پاورپوینت کامل حاج شیخ محمد جواد خراسانی ۹۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حاج شیخ محمد جواد خراسانی ۹۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حاج شیخ محمد جواد خراسانی ۹۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حاج شیخ محمد جواد خراسانی ۹۰ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ولادت
۲ کودکی
۳ خاندان
۴ تحصیلات
۵ ویژگی‌های اخلاقی
۶ هجرت به نجف
۷ سکونت در کربلا
۸ هجرت دوباره به نجف
۹ بازگشت به ایران
۱۰ خدمات اجتماعی
۱۱ مبارزات فرهنگی، سیاسی
۱۲ اساتید
۱۳ آثار
۱۴ فرزندان
۱۵ وفات
۱۶ پانویس
۱۷ منابع

ولادت

وی در شب جمعه ۲۵ ربیع الاول سال ۱۳۳۱ هـ.ق در جوار ملکوتی امام هشتم علیه السلام در خانواده‌ای بافضیلت و تقوا پا به عرصه جهان گذاشت، به دلیل خوابی که خاله سیده‌اش قبل از تولد دیده و در عالم رؤیا نام آن فرزند پسر را هم انتخاب کرده بودند، نام محمدجواد با کنیه ابی جعفر برای این کودک انتخاب شد.[۱]

کودکی

دوران کودکی را در زادگاه خود در کنار پدر و مادر، با تعلیم و تربیت دلسوزانه آنان سپری کرد. در پنج سالگی پدر او را به مکتب فرستاد. شش ماه نگذشت که روخوانی قرآن مجید را یاد گرفت. و به تحصیل کتب دیگری همچون صد کلمه، عاق والدین، حسنین، نصاب الصبیان، جامع المقدمات، سیوطی و مغنی اللبیب پرداخت. در این مدت که سیزده بهار از عمر شریفش نگذشته بود، از محضر پدر بزرگوارش و سایر اساتید روستایی که تابستان‌ها بدان جا می‌‌رفتند، استفاده نمود. با اصرار زیاد، پدر را راضی نمود که به حوزه علمیه کاشمر برود. مدت سه ماه در آن حوزه ماند. و در چهارده سالگی، سال ۱۳۴۴ هـ.ق وارد حوزه علمیه مشهد مقدس گردید.

خاندان

شجره نامه وی بدین قرار است: محمدجواد، فرزند محسن، فرزند حسین، فرزند محسن، فرزند شیخ محمدصادق محولاتی. شیخ محمدصادق، جد بزرگ شیخ محمدجواد محولاتی از علمای اصفهان، مسافرتی به مشهد مقدس نمود و به دلیل مسئولیتی بزرگ که در آستان مقدس رضوی به او محول شد، آن جا را وطن دائمی ‌‌خود برگزید.[۲]

حاج شیخ محسن فرزند وی پس از مرگ پدر، عالمی ‌‌بزرگ محسوب می‌‌شد و به زهد، تقوا و داشتن کرامات فراوان معروف بود.[۳] وی دارای سه پسر بود که همه مشغول به تحصیل علوم دینی و در کسوت روحانیت بودند.[۴] فرزند سوم شیخ محسن، شیخ حسین، از عالمان فاضل مشهد مقدس محسوب می‌‌شد.

پدر محمد جواد خراسانی

وی دارای دو فرزند بود که یکی از آن ها به نام شیخ محسن معروف به «حاجی فاضل»، پدر حاج شیخ جواد محولاتی، است. وی دروس سطح را نزد آیت الله سید عباس شاهرودی فراگرفت و در بیست و یک سالگی با اجازه پدر آهنگ نجف اشرف کرد. پدر با استخاره به کلام الله مجید رضایت داد.[۵] و اسباب حرکت وی را مهیا کرد، مشروط به این که بعد از اتمام دوره چهار ساله درس خارج آخوند ملا کاظم خراسانی به ایران برگردد.

شیخ محسن به مدت هفت سال دوره خارج را تکمیل و از محضر آیات عظام: سید محمدکاظم یزدی و شریعت اصفهانی استفاده نمود و با سیدابوالحسن اصفهانی و ضیاءالدین عراقی هم‌بحث می‌‌شد. او در سال ۱۳۲۹ هـ.ق پس از دریافت خبر فوت پدر، به مشهد مقدس برمی‌‌گردد. اما دیرزمانی نگذشت، در ذی الحجه الحرام همان سال، خبر درگذشت آخوند خراسانی به وی رسید. این خبر در اراده او تأثیر گذاشت. از هجرت دوباره به نجف اشرف منصرف گردید و تا پایان عمر در جوار امام هشتم علیه السلام ماند و به تدریس اشتغال ورزید. وی در روز یکشنبه دهم جمادی الاول سال ۱۳۸۳ هـ.ق دارفانی را وداع گفت و در همان قریه زادگاهش دفن گردید.[۶]

