادى بود که این شهر آشفتگى هاى نگران کننده اى را پشت سر مى نهاد؛ مردم از نظر رشد فکرى و مذهبى و مسایل فرهنگى اوضاع مرارت بارى داشتند. به هنگام وقت ملکوتى نماز، نه از صوت فرحزاى الله اکبر موذن خبرى بود و نه از صف صفا بخش جماعت نشانى. در این موقعیت نامطلوب، محیط براى رشد علف هاى هرز و عوامل آفت زا مساعد شد و از این جهت فرقه ضاله بهائیت توانسته بود فرصت مناسبى را براى ترویج عقاید گمراه کننده و خرافى بدست آورد: اما با مهاجرت آیت الله حجتى به میانه، ابر رحمت بر فراز این شهر پدیدار شد و باران برکتزا، بر آن فرود آورد. او سرود توحید را بازخواند و با تبلیغات وسیع و برنامه هاى ارشادى توان فرسایى مسلمانان این سامان را به مساجد دعوت کرد. به این ترتیب پس از سال ها به اقامه نماز جماعت پرداخت، صوت طراوت بخش اذان را در فضاى شهر طنینانداز کرد و جمعیتى را که مدت ها از مراکز عبادى فاصله گرفته بودند، در مساجد مجتمع ساخت و سرانجام آن جا را به گلستانى معطر تبدیل کرد.(۲)
شاگردان
قبل از اقامت آیت الله میرزا محمد حجتى، حوزه علمیه اى در شهر میانه وجود نداشت و یا با گذشت روزگار از بین رفته بود. این عالم مجاهد به احیاى مرکز علوم دینى پرداخت و شاگردانى را – که در این جا به ذکر چند تن از آن ها بسنده مى شود. – در حوزه درسى خویش پرورش داد.
۱- آیت الله حاج میرزا حسن انصارى (۱۳۵۵-۱۲۸۰ ش) از تربیت یافتگان این مکتب پرفیض است. آن مرحوم در پرتو تعالیم تربیتى آیت الله حجتى در جوار بارگاه حضرت معصومه سلام الله علیها ضمن دانش اندوزى به تزکیه نفس پرداخت و به آبادى «اشلق» که زادگاهش بود، بازگشت. میرزا حسن علاوه بر وعظ و خطابه، در عمران و آبادانى زادگاهش نقش مهمى را ایفا کرد. در بعد سیاسى نیز با روشنگرى هاى وى، مردم اشلق در بهار ۱۳۲۴ بر ضد حزب منحط توده بسیج شدند و جلوى فعالیت خائنانه افراد آن را گرفتند. وى از وجوه شرعى استفاده نمى کرد، اهل راز و نیاز و تهجد بود و نماز شبش ترک نمى شد. ذوق شعرى داشت و اشعار شیوایى در مدح، منقبت و مرثیه اهل بیت علیهم السلام از وى برجاى ماند.(۳)
۲- آیت الله حاج شیخ هادى نیرى (۱۳۶۳-۱۲۸۲ ش) مدتى از محضر آیت الله حجتى استفاده برد و تحصیلاتش را در قم ادامه داد و پس از نه سال به میانه بازگشت و با تشکیل جلسات علمى و دینى به رشد و شکوفایى تفکرات مذهبى مردم اهتمام ورزید. آیت الله نیرى از روحى مهذب برخوردار بود و در ضمن کسب حالات عرفانى و اخلاقى، با شهامت تمام به مقابله با فرقه دموکرات، در سال ۱۳۲۴ ش. پرداخت. در بحبوحه انقلاب اسلامى با وجود کهولت سن، رکن مبارزات مردم میانه با رژیم شاه به شمار مى رفت و با موفقیت و سرافرازى، این مسئولیت را ادامه داد. برخى جاهلان و نیز گروهى از دشمنان بازى خورده مى خواستند
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 