پاورپوینت کامل حاج شیخ مرتضى انصارى قمى ۸۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حاج شیخ مرتضى انصارى قمى ۸۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حاج شیخ مرتضى انصارى قمى ۸۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حاج شیخ مرتضى انصارى قمى ۸۹ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ نگاهی کوتاه به شخصیت حاج شیخ مرتضی انصاری قمی
۲ ولادت مرتضی انصاری قمی
۳ هجرت حاج شیخ مرتضی انصاری
۴ بازگشت حاج شیخ به قم
۵ واقعه مدرسه فیضیه
۶ تشویق مردم برای بناهاى خیریه
۷ شیخ انصاری و مبارزه با مظاهر فساد
۸ تألیفات شیخ مرتضی
۹ وفات حاج شیخ مرتضی انصاری قمی
۱۰ پانویس
۱۱ منابع

نگاهی کوتاه به شخصیت حاج شیخ مرتضی انصاری قمی

خطیب سترگ و محدث بزرگ، مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ مرتضى انصارى قمى، یکى از مبلغان نستوه دین بشمار مى رفت که در وعظ و تبلیغات دینى و ترویج و نشر احادیث اهل بیت علیهم السلام، گوى سبقت از اقران ربود و صوت وصیت منبر و مواعظ حسنه اش به سراسر ایران رسید. او در غالب مسافرت هاى تبلیغى خود و مبارزاتش بر علیه شیخى ها و صوفى ها و بابى ها و بهائى ها و کمونیست ها، آثار نیکویى از خود به جاى گذاشت و بسیارى از مردم را به راه دین هدایت کرد و از انحراف نجات داد…».[۱]

آن مرحوم با آن اسباب و ابزار، از آیات و روایات که در صندوق سینه اش محفوظ داشت، با ذوق و سلیقه شیرین و مخصوص خود به راه افتاد و چهل سال تمام، تابستان و زمستان در شرق و غرب و شمال و جنوب ایران و عتبات عالیات (کربلا و نجف و سامرا) به موعظه پرداخت.

مرحوم آیت الله بروجردى مى فرمود: «زبان انصارى و قلم سید شرف الدین، هر دو خدمتگذار واقعى اسلام اند.»[۲] اینک در آستانه سى امین سال وفاتش، گذرى کوتاه بر شرح زندگى و خدماتش داریم و اندکى از آگاهى و تعهد و مسئولیت وى را بازمى نمایانیم.

ولادت مرتضی انصاری قمی

حاج شیخ انصارى در سال ۱۳۲۱ یا ۱۳۲۳ ق در قم، در خانواده اى پرفضیلت که نَسَب به شیخ الطائفه جناب سعد بن عبدالله بن ابى خلف اشعرى قمى، صحابى بزرگوار حضرت امام حسن عسکرى علیه السلام مى بردند، زاده شد.[۳]

پدرش مرحوم آقا شیخ محمدحسین زاهد، العبدالصالح العابد المتهجد[۴] یکى از عباد و زهاد پایین شهر قم و از معتمدین وثقات حضرات آیات: آقا شیخ ابوالقاسم قمى و آقا شیخ مهدى حکمى قمى بود. وى و برادرش مرحوم حاج شیخ على زاهد، تابستان هاى گرم ماه رجب و شعبان را روزه گرفته و به ماه رمضان پیوند مى زدند. و در دوره عمرشان کمتر اتفاق افتاد که نماز شب را ترک کنند. آنان در امر به معروف و نهى از منکر بسیار کوشا بودند و شخصاً مرتکبین امور خلاف شرع را توبه مى دادند.[۵]

مرحوم انصارى از اوان تأسیس حوزه علمیه قم در سال ۱۳۴۰ ق (۱۳۰۰ ش)، به تحصیل علوم دینى روى آورد، مقدمات و ادبیات را نزد مرحوم علامه ادیب تهرانى، سطوح را در محضر حضرات آیات: میرزا محمد همدانى، آخوند ملا على همدانى، حاج شیخ محمدعلى حایرى قمى و آیت الله حاج سید محمدتقى خوانسارى فراگرفت و آن گاه در سال ۱۳۴۷ ق، به درس خارج فقه و اصول آیت الله العظمى حاج شیخ عبدالکریم حایرى حاضر شد و بزودى در زمره شاگردان مبرز وى درآمد.[۶] او در همان زمان سخت مورد توجه استاد قرار گرفت و داستان زیر مؤید این مدعا است: پیش از آن که وى به لباس روحانیت ملبس شود، روزى در تیمچه بزرگ بازار، بر فراز منبر بود که مرحوم آیت الله حایرى وارد مجلس شد و زمانى که منبر شیرین وى را مشاهده کرد، او را نزد خود طلبید و پرسید: نام شما چیست و چرا تاکنون معمم نشده اى؟