جد مادری

مرحوم آیت الله حاج سید محمد فرزند سید مهدی محولاتی معروف به «رئیس الواعظین» وی از وعاظ طراز اول مشهد مقدس و بسیار مورد توجه و علاقه مردم بود، در پای منبر ایشان اجتماع عظیم از مردم متدین، حضور می‌‌یافتند و ختم مجالس با این مرد بااخلاص بود و سید مهدی معروف به «سید الواعظین» هم از منبری‌های مشهور مشهد، که در دارالسعاده آستان مقدس ثامن الائمه به وعظ و نصیحت مشغول بود تا زمان مشروطیت که علناً در منابر با مشروطه کذایی مخالفت می‌‌نمود.

به دلیل مخالفت شدید با مشروطه‌ خواهان چندین بار در صدد قتل آن سید بزرگوار برآمدند. به او تیراندازی می‌‌کنند. اما به هدف نمی‌‌خورد، آخر او را به وسیله یک فنجان قهوه مسموم، شهید کردند. وفات آن مرحوم در سال ۱۳۲۹ هـ.ق اواخر شعبان المعظم، و محل دفن آن عالم مجاهد، در دارالسعاده – مکانی که قبلاً موعظه می‌‌فرمود – قرار دارد.[۷]

مادر

شیخ محسن با دختر مرحوم حاج سید محمد محولاتی در نیمه ربیع الثانی ۱۳۳۰ هـ.ق ازدواج کرد. و چهار پسر و هفت دختر از دامن پاک این زن مؤمنه تحویل اجتماع گردید. یکی از نمونه‌های بارز آنان آیت الله حاج شیخ محمدجواد خراسانی محولاتی، چهره برگزیده این مقاله، می‌‌باشد.</ref>. گنجینه دانشمندان، ج ۳، ص ۴۳۳.</ref>

تحصیلات

او ابتدا وارد مدرسه علمیه سعدیه، مشهور به مدرسه «پایین» شد – این مدرسه قبلاً متصل به قبر شیخ بهایی بود – وی مدت پنج سال از اساتید آن حوزه مقدسه بهره‌مند گردید. اما مدرسه توسط دولت وقت رضاخانی تخریب و جزء موزه آستانه قدس و کتابخانه قرار گرفت. در این مدت دروس سطح را نزد ادبیان و فقها به اتمام رسانید و به تدریس آن ها پرداخت.[۸]

ویژگی‌های اخلاقی

زهد و ساده‌زیستی:

با توجه به این که در خانواده کم و بیش مرفهی رشد کرده بود، از همان ابتدای تحصیل از هر چیزی که او را از مسیر تحصیل بازدارد و با عزت نفس و مناعت طبع ناسازگار باشد، خود را دور ساخت. از این رو وقتی به نجف اشرف رفت پیشینه علمی ‌‌خانوادگی، و پیوند دوستانه پدر، با مرحوم آقا سید ابوالحسن اصفهانی زمینه دسترسی به زندگی آرام و خوبی را برایش مقدور می‌‌ساخت، ولی عزت نفس و روح ساده‌زیستی مانع آن بود که به بیوت و دفاتر آقایان نزدیک شود. از این جهت با همان مختصر پولی که پدر برایش می‌‌فرستاد، به سختی امرار معاش می‌‌کرد. و گاه می‌‌شد که نان خالی هم برای سیرکردن خود نداشت و به کسی اظهار نمی‌‌کرد.

خود او در شرح زندگی‌اش می‌‌نویسد: پس از ازدواج و مسئولیت تکفل زن و فرزند، ناگزیر شدم در کنار تدریس در حوزه نجف اشرف به کار و کسب نیز بپردازم. اشتغال من موجب این شد که عده‌ای به مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی اعتراض کنند: چرا فردی مانند فلانی، با این سابقه درخشان علمی ‌‌و فضل، باید برای امرار معاش کارگری کند؟ در نتیجه یک روز آیت الله داماد به سراغم آمده و مرا به شدت از این کار بازداشت و فرمود: این کار شما موجب وهن آقا سید ابوالحسن اصفهانی است. و نیز می‌‌نویسد:[۹] آن زمان که در نجف بودم و فعلاً که سی و سه سال است که در تهران هستم، هیچ وقت برای خانه‌ام شیرینی جات و تنقلات مثل پشمک و زولبیا، بستنی و چیزهایی مانند آن نگرفته‌ام. و غذاهایی همچون چلوکباب و کباب و حلیم نخورده‌ام و در سر سفره‌های رنگین آن چنانی ننشسته‌ام.