مرحوم انصارى گفت: آقا! نام من شیخ مرتضى است و تاکنون در خودم صلاحیت معمم شدن را ندیده ام! آیت الله حایرى فرمود: «ان شاء الله که شیخ مرتضى انصارى بوده باشى (از همان زمان نام خانوادگى اش در میان علما و مردم به «انصارى» معروف شد.) تو بهترین کسى هستى که شایستگى عمامه نهادن را دارد. فردا من به حجره ات، در مدرسه فیضیه مى آیم و عمامه بر سرت مى گذارم».

روز بعد که مردم و بازاریان و طلاب باخبر شدند، آقاى حاج شیخ به مدرسه فیضیه براى عمامه نهادن بر سر شیخ مرتضى مى رود، به مدرسه فیضیه آمدند. دایى اش، حاج غلامحسین مقتصدى نیز که از قنادهاى معروف شهر بود، با نقل و شیرینى پذیرایى مفصل از آقایان کرد. همچنین آیت الله حایرى خود براى خواندن خطبه عقد ازدواج شیخ مرتضى به مجلس آمد و سفارش او را کرد.

هجرت حاج شیخ مرتضی انصاری

وى از بنیان گذاران هجرت براى تبلیغ در ماه مبارک رمضان و ماه محرم همراه دوستانش مرحوم آیت الله محقق داماد و آیت الله شیخ محمدرضا طبسى بود. آیت الله طبسى در مصاحبه اش با مجله «حوزه» مى گوید: «مرحوم آقاى انصارى، حسب الامر آیت الله حایرى، چندین سال براى اقامه جماعت و ترویج دین به قصبه گرکان – دو فرسخى آشتیان – رفت و مردم آن سامان را با مواعظ و خطابه هاى خود ارشاد نمود[۷]و در حقیقت دین مردم گرگان و آشتیان تاکنون مرهون اقامت چندین ساله وى و زحمات بى دریغ و شبانه روزى اش بوده است».

استاد علامه مرحوم حجت الاسلام سید عبدالعزیز طباطبایى مى فرمود: «آقاى انصارى در این مدت نهایت بهره و استفاده را از اوقات خویش برد. هم نسلى متدین تربیت کرد و هم دوره کتاب بحارالانوار – چاپ کمپانى – را به همراه خود برد و از ابتداى آن به انتهایش رفت و از آخر به اولش آمد و همه را دقیق مطالعه کرد و به خاطر سپرد. او به اندازه اى در حدیث شناسى متبحر و چیره دست بود که هر حدیثى را از او مى پرسیدند با ذکر دقیق منبع آن – که در چه جلد و چه بابى است.- پاسخ مى داد».

بازگشت حاج شیخ به قم

«پس از حدود ۱۰ سال توقف در آن منطقه، به زادگاهش بازگشت و ارشاد مردم مسلمان را از طریق وعظ و تبلیغ آغاز کرد. او خطیبى رشید، سخنورى فصیح و بلیغ و واعظى دلسوز به حال جامعه بود. محبت و اخلاص وى به ائمه اطهار علیهم السلام به حد کمال بود و براى اشاعه روایات و احادیث آنان تلاش مى کرد. مردى روانشناس بود و اغلب مطالب روز را با احادیث و روایات تطبیق مى کرد و با شیرینى و ملاحتى که داشت، آن ها را به جامعه تفهیم مى کرد. تخصص وى بیشتر در نشر احادیث و اخبار بود و مطلبى را که با آیاتى از قرآن عنوان مى کرد، تا آخر منبر بر طبق آن، دهها حدیث و روایت تفسیر مى کرد و آن را با اشعار، امثال و حکایت هاى دلنشین مى آمیخت…»[۸] او حافظ بیش از سى هزار حدیث بود[۹] و از این گنجینه گرانبها، در منبرهایش به خوبى استفاده کرد. آیت الله العظمى صافى گلپایگانى مى فرمود: «در یک مجلس شمردم، تا هفتاد حدیث در یک موضوع خواند».

آیت الله مشکینى در خطبه هاى نماز جمعه قم[۱۰] فرمودند: «زمانى که ما وارد قم شدیم، آقاى انصارى بسیار مشهور بود. او در هر منبرش بیش از یکصد حدیث مى خواند، من از صدا و سیما مى خواهم نوارهاى ایشان و امثال او را پیدا کنند و براى مردم پخش نمایند. این ها به گردن مردم حق دارند. این ها بودند که دین مردم را حفظ کردند…».

آیت الله سبحانى مى فرمود: «در یک شب اربعین، پاى منبر او بودم. او چهل حدیث، با لفظ اربعین، خواند و همه را توضیح داد. منبرش به قدرى مفید و باارزش بود که همه از عالى و دانى و از فقیه و مجتهد تا آدم هاى عادى از منبرش استفاده مى بردند و حضور در پاى منبر او را بر همه چیز ترجیح مى دادند.» وى یک سال نیز در ماه مبارک رمضان، در مسجد شیخ انصارى نجف اشرف به منبر رفت.

مرحوم آیت الله حاج سید محمد روحانى مى فرمود: آیت الله العظمى خویى شب ها در مسجد خضرا درس مى فرمود. ما به ایشان مى گفتیم: آقا، درس را زودتر تعطیل کنید تا به منبر آقاى انصارى هم برسیم. ایشان پرسید: مگر آقاى انصارى در منبر چه مى گوید که شما مى خواهید از درس من کم کنید؟ گفتیم: آقا! منبر ایشان گفتنى نیست، دیدنى است و باید خود ببینید! ایشان، شبى درس را زودتر تعطیل کرد وبه مجلس انصارى، حاضر شد و از کثرت نقل احادیث در شگفت آمد و فرمود: «آرى! شما حق دارید، این مجلس خیلى قابل استفاده است.» و از آن روز به بعد، هر شب درس را کمى زودتر تعطیل مى کرد.

به هر جا که شیخ مرتضى قدم مى نهاد منشأ خیر و برکت بسیارى مى شد. چه بسیار اشخاص گنهکار، از شرابخوار و قمارباز و مردان و زنان بدکاره در محضر ایشان توبه کردند و از کارهاى زشت به یکباره دست کشیدند.

او خود گفته بود: زمانى در شب هاى محرم، در تهران، پس از نماز مغرب و نماز عشاء سه مجلس را اداره مى کردم. طیب خان رضایى پیش من آمد و مرا براى مجلس بارفروشان (میدان شوش) دعوت کرد. عذر آوردم و گفتم: طیب خان! من پس از نماز سه مجلس دارم و دیگر به مجلس شما نمى رسم، وانگهى ساعت از نیمه شب هم مى گذرد.

او گفت: آقاى انصارى! ما ده بیست نفر بودیم که همه جور کارهاى خلاف را انجام مى دادیم و در اثر منبرهاى پارسال شما از همه آن ها دست کشیدیم. حالا مى خواهى بیا مى خواهى نیا؛ ولى من شما را، چه دعوت ما را قبول کنى و چه قبول نکنى، به زور هم که شده مى آیم مى برم. من هم قبول کردم و فکر مى کردم که مجلسم بسیار خلوت است؛ اما وقتى رفتم دیدم مجلس مالامال از جمعیت است و از بهترین مجالس من در تهران شد.

مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ محمدعلى انصارى نیز مى نویسد: در زمان رضاخان و پس از آن، در رشت و بندر انزلى – در اثر سیطره حزب توده – فحشا و منکرات رواج پیدا کرده بود. در چنین شرایط سخت که هم حزب توده قوى و هم از طرف حکام وقت کسى را یاراى انتقاد و نشر احکام اسلامى نبود، عده اى از متدینین بندر به فکر فرورفته از مرحوم حاج شیخ مرتضى انصارى دعوت کردند که دو ماه محرم و صفر براى تبلیغ به آن شهر برود.

چند روزبه ماه محرم باقى مانده و من با مرحوم اخوى در منزل نشسته بودم که تلگراف دعوت مجدد و یادآورى و آمادگى اهالى رسید، آن مرحوم که قبلاً قول داده بود و از طرفى با این شرایط روبرو بود، به فکر فرورفت که چه کند؟ دیوان حافظ در کنارم بود، گفتم: مى خواهید تفألى از حافظ بگیریم؟ گفت: بد نیست. تفألى گرفتم و این شعر بیامد:

دیده ما چو به امید تو دریا است چرا × به تفرج گذرى بر لب دریا نکنى؟

وى آن سال را بدان شهر رفت، نخست با نماینده حزب توده ملاقات و از وى قول دوستانه گرفت که با وى مزاحمتى نداشته باشد و تبلیغات دینى را آغاز کرد. با همت وى، دو باب حمام و دو مسجد جدید ساخته شد. مساجد متروکه و مخروبه نیز تعمیر گردید. یکى از علماى انزلى، که شرح تبلیغات ایشان را نقل مى کرد، گفت: «خدا پدر انصارى را بیامرزد، او به شهر ما آمد و ما را از غربت و انزوا بیرون آورد. او آمد، شهر را به یک شهر مذهبى تبدیل کرد و نماز و عبادات را رایج ساخت».[۱۱]