تنها فرزند پسر حاج شیخ محمدجواد، از این روحیه زاهدانه پدر چنین نقل می‌‌کند: به یاد ندارم که پدرم حتی یک ریال پول برای خرید تنقلات از قبیل آب نبات، نُقل، شیرینی، اسباب بازی و نظائر آن ها به من داده باشد. یا من مجاز باشم در خرید این گونه چیزها.[۱۰]

توسل و شفا:

حاج شیخ محمدجواد خراسانی وقتی در کربلای معلی ساکن بود، به ملاحظه ارزانی، اتاقی را در دورترین مواضع، نزدیک شط فرات، معروف به نهرالحسین علیه السلام اجاره کرد. در شوال همان سال اول مبتلا به مرضی سخت شد تا جایی که بر اثر تب و لرزه و تهوع و اسهال چندین بار از هوش رفت. موضوع به اطلاع حضرت آیت الله حاج آقا حسین قمی ‌‌رسید. ایشان دکتری را برای معالجه به منزل محمدجواد می‌‌فرستد. اما مؤثر واقع نمی‌‌شود. تا این که شبی متوسل به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌‌شود و در نجواگونه به خدا می‌‌گوید: خدایا! پدر و مادر من سال‌ها است از من جدا شده‌اند. مادر علویه من، در انتظار دیدار من است.

خود وی چنین گزارش کرده است: همچنان در حال بی‌حسی و بی‌حالی اما بیدار بودم، ناگهان دیدم حضرت زهرا سلام الله علیها بر بالین من نشسته مرا نوازش می‌‌کند. صورتش هم باز است. گفتم: معلوم است او جده من است. من محرم حضرت هستم. طولی نکشید حضرت برخاست و رفت. من متوجه شدم شفایافته‌ام. هیچ دردی در وجودم نیست.[۱۱]

علاقه‌مندی به اهل بیت علیهم السلام:

توجه فوق‌العاده به مستحبات خصوصاً زیارت و توسل به اهل بیت علیهم السلام از نکات برجسته در زندگی شیخ محمدجواد خراسانی بود. زمانی که در نجف اقامت داشت. هر شب به زیارت مولایش امیرمؤمنان علیه السلام می‌‌رفت و زیارت جامعه کبیره را می‌‌خواند. شب‌های چهارشنبه پیاده به مسجد سهله و مسجد کوفه رفته و در عبادت و دعا بسر می‌‌برد. بیش از هفده بار پیاده از نجف اشرف به کربلای معلی رفت و به زیارت و دعا و توسل پرداخت. وقتی به ایران آمده و در تهران استقرار یافت، چندین بار پیاده به همراه شماری از مریدان از تهران به مشهد مقدس برای زیارت علی ابن موسی الرضا علیه السلام مشرف شد.[۱۲]

احیای فرهنگ شیعه:

از ویژگی‌های این فقیه برجسته، زنده نگه داشتن فرهنگ تشیع علوی و حفظ و حراست از شعائر مذهبی بود. اکثر نگارش‌ها و پژوهش‌های وی به احیاء و معرفی درست فرهنگ اهل بیت علیهم السلام اختصاص داشت. عشق و علاقه او به حدی بود که نخستین اثر خویش را به سروده‌هایی در مراثی اهل بیت علیهم السلام به نام کتاب «بینه رحمت» اختصاص داد. و خود نیز بر فراز منبر، نوحه‌سرایی می‌‌کرد. سخنانش بسیار جذاب بود و همگان را منقلب می‌‌نمود. او روضه خوانی سیدالشهدا علیه السلام را برای خود مایه افتخار می‌‌دانست.

خاطره:

آن روحانی بااخلاص خاطره‌ای از ایام تحصیلات در نجف اشرف نقل می‌‌کند که شاهد علاقه وی به اهل بیت علیهم السلام است: سال اولی که به نجف رفته بودم، مرسوم نبود ایام موالید ائمه علیهم السلام مجالس جشن و سرور برپا کنند. فقط عید غدیر آن هم خیلی مختصر، در کربلا هم مانند نجف رسم نبود. از این جهت، خیلی متأثر بودم. تا این که شب ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به همراه یکی از شاگردانم در مدرسه جشن گرفتیم، من چند بیت شعر در عظمت و جلالت صدیقه طاهره سلام الله علیها سرودم؛ مورد استقبال علما و طلاب قرار گرفت. در سیزده رجب هم همان گونه کار به جایی رسید که از مدارس علمیه دیگر و بازاری‌ها و کسبه دعوت می‌‌شدم برای اجرای مراسمشان اشعار بخوانم. با این که من طبع شعر چندان نداشتم اما به لطف امیرمؤمنان توفیق دیگری نصیبم شد و طبع شعر من به جوشش آمد؛ توانسته‌ام تاکنون هزاران بیت شعر عربی و فارسی در رثای ائمه هدی علیهم السلام بسرایم که به زیور چاپ آراسته گردیده است. لازم به ذکر است چندین سال بعد که از ایران برای زیارت عتبات عالیات رفتم، شنیدم و دیدم در ایام ولادت امامان معصوم علیهم السلام مجالس جشن و سرور باشکوه برگزار می‌‌گردد.[۱۳]

تواضع:

او از جهت فروتنی در حد اعلی و تعصبش نسبت به دین مبین اسلام بسیار شدید بود که در موارد لازم، دیگر نه حلمی‌‌ و نه تواضعی بکار می‌‌برد. در مجالسی که علما و وعاظ حضور داشتند، در هر بحثی که وارد می‌‌شدند آقایان سروصدا راه می‌‌انداختند و به بحث ادامه می‌‌دادند ولی ایشان ساکت بود، اظهارنظری نمی‌‌کرد. مگر این که آخر کار، نظر ایشان را می‌‌خواستند. ایشان هم با ذکر چند جمله مطلب را روشن و مستدل جواب می‌‌داد. معمولاً مورد قبول واقع می‌‌شد. تواضعش به حدی بود که مایحتاج منزل را از خوراک و پوشاک و غیره خودش فراهم می‌‌کرد و با دست خود به منزل می‌‌آورد. گاهی با اصرار زیاد مؤمنین مواجه می‌‌شد و از او می‌‌خواستند دستور بفرماید. اما او هرگز دیگری را برای کارهای شخصی و خانوادگی به زحمت نینداخت.[۱۴]

هجرت به نجف

حاج شیخ محمدجواد دلیل هجرت به عتبات عالیات را چنین بیان کرده است: «…از جانب حکومت جبار پهلوی فشارهای زیاد بر طلاب و روحانیت وارد می‌‌آمد و زیاد مزاحم می‌‌شدند. از این جریان دل گرفته و ملول خاطر شدم با پدرم مشورت کردم که به قم یا نجف اشرف بروم. پدرم گفت: حوزه علمیه قم قائم به شخص آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری است و حالش معلوم نیست. زیرا رژیم منحوس پهلوی ایجاد مزاحمت می‌‌کند. اما نجف اشرف قائم به نوع است و اساتید هم در نجف بسیارند. بنابراین از عزیمت به قم منصرف شدم و به حکم «عرفت الله لفسخ العزائم و نقض الهمم»، حرکت از مشهد به قصد قم به طور ناگهان و بی‌گمان پیش آمد و با توجه به این که در آن وقت مسافرت‌ها در ایران از شهری به شهر دیگر مانند مسافرت به خارج ایران موقوف به گرفتن جواز راه بود و آن هم چند روزی معطلی داشت؛ تمام اثاثیه‌ام را به مبلغ ده تومان فروختم و اندکی را که نیاز ضروری بود نگه داشتم. غسل کرده به حرم حضرت ثامن الائمه مشرف شدم و استعانت از آن بزرگوار، گرفته راهی شهر مقدس قم شدم. ابتدای ورود به تهران در مسافرخانه‌ای در خیابان ناصرخسرو منزل کردم. سه روز در تهران بودم که شخصی آمده با من هم صحبت شد و گفت: ما آماده رفتن به نجف اشرف هستیم. من یک بلیط برای نجف دارم و حاضرم شما را به نجف ببرم. بدون هیچ مشکلی ما تو را به یاری خداوند به نجف می‌‌بریم اگر خود راضی باشی. من جوابی ندادم؛ در مقابل مسافرخانه مسجدی بود، رفتم وضو ساخته وارد مسجد شدم و دو رکعت نماز حاجت خواندم و با حالی که خود را در دنیا نمی‌‌دیدم، زیارت جامعه خواندم؛ دعای توسل خواندم و با چشمی ‌‌گریان و دلی سوزان و لرزان قرآن را به دست گرفته گفتم: خدایا! در این امر از تو مشورت می‌‌خواهم هر چه رضای تو و اختیار توست، برای من معین فرما. این آیه آمد «یا ایها الرسول…»[۱۵] حال قم برای من معلوم شد بعد برای نجف استخاره گرفتم. این آیه آمد «ذلک بانه لایصیبهم ظمأ»[۱۶] گفتم: خدایا! از اختیار خود چیزی نگفتی، بیان واقع کردی و امر را به اختیار خودم گذاردی که در قم طیبات و آزادی در عمل صالح است اما در نجف سختی و تشنگی و گرسنگی و مرارت‌ها و آزار دشمنان. بار خدایا! اگر طیبات

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.