حاج شیخ مرتضى خودش بازسازى قبرستان بندر انزلى را این گونه شرح مى دهد: «در بندر، کنار دریا قبرستانى بود که در اثر باد و طوفان، از شن ها و ماسه هاى ساحل پوشیده شده بود و در اثر رفت و آمد چهارپایان، که براى کشتى ها بار حمل مى کردند، به وضع بدى درآمده بود و با پول آن روز، شصت هزار تومان خرج برداشتِ خاک ها و شن ها بود. من به مردم گفتم: روزهاى جمعه، خود من با بیل و زنبه سر قبرستان براى خاک بردارى حاضرم. روحانیون شهر هم حاضر شده و مردم هم به کمک آمده بودند و شن ها را به دریا ریختند و قبرستان ظاهر گردید».[۱۲]

واقعه مدرسه فیضیه

پس از شکست خفت بار رژیم شاه در طرح «انجمن هاى ایالتى و ولایتى» شاه به تصویب لوایح ششگانه و رفراندوم قلابى ۶ بهمن ۱۳۴۱ روى آورد. این بار هم مراجع عالیقدر تقلید همراه با حضرت امام خمینى به میدان آمدند و مردم مسلمان و غیور ایران را بر مخالفت و اعتراض علیه آن برانگیختند. به این ترتیب موج تظاهرات و اعتراضات در کشور به راه افتاد و به دنبال آن، بسیارى از مساجد و درس هاى حوزه هاى علمیه به تعطیلى کشیده شد و روحانیون به زندان ها و سیاهچال ها روانه شدند و در پى آن از سوى مراجع تقلید و علماى شهرستان ها عید نوروز سال ۱۳۴۲ به عنوان عزا اعلام شد.

با حلول فروردین ۱۳۴۲ که همزمان با ایام شهادت رئیس مذهب شیعه، امام صادق علیه السلام بود، رژیم شاه براى حمله به حوزه علمیه قم آماده شد. در آن روز، میدان آستانه و خیابان هاى اطراف حرم حضرت معصومه سلام الله علیها مالامال از کُماندوها و نیروهاى ارتشى بود و کامیون هاى مملو از سرباز مسلح در خیابان هاى قم تردد مى کردند و در حقیقت یک حکومت نظامى اعلام نشده در قم برقرار شده بود.

حجت الاسلام سید حمید روحانى مى نویسد: «…عصر روز جمعه، دوم فروردین (۲۵ شوال ۱۳۸۲ ق) به مناسبت سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام از سوى مرحوم آیت الله العظمى گلپایگانى در مدرسه فیضیه، مجلس عزادارى برقرار بود. ازدحام جمعیت – که تمام صحن حیاط، بالکن هاى طبقه دوم و شبستان هاى مدرسه آکنده از مردم بود – بسیار زیاد و چشمگیر بود.

پس از سخنرانى حجت الاسلام حاج سید محمد آل طه، مرحوم آقاى انصارى بر فراز منبر قرار گرفت و درباره زندگى امام صادق علیه السلام و کوشش هاى دامنه دار آن حضرت در آگاه ساختن مردم به حقایق قرآن و مکتب تشیع و کارشکنى هاى شدید مخالفین و معاندین در مقابل آن حضرت به سخنرانى پرداخت، آن گاه از حوزه علمیه قم به عنوان «دانشگاه امام صادق علیه السلام» و «سربازخانه امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف» سخن به میان آورد و رشته سخن را به نقش آن حوزه در حفظ و حراست احکام اسلام و استقلال ایران کشانید که یکباره صداى پرمهیب صلوات در فضاى مدرسه پیچید و سخن او را قطع کرد.

او بى اعتنا به این صلوات بى‌مورد، خواست به سخنان خود ادامه دهد که بار دیگر صداى صلوات، او را از سخن گفتن بازداشت. در این هنگام آقاى سید رضا موسوى اردستانى – که نزدیک منبر نشسته بود. – مرد نابکارى را دید که مرتب صلوات مى فرستد، به او حمله کرد و مشت محکمى به دهان او کوبید که یکباره صدها مشت از چپ و راست به سر و صورت آن سید روحانى فرو آمد و او را به کلى گیج و از خود بى خود

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.